نمایش نتایج: از 1 به 12 از 12

موضوع: شکست عاطفی و به نتیجه نرسیدن رابطه

2530
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32124
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    33
    تشکر شده 27 بار در 12 پست
    میزان امتیاز
    0

    شکست عاطفی و به نتیجه نرسیدن رابطه

    سلام بچه ها من کاربری فعالی نیستم
    ولی قبلا امده بودم مشکلمو گفته بودم از جداییم با نامزدم و بعدش دلبستگیم به یه ادم پوچ!
    یادتون اگر باشه پارسال این اتفاق افتاد
    بعد اون قضیه با کمک شماها و همچنین دوست عزیز و مهربون و گلم fateme68 تصمیم گرفتم تا کامل ارتباطم باهاش قطع کنم
    و خودمو به خدا نزدیکتر
    همش کارم دعا بودو دعا..
    فقط از خدا می خواستم مهرشو از دلم بیرون کنه و بجاش همسری که باهام هم کفو باشه سر راهم قرار بده و با خدا عهد کردم
    وارد برنامه های مجازی نشم
    نشدم ، روزا و شبایی بود از گریه و هق هق می خواستم خودمو بکشم اما پناه بردم به خدا به ایه هاش..

    ولی بازم اشتباه کردم...

    دوباره اون ادمی که اسمشو گذاشتم پوچ وارد زندگیم شد با گریه و ناله و آه و گریه گفت عوض شدم گفت بگو چیکار کنم گفتم اعتمادمو جلب کن ممکنه بهت گیر بدم گفت قبوله

    بخشیدمش!!!!

    خونه رهن کرد ماشینشو عوض کرد مادرشو فرستاد باهام شخصا دوباره صحبت کرد همچی اوکی شد قول و قرارا گذاشتیم
    من فکر کردم خدا جواب دعاهام داده فکر کردم جا اینکه اونو از دلم بیرون کنه پشیمونش کرده از کارش!!

    تا اینکه یروز سر اینکه جواب تلفنام رو نمیداد عصبانی شدم و گفت این رابطه بدرد نمیخوره تو بهم اعتماد نداری دیگه
    گفتم یه مدت اعتمادمو جلب کن تا همچی درست شه
    موبایلشو خاموش کرد و جوابی نداد بعد یک هفته گفت بیا تکلیفمو معلوم کن گفت همچی تمومه از نظرم



    نمیدونم باید چیکار میکردم یا چی میگفتم...
    به خودم نفرین و لعنت میفرستادم که دوباره گولشو خوردم!!(البته اینبار شرط و شروطام اجرا کردم همرو!!!!)
    یا به اون نفرین و لعنت میفرستم که هر لحظه یه تصمیمی میگیره

    حالا ازین اتفاق یک ماه میگذره و دلم خیلی پره..
    خدا یعنی انقدر از من بدش میاد؟ منکه وقتی شکستم رفتم پیش خودش منکه اهل هیچی نبودمو نیستم
    منکه همه دوستام بم میگفتن امل چون دوست پسر ره به ره نداشتم!
    چرا اخه ؟
    نامزد قبلیمم ازدواج کرد
    اینم بزودی ازدواج میکنه
    یعنی من فقط ادم بده بودم ؟


    بچه ها چرا دنیا انقدر زشته ؟ چیکار کنم ؟ الان چیکار کنم

    برم عین بقیه دوروز یبار یه پسریو پیدا کنم باهاش دوست بشم اخرم با یکیشون ازدواج کنم ؟
    اره الان اینطوری شده دیگه دنیا ؟
    دوروبریای من که همینن هرچی دور از جونتون دختره پسر باز دیدم الان سرخونه زندگیشونن
    ویرایش توسط آزرده : 05-07-2017 در ساعت 04:40 PM

  2. 2 کاربران زیر از آزرده بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19861
    نوشته ها
    529
    تشکـر
    412
    تشکر شده 505 بار در 291 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : چرا من انقدر اشتباه میکنم ؟

    به عظمت خدا شک نکن دستشو ول نکن شاید طولانی بشه تنهاییت ولی وقتی امیدت خدا باشه دلتو گرم میکنه
    من میگم
    صبر کن و به خوب بودنت ادامه بده تا بهترین اتفاقها برات بیوفته
    کار دیگه ای نکن که خودتم میدونی غلطه مطمن باش ارتباط و رابطه غلط خوشبختی نمیاره
    امضای ایشان
    کسانی که در خود احساس حقارت می کنند
    به دیگران رحم می کنند
    اما به دلیل غرورشان دم نمی زنند!
    یعنی درد می کشند و می خواهند با دیگران هم دردی کنند.
    کسانی که با دیگران همدردی می کنند به دلیل دردمند بودن خودشان است.

    فریدریش نیچه

  4. 2 کاربران زیر از صابیر بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34700
    نوشته ها
    1,062
    تشکـر
    842
    تشکر شده 530 بار در 398 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : چرا من انقدر اشتباه میکنم ؟

    خیلی ناراحت شدم

    اینو بگم خودت اشتباه کردی گردن خدا ننداز
    بنابراین سعی کن ببینی کجا راهو بد رفتی چی شد که گول خوردی ( به چی وسوسه شدی این نقطه ضعفته )
    با فرار از مشکلات امکان تکرار اون هست ممکنه این بار از طرف دوس پسر باشه
    امضای ایشان
    من مثل خیلی از کاربرای دیگه دانش و تخصصی تو مشاوره ندارم و فقط نظر خودمو میگم


    برای کسانی که قوانین سرسختانه در زندگی شون میذارن:

    به جای تمرکز بر روی نتایج ، به تلاش های خود بیندیشیم و برنامه ریزی کنیم.
    نگاه به گذشته، افسردگی و نگاه به آینده ، اضطراب ایجاد می کند، چون نه قادر به تغییر گذشته ایم و نه به آینده آگاهی داریم.


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : چرا من انقدر اشتباه میکنم ؟

    زندگی همه ما پر از اشتباه است که باید با آنها کنار بیاییم اما آنچه اهمیت دارد این است که بدانیم مهم نیست که اشتباه کرده ایم؛ مهم این است که از اشتباه مان درس گرفته باشیم.


    اگر بخواهیم علل اصلی هر شکست را بررسی کنیم، متوجه می شویم که علت اساسی آن نداشتن ایمان کافی به هدف و در نتیجه تلاش های افراطی است.

    وقتی کسی ایمان کافی برای رسیدن به هدفش نداشته باشد، هر قدر هم تلاش کند، در باور خود دستیابی به این هدف را غیرممکن می بیند و موفق نمی شود.


    خود را برای اشتباهاتی که مرتکب شده اید ببخشید، از آنها درس بگیرید و پیش روید. فقط زمانی که رشد کرده باشید، می توانید اشتباهی را جبران کنید.


    هیچ وقت یک اشتباه را تکرار نکنید؛ موفقیت این نیست که هیچ وقت اشتباهی مرتکب نشوید.

    موفقیت در این است که هیچ وقت یک اشتباه را تکرار نکنید. گاهی اوقات عوض کردن طرز تفکرتان کمک می کند اشتباه را تکرار نکنید.

    هیچ وقت نمی توانید با همان طرز فکر قبلی که اشتباهی را مرتکب شده اید، آن را اصلاح کنید.


    بیشتر اوقات تلاش نکردن برای اصلاح یک اشتباه، شما را در همان جای اول نگه می دارد. شجاعت لازم برای غلبه بر ترس و اصلاح خطاهایتان را پیدا کنید.

    قلب و روحتان باید استوار باشد. وقتی می بینید در حین ارتکاب اشتباه هستید، کنترل ذهنتان را به دست گیرید چون قدرت فکر کردن در اشتباهات یک مزیت بزرگ است.


    در سختی ها به دنبال فرصتی برای پیدا کردن خودتان باشید. در همه سختی ها فرصت های بیشماری برای رشد وجود دارد.

    قدم های کوچک بردارید و برای غلبه بر اشتباه، توانایی تان را کم کم افزایش دهید. برای غلبه بر سردرگمی هایتان وارد عمل شوید.


    صبور باشید و اجازه بدهید زمان بگذرد. بزرگ ترین اشتباه اکثر ما این است که ناامید می شویم و دست از کار می کشیم.

    تا زمانی که کار را تکمیل نکرده اید، نباید کنار بکشید. اگر نیاز به استراحت داشتید، به خودتان زمان بدهید اما دست از ادامه راه نکشید.


    دست از فکر کردن بردارید و از فرصت ها استفاده کنید. بیشتر اشتباهات، فرصت هایی عالی برای پیشرفت در اختیارتان قرار می دهند.

    وقتی راهتان را پیدا می کنید دیگر نباید بترسید. باید شجاعت لازم برای اشتباه کردن را داشته باشید.


    ناامیدی، دلسردی و شکست ابزارهایی هستند که خداوند برای نشان دادن راه به ما از آن استفاده می کند.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  7. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,187 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : چرا من انقدر اشتباه میکنم ؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط آزرده نمایش پست ها
    سلام بچه ها من کاربری فعالی نیستم
    ولی قبلا امده بودم مشکلمو گفته بودم از جداییم با نامزدم و بعدش دلبستگیم به یه ادم پوچ!
    یادتون اگر باشه پارسال این اتفاق افتاد
    بعد اون قضیه با کمک شماها و همچنین دوست عزیز و مهربون و گلم fateme68 تصمیم گرفتم تا کامل ارتباطم باهاش قطع کنم
    و خودمو به خدا نزدیکتر
    همش کارم دعا بودو دعا..
    فقط از خدا می خواستم مهرشو از دلم بیرون کنه و بجاش همسری که باهام هم کفو باشه سر راهم قرار بده و با خدا عهد کردم
    وارد برنامه های مجازی نشم
    نشدم ، روزا و شبایی بود از گریه و هق هق می خواستم خودمو بکشم اما پناه بردم به خدا به ایه هاش..

    ولی بازم اشتباه کردم...

    دوباره اون ادمی که اسمشو گذاشتم پوچ وارد زندگیم شد با گریه و ناله و آه و گریه گفت عوض شدم گفت بگو چیکار کنم گفتم اعتمادمو جلب کن ممکنه بهت گیر بدم گفت قبوله

    بخشیدمش!!!!

    خونه رهن کرد ماشینشو عوض کرد مادرشو فرستاد باهام شخصا دوباره صحبت کرد همچی اوکی شد قول و قرارا گذاشتیم
    من فکر کردم خدا جواب دعاهام داده فکر کردم جا اینکه اونو از دلم بیرون کنه پشیمونش کرده از کارش!!

    تا اینکه یروز سر اینکه جواب تلفنام رو نمیداد عصبانی شدم و گفت این رابطه بدرد نمیخوره تو بهم اعتماد نداری دیگه
    گفتم یه مدت اعتمادمو جلب کن تا همچی درست شه
    موبایلشو خاموش کرد و جوابی نداد بعد یک هفته گفت بیا تکلیفمو معلوم کن گفت همچی تمومه از نظرم



    نمیدونم باید چیکار میکردم یا چی میگفتم...
    به خودم نفرین و لعنت میفرستادم که دوباره گولشو خوردم!!(البته اینبار شرط و شروطام اجرا کردم همرو!!!!)
    یا به اون نفرین و لعنت میفرستم که هر لحظه یه تصمیمی میگیره

    حالا ازین اتفاق یک ماه میگذره و دلم خیلی پره..
    خدا یعنی انقدر از من بدش میاد؟ منکه وقتی شکستم رفتم پیش خودش منکه اهل هیچی نبودمو نیستم
    منکه همه دوستام بم میگفتن امل چون دوست پسر ره به ره نداشتم!
    چرا اخه ؟
    نامزد قبلیمم ازدواج کرد
    اینم بزودی ازدواج میکنه
    یعنی من فقط ادم بده بودم ؟


    بچه ها چرا دنیا انقدر زشته ؟ چیکار کنم ؟ الان چیکار کنم

    برم عین بقیه دوروز یبار یه پسریو پیدا کنم باهاش دوست بشم اخرم با یکیشون ازدواج کنم ؟
    اره الان اینطوری شده دیگه دنیا ؟
    دوروبریای من که همینن هرچی دور از جونتون دختره پسر باز دیدم الان سرخونه زندگیشونن
    سلام آزاده خانم

    دوست خوبم منتظر خبرهای خوبت بودم و متاسف شدم

    فکرهایی ک الان تو سرت هست را درک میکنم و خودم هم ی وقتایی قبلا میرسیدم به این افکار اما یجوری خدا بهم زندگی یکی از همونا را نشون میداد تا بفهمم اشتباه کردم مثلا تو همین انجمن همون روز یکی میومد از اینکه با پسری دوست بود و ازدواج کرد و الان دید اخلاقش بد هست و بددهنی میکنه و بهش میگه برو و هزار چیز دیگه
    ...ک باعث میشد بفهمم با دیدن ظاهر زندگی این افراد نگم پس خوشبختن.

    خوشبختی ک گذرا باشه ارزشی نداره خواهرم... اینکه ی چند روزی کنار یکی خوش باشی و بعد دور از جونت مثه ی چیز بی ارزش بندازت دور....


    و درمورد انتخاب اشتباهی ک دوباره تکرار کردی
    دختر خوب اگه اون پسر واقعا هم تغییر کرده باشه با بی اعتمادی ک بهش داشتی معلومه ک سرد میشه
    وقتی بی اعتمادی در رابطه ای باشه اون رابطه نابود شده هست .

    عزیزم خدا برای تمام اون اشکها و دعاهای صادقی ک کردی خیلی ارزش قایل هست و جوابش را بهت میده .

    قبلا هم بهت گفتم من برای ی نیت ک داشتم شش هفت سال دعا کردم و منتظر ماندم تا اجابت شد.

    خدا ان شاالله به زودی دلت را شاد کنه و بهترین را قسمتت کنه.

    فرستاده شده از LG-D855ِ من با Tapatalk

  9. 2 کاربران زیر از fateme.68 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34374
    نوشته ها
    275
    تشکـر
    337
    تشکر شده 212 بار در 131 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : چرا من انقدر اشتباه میکنم ؟

    سلام .

    ممنونم بخاطر دعوت اقا صایبر

    نوشته هاتونو خوندم

    متاسفم بخاظر این اتفاق

    متاسف بخاطر اینکه ادم ها قدر شما و دل مهربونتونو نمیدونم .

    اینکه ادم ها توی این دنیای اشوب قدر پاکی شمارو نمیدونن

    نمیخام شمارو قضاوت کنم . حتی نمیخام اون اقارو قضاوت کنم

    این افکار که شما دارین کاملا طبیعی هست . درد داره . زخم خوردین .

    زمان باید بگذره که خوب بشین

    بین نوشته هاتون گفتین خدا .

    شاید همون دعاهاتون . الان مستجاب شده و خدا خواسته مردی که شمارو نمیفهمه از زندگیتون بره بیرون

    اصلا سعی نکنین خودتونو سرزنش کنین . شما خیلی بهتر از این هستین . خودتونو رها کنین . رها توی زندگی و خوشی ها .

    رها توی ارامش

    خودتونو سرزنش نکنین . فقط اروم باشین و شاد...
    امضای ایشان

    لیلی
    کنج محراب
    بال هایش از کتاب رویید
    تا به افلاک رسید .

  11. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32124
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    33
    تشکر شده 27 بار در 12 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چرا من انقدر اشتباه میکنم ؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط fateme.68 نمایش پست ها
    سلام آزاده خانم

    دوست خوبم منتظر خبرهای خوبت بودم و متاسف شدم

    فکرهایی ک الان تو سرت هست را درک میکنم و خودم هم ی وقتایی قبلا میرسیدم به این افکار اما یجوری خدا بهم زندگی یکی از همونا را نشون میداد تا بفهمم اشتباه کردم مثلا تو همین انجمن همون روز یکی میومد از اینکه با پسری دوست بود و ازدواج کرد و الان دید اخلاقش بد هست و بددهنی میکنه و بهش میگه برو و هزار چیز دیگه
    ...ک باعث میشد بفهمم با دیدن ظاهر زندگی این افراد نگم پس خوشبختن.

    خوشبختی ک گذرا باشه ارزشی نداره خواهرم... اینکه ی چند روزی کنار یکی خوش باشی و بعد دور از جونت مثه ی چیز بی ارزش بندازت دور....


    و درمورد انتخاب اشتباهی ک دوباره تکرار کردی
    دختر خوب اگه اون پسر واقعا هم تغییر کرده باشه با بی اعتمادی ک بهش داشتی معلومه ک سرد میشه
    وقتی بی اعتمادی در رابطه ای باشه اون رابطه نابود شده هست .

    عزیزم خدا برای تمام اون اشکها و دعاهای صادقی ک کردی خیلی ارزش قایل هست و جوابش را بهت میده .

    قبلا هم بهت گفتم من برای ی نیت ک داشتم شش هفت سال دعا کردم و منتظر ماندم تا اجابت شد.

    خدا ان شاالله به زودی دلت را شاد کنه و بهترین را قسمتت کنه.

    فرستاده شده از LG-D855ِ من با Tapatalk
    سلام آبجی فاطمه منتظرت بودم بیای دوباره حرفهامو با حوصله بخونی
    دوباره مثل اونبار درک کنی چی میگم
    نوشته هاتو خوندم اشک تو چشمام جمع شد فاطمه فقط خدا خودش میدونی چقدر دلم شکسته
    راست میگی من واقعا اعتمادی بهش نداشتم ولی فکر کردم خدا جواب دعاهامو داده که برگشته!!!
    خیلی ساده ام خیلی!!!
    نمیدونم من از عمق زندگی بقیه خبر ندارم ولی میپرسم که میگن عالیه همچی!!
    فاطمه جون شش هفت سال؟؟؟!!!تو چقدر صبوری من یکسالم نمیشه که دست به دامن خدا شدم...
    من مثل تو صبور نیستم
    مرسی ابجی مهربون خدا الهی هروزو هروز توئروخوشبختر کنه ابجی

  12. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,187 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : چرا من انقدر اشتباه میکنم ؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط آزرده نمایش پست ها
    سلام آبجی فاطمه منتظرت بودم بیای دوباره حرفهامو با حوصله بخونی
    دوباره مثل اونبار درک کنی چی میگم
    نوشته هاتو خوندم اشک تو چشمام جمع شد فاطمه فقط خدا خودش میدونی چقدر دلم شکسته
    راست میگی من واقعا اعتمادی بهش نداشتم ولی فکر کردم خدا جواب دعاهامو داده که برگشته!!!
    خیلی ساده ام خیلی!!!
    نمیدونم من از عمق زندگی بقیه خبر ندارم ولی میپرسم که میگن عالیه همچی!!
    فاطمه جون شش هفت سال؟؟؟!!!تو چقدر صبوری من یکسالم نمیشه که دست به دامن خدا شدم...
    من مثل تو صبور نیستم
    مرسی ابجی مهربون خدا الهی هروزو هروز توئروخوشبختر کنه ابجی
    سلام گلم
    اره خیلی وقتا کم اوردم
    خیلی وقتا کفر گفتم
    خیلی وقتا با خدا دعوا افتادم
    خیلی وقتا مثه دیوانه ها میشدم و میگفتم بیا جوابمو بده باهام حرف بزن بگو چرا نه چرا هرچی میخوام ساکتی ,خوشحالی زجر میکشم و گریه هامو میبینی ,تو اون دنیا قیامت را برپا کردی فقط میگم از تو شاکی هستم نه بنده هات ...
    اما باز به خودش پناه اوردم و میدونستم جز اون هیچکی را ندارم

    بخدا خواهری وقتی به حاجتم رسیدم اونقدر از خدا خجالت کشیدم ک نگو
    به قران قسم راسته ک خدا میخواد بهترین را بهت بده.
    هروقت دعا کردی و کم اوردی به این فکر کن ک چقدر عاشقای امام زمان هستن و همیشه دعا میکنن ک اقا بیاد و هنوز نیومده اما امید دارن به امدنش و میدونن تو بهترین زمان میاد و بهترینها را رقم میزنه.

    کم نیار خواهری
    به خودش قسم ک کمکت میکنه
    صبور باش درسته ک سخته اما حاصلش شیرینه
    شعار نمیدم چون خودم گذروندم
    سلامتی باشه همچی حل میشه
    به فکر سلامتی خودت باش



    فرستاده شده از LG-D855ِ من با Tapatalk

  13. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32124
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    33
    تشکر شده 27 بار در 12 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چرا من انقدر اشتباه میکنم ؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط fateme.68 نمایش پست ها
    سلام گلم
    اره خیلی وقتا کم اوردم
    خیلی وقتا کفر گفتم
    خیلی وقتا با خدا دعوا افتادم
    خیلی وقتا مثه دیوانه ها میشدم و میگفتم بیا جوابمو بده باهام حرف بزن بگو چرا نه چرا هرچی میخوام ساکتی ,خوشحالی زجر میکشم و گریه هامو میبینی ,تو اون دنیا قیامت را برپا کردی فقط میگم از تو شاکی هستم نه بنده هات ...
    اما باز به خودش پناه اوردم و میدونستم جز اون هیچکی را ندارم

    بخدا خواهری وقتی به حاجتم رسیدم اونقدر از خدا خجالت کشیدم ک نگو
    به قران قسم راسته ک خدا میخواد بهترین را بهت بده.
    هروقت دعا کردی و کم اوردی به این فکر کن ک چقدر عاشقای امام زمان هستن و همیشه دعا میکنن ک اقا بیاد و هنوز نیومده اما امید دارن به امدنش و میدونن تو بهترین زمان میاد و بهترینها را رقم میزنه.

    کم نیار خواهری
    به خودش قسم ک کمکت میکنه
    صبور باش درسته ک سخته اما حاصلش شیرینه
    شعار نمیدم چون خودم گذروندم
    سلامتی باشه همچی حل میشه
    به فکر سلامتی خودت باش



    فرستاده شده از LG-D855ِ من با Tapatalk
    دقیقا دقیقا!!! وای ابجی دقیقا منم همینطوری شدم یروز خوبم و اروم اروم باخدا حرف میزنم..
    یروز بدم
    روزی که دیدم نامزد سابقمو با زنش،پیش بقیه بودم ولی تو دلم زار میزدم نمیگفتم خدایا چرا الان حالش خوبه با خودم میگفتم چرا
    این اتفاق واسه من نیوفتاد؟؟! همه میگفتن مقصر جدایی اون بود اما اون خوشحال و من اینجا با این حال
    کفر میگفتم میگفتم خدایا تو بنده های بدتو بیشتر دوست داری ولی بقول تو فرداش دوباره پناه میبردم به خودش
    میگفتم توروخدا ارامشمو برگردون توروخدا از دلم بیرونش کن
    چقدر خوبه حالمو میفهمی....
    میدونم شعار نمیدی دقیقا حرفاتو میفهمم چون خوده الانه منه ابجی
    میشه پیش خدا که انقدر تورو دوست داره یه کوچولو واسه منم دعا کنی...
    قربونت برم خیلی حالمو اروم کردی
    خدا دلتو اروم کنه همیشه

  14. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32124
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    33
    تشکر شده 27 بار در 12 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چرا من انقدر اشتباه میکنم ؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط nazanin1371 نمایش پست ها
    سلام .

    ممنونم بخاطر دعوت اقا صایبر

    نوشته هاتونو خوندم

    متاسفم بخاظر این اتفاق

    متاسف بخاطر اینکه ادم ها قدر شما و دل مهربونتونو نمیدونم .

    اینکه ادم ها توی این دنیای اشوب قدر پاکی شمارو نمیدونن

    نمیخام شمارو قضاوت کنم . حتی نمیخام اون اقارو قضاوت کنم

    این افکار که شما دارین کاملا طبیعی هست . درد داره . زخم خوردین .

    زمان باید بگذره که خوب بشین

    بین نوشته هاتون گفتین خدا .

    شاید همون دعاهاتون . الان مستجاب شده و خدا خواسته مردی که شمارو نمیفهمه از زندگیتون بره بیرون

    اصلا سعی نکنین خودتونو سرزنش کنین . شما خیلی بهتر از این هستین . خودتونو رها کنین . رها توی زندگی و خوشی ها .

    رها توی ارامش

    خودتونو سرزنش نکنین . فقط اروم باشین و شاد...
    سلام نازنین جان مرسی عزیزم وقت گذاشتی برام
    نازنین اون دفعه که نامزدیمم بهم خورد خیلی دعا کرده بودم خوشبخت بشم اما بهم خورد
    همه میگفتن شاید جواب دعاهات این بود شاید باهاش خوشبخت نمیشدی که بهم خورد
    یعنی هروقت کسی میاد تو زندگی من بهتر اینه که ازش جدا بشم اخه چرا
    من دختر بدی نیستم

  15. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32124
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    33
    تشکر شده 27 بار در 12 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چرا من انقدر اشتباه میکنم ؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط آرش67 نمایش پست ها
    خیلی ناراحت شدم

    اینو بگم خودت اشتباه کردی گردن خدا ننداز
    بنابراین سعی کن ببینی کجا راهو بد رفتی چی شد که گول خوردی ( به چی وسوسه شدی این نقطه ضعفته )
    با فرار از مشکلات امکان تکرار اون هست ممکنه این بار از طرف دوس پسر باشه
    تقصیر خدا ننداختم..

  16. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,187 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : چرا من انقدر اشتباه میکنم ؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط آزرده نمایش پست ها
    دقیقا دقیقا!!! وای ابجی دقیقا منم همینطوری شدم یروز خوبم و اروم اروم باخدا حرف میزنم..
    یروز بدم
    روزی که دیدم نامزد سابقمو با زنش،پیش بقیه بودم ولی تو دلم زار میزدم نمیگفتم خدایا چرا الان حالش خوبه با خودم میگفتم چرا
    این اتفاق واسه من نیوفتاد؟؟! همه میگفتن مقصر جدایی اون بود اما اون خوشحال و من اینجا با این حال
    کفر میگفتم میگفتم خدایا تو بنده های بدتو بیشتر دوست داری ولی بقول تو فرداش دوباره پناه میبردم به خودش
    میگفتم توروخدا ارامشمو برگردون توروخدا از دلم بیرونش کن
    چقدر خوبه حالمو میفهمی....
    میدونم شعار نمیدی دقیقا حرفاتو میفهمم چون خوده الانه منه ابجی
    میشه پیش خدا که انقدر تورو دوست داره یه کوچولو واسه منم دعا کنی...
    قربونت برم خیلی حالمو اروم کردی
    خدا دلتو اروم کنه همیشه
    حتما خواهری خوبم
    ذهنت را خالی کن با ورزش و کلاس و هنر
    روزهای خوب توراه هست
    اماده باش دختر خوب

    فرستاده شده از LG-D855ِ من با Tapatalk

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 11-09-2019, 12:37 PM
  2. تیرگی پوست دست
    توسط احسان1990 در انجمن اضطراب
    پاسخ: 5
    آخرين نوشته: 06-22-2018, 07:36 PM
  3. بحث آزاد : اسیر شویم یا تیر خلاص بزنیم
    توسط آرش67 در انجمن بحث آزاد
    پاسخ: 11
    آخرين نوشته: 08-22-2017, 02:44 AM
  4. شادی نتیجه 'توقع' شماست
    توسط فرشاد1020 در انجمن روانشناسی فردی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 09-06-2014, 12:35 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد