نمایش نتایج: از 1 به 12 از 12

موضوع: مشکلات با خانواده

1801
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8985
    نوشته ها
    48
    تشکـر
    0
    تشکر شده 18 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    مشکلات با خانواده

    سلام سئوالم اینه من باخانواده خودم ازنظرروحیات باهم اختلاف داریم میگن شما هرموقع اسم خواهرودمادمونومیاری باهم دعوامیکنند بنظرشما من نبایداسمشونوبیارم ؟
    دوم اینکه وقتی من ب پول نیازدارم مادرم میگه بروازبابای بی پولت بگیر ارثتوبخشیده توهم مظلوم بدبخت نستی نگاه کردی لال بودی
    سوم اینکه برا خواهربزرگم خواهرکوچیکم که عین گرگ بی ادبی میکنندوازحقشون فاع میکنندعین مامانم هستندهمه کاری میکنه اما برامن نه مگه دیگران ازم ایرادبگیرن تاپولی خرج کنه
    چهارم میگن توبااین اخلاق قوزت نمیذاریم ازدواج کنی ابروم درخطره
    بنظرشمامن ناامیدچکنم بااینهمه زجر؟؟؟؟؟

  2. کاربران زیر از گل وفا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7318
    نوشته ها
    630
    تشکـر
    966
    تشکر شده 1,691 بار در 465 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : چطورمیتوانم مشکلاتموحل کنم؟

    وای چقد سخت بود فهمیدن مشکلتون

    سه بار خوندم تا فهمیدم منظورتون چیه!!!!!!!

    اما من با مشکلاتتون کاری ندارمو براش راه حلی هم نمیارم.فقط در این مورد راهنماییتون میکنم

    حقیقت اینه که خوشبختی نداشتن مشکل نیست.توانایی کنار اومدن با اون مشکله

    همیشه نگاهتون به چیزهایی باشه که دارید نه چیزهایی که از دست دادید یا اصلا ندارید

    چون چیزهایی که زندگی از شما میگیره مهم نیستن.چیزی که اهمیت داره اینه که با چیزهایی

    که براتون باقی مونده چیکار می کنید

    پس همونطور که گفتم مشکل داشتن هم جزئی جدایی ناپذیر از زندگیه و اگه مشکلی وجود

    نداشت اونموقع پیروزی هیچ معنی ای نداشت و برامون شیرین نبود چون عادی بود

    و از همه مهمتر عیار ادماست که تو سختی ها و مشکلاتشون معلوم میشه نه خوشی ها

    پیروز باشید

  4. 2 کاربران زیر از Alisbi بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8985
    نوشته ها
    48
    تشکـر
    0
    تشکر شده 18 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چطورمیتوانم مشکلاتموحل کنم؟

    ممنون عزیز اما وقتی خواهرم منولعنت میکنه وقتی مانع ازدواجم میشه وقتی میگه توزشتی بروارایش کن کسی ازتوخوشش بیاددرصورتی که همه عاشق زیبایی من هستند

  6. کاربران زیر از گل وفا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : چطورمیتوانم مشکلاتموحل کنم؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط گل وفا نمایش پست ها
    سلام سئوالم اینه من باخانواده خودم ازنظرروحیات باهم اختلاف داریم میگن شما هرموقع اسم خواهرودمادمونومیاری باهم دعوامیکنند بنظرشما من نبایداسمشونوبیارم ؟
    دوم اینکه وقتی من ب پول نیازدارم مادرم میگه بروازبابای بی پولت بگیر ارثتوبخشیده توهم مظلوم بدبخت نستی نگاه کردی لال بودی
    سوم اینکه برا خواهربزرگم خواهرکوچیکم که عین گرگ بی ادبی میکنندوازحقشون فاع میکنندعین مامانم هستندهمه کاری میکنه اما برامن نه مگه دیگران ازم ایرادبگیرن تاپولی خرج کنه
    چهارم میگن توبااین اخلاق قوزت نمیذاریم ازدواج کنی ابروم درخطره
    بنظرشمامن ناامیدچکنم بااینهمه زجر؟؟؟؟؟
    خب دسته که روش مناسبی به نظر نرسه ولی تنها راهیه که بتونید از این مرحله زندگی بگذرید

    دوست عزیز در این مورد باید همرنگ خودشون بشید تا بتونید اعتمادشونو جلب کنید ...

    به هر حال در زندگی شما موقعیتی به وجود اومده که باید برای اینکه بتونید اوضاع رو مدیریت کنید ، تغییر کنید

    درسته راه موذیانه ای بحساب میاد ولی نتیجه صددرصدی داره
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  8. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9877
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چطورمیتوانم مشکلاتموحل کنم؟

    وفا جان من مشکلتو زیا متوجه نشدم یه بار بیشتر نخوندمش ولی خدا هر کسی رو یه جور آفریده و به هر انسانی جذابیت خاص خودشو داده حتی اگه زشترین و بدترکیب ترین آدم روی زمین باشی به حرف خواهر یا مادرت در مورد قیافت و ظاهرت توجه نکن چیزی رو بپوش که خودت فکر میکنی قشنگه و توش ارامش داری موذب نیستی درضمن اینو بدون مطمءنن شما خوشکل تراز خواهرت هستس چون زن موجودی حسوده حالا میخواد خواهرت باشه یا مادرت زن حسوده شاید به ظاهر خوشکل نباشی ولی باطنت زیبا باشه خیلی ها هستن زیبایی دارن و باطنشون آنقدر کثیفه که دیگران وقتی متوجه باطنشون میشن تنهاشون میذارن در هر صورت تو اعتماد بنفس داشته باش چون خدا هیچکسی رو بدون جذابیت نیافریده هر گلی بوی خودشو داره عزیزم البته ببخشیدا کلی میگم قسط جسارت نداشتم اگه توی حرفهام چیز بدی بود ببخشید

  10. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8985
    نوشته ها
    48
    تشکـر
    0
    تشکر شده 18 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چطورمیتوانم مشکلاتموحل کنم؟

    من تو چت مذهبی من مشکلاتمومیگفتم تااروم شوم ازشانس بدم چندنفررودعوت کردم بیادتوچت رومم اما ازبین اونا یه سیداومد وهمه مشکلاتمو اعم از بی احترامی خواهرم ب مادرم واهانت کردن خواهرم ب قران وچیزپرت کردن خواهرم ب طرف مادرم واینکه عکسمودزدبرده و..... براش گفتم خانوادم نمیدونند ایناروگفتم بهش حالا بعدازیکماه میگه من عاشق شماشدم وعشقم واقعیه ومادرامون خبردارندکه باهم چت میکنیم تازمانیکهتفاهمی بدست بیاد بعد اگرشدادرس میدیم حالا بنظرتون کاری که من کردم بعداباازدواج باسید تکلیف من چی میشه؟ایا ابروی خانوادم رفته؟ایابایدبخونوادم بگم این مشلاتموگفتم درصورتیکه جوابشومیدونم چیکارکنم ؟

  11. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8985
    نوشته ها
    48
    تشکـر
    0
    تشکر شده 18 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چطورمیتوانم مشکلاتموحل کنم؟

    سلام ازم میپرسن ازدواج چیه؟چراازازدواج خوشت میاد؟مادرم میگه توهنوزامادگی ازدواجو نداری ؟نه اخلاق درست حسابی داری نه بلدی چطور بادیگران رفتارکنی
    خب مسلما کسی که توادارات مراکزخاصی باشه عادت کردن به عملکرد ممنونم تشکر لطف کردید وابزاز احساسات فردی چه درفامیل و...شیرین زبانی کردن خب من اخلاقم خشکه احساس دارم ولی جنبه شوخی و دلسوزی ندارم خب مگه همه ادمها عین همن مادرمن میگه توسالم بزرگ شدی نباید خودتوناسالم کنی برهرحال هرادمی توزندگیش تغییرجسمی نمکنه؟
    یعنی من تاابد سالم باید باشم؟
    خب درس خوندم زیاد پشت لب تابم چون زن دراین جامعه اگرشرکت بذاره یامغازه یاهرچی زن کثیف تلقی میشه خب منم مجبورم بخاطره ابروم تواینترنت کارکنم خب کاراینترنتی حداقل زمان کارم ازساعت 1تا 6عصره چکنم؟
    وقتی مادرم داره خرج خواهربزرگمو میده من نفهمیدم اخرش مادرم منو قبول داره یاخواهرمو مادرم انگار تومسیرخوب وبد گیرکرده البته تقصیر همکاراشه اونو تحریک میکنند فکرش خراب میشه وسرمن خالی میکنه
    الان میگی همه این مشکلو دارن ادم بدون مشکل نداریم اما بخدا قسم تاسن 22سالگی بهترین زندگی روداشتیم ازهمه لحاظ وضعمون خوب بود ازنظرروحی روان اعصاب همه چی بعداز ازدواج خواهرمو مشکلات شروع شد هی خدا منکه ناشکرنبودم نمیدونم چی شد

  12. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8985
    نوشته ها
    48
    تشکـر
    0
    تشکر شده 18 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چطورمیتوانم مشکلاتموحل کنم؟

    مادرم نمدونست خواهرم میخوادمنوکجاببره کلاس درسی خودش بود الکی بمن دروغ گفتندگفتندازدانشگاه دعوت شدی به این کلاس منم 23سالم بود وقتی فهمیدم همش درمورد************ اینجورحرفاس تااومدم خونه گریه کردم اگربابام میفهمیدمادرموخواهرم این جورچیزایادم دادن جنجال بپامیشد

    توخونه مارسم نیست دختروپسر بدونند همونطورپیامبرص میفرماید :بچه نباید تازمان ازدواجش درمورد جنسی بداندزیرا ذهنش دنبال فکرای حرامیرود که گناه کبیرس

  13. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25585
    نوشته ها
    67
    تشکـر
    15
    تشکر شده 35 بار در 24 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : چطورمیتوانم مشکلاتموحل کنم؟

    دوست عزیز اصلن معلوم نیس چی نوشتی.
    تایپیکت رو تصحیح کن خانمم

  14. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8985
    نوشته ها
    48
    تشکـر
    0
    تشکر شده 18 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چطورمیتوانم مشکلاتموحل کنم؟

    وقتی داشتیم میرفتیم شهردیگه مادرم بهم گفت ازدانشگاه تون گفتند کلاس هنری گذاشتند توهم برو

    من هم گفتم اگرکلاس بذاره چراشهردیگس؟

    ولی بااین حال شیک پیک خودم کردم رفتم ولی متاسفانه بهم دروغ گفتن

    کلاس قبل ازازدواج بود یعنی چطورباشی وچی باشی وهمش حرفای ************ی بود

    مادرم ازموضوعات خبرنداشت چون خواهرم کلاس مشاوره خودش بود میخواست من هم ازجنسی بدونم که اصلا نمیدونستم
    وقتی اومدم ازکلاس هرچی فش بود بار خواهرمو عقاید کوفتیشون کردم
    بمادرم گفتم این بحثا بوده مادرم عصبانی شد بخواهرم
    من واقعا نه بمادرم اعتماددارم نه بخواهرم
    پدرمم جانبازه وازهیچکدوم ازاتفاقات برامن افتاده خبرنداره اگربفهمه شرومصیبت میشه

    واقعا من چرا اینقدرناامیدم بعدبگید چراازدواج فکرمیکنید اگرالان خودم خانم خونه خودم بودم کمتر دخالت میشنیدم ولی انگار اضافه دارم یعنی عقایدمذهبی من براهمه فقط منت کاریه نه چیز دیگه برای اینکه دهن منوببندن اسم دین وکارهای خیرمومیکوبندتوسرم

    وجدانا چه کنم؟

  15. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6769
    نوشته ها
    517
    تشکـر
    631
    تشکر شده 706 بار در 360 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : چطورمیتوانم مشکلاتموحل کنم؟

    شما الان مشكلت چيه برا ازدواج؟؟ شايد خونوادتون اينطورى تشخيص دادن كه شما كشش جنسى برا ازدواج كردن ندارين برا همين گولتون زدن تا تو اين كلاس شركت كنى
    امضای ایشان
    خداحافظ همه ، حلالم كنين

  16. کاربران زیر از bahram.a بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11132
    نوشته ها
    3,135
    تشکـر
    6,908
    تشکر شده 4,097 بار در 2,142 پست
    میزان امتیاز
    14

    پاسخ : چطورمیتوانم مشکلاتموحل کنم؟

    منم فکر میکنم خواهرت کار بدی نکرده !!

    اتفاقا چه خواهر دلسوزی بوده که بفکرته .

    خدا ازین خواهرا نصیبمون کنه

  18. کاربران زیر از love بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد