نوشته اصلی توسط saba95
چرا انقد عصبی ؟!
به نظر بنده این ممارست و پافشاری رو که شما دارید به خرج میدید رو مخ دختره انجام میدادید تا الان عقدش کرده بودید
با تشکر
خخخخ، ممارستبه نظر بنده این ممارست و پافشاری رو که شما دارید به خرج میدید رو مخ دختره انجام میدادید تا الان عقدش کرده بودید
با تشکر
والله الان فصل امتحاناته و ایشون تا 3 شنبه امتحان ندارن و بنده الان بلاتکلیف موندم
خب از 3 شنبه شرو کنخخخخ، ممارست
والله الان فصل امتحاناته و ایشون تا 3 شنبه امتحان ندارن و بنده الان بلاتکلیف موندم
با جنمی که از شما دیدم میدونم که میتونید
مرسی از امیدتون، میخوام تا 3 شنبه میرسه از تجربه دوستان نهایت استفاده رو بکنم.خب از 3 شنبه شرو کن
با جنمی که از شما دیدم میدونم که میتونید
انشالله نتیجه رو همینجا اطلاع میدم شاید دو روز دیگه یه بنده خدا تاپیک رو خوند و کنجکاو شد که چی شد
خواهش میکنم .مرسی از امیدتون، میخوام تا 3 شنبه میرسه از تجربه دوستان نهایت استفاده رو بکنم.
انشالله نتیجه رو همینجا اطلاع میدم شاید دو روز دیگه یه بنده خدا تاپیک رو خوند و کنجکاو شد که چی شد
البته من هم تو همه ی تاپیکایی که موضوعشون مشابه موضوع شما بود گفتم که ازدواج تو سن پایین اشتباهه .
همینطور که همه ی دوستان هم اینو بهتون گفتن .
ولی خب شاید استثناءی هم وجود داشته باشه .
موفق باشید .
تو چه سنی خوبه؟
من که کلا با ازدواج مخالفم مگر اینکه بیماری ای به وجود بیاد و مشکل و ....
همیشه دعا می کنم خدایا ما رو نیازمند ازدواج نکن
برای پسر 24_25 به بالا .
پسر 25 به بالا بره سر درگم میشه و ازدواج نمی کنه.... این نظر رو از بعضی افراد متاهل شنیدم که خودشون دیر ازدواج کردن و همچنین دبیران ما میگن 22 تا 25 سعی کنید به فکرش باشید اگه نیاز دارید و آگاهانه.
گفتم اینا همه نظره....
ازدواج موقعی خوبه انجام بشه که هر دو طرف به بلوغ فکری و... رسیده باشن و آگاه از نیازشون به ازدواج باشن (اگه نیاز دارن) و تو مسائل مالی و ... با هم کنار بیان.
این روزا بیشتر زیر 25 سال بچه پاستوریزه اند شاید
از طرفی هم زیر بیست یکم عاطفی تر عمل می کنه و شاید تو ازدواجش شکست بخوره فجیححححح و شاید از زندگی و دختر چیزی ندونه
زیر بیست که دیگه خیلی کمه هرچند دایی رفیق فابریک من تو 18 سالگی ازدواج کرده و دختره هم 15 سالش بوده، الانم یه بچه دارن و شکر خدا دارن با خوشبختی زندگی می کنن !
یه نکته مهم اینه که ازدواج مشکل گشا باید باشه نه مشکل ساز.
من عاشق شدن با یک نگاه رو اصلا قبول ندارم. چون اینا به خاطر دختر ندیده بودنه.
شما باید ببنید اون دختر چه نیازی رو رفع می کنه و چه مشکلی ببه وجد میاره. به خاطر همین بهتره الان اقدام نکنید
سلام . دوست عزیز . به نظر من شما استقلا ل دارید درست نمیخایید به گناه کشیده بشید درست ولی در یک خط زندگی مشترک رو برای من تعریف کنید . من میخام ببینم شما درکتون از زندگی مشترک چیست؟
صرفا برای رفع نیاز است ؟
ببیید شما برای داشتن یک زندگی سالم و ا ارامش نیاز به بلوغ فکری دارید . شما درسنی هستید که نیازبه دیده شدن . عاطفه . و... دارید
من نمیگم ازواج بد هست ولی یکم از نظر اینکه ادم از زندگی مشترک اون درک کافی ر و داشه باشه.
خواهش می کنم دوست عزیز
خوشحالم که به خوبی درک میکنید شرایط رو ،پس قبلا تصمیم گیری از روی احساس رو تجربه کردید و تا حدودی دستتون اومده که باید مرزی رو بین احساسات و عقل مشخص کرد، اگه دوستان اینجا هم روی سنتون زیاد مانور میدن اینکه میخوان کمک کنن شما تصمیم درستی بگیرید چون علاوه بر علم روانشناسی تجربه های زیادی هم اطراف ماها نشون داده که پسر ها تو این سن خیلیاشون از روی احساسات تصمیم میگیرند ولی باز هم میگم این قطعی و به طور 100 در صد نیستش در این بین هستن پسرهایی که 20 الی 22-23 ازدواج می کنن و زندگی موفقی دارند ، شما خودتون پسر هستید و متوجه یه سری مسائل هستید..باید در ابتدا هدف از ازدواج مشخص بشه که بشه نظر داد اون ازدواج تا چه حدودی موفق هست..
یکی از اقوام ما 17-18سالش بود متاسفانه رفیق ناباب از راه به درش کرده بود، و این بین از یه دختر خوشش اومده بود خیلی هم مصر بود که تا کسی دیگه نرفته خواستگاریش و بگیرتش واسه من برید خواستگاری کنید ازش! خلاصه با بدبختی کل فامیل بسیج شدن که بتونن متقاعدش کنن تا حدودی هم خوب شده بود الان که چند سال از اون قضیه میگذره میگه شاید دوسه سال دیگه ازدواج کنم شاید هم اصلا ازدواج نکنم! در صورتی که هم خونه داره هم ماشین و هم شغل، همه چیز بستگی به درک و هدف آدم ها از کارهاشون داره..
حالا که شما تو این سن خیلی تمایل به ازدواج با این خانم رو دارید، من کنجکاو شدم که ازتون یه سوال بپرسم: شما چرا میخواید ازدواج کنید؟ یعنی دلیل و یا دلایل اینکه میخواید ازدواج کنید چی هست؟
رفع نیاز ؟ گناه ؟ مگه بنده مریضم که برای رفع نیاز (جنسی) اقدام کنم ؟ البته شاید منظور شما صرفا اون رفع نیاز نبوده ...
من قبلا هم عرض کردم نمیخوام که فردا ازدواج کنم ! این موضوع شاید طی 2 3 سال آینده صورت بگیره، ولی در حال حاضر احساس می کنم که به یکی نیاز دارم که روحیه لطیفی داشته باشه و یکمی به زندگیم آرامش بده، دوستم داشته باشه و درکم کنه .... بغیر از این هیچ کمبود دیگه ای احساس نمی کنم.
منظور از شخص با روحیه لطیف یک دختر خانم می باشد .آقایون که روحیه لطیف ندارن !!!!
تشکر از شما، اما اجازه بدید که جواب سوال رو فعلا ندم، چون عرض کردم همه این ها احتمال هستش و برای حال حاضر نیست، حداقل مربوط میشه به 2 3 سال دیگه.
1. اگر ایشون پیشنهاد رو قبول کنه
2. اگر با هم تفاهم داشته باشیم
3. اگر شرایط به خوبی پیش بره و نامزد کنیم
4. بازم اگه مشکلی پیش نیاد و شرایط خوب پیش بره
اون موقع میشه فهمید که آیا میلی به ازدواج هست یا خیر ؟ شاید تا دو سال خواستار ازدواج نبودیم.
ای باباااا پاستوریزه بودن که ربطی به زیر20 بودن نداره
17سالگی شخصیت کامل شده دیگه
شما صرفا برای اینکه موردتوجه کسی واقع بشید دنبال اون دخترهستید ؟ خب ب نظر من شما همون دو سال دیگه اقدام کنید خیلی بهتره .رفع نیاز ؟ گناه ؟ مگه بنده مریضم که برای رفع نیاز (جنسی) اقدام کنم ؟ البته شاید منظور شما صرفا اون رفع نیاز نبوده ...
من قبلا هم عرض کردم نمیخوام که فردا ازدواج کنم ! این موضوع شاید طی 2 3 سال آینده صورت بگیره، ولی در حال حاضر احساس می کنم که به یکی نیاز دارم که روحیه لطیفی داشته باشه و یکمی به زندگیم آرامش بده، دوستم داشته باشه و درکم کنه .... بغیر از این هیچ کمبود دیگه ای احساس نمی کنم.
منظور از شخص با روحیه لطیف یک دختر خانم می باشد .
با حرف هاتون معلوم که میتونید این نیاز عاطفی رو در خانواده برطرفش کنید .
تاپیک ابتداییت رو خوندم.
خیلی از همکلاسی هام از ترم اول باهم رابطه داشتن و بعدش کات کردن و رفتن سراغ دختر /پسر بعدی.
هر جور رفتار میکنی فقط مواظب باش ی روز نیای ب خودت و ببینی زندگیت از مسیر اولیه خارج شده.
موفق باشی.
نه نه به هیچ عنوان، اصلا بحث این نیست که بخوام مورد توجه کسی باشم، نمیدونم چجوری توضیح بدم اما همه پسر ها از سن بلوغ به بعد یه جورایی این حس رو پیدا می کنن ...
این ابتدایی ترین توضیح ممکن بود . ولی در وهله اول چون اون دختر خانم همه فاکتور های مورد پسند بنده رو دارن دوست دارم باهاشون باشم، داشتن یک همدم از نوع جنس مخالف به وهله دوم موضوع مرتبط میشه .
ممنون از شما، چشم همه سعی خودم رو می کنم که پشیمون نشم .
سلام چقدر ادامه داشته این موضوع ساده
البته من فقط 1 صفحه اول خوندم ولی حدس میزنم که کل بحث راجب منصرف کردن ایشون از ازدواج بوده (جالبه واقعا ی نفرم ک میخواد از راه درست بره بقیه میخوان بترسوننش )
دوست عزیز مشکل هنوز پا برجاست یا حل شده ؟
(منظورم شروع یک رابطه است )
اگر نشده بگو راهنماییت کنم
عشق مهمترین امتحان خداست ..
فرزندان آدم و حوا چندهزار سال است که عشق را حل میکنند
اما فقط کسانی قبول می شوند که عشق را زیبا بکِشند
بقیه فقط عشق را می کِشند و می کُشند(ReePaa)
اول باهاش سلام علیکی داشته باس و بعد بهش بگو قصد ازدواج داری. اگه نامزد نداشت و راضی شد پای خانواده ها را بکشی و سط . اگه نبود کات کات کات
سلام، بله دقیقا همینطور بوده ! البته دوستان قضیه بنده رو خوب نخوندن، فکر کردن بنده می خوام فردا برم خواستگاری !!!!!!!!
متاسفانه با تحقیقی که از یه واسطه انجام دادم مشخص شد که ایشون نامزد دارن، ظاهرا قسمت این بوده ، به هر حال ممنون از همه دوستان، اگه عمری بود سعی می کنم بقیه داستان زندگی خودم رو تو همین تاپیک ادامه بدم
ممنون از شما، اما
متاسفانه با تحقیقی که از یه واسطه انجام دادم مشخص شد که ایشون نامزد دارن
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
نظرت چیه؟
