پیشنهاد دادن به دختر همکلاسی

[ehsan90]

سلام دوستان.
من 19 سال دارم و ترم 2 دانشگاه هستم، یکی از همکلاسی هام چند مدته که رفته روی اعصابم و ازش خوشم اومده.
من تو دوران جاهلیت و دبیرستان از دو تا دختر دیگه خوشم اومده بود ولی هیچ کدوم به رابطه ختم نشد، یعنی من در طول زندگیم با هیچ دختری رابطه دوستانه نداشتم.
باوجود اینکه با کسی نبودم اما از اخلاق و رفتار جنس مخالف تجربه خوبی دارم. مشکل اصلی من اینه که این دختر خانم به معنای واقعی کلمه به هیچ کس پا نمیده! نه اینکه مغرور باشه، نه خیلی هم بامزه و خنگ تشریف دارن، اما افتادن تو فاز درس خوندن و در حال حاضر تو دورانی به سر می برن که از درس خوندن بشدت لذت می برن و این حرفا....
من شاغل هستم و تقریبا مستقل، با توجه به اینکه این خانم دقیقا همون چیزیه که میخوام، به سادگی کوتاه نمیام.
پا ندادن که عرض کردم در حدی هستش که موقع ورود به کلاس به هیچ کسی (چه دختر چه پسر) سلام نمی کنه و میاد و میره
مورد آخر اینکه قصد بنده خدای نکرده شوم و بد نیست و حتی قصدم اینکه بعد از چند ماه به خانواده هم اطلاع بدیم برای نامزدی و غیره، در کل اگر همونی باشه که فکرش رو می کنم قصدم ازدواجه و بس.
حالا موندم بدون آشنایی قبلی برم باهاش حرف بزنم ؟ از یه واسطه استفاده کنم که بهش بگه ؟ چیکار کنم ؟؟؟؟؟
یه چیز دیگه اینکه امروز یکم ناشی بازی در آوردم و کاملا متوجه شد که دارم تعقیبش می کنم
تشکر از همه عزیزان
---------------------------------------------------------------
به روز رسانی 7 تیر 95 :
ضمن تشکر از همه دوستان بابت راهنمایی ها و بعضا دلسردی هایی که انجام دادن (!)، متاسفانه با تحقیقی که از یه واسطه انجام دادم مشخص شد که ایشون نامزد دارن
خب ایشون قسمت یه بنده خدای دیگه بودن و البته باتوجه به اینکه پسره رو میشناسم ایشالله خوشبخت شن
عزیزانی که یک روز، یک هفته، یک ماه، یک سال یا حتی یک دهه بعد، این تاپیک رو می خونن و فکر می کنن که تصمیم اینجانب در این سن اشتباه بوده بهشون توصیه می کنم 8 صفحه ابتدایی تایپک رو بخونن
سعی می کنم تاپیک رو با اتفاقات بعدی زندگی خودم به روز کنم (اگر سنمون قد کنه)...
پایان به روز رسانی اول

[orbital]

دوست عزیز ازدواج برای شما که 19ساله هستید و نه درستون تموم شده نه خدمت رفتین، خیلی زوده و الان تحت تاثیر احساسات و هیجاناتی هستین که اقتضاعات سنیتونه و پایدار نیست...
اگر خیلی مصر هستی ، بهتره صبر کنی تا حداقل درست تموم شع بعد اقدام کنی...
در حال،موفق باشی

[miss eli vrn]

گفتی ترم دو واقعا خندم گرفت تو دانشگاه ترم بالایی همیشه به ما میگفتن ترم دو ترم عشق و عاشقیه واقعا همین طور بود همه تریپ برمیداشتن به قول دوستمون به خاطره هیجانات و اختلالات هرمونیه و برای شما خیلی زوده
اما اگر خیلی روی خودت برای مسئولیت پذیری یک زندگی مشترک حساب باز میکنی از همین اولش مادرتو بفرست جلو و یه مدت زیر نظر خانواده ها باهم در ارتباط باشید
اول خانواده نه اینکه خودت تنها بخوای چند ماه باهاش باشی تا بشناسیش شناخت اصلی زیر نظر خانواده ها ایجاد میشه

[ehsan90]

دوست عزیز ازدواج برای شما که 19ساله هستید و نه درستون تموم شده نه خدمت رفتین، خیلی زوده و الان تحت تاثیر احساسات و هیجاناتی هستین که اقتضاعات سنیتونه و پایدار نیست...
اگر خیلی مصر هستی ، بهتره صبر کنی تا حداقل درست تموم شع بعد اقدام کنی...
در حال،موفق باشی

ممنون از شما عزیز، اما به این چند دلیل مطمئنم قانع میشید که حق با بندست.
- اول اینکه بنده الان مستقل هستم از نظر مالی و درس هم صرفا برای گرفتن مدرکه ...
- دوم اینکه سن ازدواج رفته بالا به من چه ربطی داره ؟ ملت تو 30 سالگی بعد از 100 تا رابطه جنسی و هزارتا بدبختی دیگه تازه به فکر پول در آوردن میوفتن و میرن زن میگیرن به من چه ؟! من نمیخوام این مدلی باشم.
- سوم اینکه من که قصد ندارم فردا ازدواج کنم، گفتم قصدم ازدواجه، در بهترین حالت تا 2 سال آینده نامزدم می مونیم و اون موقع ازدواج می کنیم.
- چهارم اینکه با خدمت سربازی مشکلی ندارم، موقعی که متاهلم میرم، مگر اینکه اونا مشکلی داشته باشن.
از بحث خارج نشیم، بحث اصلی اینه که من الان چیکار کنم که رابطه شروع بشه ؟ چون واقعا این خانم اصلا به هیچ کسی پا نمیده و اخلاقش یه جوریه که جنس مخالف رو از خودش دور می کنه !
لحن کلامم کاملا آروم بود ببخشید اگه یکم تند در اومد

[ehsan90]

گفتی ترم دو واقعا خندم گرفت تو دانشگاه ترم بالایی همیشه به ما میگفتن ترم دو ترم عشق و عاشقیه واقعا همین طور بود همه تریپ برمیداشتن به قول دوستمون به خاطره هیجانات و اختلالات هرمونیه و برای شما خیلی زوده
اما اگر خیلی روی خودت برای مسئولیت پذیری یک زندگی مشترک حساب باز میکنی از همین اولش مادرتو بفرست جلو و یه مدت زیر نظر خانواده ها باهم در ارتباط باشید
اول خانواده نه اینکه خودت تنها بخوای چند ماه باهاش باشی تا بشناسیش شناخت اصلی زیر نظر خانواده ها ایجاد میشه

ممنون از نظر شما،
بله واقعا روی خودم حساب باز می کنم. البته گفتم که بحث اصلی اینه که رابطه ای باید شروع بشه تا ببینیم چی پیش میاد.
ازدواج هم که عرض کردم برای 2 3 سال آینده هستش و در صورتی که ایشون کاملا مد نظر بنده باشه.
در مورد اینکه گفتید مادرم رو بفرستم جلو به نظرم زیاد بدک هم نیست، ولی من میخوام این رابطه برای یکی دو ماه پنهان بمونه، به دلیل اینکه معمولا اگر از همون ابتدای رابطه موضوع رو با خانواده اونا مطرح کنیم 100% مخالفت می کنن !
منظورم از اطلاع رسانی به خانواده ها این بود که واقعا قصد بدی ندارم، نمیخوام که فردا برم دم در خونشون به پدرش بگم
شاید باتوجه به شرایط خانواده اونا مجبور بودیم تا چند ماه رابطه پنهانی داشته باشیم، نمیدونم واقعا خدا میدونه چی پیش میاد. رابطه پنهانی که میگم در حد بیرون رفتن و مسیج هست، سوء تفاهم پیش نیاد.
در ضمن اون موضوعی که به orbital عزیز گرفتم رو هم مجددا عرض می کنم :
اینکه سن ازدواج رفته بالا به من هیج ربطی نداره. ملت تو 30 سالگی بعد از 100 تا رابطه جنسی و هزارتا بدبختی دیگه تازه به فکر پول در آوردن میوفتن و میرن زن میگیرن، من از همین الان (هزاربار شکر خدا) تونستم تو چیزی که توش استعداد دارم درآمد زایی کنم و روی پاهای خودم وایسم، به خودمم افتخار می کنم، حالا شما هی بگید سِنت کمه ....

[orbital]

ممنون از شما عزیز، اما به این چند دلیل مطمئنم قانع میشید که حق با بندست.- اول اینکه بنده الان مستقل هستم از نظر مالی و درس هم صرفا برای گرفتن مدرکه ...- دوم اینکه سن ازدواج رفته بالا به من چه ربطی داره ؟ ملت تو 30 سالگی بعد از 100 تا رابطه جنسی و هزارتا بدبختی دیگه تازه به فکر پول در آوردن میوفتن و میرن زن میگیرن به من چه ؟! من نمیخوام این مدلی باشم.- سوم اینکه من که قصد ندارم فردا ازدواج کنم، گفتم قصدم ازدواجه، در بهترین حالت تا 2 سال آینده نامزدم می مونیم و اون موقع ازدواج می کنیم.- چهارم اینکه با خدمت سربازی مشکلی ندارم، موقعی که متاهلم میرم، مگر اینکه اونا مشکلی داشته باشن.از بحث خارج نشیم، بحث اصلی اینه که من الان چیکار کنم که رابطه شروع بشه ؟ چون واقعا این خانم اصلا به هیچ کسی پا نمیده و اخلاقش یه جوریه که جنس مخالف رو از خودش دور می کنه !لحن کلامم کاملا آروم بود ببخشید اگه یکم تند در اومد

همه ی همسن و سالهای شما اولش همین حرفارو میزنن و فکر میکنن خیلی بزرگ شدن ، ولی فقط فکر میکنن... شما 25سالت که شد تازه کم کم خودتو میشناسی و با خودت کلنجار میری که اصلا از خودت و زندگی چی میخوای، شاید یه منبع درامدی داشته باشی اما این تنها کافی نیست، مشکل خدمتت یکی از نطر تاثیر روی پختگی و استقلال شخصیه و دیگری برای انجام وظیفه و اینکه معمولا از نظر خانواده دختر ها حتما مهمه ... فکر و خیالایی که در سر داری هیچوقت جامه عمل به خودش نمیگیره برادر... توام مثل من و خیلی های دیگه هستی ولی چند سال دیگه تازه میفهمی اصا راه رو عوضی رفتی... اگا خودتو درگیر همچین مراوداتی بکنی اولین لطمه ای که میخوری روی درس هست..شاید الان به حرفام بخندی یا که جدی نگیری ولی هرکس راه شمارو رفت ،شکست خورد...حالا اگه خیلی طالبی، باید صبد کنی تا اولن خوده دختره روت حساب کنه، دوما خانواده خودت ،سوم هم خانواده دختر... من فکر نمیکنم هیچ کدوم از سه طرف به خواسته ات اهمیت بدن! بخاطر سن کمی که داری. خیر پیش

[ehsan90]

همه ی همسن و سالهای شما اولش همین حرفارو میزنن و فکر میکنن خیلی بزرگ شدن ، ولی فقط فکر میکنن... شما 25سالت که شد تازه کم کم خودتو میشناسی و با خودت کلنجار میری که اصلا از خودت و زندگی چی میخوای، شاید یه منبع درامدی داشته باشی اما این تنها کافی نیست، مشکل خدمتت یکی از نطر تاثیر روی پختگی و استقلال شخصیه و دیگری برای انجام وظیفه و اینکه معمولا از نظر خانواده دختر ها حتما مهمه ... فکر و خیالایی که در سر داری هیچوقت جامه عمل به خودش نمیگیره برادر... توام مثل من و خیلی های دیگه هستی ولی چند سال دیگه تازه میفهمی اصا راه رو عوضی رفتی... اگا خودتو درگیر همچین مراوداتی بکنی اولین لطمه ای که میخوری روی درس هست..شاید الان به حرفام بخندی یا که جدی نگیری ولی هرکس راه شمارو رفت ،شکست خورد...حالا اگه خیلی طالبی، باید صبد کنی تا اولن خوده دختره روت حساب کنه، دوما خانواده خودت ،سوم هم خانواده دختر... من فکر نمیکنم هیچ کدوم از سه طرف به خواسته ات اهمیت بدن! بخاطر سن کمی که داری. خیر پیش

ممنون عزیز از نظرت، اما من خودخواهانه اینو نمیگم، من اطرافیانم رو دیدم که این رو میگم و برای همین به خودم مطمئنم.
اگر صرفا بحث سن و سال باشه همه پدر و مادرهای ما در سن کم ازدواج کردن، پس بحث سن نیست، بحث شرایطه که شکر خدا من دارمش.
در ضمن در مورد اون حرفی که زدی "

باید صبد کنی تا اولن خوده دختره روت حساب کنه، دوما خانواده خودت ،سوم هم خانواده دختر... "

مورد دوم همین الانم هست، میمونه مورد اول و سوم که خدا میدونه نتیجش چی میشه !
اگه تجربه ای برای کمک بهم داری ممنون میشم دریغ نکنی.

[orbital]

ممنون عزیز از نظرت، اما من خودخواهانه اینو نمیگم، من اطرافیانم رو دیدم که این رو میگم و برای همین به خودم مطمئنم.
اگر صرفا بحث سن و سال باشه همه پدر و مادرهای ما در سن کم ازدواج کردن، پس بحث سن نیست، بحث شرایطه که شکر خدا من دارمش.
در ضمن در مورد اون حرفی که زدی "

باید صبد کنی تا اولن خوده دختره روت حساب کنه، دوما خانواده خودت ،سوم هم خانواده دختر... "

مورد دوم همین الانم هست، میمونه مورد اول و سوم که خدا میدونه نتیجش چی میشه !
اگه تجربه ای برای کمک بهم داری ممنون میشم دریغ نکنی.

جوان های قدیم رو با جوونهای الان مقایسه کردن ظلمه در حق قدیمی ها.. تجربه ی من همین بود که عرض کردم حضورت... آرزوی موفقیت

[saba95]

گفتی ترم دو واقعا خندم گرفت تو دانشگاه ترم بالایی همیشه به ما میگفتن ترم دو ترم عشق و عاشقیه واقعا همین طور بود همه تریپ برمیداشتن به قول دوستمون به خاطره هیجانات و اختلالات هرمونیه و برای شما خیلی زوده
اما اگر خیلی روی خودت برای مسئولیت پذیری یک زندگی مشترک حساب باز میکنی از همین اولش مادرتو بفرست جلو و یه مدت زیر نظر خانواده ها باهم در ارتباط باشید
اول خانواده نه اینکه خودت تنها بخوای چند ماه باهاش باشی تا بشناسیش شناخت اصلی زیر نظر خانواده ها ایجاد میشه

الهه به یاد یعقوبی افتادم

[saba95]

ببین یه بنده خدایی مثل شما بود حتی به خاطر جواب رد شنیدن از دانشگاه انصراف داد!!ولی الان گه بزرگتر شده دوستاش میگن پشیمونه که همون لحظه تصمیم بچه گانه گرفت وانصراف داد!پس الان احساستو کنترل کن تا بعدا افسوس نخوری.بذار اون بیچاره هم درسشو بخونه.

[ehsan90]

ببین یه بنده خدایی مثل شما بود حتی به خاطر جواب رد شنیدن از دانشگاه انصراف داد!!ولی الان گه بزرگتر شده دوستاش میگن پشیمونه که همون لحظه تصمیم بچه گانه گرفت وانصراف داد!پس الان احساستو کنترل کن تا بعدا افسوس نخوری.بذار اون بیچاره هم درسشو بخونه.

ممنون از شما، ولی شما هیچ کدوم جوانب دیگر رو در نظر نمیگیرید و فقط به سن اتکا می کنید، بهتر بود همون اول اسمی از سن نمی بردم.
در ضمن اون خانم جواب رد هم بده هیچ وقت چنین تصمیمی نمی گیرم چون خیلی مشکلات سخت تر از این رو پیش رو گذاشتم... شما عزیزان هم اگه تجربه ای برای کمک دارید بیان کنید در غیر اینصورت وقت خودتون و وقت بنده رو تلف نکنید چون من بیخیال بشو نیستم .

[پریماه.]

ممنون از شما، ولی شما هیچ کدوم جوانب دیگر رو در نظر نمیگیرید و فقط به سن اتکا می کنید، بهتر بود همون اول اسمی از سن نمی بردم.
در ضمن اون خانم جواب رد هم بده هیچ وقت چنین تصمیمی نمی گیرم چون خیلی مشکلات سخت تر از این رو پیش رو گذاشتم... شما عزیزان هم اگه تجربه ای برای کمک دارید بیان کنید در غیر اینصورت وقت خودتون و وقت بنده رو تلف نکنید چون من بیخیال بشو نیستم .

دوستان خارج از موضوع شما هستند بهتر درک میکنن شما چون تو موضوع هستید خیلی چیزا رو نمیبیند

خیلی ها مثل شما فکر میکنن عشقشون راست و حسی که به دختره داره درست و اصلا تغییر نمیکنه ولی.....

اگر دوستان میگن سن شما کم چون پسرا کلا تو این سن فکر ازدواج هستن و خیلی چیزا رو نمیبینن ولی وقتی عاقل و پخته تر شدن هم معیارا هم نظر عقیده همه چیز به مرور زمان به شرایطی که داخلش هست تغیبر میکنه


من پیشنهاد میکنم شما اول درستون و تموم کنید کار مناسب پیدا کنید بعد اون موقع ببین این دختره هنوز میخواید یا نه شاید یه موقعیت خیلی بهتر این دختره امد تو زندگیت !

الان من و دوستان هرچی بگیم شما قبول نمیکنید ولی بعد ها حتما به حرف ما خواهید رسید


موفق باشید

[ehsan90]

دوستان خارج از موضوع شما هستند بهتر درک میکنن شما چون تو موضوع هستید خیلی چیزا رو نمیبیند

خیلی ها مثل شما فکر میکنن عشقشون راست و حسی که به دختره داره درست و اصلا تغییر نمیکنه ولی.....

اگر دوستان میگن سن شما کم چون پسرا کلا تو این سن فکر ازدواج هستن و خیلی چیزا رو نمیبینن ولی وقتی عاقل و پخته تر شدن هم معیارا هم نظر عقیده همه چیز به مرور زمان به شرایطی که داخلش هست تغیبر میکنه


من پیشنهاد میکنم شما اول درستون و تموم کنید کار مناسب پیدا کنید بعد اون موقع ببین این دختره هنوز میخواید یا نه شاید یه موقعیت خیلی بهتر این دختره امد تو زندگیت !

الان من و دوستان هرچی بگیم شما قبول نمیکنید ولی بعد ها حتما به حرف ما خواهید رسید


موفق باشید

ممنون از شما اما :
- بنده طوری برنامه ریزی کردم که در 22 تا 23 سالگی ازدواج کنم.
- در حال حاضر کار و ماشین و حقوق مناسب دارم.
- کسی که تو 18 سالگی به فکر آیندش و نه بچه بازی بوده فکر کنم پخته تر از اون جوون 30 ساله باشه که هنوزم تو فاز رابطه جنسی هستش و با خانواده محترم زندگی می کنه ....

[ehsan90]

بیا بالا ...

[مرسانا 19]

ممنون از شما اما :
- بنده طوری برنامه ریزی کردم که در 22 تا 23 سالگی ازدواج کنم.
- در حال حاضر کار و ماشین و حقوق مناسب دارم.
- کسی که تو 18 سالگی به فکر آیندش و نه بچه بازی بوده فکر کنم پخته تر از اون جوون 30 ساله باشه که هنوزم تو فاز رابطه جنسی هستش و با خانواده محترم زندگی می کنه ....

درسته که شما پی کسب و کار رفتید ولی کارتون خیلی اشتباهه که به پسرایی که با خانوادشون زندگی میکنند توهین میکنید ...همین لحنتون هم نشان از اینه که از خود راضی تشریف دارید
شما شرایط ازدواج رو دارید؟خدارو شکر....دلیل نمیشه که به بقیه توهین کنید
ولی همیشه جنبه های معنوی شرایط رو هم در نظر بگیرید...هرکاری میکنید عاقلانه باشه و با دور اندیشی انجام بدید
چون شما مشاوره نمیخواید در واقع میخواید از مشاوره حرف های مورد قبول خودتون رو نتیجه گیری کنید و بعدش همون کاری رو که از اول میخواستید انجام بدید
در این صورت مشاوره گرفتن هیچ نتیجه ای نداره
اگه واقعا مشاوره میخواید پس بحث نکنید تا مساله ی شما به یک جمع بندی کلی برسه و کار درست رو انجام بدید

[ehsan90]

درسته که شما پی کسب و کار رفتید ولی کارتون خیلی اشتباهه که به پسرایی که با خانوادشون زندگی میکنند توهین میکنید ...همین لحنتون هم نشان از اینه که از خود راضی تشریف دارید
شما شرایط ازدواج رو دارید؟خدارو شکر....دلیل نمیشه که به بقیه توهین کنید
ولی همیشه جنبه های معنوی شرایط رو هم در نظر بگیرید...هرکاری میکنید عاقلانه باشه و با دور اندیشی انجام بدید
چون شما مشاوره نمیخواید در واقع میخواید از مشاوره حرف های مورد قبول خودتون رو نتیجه گیری کنید و بعدش همون کاری رو که از اول میخواستید انجام بدید
در این صورت مشاوره گرفتن هیچ نتیجه ای نداره
اگه واقعا مشاوره میخواید پس بحث نکنید تا مساله ی شما به یک جمع بندی کلی برسه و کار درست رو انجام بدید

دوست عزیز ممنون از نظر شما، اما بنده به کسی توهین نکردم، صرفا واقعیت رو بیان کردم.
در ضمن مشاوره هایی که مرتبط با موضوع اصلی تاپیک باشه رو قلبا می پذیرم، اما از وقتی که تاپیک رو زدم حتی یک نفر هم نگفته فلان کار رو بکن، همه مخالفت خودشون رو نشون دادن که باتوجه به اینکه تصمیمم جدیه با این دسته نظرات مخالفم. همین ...

[مرسانا 19]

دوست عزیز ممنون از نظر شما، اما بنده به کسی توهین نکردم، صرفا واقعیت رو بیان کردم.
در ضمن مشاوره هایی که مرتبط با موضوع اصلی تاپیک باشه رو قلبا می پذیرم، اما از وقتی که تاپیک رو زدم حتی یک نفر هم نگفته فلان کار رو بکن، همه مخالفت خودشون رو نشون دادن که باتوجه به اینکه تصمیمم جدیه با این دسته نظرات مخالفم. همین ...

پس شما انتقاد پذیر نیستید و تصمیم خودتون رو گرفتید...پس برید کاری رو که میخواید انجام بدید...چون بقیه هم خواستند آگاهتون کنند...در باره ی سن یا هر مساله ی دیگه ای...بهتر بود میذاشتید که بحث به نتیجه ای درست و مشترک برسه نه این که درمقابل نظرها مقاومت کنید...اینجوری کسی هم نظر نمیده....ضمنا حرف شما عین توهین به بعضی از آقایونی بود که به هردلیلی شرایط ازدواج رو نداشتند و با خانواده زندگی میکنند
پس جای مشاوره ای وجود نداره و نیازی نمیبیند
همواره موفق باشید

[ehsan90]

پس شما انتقاد پذیر نیستید و تصمیم خودتون رو گرفتید...پس برید کاری رو که میخواید انجام بدید...چون بقیه هم خواستند آگاهتون کنند...در باره ی سن یا هر مساله ی دیگه ای...بهتر بود میذاشتید که بحث به نتیجه ای درست و مشترک برسه نه این که درمقابل نظرها مقاومت کنید...اینجوری کسی هم نظر نمیده....ضمنا حرف شما عین توهین به بعضی از آقایونی بود که به هردلیلی شرایط ازدواج رو نداشتند و با خانواده زندگی میکنند

دوست عزیز بهتره یکبار دیگه متن تاپیک رو بخونید.
بنده عرض کردم برای پیشنهاد دادن به این خانم چیکار کنم ؟ نگفتم که به نظر شما بهشون پیشنهاد بدم یا نه ؟
عقل سالم فرق بین این دو مورد رو می فهمه ...
مجددا تاکید می کنم حرفم توهین نبود، گفتم به نظرم شخص شماره 1 از شخص شماره 2 پخته تره. باز هم عقل سالم تشخیص میده که توهینی به کسی نشده .
ممنون از نظر شما.

[مرسانا 19]

- کسی که تو 18 سالگی به فکر آیندش و نه بچه بازی بوده فکر کنم پخته تر از اون جوون 30 ساله باشه که هنوزم تو فاز رابطه جنسی هستش و با خانواده محترم زندگی می کنه ....

این عین توهینه


در ضمن ماهم خوب تفاوت اون دو سوال رو میدونیم اما بهتره بدنید که بقیه نکاتی رو که از نظرشون مهم بوده و شما نادیده گرفتید خواستند یاد آوری کنند
اگه به نقطه ی اشتراکی میرسیدند ممکن بود پله پله جواب سوال شماهم داده بشه

[negin9]

اقا احسان بنظر من برو با دختره صحبت کن همه حرفایی ک اینجا زدیو بهش بگو موقعیتتو، کارتو خلاصه هر تصمیمی ک گرفتیو خیلی با احترام باهاش درمیون بذار ..
یا قبول میکنه یا قبول نمیکنه..
مهم اینه ک تو حرفاتو بهش بزنی تا بعدها پشیمون نشی ک چرا هیچوقت کاری نکردی

Sent from my GT-I9300I using Tapatalk

[yakhoda2]

داداش برو پیش یه مشاور خوب و با تجربه.... کسی که افراد زیادی پیشش رفتن. بچه های اینجا خودشون مجردن اغلب. البته بگما خودشون وقتی میگن حست ممکنه دروغین باشه حتما خودشون همچین حسی داشتن در این سن و یه سال بعد از بین رفته و درست میگن.

[ehsan90]

اقا احسان بنظر من برو با دختره صحبت کن همه حرفایی ک اینجا زدیو بهش بگو موقعیتتو، کارتو خلاصه هر تصمیمی ک گرفتیو خیلی با احترام باهاش درمیون بذار ..
یا قبول میکنه یا قبول نمیکنه..
مهم اینه ک تو حرفاتو بهش بزنی تا بعدها پشیمون نشی ک چرا هیچوقت کاری نکردی

Sent from my GT-I9300I using Tapatalk

خدارو شکر یکی پیدا شد من رو درک کنه.
خیلی ممنونم ازتون بهم امید دادید اتفاقا گزینه اول خودمم صحبت با خوش بود ....

[yakhoda2]

معلمای ما که متاهل هستن به ما گفتن 22 شدید ازدواج کنید چون زندگیتون منظم میشه و از بعضی از متاهل ها هم شنیدم که میگن 25 بگذرین دیگه آدم تو زندگی بی هدف میشه و قید زن رو میزنه و سراغ ازدواج شاید نره.... البته شاید بخاطر هرمون عشق باشه که حدودا قبل این سن ترشح میشه. گفته باشما عشق فقط هرمون نیست.هرمون جز مادی و کوچکی از اونه.

[ehsan90]

داداش برو پیش یه مشاور خوب و با تجربه.... کسی که افراد زیادی پیشش رفتن. بچه های اینجا خودشون مجردن اغلب. البته بگما خودشون وقتی میگن حست ممکنه دروغین باشه حتما خودشون همچین حسی داشتن در این سن و یه سال بعد از بین رفته و درست میگن.

مرسی آقا اشکان عزیز از نظرت . حتما این کار رو می کنم.

[ehsan90]

معلمای ما که متاهل هستن به ما گفتن 22 شدید ازدواج کنید چون زندگیتون منظم میشه و از بعضی از متاهل ها هم شنیدم که میگن 25 بگذرین دیگه آدم تو زندگی بی هدف میشه و قید زن رو میزنه و سراغ ازدواج شاید نره.... البته شاید بخاطر هرمون عشق باشه که حدودا قبل این سن ترشح میشه. گفته باشما عشق فقط هرمون نیست.هرمون جز مادی و کوچکی از اونه.

100% باهات موافقم، اتفاقا خانواده منم همین طرز فکر رو دارن.

[yakhoda2]

از بعضی از متاهل ها هم شنیدم که گفتن تا وقتی کار و بارتون فراهم نشد زن نگیرید.

از بعضیا شنیدم اصلا زن نگیرید.

یکی از اشنایان بیست سالش بود البته با توجه به خواسته مادرش با فامیلشون ازدواج کرد و الان خرجشو پدر و مادرش میده تا دانشگااش تموم بشه و کار بگیره و با دختره برن تو یه خونه و زندگی.

یکی از دوستان هم دوم دبیرستان بود ازدواج کرد و الان ازش خبری ندارم

[negin9]

خدارو شکر یکی پیدا شد من رو درک کنه.
خیلی ممنونم ازتون بهم امید دادید اتفاقا گزینه اول خودمم صحبت با خوش بود ....

مشخصه از اون دست ادما نیستین ک با یه جواب رد شنیدن دپرس میشن و قید و درس و دانشگاهو میزنن
بخاطر همین گفتم صحبت کنین خیلی بهتره
حداقلش ازاین بلاتکلیفی درمیای ..
موفق باشی .

Sent from my GT-I9300I using Tapatalk

[yakhoda2]

کلا گفتم چیز پیچیده ایه. هر کسی یه نظری داره و امکان داره هر کدوم ازینا درست باشن یا نادرست..... باید یه فرد با تجربه خصوصیات تو و خانوادتو حضوری متوجه بشه و کمکت کنه. مشاور خوب برو ها.... ازین با تجربه هاش

[yakhoda2]

مشخصه از اون دست ادما نیستین ک با یه جواب رد شنیدن دپرس میشن و قید و درس و دانشگاهو میزنن
بخاطر همین گفتم صحبت کنین خیلی بهتره
حداقلش ازاین بلاتکلیفی درمیای ..
موفق باشی .

Sent from my GT-I9300I using Tapatalk

البته من با صحبت با دختره مخالفم. چون اول بره پیش یه مشاور مطمئن بشه که درسته کارش و خوب تحقیق کنه و بعد دختره رو وارد موضوع کنه. اگه دختره هول بشه دیگه نتونه درس بخونه چی.... گناه داره.

[ehsan90]

البته من با صحبت با دختره مخالفم. چون اول بره پیش یه مشاور مطمئن بشه که درسته کارش و خوب تحقیق کنه و بعد دختره رو وارد موضوع کنه. اگه دختره هول بشه دیگه نتونه درس بخونه چی.... گناه داره.

مشاوره رو که حتما میرم، اما دختره از اون آدما نیست که قید درس رو بزنه !

[رهااا]

دوست عزیز سنتون مناسب شرایط مالی مناسب اصلا در حد تووووووووپ اما این دلیل نمیشه چون همه ی اینها رو داری باید ازدواج کنی آَشنا شو باهاش مردو مردونه برو جلو بگو ازت خوشم اومده یا اینوری میشه یا اونوری ولی جوری نباشه که بعد شنیدن جواب رد دوستی لطمه ای به درس شما بخوره هدف رفتن شما به دانشگاه تحصیله والا بیرون پر از دختر با شرایط ازدواج البته به وقتش

ازش خوشت اومده این هیچ ایرادی کمک ما هم نیازی نیست چون دوستان هرچقدر هم لطف کنن بگن شما حرف خودتون رو میزنین پس تا دیر نشده یکی دیگه زرنگی نکرده خودتون باهاش این موضوع رو در میان بذارین اونهایی که الان دارن تو سن بالا ازدواج میکنن دلیل اکثرشون بی پولی نیست دوست جان دلیلش اینه که تو سن شما عاشق شدن تو ترم دوم بعدش این نشد اون یکی نسبت به دخترها بی اعتماد شدن همه ی این هارو در نطر بگیر بعد مستقیم برو پیش دختر خانوم و پیشنهاد دوستی رو بده
موفق باشی

[ehsan90]

دوست عزیز سنتون مناسب شرایط مالی مناسب اصلا در حد تووووووووپ اما این دلیل نمیشه چون همه ی اینها رو داری باید ازدواج کنی آَشنا شو باهاش مردو مردونه برو جلو بگو ازت خوشم اومده یا اینوری میشه یا اونوری ولی جوری نباشه که بعد شنیدن جواب رد دوستی لطمه ای به درس شما بخوره هدف رفتن شما به دانشگاه تحصیله والا بیرون پر از دختر با شرایط ازدواج البته به وقتش

ازش خوشت اومده این هیچ ایرادی کمک ما هم نیازی نیست چون دوستان هرچقدر هم لطف کنن بگن شما حرف خودتون رو میزنین پس تا دیر نشده یکی دیگه زرنگی نکرده خودتون باهاش این موضوع رو در میان بذارین اونهایی که الان دارن تو سن بالا ازدواج میکنن دلیل اکثرشون بی پولی نیست دوست جان دلیلش اینه که تو سن شما عاشق شدن تو ترم دوم بعدش این نشد اون یکی نسبت به دخترها بی اعتماد شدن همه ی این هارو در نطر بگیر بعد مستقیم برو پیش دختر خانوم و پیشنهاد دوستی رو بده
موفق باشی

بله حق با شماست، ازدواج در سن بالا همش بخاطر نداشتن پول و شرایط نیست اما قبول کنید که یکی از دلایل بالا رفتن سن ازدواج عدم توکل و اراده جوانان هستش، منم خدای نکرده ادعای داشتن پول و غیره رو نکردم، همش رو مدیون خدا و لطف اون هستم و کافیه یک لحظه اراده کنه، همش به باد میره ...
از بحث خارج نشیم،
ممنون از نظر شما، حتما این کار رو می کنم.

[yakhoda2]

مشاوره رو که حتما میرم، اما دختره از اون آدما نیست که قید درس رو بزنه !

خخخخخخخ خوبه

بعد اینکه مطمئن شدی کار درستی می کنی اول به خانوادش بگو. ینی به خانوادت بگو به خانوادش بگن. به خودش نگو

[مرسانا 19]

کلا گفتم چیز پیچیده ایه. هر کسی یه نظری داره و امکان داره هر کدوم ازینا درست باشن یا نادرست..... باید یه فرد با تجربه خصوصیات تو و خانوادتو حضوری متوجه بشه و کمکت کنه. مشاور خوب برو ها.... ازین با تجربه هاش

هرکسی ممکنه نظری داشته باشه اما عقل هم یه چیزایی رو حکم میکنه...خانه و ماشین و پول و ثروت و شرایط داشتن دلالت بر این نداره که وقت مناسب ازدواجه
ممکنه از لحاظ روحی و فکری به اون پختگی نرسیده باشند و واقعا باید برن پیش مشاوره...که مشاورشون خودشون برسی کنند که توانایی ازدواج رو دارند
ازدواج مسولیت داره...همین نیست که با کسی که دوستش داری باشی......ممکنه خیلی مسایل پیش بیاد و خیلی کارها رو باید انجام داد
تنها این نیست که میوه بخرید و برنج بخرید و مهمونی برید و مهمون بیاد
به نظرم بیشترررر فکر کنند و بعدشم اگه نتونستند خودشون رو قانع کنند حضوری مشاوره برند
در جواب شما جواب ایشون رو هم دادم

[ehsan90]

بیا بالا ..............

[fatemeh_zahra]

بنظر من حست زود گذره اخه همه پسر های نوزده بیست ساله همینطوری ان اول عاشق یه دختر میشن و چند سال دیگه به راحتی فراموشش میکنن و حس میکنن اصلا علاقه ای به اون شخص نداشتن ولی خب این خیلی خوبه مستقلی و این خودش یه پوئن مثبت برای توئه
اگه تصمیمت جدیه سعی کن یجورایی اعتمادو توجهشو به خودت جلب کنی...علاقیاتشو با یکم جستوجو میشه فهمید..
امیدوارم خوشبخت بشی

[fatemeh_zahra]

البته فراموش نکن که باید از نظر اخلاقیو اعتقادی باهم تفاهم داشته باشید

[ehsan90]

بنظر من حست زود گذره اخه همه پسر های نوزده بیست ساله همینطوری ان اول عاشق یه دختر میشن و چند سال دیگه به راحتی فراموشش میکنن و حس میکنن اصلا علاقه ای به اون شخص نداشتن ولی خب این خیلی خوبه مستقلی و این خودش یه پوئن مثبت برای توئه
اگه تصمیمت جدیه سعی کن یجورایی اعتمادو توجهشو به خودت جلب کنی...علاقیاتشو با یکم جستوجو میشه فهمید..
امیدوارم خوشبخت بشی

خیلی ممنون از توجه و نظر شما، حتما از تجربیاتتون استفاده می کنم.

[yakhoda2]

هرکسی ممکنه نظری داشته باشه اما عقل هم یه چیزایی رو حکم میکنه...خانه و ماشین و پول و ثروت و شرایط داشتن دلالت بر این نداره که وقت مناسب ازدواجه
ممکنه از لحاظ روحی و فکری به اون پختگی نرسیده باشند و واقعا باید برن پیش مشاوره...که مشاورشون خودشون برسی کنند که توانایی ازدواج رو دارند
ازدواج مسولیت داره...همین نیست که با کسی که دوستش داری باشی......ممکنه خیلی مسایل پیش بیاد و خیلی کارها رو باید انجام داد
تنها این نیست که میوه بخرید و برنج بخرید و مهمونی برید و مهمون بیاد
به نظرم بیشترررر فکر کنند و بعدشم اگه نتونستند خودشون رو قانع کنند حضوری مشاوره برند
در جواب شما جواب ایشون رو هم دادم

من مگه چی گفتم؟

[مرسانا 19]

من مگه چی گفتم؟

نظر خودم رو گفتم...منظورم نظر شما نبود

[ehsan90]

بیا بالا ........

[یلدا 25]

سلام
دوست عزیز به نظر من یه کاغذ و قلم بردارید همه شرایط و موقعیت خودتون رو توش بنویسید و اینکه تا چه حد و در چه زمانی آمادگی ازدواج دارید..بعدش هم شرایط همسر آینده تون رو یادداشت کنید کاملا معقولانه و اون کسی که واقعا میخواید سال های سال رو باهاش یه زندگی خوب داشته باشید وقتی اینارو یادداشت کردید بعدش با توجه به شناختی که از این خانم دارید شرایط ایشون رو بنویسید و ببینید واقعا همون کسی هستن که شما میخواید؟ و این خواستن از عقل برخاسته یا فقط احساس؟ و از همسر آینده تون چه انتظاراتی دارید و در مقابل چه انتظاراتی رو میتویند برآورده کنید؟ آیا میتونید مثلا تو سن 22-23 سالگی یه زندگی متاهلی رو مدیریت کنید؟ میتونید تکیه گاه همسرتون باشید؟
علاوه بر این ها همونطور که بقیه دوستان هم اشاره کردن تو این سن و جنس شما و به علت فیزیولوژی و شرایطتتون ممکنه از یه دختر خوشتون بیاد و فکر کنین همون کسیه که میخواید ولی خب اگه عاقلانه فکر کنید و اگه واقعا از روی عقل انتخابش کردید و اگه با ایشون ازدواج کنید و سال سال های سال بگذره پشیمون نشید در این صورت میشه بهش پرداخت که انتخابتون از روی عقل بوده نه فقط احساس...شما درسته سنتون پایین هست ولی خب بقیه پوئنای مثبت رو به جز خدمت سربازی دارید که اون هم میشه یه راهی واسش پیدا کرد و بعدا باهاش کنار اومد...
با این حال
بعدش که تکلیف این چیزارو روشن کردید باز هم یه مدت به خودتون زمان بدین که هم ایشون رو بیشتر بشناسید و هم عقایدتون ثباتشون مشخص بشه و ببینیند واقعا میخوایدش یا نه وسعی کنید خیلی عجله نکنید
بعد این ها موضوع رو با خونواده خودتون حالا با هرکدومشون که راحتت تر هستید یا همگی در میون بذارید و بعدش که نظرشون رو گفتن میتونید اقدام کنید، البته این زمان اقدام کردن هم باید طوری باشه که واسه شما پوئن منفی حساب نشه چون معمولا خونواده دختر نسبت به یه پسر تو سن شما یه خورده حساس میشن و فکر میکنن به خاطر احساساته ، اما خب استثنا هم در این بین هست، ان شاالله خونواده ایشون معقول و منطقی باشن...ولی از حق هم نگذریم یه خوره زود هست برای ازدواج اگه هم هر دو موافق باشین بهتره یه مدت بگذره...
برای پیشنهاد دادن هم اینجوری که شما درمورد ایشون گفتید مشخصه دختر متینی هستن و اهل رابطه با پسرها نیستن پس سعی کنید یه راه درست رو انتخاب کنید برای این کار...معمولا چنین دخترایی از اینکه کسی بیاد و مستقیم بهشون ابراز علاقه کنه و پیشنهاد ازدواج بده خوششون نمیاد و و شاید یه جور پوئن منفی هستش و بهتره که رسمی و از طریق واسطه و یا خونواده اقدام بشه، البته این نظر شخصی منه من نمیدونم ایشون دقیقا شخصیتشون چطوریه..
این که شما خیلی از شرایط رو برای ازدواج دارید جای شکرش باقیه و البته این هم مهمه که خودتون مستقل هستید و نه اینکه این پشتیبانی و استقلال مالی از طرف خونواده باشه چون در اون صورت موضوع فرق می کنه...
شما الان در حال حاضر دو تا فاکتور رو باید روشون تمرکز کنید یکی سنتون یکی هم سربازی...معمولا میگن پسرها بعد از 24-25 سالگی احساساتشون فروکش میکنه و اون موقع میتونن تصمیمات معقولانه ای رو به خصوص در مورد ازدواج بگیرند ولی خب این صد در صدی هم نیست بعضی ها هستن بیشتر از سن شناسنامه ایشون میفهمند و درکشون واقعا چند سالی بالاتره این خیلی مهمه، و بر این اساس یه پسر بیست ساله ممکنه بتونه یه تکیه گاه بشه واسه یه نفر و یه زندگی رو آغاز کنه و به قول معروف برای کسی سایه بشه در عین حال بعضی ها نه فقط از لحاظ شرایط مالی و شغل از لحاظ شخصیت و روان ممکنه تو سی سالگی هم نتونن یه زندگی مشترک رو مدیریت کنن این بسته به شخص داره... و البته شناختی که هر آدمی از خودش داره و در این روانشناس یا مشاور هم تایید کنن که خیلی بهتر هست، بالاخره کار از محکم کاری عیب نمیکنه...
موفق باشید.

[ehsan90]

سلام
دوست عزیز به نظر من یه کاغذ و قلم بردارید همه شرایط و موقعیت خودتون رو توش بنویسید و اینکه تا چه حد و در چه زمانی آمادگی ازدواج دارید..بعدش هم شرایط همسر آینده تون رو یادداشت کنید کاملا معقولانه و اون کسی که واقعا میخواید سال های سال رو باهاش یه زندگی خوب داشته باشید وقتی اینارو یادداشت کردید بعدش با توجه به شناختی که از این خانم دارید شرایط ایشون رو بنویسید و ببینید واقعا همون کسی هستن که شما میخواید؟ و این خواستن از عقل برخاسته یا فقط احساس؟ و از همسر آینده تون چه انتظاراتی دارید و در مقابل چه انتظاراتی رو میتویند برآورده کنید؟ آیا میتونید مثلا تو سن 22-23 سالگی یه زندگی متاهلی رو مدیریت کنید؟ میتونید تکیه گاه همسرتون باشید؟
علاوه بر این ها همونطور که بقیه دوستان هم اشاره کردن تو این سن و جنس شما و به علت فیزیولوژی و شرایطتتون ممکنه از یه دختر خوشتون بیاد و فکر کنین همون کسیه که میخواید ولی خب اگه عاقلانه فکر کنید و اگه واقعا از روی عقل انتخابش کردید و اگه با ایشون ازدواج کنید و سال سال های سال بگذره پشیمون نشید در این صورت میشه بهش پرداخت که انتخابتون از روی عقل بوده نه فقط احساس...شما درسته سنتون پایین هست ولی خب بقیه پوئنای مثبت رو به جز خدمت سربازی دارید که اون هم میشه یه راهی واسش پیدا کرد و بعدا باهاش کنار اومد...
با این حال
بعدش که تکلیف این چیزارو روشن کردید باز هم یه مدت به خودتون زمان بدین که هم ایشون رو بیشتر بشناسید و هم عقایدتون ثباتشون مشخص بشه و ببینیند واقعا میخوایدش یا نه وسعی کنید خیلی عجله نکنید
بعد این ها موضوع رو با خونواده خودتون حالا با هرکدومشون که راحتت تر هستید یا همگی در میون بذارید و بعدش که نظرشون رو گفتن میتونید اقدام کنید، البته این زمان اقدام کردن هم باید طوری باشه که واسه شما پوئن منفی حساب نشه چون معمولا خونواده دختر نسبت به یه پسر تو سن شما یه خورده حساس میشن و فکر میکنن به خاطر احساساته ، اما خب استثنا هم در این بین هست، ان شاالله خونواده ایشون معقول و منطقی باشن...ولی از حق هم نگذریم یه خوره زود هست برای ازدواج اگه هم هر دو موافق باشین بهتره یه مدت بگذره...
برای پیشنهاد دادن هم اینجوری که شما درمورد ایشون گفتید مشخصه دختر متینی هستن و اهل رابطه با پسرها نیستن پس سعی کنید یه راه درست رو انتخاب کنید برای این کار...معمولا چنین دخترایی از اینکه کسی بیاد و مستقیم بهشون ابراز علاقه کنه و پیشنهاد ازدواج بده خوششون نمیاد و و شاید یه جور پوئن منفی هستش و بهتره که رسمی و از طریق واسطه و یا خونواده اقدام بشه، البته این نظر شخصی منه من نمیدونم ایشون دقیقا شخصیتشون چطوریه..
این که شما خیلی از شرایط رو برای ازدواج دارید جای شکرش باقیه و البته این هم مهمه که خودتون مستقل هستید و نه اینکه این پشتیبانی و استقلال مالی از طرف خونواده باشه چون در اون صورت موضوع فرق می کنه...
شما الان در حال حاضر دو تا فاکتور رو باید روشون تمرکز کنید یکی سنتون یکی هم سربازی...معمولا میگن پسرها بعد از 24-25 سالگی احساساتشون فروکش میکنه و اون موقع میتونن تصمیمات معقولانه ای رو به خصوص در مورد ازدواج بگیرند ولی خب این صد در صدی هم نیست بعضی ها هستن بیشتر از سن شناسنامه ایشون میفهمند و درکشون واقعا چند سالی بالاتره این خیلی مهمه، و بر این اساس یه پسر بیست ساله ممکنه بتونه یه تکیه گاه بشه واسه یه نفر و یه زندگی رو آغاز کنه و به قول معروف برای کسی سایه بشه در عین حال بعضی ها نه فقط از لحاظ شرایط مالی و شغل از لحاظ شخصیت و روان ممکنه تو سی سالگی هم نتونن یه زندگی مشترک رو مدیریت کنن این بسته به شخص داره... و البته شناختی که هر آدمی از خودش داره و در این روانشناس یا مشاور هم تایید کنن که خیلی بهتر هست، بالاخره کار از محکم کاری عیب نمیکنه...
موفق باشید.

سلام. خیلی خیلی ممنون از نظر شما و وقتی که بابت تایپ گذاشتید. خیلی ممنونم .
بله 100% همینطوره که فرمودید، اگر تفاهم نداشتیم قرار نیست رابطه به ازدواج ختم بشه و سالیان سال زندگی تباه بشه و همون اول کار قطع رابطه می کنیم.
منم چون ایشون رو تاحدود زیادی می شناسم اینارو گفتم، می دونم که همونیه که میخوام (به احتمال زیاد البته) ، اگرم خدای نکرده اینطور نبود احساسی تصمیم نمی گیرم، من قبلا تو دوران دبیرستان تجربه این عشق های احساسی و بچه گانه که گفتید رو داشتم، با این تفاوت بزرگ که به مدت 2 سال درگیرش بودم، خدا رو شکر امتحانم رو پس دادم و الان پخته شدم و دیگه از کسی ضربه نمی خورم ابدا، این بار شرایط کاملا فرق می کنه .

[ehsan90]

بیا بالا ...........

[مرسانا 19]

خوب بقیه رو دعوت کنید بیان راهنماییتون کنند

[ehsan90]

خوب بقیه رو دعوت کنید بیان راهنماییتون کنند

دعوت؟ چجوری ؟ اگه از امکانات انجمن هستش بنده چون تازه واردم آشنایی ندارم متاسفانه .

[مرسانا 19]

دعوتشون کردم خودم

[پسر یخی]

دادا اونا که 30 سال تجربه دارنم گاهی اوقات ازدواجشون به شکست منتهی میشه شما که فقط 19 سالته احتمالش خیلی خیلی بیشتر به علاوه خیلی چیزا دیگه ولی مهمترینو گفتم

[ehsan90]

دادا اونا که 30 سال تجربه دارنم گاهی اوقات ازدواجشون به شکست منتهی میشه شما که فقط 19 سالته احتمالش خیلی خیلی بیشتر به علاوه خیلی چیزا دیگه ولی مهمترینو گفتم

بله حق با شماست، ولی نباید از این زاویه به قضیه نگاه کرد، چون اگه اینجوری باشه برای اینکه ازدواج به شکست منتهی نشه پس نباید اصلا ازدواج کرد !

[saba95]

خوب بقیه رو دعوت کنید بیان راهنماییتون کنند

ممنون از دعوتتون ولی من قبلابه ایشون نظرمو گفتم به دردشون نخورد خودم هم تمایل به این کار ندارم.