همسرم خیلی زود عصبانی میشه ،من هم جدیدا مثل اون شدم چون دیگه تحملم تموم شده ،جدیدا دست بزن هم پیدا کرده ،من هم به خانواده ام گفتم تا شاید دیگه تکرار نکنه ولی بیفایده بود ،چه کار میتونم بکنم ،اینکه جلوی پسر کوچیکم منو میزنه خیلی برام سخته ،پسرم خیلی میترسه ،البته در حد یه سیلی یا تو دهنی بیشتر نیست ولی میترسم به مرور بدتر بشه ،گاهی هم با چاقو تهدیدم میکنه تو رو خدا بگید چکار کنم .در ضمن هیچ وقت اشتباهاتشو نمیپذیره ،فقط سعی داره اشتباهات منو به روم بیاره،میدونم منم مقصرم ولی اون مدام بهم میگه چون اینکارو کردی پنجاه درصد ازت دور شدم باید حالا کلی تلاش کنی تا دوباره بهت نزدیک بشم یا با اینکارت ده درصد بهت نزدیک شدم دیگه از این حساب کتاباش خسته شدم ،مدام تو استرسم ،با همه رابطشو کات کرده به خاطر مشکلاتی که همه جا هست ،البته منو میزاره برم خانوادمو ببینم ولی هر بار که میرم وقتی برمیگردم همش تو ترسم ،به قول خودش دیگه باید هیچ بهانه ای دستش ندم چون وقتی اسم خانوادم میاد عصبی میشه ،خانواده ی خودشم با ما قطع رابطه کردن ، احساس میکنم دارم افسرده میشم ، تو تنهایی مدام گریه میکنم ،یاد سختی هایی که کشیدم ، وشرایط الان خیلی ازارم میده ،هر چی خدا رو صدا میزنم کمکم نمیکنه دیگه واقعا تحمل ندارم ،هیچکسو غیر از شما نداشتم تا دردای دلمو بهش بگم .ببخشید طولانی شد