نمایش نتایج: از 1 به 24 از 24

موضوع: چطوری خودمو کنترل کنم...

2996
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32451
    نوشته ها
    135
    تشکـر
    125
    تشکر شده 86 بار در 45 پست
    میزان امتیاز
    0

    چطوری خودمو کنترل کنم...

    سلام. دوستان خواهشا و لطفا هر کی کمکی از دستش برمیاد انجام بده. یکم امروز از خودم نا امید شدم که من مرد پیشرفت نیستم. مثل اینکه زندگی نمیخواد من پیشرفت کنم یا خودم. پیشرفت که می کنم. این پیشرفت ادامه داشته باشه. نمی دونم به اتفاق امروز مثبت نگاه کنم یا منفی. منفی نگاه کردن بسه... نابودم میکنه. شاید سر کنکور هم همچین اتفاقی بیفته اما باید مواظب باشم. این خصلت من مربوط به همین یکی دو سال نیست. همین عصبانیتم نسبت به این چیزا. کلا اینطوری ام. البته از اون طرف بگم آدم مهربونی ام فقط در موارد خاصی که توضیح دادم عصبانی میشم. خیلی حق گرا خدا رو شکر. کلا از زور گفتن و ... بدم میاد. همین آمریکا به ما زور میگه عصبیم می کنه. یا مثلا تو استقلال افرادی هستن که دارن آبروی تیم رو می برن و به فکر هوادار تیم نیستن عصبیم می کنه. اینا همه مثاله و ولی قضیه یه چیز دیگس...

    خیلی دوستای زیادی هم دارم حیلی هم با جنبه ام... خیلی کم خیلی کم دیده شده بچه ها منو بدون لبخند یا عصبی ببینن. اما میدونن عصبی بشم... بد عصبی میشم. ینی عصبی نمیشم و نمیشم یهو بد عصبی میشم اگه بشم. که این در مورد چیزی که توضیح میدم نیست. چیزی که توضیح میدم و عصبانیتش فرق داره. مثال میزنم.

    در موارد خاصی نسبت به چیزای خاصی عصبانی میشم.

    (توضیح یه اصطلاح که در این تاپیک استفاده کردم و گفتم شاید تو استان های دیگه زیاد رواج نداشته باشه. غدبازی: غد بازی و آدم غد در اصطلاح کسیه که تو خالیه اما ادعای زور و شاخ و شونه و ... می کنه و با لحن بدی صحبت می کنه...
    از غدغد کردن میاد. میگن یارو واسم غدغد کرد... یا غدغد نکن بینیم و ...) مرغ غدغد میکنه

    بچه ها من محسنم. پردیس پزشکی که پارسال قبول شده بودم ثبت نام کردم و مرخصی گرفتم تا امسال دوباره کنکور بدم و دولتی قبول بشم.

    امسال چهارتا آزمون دادم تا الآن تو قلمچی (امروز پنجمیش بود) همشون خوب بود (به نظر خودم خوب بود ولی به نظر دیگران عالی بود) و میانگین ترازم 7100 و میانگین رتبم 500 الی 800 منطقه. ینی با این رتبه اگه ادامه داشته باشه به راحتی میتونم همون دانشگاهی که پردیسشو قبول شدم دولتیشو قبول بشم.

    بهتر از اینا هم می تونم بیارم و آزمون به آزمون دارم کار می کنم.

    اما الآن که دارم این تاپیک رو می نویسم باید در حال آزمون دادن بودم نه تاپیک نوشتن. آزمون امروز... آزمونی که آماده هم بودم.

    ولا سر عمومیا که بودم (آخرای دروس عمومی) یه مراقب که نمیشناسم کی بود اومده بود سوالای اختصاصی رو پخش کنه واسم غد بازی در آورد اعصابم به هم ریخت.

    قضیه از این قراره که هر آزمون قلم چی اول بهت یه نظر سنجی میدن صبح قبل آزمون و اونا رو پر می کنیم. فایده زیادی نداره... منم الکی الکی اکثر اوقات همه رو گزینه یک می زنم. فقط واسه این پر میکنم که مدادم سرش مناسب بشه واسه پر کردن.

    آزمون امروز هم همینکارو کردم. سر دینی که بودم یکی از مسئولین قلم چی دید که من این کارو کردم و آخر پاسخنامم نظرسنجی ها همه گزینه یکه، خیلی مهربون اومد بهم توضیح داد که اینطور بزنی نظرسنجی ها رو به این دلیل به این دلیل اینطوری میشه دفه ی بعد اینطور نزن بهتر بزنه... باشه... منم گفتم باشه...

    بعد ادامه دادم آزمونو... سر زبان که بودم یه یارو یه چند سال شاید از من بزرگتر اومد اختصاصیا رو پخش کنه... با یه حالت غدی اومد برگه منو نگاه کرد و بهم گفت این جا چرا اینجوری کردی... درست کن ببینم وگرنه بهت اختصاصی نمی دم و دفترچه اختصاصی رو از کنار صندلیم برداشت.... همین لحن غدش اعصاب منو به هم ریخت. آخه پشیزی هم نبود داشت شاخ و شونه می کشید.

    من آدم مهربونی هستم و شما هم اخلاق منو میدونید اما با کسی که غد بازی کنه و ... خیلی غدم. یا کسی که قانونی رو زیر پا بذاره... تو مدرسه با مدیر دعوا داشتم سر قضیه اینکه الکی پول می گیره از بچه ها و کاری واسمون انحام نمیده... بی درایتیش و ...(پارسال) همیشه اعصابمو به هم میزنه این چیزا... این غد بازی اون طرف هم اعصابمو به هم ریخت و کنترل آزمون از دستم در رفت و دیگه چیزی یادم نمیومد خیلی زور زدم که ادامه بدم ولی نشد.

    بلند شدم وسایلمو جمع کردم خواستم بیام بیرون مسئول قلم چی شهرمون و ... با من صحبت کرد اومد چایی داد بهم هر کار کرد من نتونستم خودمو کنترل کنم... اخر هم عصبانیتم فرو ریخت دیگه چیزی یادم نمیومد که جواب بدم اختصاصیا رو.

    پارسال هم سر یکی از آزمونا هی پامو میزدم زمین و صدا میومد و خودم حواسم نبود. بعد پسره از پشت هل داد و با لحن بدی گفت ول کن دیگه دهن ما رو سرویس کردی و ... بلند و با حالت غدی. اون موقع هم بهم برخورده بود و میخواستم بلند شم بزنمش. چون من از غد بازی بدم میاد و خودم در مقابل افراد غد ... غد هستم... این که یکی واسه من شاخ و شونه بکشه عصبیم می کنه... میره تو مخم... اما اون آزمون خودمو کنترل کرده بودم و عصبانیتم هم کمتر از این آزمون بود چون پسره حق داشت و اونم عصبی شده بود. من پامو میزدم به زمین.

    اما این آزمون رفت تو مخم. هر کار می کردم بهش فک نکنم مثل اینکه هی بهش بیشتر گیر میدادم و نمیشد.

    کلا خواستم بگم این مشکل همیشه تو من بوده که نمی تونم در اینجور اوقات خودمو کنترل کنم (اوقاتی که یکی غد بازی در میاره یا دعوا میفته و بد رفتار می کنه) اونم سر آزمون که خیلی مهمه عصبانیتتو کنترل کنی چون یکی دو سوال از دستت بپره سیستم یه دانش آموز خوب رو به هم میزنه. کسی که واسه پیشرفت اومده و تک تک سوالا واسش ارزش داره.

    خلاصه اینکه نمی دونم چی کار کنم... خودم نباید این قضیه و اتفاق امروز رو جدی بگیرم تا یادم نمونه و یه گذشته تلخ واسم نباشه که همیشه یادم بمونه و سیستممو به هم بریزه. بلکه باید درس بگیرم از اتفاق امروز و ادامه بدم. به کمکتون احتیاج دارم. سر آزمون به خودم میگفتم بلند بشی بدتر میشه این قضیه میره تو مختو تا ابد تو ذهنت هست و کنترل سر آزمون به هم میریزه.

    هر کی هر نظری داره و ... بگه کمکم کنه مدیون میشم. اگه نیاز به صحبته و چته بهم تو خصوصی یه زمانی بدین بیام چت باکس با هم صحبت کنیم.

    تو اینجور مواقع باید یارو و حرفشو بی ارزش حساب کنم اما چطوری؟ آمپرم نزنه بالا....

    الآن که فک می کنم می بینم که بی اهمیتی به این جور حرفا و غدبازی ها و ... شاید از جواب غد بازی با غد بازی.
    ویرایش توسط کاربر انجمن : 01-13-2017 در ساعت 11:49 AM

  2. کاربران زیر از کاربر انجمن بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31648
    نوشته ها
    436
    تشکـر
    92
    تشکر شده 186 بار در 148 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : چطوری خودمو کنترل کنم...

    نقل قول نوشته اصلی توسط کاربر انجمن نمایش پست ها
    سلام. دوستان خواهشا و لطفا هر کی کمکی از دستش برمیاد انجام بده. یکم امروز از خودم نا امید شدم که من مرد پیشرفت نیستم. مثل اینکه زندگی نمیخواد من پیشرفت کنم یا خودم. پیشرفت که می کنم. این پیشرفت ادامه داشته باشه. نمی دونم به اتفاق امروز مثبت نگاه کنم یا منفی. منفی نگاه کردن بسه... نابودم میکنه. شاید سر کنکور هم همچین اتفاقی بیفته اما باید مواظب باشم. این خصلت من مربوط به همین یکی دو سال نیست. همین عصبانیتم نسبت به این چیزا. کلا اینطوری ام. البته از اون طرف بگم آدم مهربونی ام فقط در موارد خاصی که توضیح دادم عصبانی میشم. خیلی حق گرا خدا رو شکر. کلا از زور گفتن و ... بدم میاد. همین آمریکا به ما زور میگه عصبیم می کنه. یا مثلا تو استقلال افرادی هستن که دارن آبروی تیم رو می برن و به فکر هوادار تیم نیستن عصبیم می کنه. اینا همه مثاله و ولی قضیه یه چیز دیگس...

    خیلی دوستای زیادی هم دارم حیلی هم با جنبه ام... خیلی کم خیلی کم دیده شده بچه ها منو بدون لبخند یا عصبی ببینن. اما میدونن عصبی بشم... بد عصبی میشم. ینی عصبی نمیشم و نمیشم یهو بد عصبی میشم اگه بشم. که این در مورد چیزی که توضیح میدم نیست. چیزی که توضیح میدم و عصبانیتش فرق داره. مثال میزنم.

    در موارد خاصی نسبت به چیزای خاصی عصبانی میشم.

    (توضیح یه اصطلاح که در این تاپیک استفاده کردم و گفتم شاید تو استان های دیگه زیاد رواج نداشته باشه. غدبازی: غد بازی و آدم غد در اصطلاح کسیه که تو خالیه اما ادعای زور و شاخ و شونه و ... می کنه و با لحن بدی صحبت می کنه...
    از غدغد کردن میاد. میگن یارو واسم غدغد کرد... یا غدغد نکن بینیم و ...) مرغ غدغد میکنه

    بچه ها من محسنم. پردیس پزشکی که پارسال قبول شده بودم ثبت نام کردم و مرخصی گرفتم تا امسال دوباره کنکور بدم و دولتی قبول بشم.

    امسال چهارتا آزمون دادم تا الآن تو قلمچی (امروز پنجمیش بود) همشون خوب بود (به نظر خودم خوب بود ولی به نظر دیگران عالی بود) و میانگین ترازم 7100 و میانگین رتبم 500 الی 800 منطقه. ینی با این رتبه اگه ادامه داشته باشه به راحتی میتونم همون دانشگاهی که پردیسشو قبول شدم دولتیشو قبول بشم.

    بهتر از اینا هم می تونم بیارم و آزمون به آزمون دارم کار می کنم.

    اما الآن که دارم این تاپیک رو می نویسم باید در حال آزمون دادن بودم نه تاپیک نوشتن. آزمون امروز... آزمونی که آماده هم بودم.

    ولا سر عمومیا که بودم (آخرای دروس عمومی) یه مراقب که نمیشناسم کی بود اومده بود سوالای اختصاصی رو پخش کنه واسم غد بازی در آورد اعصابم به هم ریخت.

    قضیه از این قراره که هر آزمون قلم چی اول بهت یه نظر سنجی میدن صبح قبل آزمون و اونا رو پر می کنیم. فایده زیادی نداره... منم الکی الکی اکثر اوقات همه رو گزینه یک می زنم. فقط واسه این پر میکنم که مدادم سرش مناسب بشه واسه پر کردن.

    آزمون امروز هم همینکارو کردم. سر دینی که بودم یکی از مسئولین قلم چی دید که من این کارو کردم و آخر پاسخنامم نظرسنجی ها همه گزینه یکه، خیلی مهربون اومد بهم توضیح داد که اینطور بزنی نظرسنجی ها رو به این دلیل به این دلیل اینطوری میشه دفه ی بعد اینطور نزن بهتر بزنه... باشه... منم گفتم باشه...

    بعد ادامه دادم آزمونو... سر زبان که بودم یه یارو یه چند سال شاید از من بزرگتر اومد اختصاصیا رو پخش کنه... با یه حالت غدی اومد برگه منو نگاه کرد و بهم گفت این جا چرا اینجوری کردی... درست کن ببینم وگرنه بهت اختصاصی نمی دم و دفترچه اختصاصی رو از کنار صندلیم برداشت.... همین لحن غدش اعصاب منو به هم ریخت. آخه پشیزی هم نبود داشت شاخ و شونه می کشید.

    من آدم مهربونی هستم و شما هم اخلاق منو میدونید اما با کسی که غد بازی کنه و ... خیلی غدم. یا کسی که قانونی رو زیر پا بذاره... تو مدرسه با مدیر دعوا داشتم سر قضیه اینکه الکی پول می گیره از بچه ها و کاری واسمون انحام نمیده... بی درایتیش و ...(پارسال) همیشه اعصابمو به هم میزنه این چیزا... این غد بازی اون طرف هم اعصابمو به هم ریخت و کنترل آزمون از دستم در رفت و دیگه چیزی یادم نمیومد خیلی زور زدم که ادامه بدم ولی نشد.

    بلند شدم وسایلمو جمع کردم خواستم بیام بیرون مسئول قلم چی شهرمون و ... با من صحبت کرد اومد چایی داد بهم هر کار کرد من نتونستم خودمو کنترل کنم... اخر هم عصبانیتم فرو ریخت دیگه چیزی یادم نمیومد که جواب بدم اختصاصیا رو.

    پارسال هم سر یکی از آزمونا هی پامو میزدم زمین و صدا میومد و خودم حواسم نبود. بعد پسره از پشت هل داد و با لحن بدی گفت ول کن دیگه دهن ما رو سرویس کردی و ... بلند و با حالت غدی. اون موقع هم بهم برخورده بود و میخواستم بلند شم بزنمش. چون من از غد بازی بدم میاد و خودم در مقابل افراد غد ... غد هستم... این که یکی واسه من شاخ و شونه بکشه عصبیم می کنه... میره تو مخم... اما اون آزمون خودمو کنترل کرده بودم و عصبانیتم هم کمتر از این آزمون بود چون پسره حق داشت و اونم عصبی شده بود. من پامو میزدم به زمین.

    اما این آزمون رفت تو مخم. هر کار می کردم بهش فک نکنم مثل اینکه هی بهش بیشتر گیر میدادم و نمیشد.

    کلا خواستم بگم این مشکل همیشه تو من بوده که نمی تونم در اینجور اوقات خودمو کنترل کنم (اوقاتی که یکی غد بازی در میاره یا دعوا میفته و بد رفتار می کنه) اونم سر آزمون که خیلی مهمه عصبانیتتو کنترل کنی چون یکی دو سوال از دستت بپره سیستم یه دانش آموز خوب رو به هم میزنه. کسی که واسه پیشرفت اومده و تک تک سوالا واسش ارزش داره.

    خلاصه اینکه نمی دونم چی کار کنم... خودم نباید این قضیه و اتفاق امروز رو جدی بگیرم تا یادم نمونه و یه گذشته تلخ واسم نباشه که همیشه یادم بمونه و سیستممو به هم بریزه. بلکه باید درس بگیرم از اتفاق امروز و ادامه بدم. به کمکتون احتیاج دارم. سر آزمون به خودم میگفتم بلند بشی بدتر میشه این قضیه میره تو مختو تا ابد تو ذهنت هست و کنترل سر آزمون به هم میریزه.

    هر کی هر نظری داره و ... بگه کمکم کنه مدیون میشم. اگه نیاز به صحبته و چته بهم تو خصوصی یه زمانی بدین بیام چت باکس با هم صحبت کنیم.

    تو اینجور مواقع باید یارو و حرفشو بی ارزش حساب کنم اما چطوری؟ آمپرم نزنه بالا....

    الآن که فک می کنم می بینم که بی اهمیتی به این جور حرفا و غدبازی ها و ... شاید از جواب غد بازی با غد بازی.
    منم همینطورم... راه حل پیدا کردی به منم بگو
    من خیلی وقتا هم ضرر دیدم ازینکه نمیتونم عصبانیت و خشممو کنترل کنم...

  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32451
    نوشته ها
    135
    تشکـر
    125
    تشکر شده 86 بار در 45 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چطوری خودمو کنترل کنم...

    نقل قول نوشته اصلی توسط توسکا2016 نمایش پست ها
    منم همینطورم... راه حل پیدا کردی به منم بگو
    من خیلی وقتا هم ضرر دیدم ازینکه نمیتونم عصبانیت و خشممو کنترل کنم...

    اما من میتونم. من هر چیزی خواستم تونستم. الآن هم میخوام و میتونم

  5. کاربران زیر از کاربر انجمن بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    30886
    نوشته ها
    1,578
    تشکـر
    1,236
    تشکر شده 2,029 بار در 1,083 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چطوری خودمو کنترل کنم...

    سلام محسن جان
    یک مقداری از این هیجان اقتضای سن شماست واینکه در هرصورت هرکسی دوست نداره از دیگران حرف بی ربط بشنوه و به شخصیتش توهین بشه.منم دوست ندارم حرف زور بشنوم هیچکس دوست نداره.با وجود اینکه صبور و سازگارم و از یک سری مسائل میگذرم اما وقتی که واقعا عصبانی باشم تصمیم های طوفانی میگیرم
    اما بایست بتونیم این هیجانات رو کنترل کنیم
    حرف زدن دربارش راحته عمل کردن هست که مشکله.وقتی عصبانی میشی دو تا کار رو حتما انجام بده اول تا آنجایی که میتونی اون لحظه واکنش نشان نده
    قبل از اینکه حرفی بزنی یک دقیقه سکوت کن و اگر میتونی یک لیوان آب بنوش و سه تا نفس عمیق بکش
    همیشه این رو در نظر بگیرید اشخاصی که واقعا حرفی واسه گفتن دارند بحث و دعوا راه نمی اندازند بطور مثال شما یک رزمی کار حرفه ای رو هیچوقت نمی بینید در خیابان دعوا یا بحث داشته باشه در حالیکه به تنهایی چند نفر رو حریف هست.
    درخت هرچه پربارتر باشه افتاده تر هست.. اجازه نده حقت رو ضایع کنند ولی با بحث یا دعوا هم نمیتونی هیچوقت حقت رو بگیری.
    یک مورد دیگه وقتی ما استرس داشته باشیم ناخودآگاه استرس رو به اطرافیان هم منتقل میکنیم و باعث پیشداوری و جبهه گیری دیگران میشیم تا جایی که میتونید آروم باشید تا این استرس به دیگران سرایت نکنه.
    این کار رو فقط با تمرین میتونی انجام بدی باس تمرین کنی تا بر روی عصبانیتت کار کنی و کنترلش کنی.
    یک سری تمرین ها هست میتونید انجام بدید و نتیجه اش کمی زمان بر هست ولی ارزشش رو داره
    ویرایش توسط siavash_en : 01-13-2017 در ساعت 02:20 PM

  7. کاربران زیر از siavash_en بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27925
    نوشته ها
    2,306
    تشکـر
    3,118
    تشکر شده 3,059 بار در 1,592 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چطوری خودمو کنترل کنم...

    من خودمم نمیتونم خیلی وقتا که کسی بخواد بهم زور بگه خشمم رو کنترل کنم.اما یه رفتاری میکنم که بعدا طرف پشیمون بشه مثلا با طرف دیگه مثل سابق برخورد نمیکنم و سرد و بی محل میشم .یا به موقعش تلافی میکنم نه همون موقع.به نظرم سعی کن برای ادمای به قول خودت غد تره خورد نکنی و حسابشون نکنی چون زورگویی و قلدر بازی منشا در این داره که طرف ادم کمبود داری بوده و با قلدر گری میخواد جبران کنه و عاقل نیست پس به چشم ترحم بهشون نگاه کن که چقدر کمبود داشتن که اینجوری شدن نه به چشم یه ادم سالم.اکثر اینایی که توی مدارسن همین جورن ما یه ناظم داشتیم همین جور بود خیلی زورمیگفت یه ابروشم همیشه بالاتر بود من هنوزم اداشو درمیارم همیشه به منو دختر عموم گیرای بیخودی میداد.خودش خیلی سبزه بود بعد به دخترای سفید گیر میداد یه بار به من جلوی بچه ها تو صف گفت چرا سفید شدی امروزمنم بهش گفتم ببخشید غلط کردم دیگه تکرار نمیشه کل بچه ها رفتن رو هوا خودشم خندش گرفت یا یه بار بهش گفتم باید روز معلم براتون یه کرم بخریم با بچه ها .دیگه به ما گیر نمیداد.
    یا با شوخی میتونی حرفتو به دیگران بفهمونی یا با یه برخورد به جا و مناسب لازم نیست همش داد و بیداد یا خشم باشه که البته به نظرم اینام به موقعش میتونه مفید باشه اما نه برای مسائل پیش پا افتاده. اگر ویژگی بد یکیو با حر ف و شوخی بازگو کنی خیلی بیشتر اوضاع تغییر میکنه تا با داد و بیداد حتی خود طرف به رفتارش فکر میکنه.اطراف ما به خصوص توی مراکز اموزشی این ادما زیادن.

  9. کاربران زیر از saba95 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : چطوری خودمو کنترل کنم...

    اون لحظه باید به یه چیز فکر میکردی فقط...

    آیا این آقا، یا هرکس دیگه، یا هرچیز دیگه ای....ارزششو داره بخاطرش من آزمونم رو که انقد آماده ام خراب کنم؟؟ مسلما ارزششو نداشت.

    و تو باید اولویت بندی میکردی! که اول آزمونت رو بدی بعد حساب اون طرف رو برسی...مطمئن تا وقتی آزمونت رو هم میدادی عصبانیتت فروکش میکرد و حتی دیگه به اون شخص فکر هم نمیکردی!

    اون شخص یه آدم گذرا و بی تاثیر و حتی بی ارزش تو زندگی تو بود ( خدایی نکرده منظورم این نیست که توهین کنم، منظورم اینکه اون شخص کاره ای نیست تو زندگی تو )

    ولی تو با افکارت بهش اجازه دادی تو زندگیت اثر بذاره...اونم اثر منفی!!!

    این تو هستی که تصمیم میگیری که کی تاثیرگذار باشه کی نباشه!

    منم سر جلسه یه خانمه با خودش میخوند سوالاتو و جلوی منم نشسته بود و هرچی بهش میگفتم توجه نمیکرد

    از اون طرفم همه باهم حرف میزدن، انگار نه انگار سرجلسه اس، صبر کردم وقتی ناظر اصلی اومد بهش گفتم این جلسه اصلا نظم نداره!

    اونم به مراقبا تذکر داد...وقتی که رفت مراقبه عصبانی شد گفت کی به ایشون گفته بود جلسه نظم نداره ؟؟!! منم هیچی نگفتم سرم به کار خودم بود که همون خانمه که بهش تذکر داده بودم گفت نفر پشتی من بهش گفته!!!

    بعد اومد بهم گفت چرا گفتی نظم نداره، گفتم هم این خانمی که جلومه بلند بلند میخونه، هم اینکه همه با هم حرف میزنن

    اون نفر جلوییمو بلند کرد به همه هم تذکر داد که ساکت باشید...

    من از خانمه عصبانی شدم که چرا گفت نفر پشتی من گفته!!!

    ولی همون لحظه تو دلم بهش گفتم اصلا حوصله و وقت ندارم که به تو اختصاص بدم...یه کمم آب خوردم به آزمونم ادامه دادم!

    وقتی هم به مراقبه گفتم بلندش کرد و واقعا راحتم کرد

    پس تو هم باید تو ذهنت اولویت بندی کنی...ببینی اون لحظه چیه که از همه مهمتره.

    اگه نتونی اولویت بدی اینجوری به هرکس و هرچیزی فرصت میدی تا بهمت بریزه که من مطمئنم تو اینو نمیخوای.

  11. کاربران زیر از رزمریم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32451
    نوشته ها
    135
    تشکـر
    125
    تشکر شده 86 بار در 45 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چطوری خودمو کنترل کنم...

    نقل قول نوشته اصلی توسط siavash_en نمایش پست ها
    سلام محسن جان
    یک مقداری از این هیجان اقتضای سن شماست واینکه در هرصورت هرکسی دوست نداره از دیگران حرف بی ربط بشنوه و به شخصیتش توهین بشه.منم دوست ندارم حرف زور بشنوم هیچکس دوست نداره.با وجود اینکه صبور و سازگارم و از یک سری مسائل میگذرم اما وقتی که واقعا عصبانی باشم تصمیم های طوفانی میگیرم
    اما بایست بتونیم این هیجانات رو کنترل کنیم
    حرف زدن دربارش راحته عمل کردن هست که مشکله.وقتی عصبانی میشی دو تا کار رو حتما انجام بده اول تا آنجایی که میتونی اون لحظه واکنش نشان نده
    قبل از اینکه حرفی بزنی یک دقیقه سکوت کن و اگر میتونی یک لیوان آب بنوش و سه تا نفس عمیق بکش
    همیشه این رو در نظر بگیرید اشخاصی که واقعا حرفی واسه گفتن دارند بحث و دعوا راه نمی اندازند بطور مثال شما یک رزمی کار حرفه ای رو هیچوقت نمی بینید در خیابان دعوا یا بحث داشته باشه در حالیکه به تنهایی چند نفر رو حریف هست.
    درخت هرچه پربارتر باشه افتاده تر هست.. اجازه نده حقت رو ضایع کنند ولی با بحث یا دعوا هم نمیتونی هیچوقت حقت رو بگیری.
    یک مورد دیگه وقتی ما استرس داشته باشیم ناخودآگاه استرس رو به اطرافیان هم منتقل میکنیم و باعث پیشداوری و جبهه گیری دیگران میشیم تا جایی که میتونید آروم باشید تا این استرس به دیگران سرایت نکنه.
    این کار رو فقط با تمرین میتونی انجام بدی باس تمرین کنی تا بر روی عصبانیتت کار کنی و کنترلش کنی.
    یک سری تمرین ها هست میتونید انجام بدید و نتیجه اش کمی زمان بر هست ولی ارزشش رو داره
    ممنون. سر آزمون وقتی رفت تو مخم اول سعی کردم بیرونش کنم ولی بعد نشد... بعد هر چقدر بیشتر سعی می کردم نمیشد... بعد کم کم یه حسی بهم می گفت محسن آزمونو خراب کردی دیگه این همه وقتت رفت برو... در حالی که خیلی وقت بود.

    چون اومدم خونه عصبی بودم بعد اینکه تاپیک رو نوشتم دوباره عزمم رو جزم کردم رفتم سر اختصاصیا... فقط ده سوال اختصاصی رو به صورت پراکنده زده بودم اما از دو ساعت و چل و پنج دقیقه وقت واسه اختصاصی چهل دقیقیشو از خودم کم کردم و ازمون دادم و تو دو ساعت و پنج دقیقه تونستم تقریبا اختصاصی ها رو تموم کنم. یه ربع از اون چهل دقیقه به خاطر پر کردن بود که وقت کم کردم یه بیست دقیقه هم واسه اون ده تا سوال هرچند ده تا سوال شاید ده دقیقه وقت می گرفت. این نشون میده من میتونم سرعت کارمو بالا ببرم حتی اگه ده دقیقه زمانم سر اختصاصی هدر بره. البته اگه خوب خونده باشم.

    هییییییییییی. الآن هم حال و حوصله تصحیح کردن ازمونو ندارم. رفتم قلم چی شهرمون بسته بود و به رییس زنگ زدم گفتم واسه منو تصحیح کن تو دستگاه و بفرست تهران تو که منو میشناسی دانش آموز خوبی ام و اهل تقلب و ... نیستم و اختصاصیا رو خونه رو صندلی از خودم آزمون گرفتم با چهل دقیقه وقت کمتر و ... عمومی ها رو هم که زده بودم سر آزمون. فقط میخوام ببینم جمع بندی پیش یکم چطور بود. هی الکی میگفت نمیشه.

    نقل قول نوشته اصلی توسط saba95 نمایش پست ها
    من خودمم نمیتونم خیلی وقتا که کسی بخواد بهم زور بگه خشمم رو کنترل کنم.اما یه رفتاری میکنم که بعدا طرف پشیمون بشه مثلا با طرف دیگه مثل سابق برخورد نمیکنم و سرد و بی محل میشم .یا به موقعش تلافی میکنم نه همون موقع.به نظرم سعی کن برای ادمای به قول خودت غد تره خورد نکنی و حسابشون نکنی چون زورگویی و قلدر بازی منشا در این داره که طرف ادم کمبود داری بوده و با قلدر گری میخواد جبران کنه و عاقل نیست پس به چشم ترحم بهشون نگاه کن که چقدر کمبود داشتن که اینجوری شدن نه به چشم یه ادم سالم.اکثر اینایی که توی مدارسن همین جورن ما یه ناظم داشتیم همین جور بود خیلی زورمیگفت یه ابروشم همیشه بالاتر بود من هنوزم اداشو درمیارم همیشه به منو دختر عموم گیرای بیخودی میداد.خودش خیلی سبزه بود بعد به دخترای سفید گیر میداد یه بار به من جلوی بچه ها تو صف گفت چرا سفید شدی امروزمنم بهش گفتم ببخشید غلط کردم دیگه تکرار نمیشه کل بچه ها رفتن رو هوا خودشم خندش گرفت یا یه بار بهش گفتم باید روز معلم براتون یه کرم بخریم با بچه ها .دیگه به ما گیر نمیداد.
    یا با شوخی میتونی حرفتو به دیگران بفهمونی یا با یه برخورد به جا و مناسب لازم نیست همش داد و بیداد یا خشم باشه که البته به نظرم اینام به موقعش میتونه مفید باشه اما نه برای مسائل پیش پا افتاده. اگر ویژگی بد یکیو با حر ف و شوخی بازگو کنی خیلی بیشتر اوضاع تغییر میکنه تا با داد و بیداد حتی خود طرف به رفتارش فکر میکنه.اطراف ما به خصوص توی مراکز اموزشی این ادما زیادن.
    ممنون

    سر آزمون اگه یه چیزی عصبیت کنه از اون طرف یه حس منفی میاد که نکنه این عصبانیت آزمونتو خراب کنه و ... ازین حسای چرت و پرت مخصوص خودم. کلا همه چیز خر تو خر میشه و ...

    سر آزمون اگه بگی بعدا حسابشو میرسم بدتر میشه... من خودم تجربه کردم... باید گذشت کرد... اما چطور ...

    نقل قول نوشته اصلی توسط رزمریم نمایش پست ها
    اون لحظه باید به یه چیز فکر میکردی فقط...

    آیا این آقا، یا هرکس دیگه، یا هرچیز دیگه ای....ارزششو داره بخاطرش من آزمونم رو که انقد آماده ام خراب کنم؟؟ مسلما ارزششو نداشت.

    و تو باید اولویت بندی میکردی! که اول آزمونت رو بدی بعد حساب اون طرف رو برسی...مطمئن تا وقتی آزمونت رو هم میدادی عصبانیتت فروکش میکرد و حتی دیگه به اون شخص فکر هم نمیکردی!

    اون شخص یه آدم گذرا و بی تاثیر و حتی بی ارزش تو زندگی تو بود ( خدایی نکرده منظورم این نیست که توهین کنم، منظورم اینکه اون شخص کاره ای نیست تو زندگی تو )

    ولی تو با افکارت بهش اجازه دادی تو زندگیت اثر بذاره...اونم اثر منفی!!!

    این تو هستی که تصمیم میگیری که کی تاثیرگذار باشه کی نباشه!

    منم سر جلسه یه خانمه با خودش میخوند سوالاتو و جلوی منم نشسته بود و هرچی بهش میگفتم توجه نمیکرد

    از اون طرفم همه باهم حرف میزدن، انگار نه انگار سرجلسه اس، صبر کردم وقتی ناظر اصلی اومد بهش گفتم این جلسه اصلا نظم نداره!

    اونم به مراقبا تذکر داد...وقتی که رفت مراقبه عصبانی شد گفت کی به ایشون گفته بود جلسه نظم نداره ؟؟!! منم هیچی نگفتم سرم به کار خودم بود که همون خانمه که بهش تذکر داده بودم گفت نفر پشتی من بهش گفته!!!

    بعد اومد بهم گفت چرا گفتی نظم نداره، گفتم هم این خانمی که جلومه بلند بلند میخونه، هم اینکه همه با هم حرف میزنن

    اون نفر جلوییمو بلند کرد به همه هم تذکر داد که ساکت باشید...

    من از خانمه عصبانی شدم که چرا گفت نفر پشتی من گفته!!!

    ولی همون لحظه تو دلم بهش گفتم اصلا حوصله و وقت ندارم که به تو اختصاص بدم...یه کمم آب خوردم به آزمونم ادامه دادم!

    وقتی هم به مراقبه گفتم بلندش کرد و واقعا راحتم کرد

    پس تو هم باید تو ذهنت اولویت بندی کنی...ببینی اون لحظه چیه که از همه مهمتره.

    اگه نتونی اولویت بدی اینجوری به هرکس و هرچیزی فرصت میدی تا بهمت بریزه که من مطمئنم تو اینو نمیخوای.
    نه نه نه به این فک می کردم که بعد آزمون برم یقشو بگیرم و ... همین فکرا حواسمو پرت می کرد و منو عصبی تر میکرد.

    باید تمرین کنم که کلا در هر صورت مقابل افرادی که غد غد می کنن عصبی نشم...

    الآن به نظرت چطور باید رفتار کنم؟

    آزمون بعدی اون یارو رو دیدم چطور رفتار کنم باهاش؟

    قضیه خیلی خر تو خر شده دوس ندارم گنده بشه چون واسه خودم بده. ینی همه بدونن و بگن و یادم بمونه... دوس دارم فراموشش کنم...

    مرسی

  13. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    8050
    نوشته ها
    1,468
    تشکـر
    3,819
    تشکر شده 3,324 بار در 1,147 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : چطوری خودمو کنترل کنم...

    کنترل کردن خشم خودش یه هنره شما تو اون لحظه عصبانیت سعی کن خودتو کنترل کنی اون لحظه سکوت کن هیچی نگو ویه لبخند بزن و ازش رد شو سریع بحث و عوض کن و حتی یه عذر خواهی ساده بکن البته مواقعی که خودت مقصری مثل پاکوبیدن به زمین
    کم کم رو خودت کار کن چون با غد بازی و عوا خودت ضرر میکنی.

  14. 2 کاربران زیر از رهگذر زندگی بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    30886
    نوشته ها
    1,578
    تشکـر
    1,236
    تشکر شده 2,029 بار در 1,083 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چطوری خودمو کنترل کنم...

    نقل قول نوشته اصلی توسط کاربر انجمن نمایش پست ها
    ممنون. سر آزمون وقتی رفت تو مخم اول سعی کردم بیرونش کنم ولی بعد نشد... بعد هر چقدر بیشتر سعی می کردم نمیشد... بعد کم کم یه حسی بهم می گفت محسن آزمونو خراب کردی دیگه این همه وقتت رفت برو... در حالی که خیلی وقت بود.

    چون اومدم خونه عصبی بودم بعد اینکه تاپیک رو نوشتم دوباره عزمم رو جزم کردم رفتم سر اختصاصیا... فقط ده سوال اختصاصی رو به صورت پراکنده زده بودم اما از دو ساعت و چل و پنج دقیقه وقت واسه اختصاصی چهل دقیقیشو از خودم کم کردم و ازمون دادم و تو دو ساعت و پنج دقیقه تونستم تقریبا اختصاصی ها رو تموم کنم. یه ربع از اون چهل دقیقه به خاطر پر کردن بود که وقت کم کردم یه بیست دقیقه هم واسه اون ده تا سوال هرچند ده تا سوال شاید ده دقیقه وقت می گرفت. این نشون میده من میتونم سرعت کارمو بالا ببرم حتی اگه ده دقیقه زمانم سر اختصاصی هدر بره. البته اگه خوب خونده باشم.

    هییییییییییی. الآن هم حال و حوصله تصحیح کردن ازمونو ندارم. رفتم قلم چی شهرمون بسته بود و به رییس زنگ زدم گفتم واسه منو تصحیح کن تو دستگاه و بفرست تهران تو که منو میشناسی دانش آموز خوبی ام و اهل تقلب و ... نیستم و اختصاصیا رو خونه رو صندلی از خودم آزمون گرفتم با چهل دقیقه وقت کمتر و ... عمومی ها رو هم که زده بودم سر آزمون. فقط میخوام ببینم جمع بندی پیش یکم چطور بود. هی الکی میگفت نمیشه.

    موضوعی رو که تا حدودی متوجه شدم محسن جان به فرعیات خیلی بیش از اصلیات یک جریان اهمیت میدی.انرژی که بر روی فرعیات میگذاری اجازه پرداختن به اصل رو نمیده و شما رو از هدفت دور میکنه.
    ذهنتون رو از حاشیه ها بردارید و فقط هدف رو بچسبید.هدف الان آزمون و موفقیت شماست مراقب و پنجره و داوطلب کناری یا پشت سر یا حتی نوع تغذیه ای که پخش میکنند و گرما و سرما و.... اینها همه حاشیه اس فرعیاته.
    شما فکرکن روی هرکدام از این ها دو دقیقه پنج دقیقه هم زمان بگذاری نیم ساعت رو داری با درونت کلنجار میری معلومه دیگه انرژی و مغز باقی نمی مونه بر روی آزمون کارکنی و تازه نمره خوب هم بگیری.

  16. کاربران زیر از siavash_en بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27925
    نوشته ها
    2,306
    تشکـر
    3,118
    تشکر شده 3,059 بار در 1,592 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چطوری خودمو کنترل کنم...

    نقل قول نوشته اصلی توسط کاربر انجمن نمایش پست ها



    ممنون

    سر آزمون اگه یه چیزی عصبیت کنه از اون طرف یه حس منفی میاد که نکنه این عصبانیت آزمونتو خراب کنه و ... ازین حسای چرت و پرت مخصوص خودم. کلا همه چیز خر تو خر میشه و ...

    سر آزمون اگه بگی بعدا حسابشو میرسم بدتر میشه... من خودم تجربه کردم... باید گذشت کرد... اما چطور ...


    همون جور که گفتم دیگه بزار پای حساب کمبودایی که در گذشته داشتن و باعث شده اینجوری بشن.به چشم ترحم نگاهشون کن.

  18. کاربران زیر از saba95 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  19. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7488
    نوشته ها
    381
    تشکـر
    942
    تشکر شده 1,135 بار در 596 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : چطوری خودمو کنترل کنم...

    سلام، وقتتون بخیر.
    ببخشید من با خوندن همه حرفهایی که شما زدید، احساس کردم شخصیتی شبیه به شخصیت های ocd دارید. شخصیت وسواسی جبری.
    کمال گرایی، عصبی بودن، همه فکر و ذهنتون رو صرف فقط یک چیز می کنید، یک انرژی عجیب و خیلی زیاد برای هدفتون دارید، به جزئیات توجه خیلی زیادی دارید، یک مغز پرحرف دارید! به اصطلاح علمی فشار فکریتون زیاده،
    این ویژگی ها رو خیلیا با شدت های مختلفی دارن، اکثر دانشمندان و انسان های موفق اینجور شخصیتی دارن، ولی وقتی این ویژگی ها شدت زیادی داشته باشن باعث مختل شدن عملکرد فرد میشه.
    نمیدونم چرا اینجور برداشتی از حرف هاتون داشتم، شاید اشتباه میکنم. ولی بنظرم شما باید یک روانشناس حضوری صحبت کنید.

  20. کاربران زیر از رنگو بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  21. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32451
    نوشته ها
    135
    تشکـر
    125
    تشکر شده 86 بار در 45 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چطوری خودمو کنترل کنم...

    نقل قول نوشته اصلی توسط siavash_en نمایش پست ها
    موضوعی رو که تا حدودی متوجه شدم محسن جان به فرعیات خیلی بیش از اصلیات یک جریان اهمیت میدی.انرژی که بر روی فرعیات میگذاری اجازه پرداختن به اصل رو نمیده و شما رو از هدفت دور میکنه.
    ذهنتون رو از حاشیه ها بردارید و فقط هدف رو بچسبید.هدف الان آزمون و موفقیت شماست مراقب و پنجره و داوطلب کناری یا پشت سر یا حتی نوع تغذیه ای که پخش میکنند و گرما و سرما و.... اینها همه حاشیه اس فرعیاته.
    شما فکرکن روی هرکدام از این ها دو دقیقه پنج دقیقه هم زمان بگذاری نیم ساعت رو داری با درونت کلنجار میری معلومه دیگه انرژی و مغز باقی نمی مونه بر روی آزمون کارکنی و تازه نمره خوب هم بگیری.
    الآن که فک می کنم عذاب وجدان می گیرم چه حرکت بچه بازی بود که من زدم... این کاری که من کردم جواب غدغد کردنای اونو نداد...

    چون من نه زدمش ... نه یقشو گرفتم... اول میخواستم این کارو کنم... ینی باهاش بحث کنم که تو کی هستی و ...

    ولی عقل و قکرم اجازه نداد... گفت الآن وقتش نیست...

    اما همین عقل و فکرم نتونست عصبانیتم رو کنترل کنه... هی تو فکر این میرفت که چی کار کنه...

    الان که فک می کنم خیلی حرکتم رو بی فایده و بچه بازی میدونم... حداقل یه چک میخوابوندم زیر گوشش...

    چک که ننداختم ... اصلا چرا عصبی شدم... ارزششو نداشت... اون یارو کی هست که من بخاطرش عصبی بشم... همون چیزی که گفتید... کسی که قلدره با بچه ها در نمیفته...

    ولی نمیدونم چرا این چیز اون لحظه به ذهنم نیومد... چرا اون لحظه حرکتم رو بچه بازی نشناختم...

    بیشتر این حرکت بچه بازی بود که اون غد غد کرد و من بدون اینکه جواب غد غدشو بدم صحنه آزمونو ترک کردم. ینی اون برنده شد. اون با یه حرفش کاری کرد که من نتونستم آزمون بدم... تازه چکه رو هم نخورد.

    باز هم دارم دنبال حال گیری می گردم... باید یه کار کنم که اندیشه ام عوض بشه... در این لحظات باید یه جور خوب واکنش نشون بدم که هم دلم خنک شه هم کنترلم به هم نریزه.

    اوه گرفتم... وقتی اون غدغد کرد... من چون حین آزمون بودم نتونستم بهش جواب بدم... و این عصبیم میکرد و بهم عذاب وجدان میداد...

    الآن نمی دونم چطور باید رفتار کنم؟ کلا چطور باید رفتار کنم در این موقعیت ها؟ واژه کلیدی که میتونه اعصابمو آزوم کنه چیه؟ اونو از ذهنم حذف کنه... جوری که اصلا نبوده.

    شاید باید همون لحظه که بد گفت میرفتم ماچش می کردم و با لحنی (تقریبا مسخره آمیز) میگفتم چشممم.... این چیزا ارزشوو نداره ... اینطور اون متزلزل تر میشد و منم حوابش رو با این رفتارم میدادم...
    ویرایش توسط کاربر انجمن : 01-13-2017 در ساعت 11:47 PM

  22. بالا | پست 13


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : چطوری خودمو کنترل کنم...

    یه مدت شربت آبلیمو بخوری خوب میشی و دیگه عصبانی نمیشی

  23. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32451
    نوشته ها
    135
    تشکـر
    125
    تشکر شده 86 بار در 45 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چطوری خودمو کنترل کنم...

    نقل قول نوشته اصلی توسط تجربه نمایش پست ها
    یه مدت شربت آبلیمو بخوری خوب میشی و دیگه عصبانی نمیشی
    جدی گفتم....

  24. بالا | پست 15


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : چطوری خودمو کنترل کنم...

    نقل قول نوشته اصلی توسط کاربر انجمن نمایش پست ها
    جدی گفتم....
    منم جدی گفتم درمانش همینه

    شربت آبلیمو چون سرد هست آتش درون رو خاموش میکنه

    برا هر کسی که عصبانی میشه خوبه

  25. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32451
    نوشته ها
    135
    تشکـر
    125
    تشکر شده 86 بار در 45 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چطوری خودمو کنترل کنم...

    نقل قول نوشته اصلی توسط تجربه نمایش پست ها
    منم جدی گفتم درمانش همینه

    شربت آبلیمو چون سرد هست آتش درون رو خاموش میکنه

    برا هر کسی که عصبانی میشه خوبه
    من سر جلسه آزمون و اون اتفاق شربت آبلیمو از کجا گیر بیارم... آب همرام بود ولی تاثیر گذار نبود.

  26. بالا | پست 17


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : چطوری خودمو کنترل کنم...

    نقل قول نوشته اصلی توسط کاربر انجمن نمایش پست ها
    من سر جلسه آزمون و اون اتفاق شربت آبلیمو از کجا گیر بیارم... آب همرام بود ولی تاثیر گذار نبود.
    چون اخلاق خودتو میدونی باید قبلا شربت رو بخوری و از خونه خارج بشی

    یا بجای آب، شربت آبلیمو با خودت ببر برا خوردن

    آبلیموی طبیعی نه از این کارخانه ایا

  27. کاربران زیر از Experience بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  28. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31648
    نوشته ها
    436
    تشکـر
    92
    تشکر شده 186 بار در 148 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : چطوری خودمو کنترل کنم...

    نقل قول نوشته اصلی توسط کاربر انجمن نمایش پست ها
    اما من میتونم. من هر چیزی خواستم تونستم. الآن هم میخوام و میتونم
    خب اگه میتونی پس تاپیک نذار وقت بقیه رو هم نگیر

  29. بالا | پست 19


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : چطوری خودمو کنترل کنم...

    کنترل کردن جسم و فکر فقط با زور زدن و فشار آوردن به خود حاصل نمیشه

    باید روششو پیدا کرد

    در این رابطه خوردن غذاها و داروهای سازگار خیلی کمک میکنه

  30. کاربران زیر از Experience بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  31. بالا | پست 20


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : چطوری خودمو کنترل کنم...

    نقل قول نوشته اصلی توسط توسکا2016 نمایش پست ها
    خب اگه میتونی پس تاپیک نذار وقت بقیه رو هم نگیر
    راستش بنظر من فقط با فشار اوردن به خودش نمیتونه

    چون آدم موقع عصبانیت آتشی مزاج میشه

    پس برا رفع عصبانیت باید از سردیها بخوره

  32. کاربران زیر از Experience بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  33. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32451
    نوشته ها
    135
    تشکـر
    125
    تشکر شده 86 بار در 45 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چطوری خودمو کنترل کنم...

    نقل قول نوشته اصلی توسط توسکا2016 نمایش پست ها
    خب اگه میتونی پس تاپیک نذار وقت بقیه رو هم نگیر
    تاپیک نذارم چطور روششو پیدا کنم؟

  34. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31648
    نوشته ها
    436
    تشکـر
    92
    تشکر شده 186 بار در 148 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : چطوری خودمو کنترل کنم...

    نقل قول نوشته اصلی توسط تجربه نمایش پست ها
    راستش بنظر من فقط با فشار اوردن به خودش نمیتونه

    چون آدم موقع عصبانیت آتشی مزاج میشه

    پس برا رفع عصبانیت باید از سردیها بخوره
    خودش که میگه میتونم
    نه. سردیها فقط بدنو سست می کنه و حوصله آدمو کم

  35. بالا | پست 23

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31648
    نوشته ها
    436
    تشکـر
    92
    تشکر شده 186 بار در 148 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : چطوری خودمو کنترل کنم...

    نقل قول نوشته اصلی توسط کاربر انجمن نمایش پست ها
    تاپیک نذارم چطور روششو پیدا کنم؟
    خودت که میگی میتونی، پس بگرد و پیداکن

  36. بالا | پست 24

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    32790
    نوشته ها
    59
    تشکـر
    18
    تشکر شده 39 بار در 23 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چطوری خودمو کنترل کنم...

    سلام..ببین دوست عزیز عدم کنترل خشونت برای زندگی اثرات مخربی داره، توی مثالی گفتی پا می کوبیدی زمین و پشت سریت هشدار داده بهت، منم بودم بهت این هشدارو میدادم و اگه تو برای من شاخ و شونه میکشیدی و میگفتی به من چه و اینا قطعا جوابی در شان رفتارت میدادم، چون وقتی میری سر آزمون همه مثله تو براشون مهمه که در نهایت آرامش پاسخ بدن به سوالا و پاکوبیدن تو روی زمین رو مخشون میره و آرامششونو بهم میزنه پس اینجا نشون میده تو غدی و زور میگی(در صورتی میگی زورگو نیستی)
    اما از همه اینا بگذریم تو اگه نتونی خودتو کنترل کنی ممکنه در اوج عصبانیت حرکتی بزنی که تا آخر عمرت تاوانشو پس بدی
    شما که درست خوبه و سواد داری باید بدونی راه های غلبه بر عصبانیت چیه؟ هر زمانی احساس کردی عصبانی شدی محیطی که عصبانیتتو افزایش میده ترک کن برو قدم بزن انقد قدم بزن تا خسته شی،هرچقد که عصبانیت داری رو با در محیط بیرونت و به دور از چشم همه خالی کن، با جیغ زدن فریاد کشیدن فحش دادن سنگ شوت کردن و اینا، انرژی خشونتتو کم کن و یه لیوان آب بخور دیگه بهش فکر نکن
    اگه انرژی خشمتو از بین ببری قطعا میتونی بر خشمت غلبه کنی
    از نظر تو حرف بقیه زوره(که نیست) از نظر بقیه هم حرف و کارای تو زوره و غد بازیه
    حتم دارم اگه بشینین عادلانه و منصفانه قضاوت کنین به این نتیجه میرسین که خشونتتون بیجا و بی مورده و گاهی خود شما باعث میشین رفتار بقیه بهتون منفی باشه این رو فراموش نکن که چیزایی به شما ربط نداره نباید تو زندگی شما تاثیر بذاره ، از بازیکن تیم استقلال بگیر تا چیزایه دیگه ، تمام این چیزا برمیگرده به مسئولین مربوط خودشون میدونن چیکار کنن ،و خشونت و ناراحتی شما هیچی دردی رو دوا نمیکنه برای اونا که هیچ بلکه ذهن خودتم مشوش میکنی
    سرت باشه و درس و زندگی خودت چیکار به بقیه داری؟؟هروقت گفتن فلانی تو بیا اینجا از ما حمایت کن یا دخالت کن اونوقت بهشون فکر کن

    از تایپیک شما بنده هیچ زورگویی از طرف کسی ندیدم جز برخورد اشتباه شما که ناشی از تصورات منفی و اشتباه شماست

    در کنار درس خوندن چندتا کتاب روانشناسی بخونین یا به مشاور مراجعه کنین ، سواد عامل موفقیت نیست ، هیچ جای این مملکت دکتر،مهندس،قاضی و وکیل که حتی نمیتونه خشم شو کنترل کنه رو قبول ندارن ، رفتار و اخلاق آدمی خیلی مهمه پس قبل از هرچیز رفتار و منش تو تغییر بده..موفق باشی
    ویرایش توسط fazi0315 : 01-17-2017 در ساعت 09:49 AM

  37. کاربران زیر از fazi0315 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد