سلام و عرض ادب خدمت همگی
من یه مسئله ای دارم خیلی بهش فکر می کنم و دنبالش هستم برای همین تصمیم گرفتم اینجا مطرح کنم که بهتر بتونم حلش کنم
من یه دختر احساسی هستم، البته همه دخترا احساسی ان ولی بعضی هاشون یه خورده بیشتر
به همین خاطر همیشه دلم میخواد با همه مهربون باشم و تا جایی که در توانمه به بقیه کمک کنم
البته متقابلا هم این انتظار رو از بقیه دارم
اما یه پوئن منفی این احساسی بودن اینه که گاهی زود تاثیر میگیرم، از بقیه، شرایط و یا از اینکه دلم نمیخواد کسی ازم ناراحت بشه و بتونم همه رو شاد کنم...
تو فرهنگی که من زندگی می کنم مراسمات شادی و عروسی رو معمولا مختلط برگزار می کنن
و رسم بر این هست که اقوام عروس و دوماد توی مراسم عروسی جهت ابراز شادیشون برقصن
معمولا رقص ها گروهی هست اما گاهی تکی هم میشه
بر کسی پوشیده نیست که رقصیدن توی جمع نامحرم گناه محسوب میشه و کلا کار درستی نیستش
اما گاهی وقتا سخته که بخوای شرع رو به عرف ترجیح بدی
من از وقتی که یه مقدار خودمو شناختم و محرم نامحرم رو متوجه شدم این قضیه برام مسئله شد و همیشه بین عقاید خودم و نظرات بقیه توی دوراهی میموندم که حالا یا طبق چیزی که دینم میگه عمل کنم که بقیه ناراحت نشن یا اینکه بقیه رو به اعتقادات و خودم ترجیح بدم...
چند تا عروسی رو که برای نزدیکان بوده به پیشنهاد و اصرار بقیه با اعضای خونواده ام و اقوام نزدیک میرقصیدم
هر چند سعی می کردم پوششم مناسب باشه
مثلا برای عروسی برادارم من میگفتم کاش مراسم رو مختلط نگیریم ولی همه می گفتن اینجوری که خوش نمیگذره..!
از طرف دیگه هم گفتم حالا من اگه نرقصم چیزی نمیشه همه گفتن مگه میشه؟ مردم چی میگن؟ دلت میاد؟ عروسی برادرته ها؟ یه شب هزار شب نمیشه؟ اگه به خاطر یه رقصیدن همه قراره برن جهنم تو میخوای تنهایی بری بهشت که چی بشه!؟ تک دختر خونواده ای و ...
یا برای آرایش هم همینطور
خب چه دلیلی داره یه دختر توی مراسم آرایش کنه هر چند هم ملایم
حالا باز همه شدن علامه دهر و من رو مجبور کردن...
چند وقت پیش تصمیم گرفتم این کار رو برای همیشه بذارم
چون بعد مراسما عذاب وجدان می گرفتم و همش تو این فکر بودم که چقدر گناه کردم
یا ممکنه کسی با این کار من به گناه افتاده باشه و ...
جشن عقد پسرداییم بود و مادرم اینا همش می گفتن اگه نرقصی بقیه ممکنه فکری کنن و ناراحت بشن، انقدر ادامه دادن که منم رفتم باهاشون رقصیدم چون نخواستم داستان بشه...
ولی بعدش گفتم این بار استثنا بوده و دیگه تو عروسی هیچ کسی نمیرقصم حتی برادرم مگه
اینکه مجزا باشه هرچند میگن این نوع رقصیدن هم گناه هست
هفته آینده عروسی پسرداییمه و معمولا همه دختر پسرای اقوام نزدیک پایه ثابت رقصن
بچه های خوبی هم هستن، مودب، نمازخون ولی خب چون این فرهنگ جا افتاده برای همه عادی شده
من نمیگم بقیه بد نگاه می کنن یا چیزی ولی خب مگه خدا حد محرم و نامحرم رو مشخص نکرده؟
آدم که از دل کسی خبر نداره و ممکنه ناخواسته باعث لغزش کسی بشه
من از چند وقت پیش هر موقع بحثش شد گفتم برام مهم نیست کی ناراحت میشه یا نمیشه و دیگه نمی رقصم براشم دلیل دارم نه از روی قصد و غرض دیگه
ولی متاسفانه مادرم بازم مثل قبل میگه تو هم باید تو جمع باشی و از این حرفا
خاطر مادرم خیلی برام عزیزه ولی نمیدونم دیگه چجوری بهش بگم دلم نمیخواد اینکارو انجام بدم و از ریشه درست نیست؟
و همچنین بقیه
چون وقت مراسم همه جمع میشن وقتی یه نفر نمیره یا انقدر اصرار میکنن که بره یا میگن بچه مثبت، مذهبی و ...
به نظرتون چیکار کنم که نه کسی ناراحت بشه و سوع تفاهم درست بشه و نه گناهی مرتکب بشم؟