نمایش نتایج: از 1 به 6 از 6

موضوع: چگونه به آرامش برم پس از قطع رابطه

897
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    29929
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    چگونه به آرامش برم پس از قطع رابطه

    با سلام. من43 سال سن دارم و کلا آدم موفقی هستم در اجتماع و شغل و زندگی خوبی دارم. چندسال پیش باخواستگار قدیمی خود که همسن خودم هست مواجه شدم که خارج از ایران زندگی می کردو مشکلات زیادی داشت و شاید به دلیل علاقه قدیمی سعی کردم با حفظ فاصله و شئونات اجتماعی کمکش کنم و مبالغی پول بهش قرض دادم که بعد از مدتی به بهانه این که پول را گم کردم یا پلیس مغازه ام را تعطیل کرد حرفی از پس دادن پول نکرد منهم اشتباه کردم و به رویش نیاوردم و بعد از آن به ایران برگشت با این که پول داشت اما حتی یک تومن هم پس نداد و بازبا چربزبانی موفق شد مبلغ دیگری برای راه اندازیه یک مغازه در ایران از من پول بگیردکه مثلا قرضهایش را بتونه پرداخت کنه ضمن این که تا ایران نبود خیلی کارهای اداری داشت که من باصرف وقت یا هزینه و بدون چشمداشتی براش انجام دادم. و تمام این ماجراها منجر به برقراریه یک رابطه بیشتر چتی شد و ما اوقات زیادی در محیط های چت باهم حرف می زدیم و تقریبا از زندگیه همدیگه باخبر بودیم اما به مرور متوجه شدم اصلا آدم روراستی نیست و بسیاری مسائل را پنهان می کنه و تصور میکنه چون جمله دروغ برزبان نیاورده پس دورغگو نیست در مورد پس دادن پولها هم هربار صحبتش پیش آمد به نحوی از زیرش دررفت و بازهم تقاضای کمک مالی می کرد. من چون مطالعاتی در روانشناسی دارم متوجه شدم کلا از نظر شخصیتی مشکلاتی داره که پس از بررسی به این نتیجه رسیدم تمام علائم یک آدم سایکوپات و خودشیفته و دارای اختلال شخصیت مرزی را داره و با این که خیل ازش طلب دارم ولی نهایتا به این نتیجه رسیدم تنها راه قطع رابطه با چنین آدمیه چون با پرخاشگری همیشه انتظار داره براش کار انجام بدیم اما خودش کوچکترین قدمی بر نمیداره ودر تمام این مدت به اندازه سرسوزن کاری برای من انجام نداده حتی اگر وقتی دلم گرفته بود حتی یک همدلی و همراهی کلامی نکرده. همیشه معتقده که یک آدم خاص با تواناییهای مخصوصه و... بسیاری مسائل دیگه و نکته اینجاست که من در تمام این مدت بارها و بارها به نتیجه رسیدم که باید از خیرپول بگذرم و قطع رابطه کنم اما بازهم هربار بهم برگشتیم و هربار این وقیح تر شد. آخرین بار ازم خواست براش وامی بگیرم که بتونه مغازه اش را سرپا نگهداره و این دفعه من طفره رفتم و گفتم نمی تونم. چند روز پیش به یک بهانه واهی شروع کرد به فحاشی وتهمت زد که من افرادی را اجیر کرده ام که مزاحمش بشن و این که آدمی با قلب سیاه و پر از کینه هستم و نسب به همسر ایشان( که چهارمین همسرش هست شش هفت سال از خودش بزرگتره و بچه های بزرگ داره و یکی دوسال پیش اونهم به نظرم بخاطر پولش باهاش ازدواج کرد) حسادت می کنم. همچنین گفت که من اعتماد غیرقابل اعتمادی هستم و ازم می ترسه. منهم از فرصت استفاده کردم و بهش گفتم ادامه این رابطه درست نیست و هروقت تونستی دینی را که به گردنت هست ادا کن. از این جمله هم بسیار بهش برخورد و با قهروغضب رفت پی کارش الان مشکل من اینه که با این که میدونم راه درست بیرون کردن چنین آدم انگلی از زندگیم بوده اما ته دلم ناراحتم و احساس شکست می کنم و از این که اجازه دادم این شخص اینطوری چندین سال وقتم را حروم کنه و ازم سواستفاده کنه و اینقدر بهم بی حرمتی کنه از خودم بسیار ناراحت و ناراضی ام . و نمیدونم چطوری آروم بگیرم. دلم میخواد همه این حرفها را بهش بزنم و سبک بشم اما ممکنه این کار فرصتی برای پررویی وبی ادبیه بیشتر بهش بده. دلم میخواد اونهم ادب بشه اما نمیدونم چطوری. سوال دومم از شما اینه که اگر طبق معمول و بعد از مدتی باز پیام داد من چه واکنشی نشون بدم. آیا با بی تفاوتی هیچ پاسخی ندم یا این که تمام حرفای زشتش را بهش گوشزد کنم از شما خواهش می کنم بهرین راهکار را بهم بگید

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : چگونه به آرامش برم پس از قطع رابطه

    نقل قول نوشته اصلی توسط هنا نمایش پست ها
    با سلام. من43 سال سن دارم و کلا آدم موفقی هستم در اجتماع و شغل و زندگی خوبی دارم. چندسال پیش باخواستگار قدیمی خود که همسن خودم هست مواجه شدم که خارج از ایران زندگی می کردو مشکلات زیادی داشت و شاید به دلیل علاقه قدیمی سعی کردم با حفظ فاصله و شئونات اجتماعی کمکش کنم و مبالغی پول بهش قرض دادم که بعد از مدتی به بهانه این که پول را گم کردم یا پلیس مغازه ام را تعطیل کرد حرفی از پس دادن پول نکرد منهم اشتباه کردم و به رویش نیاوردم و بعد از آن به ایران برگشت با این که پول داشت اما حتی یک تومن هم پس نداد و بازبا چربزبانی موفق شد مبلغ دیگری برای راه اندازیه یک مغازه در ایران از من پول بگیردکه مثلا قرضهایش را بتونه پرداخت کنه ضمن این که تا ایران نبود خیلی کارهای اداری داشت که من باصرف وقت یا هزینه و بدون چشمداشتی براش انجام دادم. و تمام این ماجراها منجر به برقراریه یک رابطه بیشتر چتی شد و ما اوقات زیادی در محیط های چت باهم حرف می زدیم و تقریبا از زندگیه همدیگه باخبر بودیم اما به مرور متوجه شدم اصلا آدم روراستی نیست و بسیاری مسائل را پنهان می کنه و تصور میکنه چون جمله دروغ برزبان نیاورده پس دورغگو نیست در مورد پس دادن پولها هم هربار صحبتش پیش آمد به نحوی از زیرش دررفت و بازهم تقاضای کمک مالی می کرد. من چون مطالعاتی در روانشناسی دارم متوجه شدم کلا از نظر شخصیتی مشکلاتی داره که پس از بررسی به این نتیجه رسیدم تمام علائم یک آدم سایکوپات و خودشیفته و دارای اختلال شخصیت مرزی را داره و با این که خیل ازش طلب دارم ولی نهایتا به این نتیجه رسیدم تنها راه قطع رابطه با چنین آدمیه چون با پرخاشگری همیشه انتظار داره براش کار انجام بدیم اما خودش کوچکترین قدمی بر نمیداره ودر تمام این مدت به اندازه سرسوزن کاری برای من انجام نداده حتی اگر وقتی دلم گرفته بود حتی یک همدلی و همراهی کلامی نکرده. همیشه معتقده که یک آدم خاص با تواناییهای مخصوصه و... بسیاری مسائل دیگه و نکته اینجاست که من در تمام این مدت بارها و بارها به نتیجه رسیدم که باید از خیرپول بگذرم و قطع رابطه کنم اما بازهم هربار بهم برگشتیم و هربار این وقیح تر شد. آخرین بار ازم خواست براش وامی بگیرم که بتونه مغازه اش را سرپا نگهداره و این دفعه من طفره رفتم و گفتم نمی تونم. چند روز پیش به یک بهانه واهی شروع کرد به فحاشی وتهمت زد که من افرادی را اجیر کرده ام که مزاحمش بشن و این که آدمی با قلب سیاه و پر از کینه هستم و نسب به همسر ایشان( که چهارمین همسرش هست شش هفت سال از خودش بزرگتره و بچه های بزرگ داره و یکی دوسال پیش اونهم به نظرم بخاطر پولش باهاش ازدواج کرد) حسادت می کنم. همچنین گفت که من اعتماد غیرقابل اعتمادی هستم و ازم می ترسه. منهم از فرصت استفاده کردم و بهش گفتم ادامه این رابطه درست نیست و هروقت تونستی دینی را که به گردنت هست ادا کن. از این جمله هم بسیار بهش برخورد و با قهروغضب رفت پی کارش الان مشکل من اینه که با این که میدونم راه درست بیرون کردن چنین آدم انگلی از زندگیم بوده اما ته دلم ناراحتم و احساس شکست می کنم و از این که اجازه دادم این شخص اینطوری چندین سال وقتم را حروم کنه و ازم سواستفاده کنه و اینقدر بهم بی حرمتی کنه از خودم بسیار ناراحت و ناراضی ام . و نمیدونم چطوری آروم بگیرم. دلم میخواد همه این حرفها را بهش بزنم و سبک بشم اما ممکنه این کار فرصتی برای پررویی وبی ادبیه بیشتر بهش بده. دلم میخواد اونهم ادب بشه اما نمیدونم چطوری. سوال دومم از شما اینه که اگر طبق معمول و بعد از مدتی باز پیام داد من چه واکنشی نشون بدم. آیا با بی تفاوتی هیچ پاسخی ندم یا این که تمام حرفای زشتش را بهش گوشزد کنم از شما خواهش می کنم بهرین راهکار را بهم بگید



    همه چیز را نمی‌توان فراموش کرد
    نباید انتظار داشت که بتوان همه چیز را فراموش کرد. بسیار پیش می‌آید که نمی‌توانیم خیلی از چیزها را فراموش کنیم به‌خصوص اگر خاطرات خوبی با آن فرد داشته باشید. به هر صورت بخشی از آن خاطرات همیشه همراه ما خواهد بود.برای رها شدن از گذشته باید یاد بگیرید که ذهن را مدیریت کنید و هرلحظه نسبت به‌خودتان آگاه باشید و نگذارید ذهن هرگاه که خواست به گذشته سفر کند. اگر دقت کرده‌باشید بیشتر اوقات ذهن یا در گذشته سیر می‌کند یا در آینده و کمتر پیش می‌آید که ذهن به همان زمان حال فکر کند.
    اما چگونه می‌توان ذهن را به زمان حال آورد؟ باید اول یاد بگیرید ذهن‌تان را ببینید و حواس‌تان باشد الان ذهن‌تان در کجاست؟ ذهن مثل کودکی بازیگوش مرتب بین گذشته و آینده گردش می‌کند، با آموختن روش‌های بدست گرفتن افسار ذهن می‌توانید مانع سفر آن به گذشته‌های نامطلوب شوید.
    دستور ایست دهید
    این روش را روش ایست ذهنی می‌نامم، یعنی لازم است خیلی محکم و مقتدر به ذهن‌تان ایست بدهید تا نتواند به هرکجا خواست برود. شاید برای همه ما پیش آمده باشد که هنگام تماشای تلویزیون یا در تاکسی یا… یک دفعه ذهن به سمت موضوعی در گذشته منحرف می‌شود و برای دقایقی یا ساعاتی یا حتی چند روز کنترل ذهن از دست می‌رود. در حقیقت اگر آگاه نباشید و نبینید که ذهن‌تان در حال سفر به گذشته است نمی‌توانید جلوی آن را بگیرید اما اگر حواس‌تان باشد به محض این‌که ذهن بخواهد به گذشته سفر کند به آن یک ایست محکم می‌دهید و از پیشروی آن جلوگیری می‌کنید. می‌توانید به‌خود بگویید: «ساکت، دیگر نمی‌خواهم بیشتر فکر کنم! یاهیس» یا در ذهن‌مان روی این فکرها ضربدر بزنیم و جلوی آن‌ها را بگیریم.

    چطور ذهن‌تان را خالی کنید
    گاهی هم پیش می‌آید که ذهن ما آنقدر ازوقایع گذشته‌ و اتفاقات پیش آمده پر است که انگار ظرف ذهن پرشده و در حال لبریز شدن است و مرتب وقایع در ذهن مرور می‌شود و نمی‌توان به موضوع دیگری فکر کرد. ذهن تا حد معینی گنجایش دارد و باید به نوعی از افکار نامطلوب و دوست نداشتنی خالی شود. بهترین کار در این زمان نوشتن است، کافی است هرچه در ذهن دارید بدون هیچ‌گونه انتخابی روی کاغذ بیاورید و هیچ‌چیزی را جا نیندازید، باید کاملا بدون سانسور و صادقانه بنویسید تا ذهن کاملا تخلیه شود. بعد وقتی ذهن کاملا خالی شد، آن کاغذها را دور بیندازید یا حتی بسوزانید.

    ازاول به جدایی هم فکر کنید
    وقتی در مراحل آشنایی پیش از ازدواج یا دوران نامزدی هستید باید از ابتدا هر 2 باهم این توافق را داشته‌باشید که ممکن است این رابطه به دلایل مختلف از جمله تفاوت خانواده‌ها یا تفاهم نداشتن یا. . . به سرانجام نرسد. در حقیقت بهتر است زوجین قبل از ازدواج با هم این موضوع را روشن کنند که قرار است مدتی را مثلا 6 ماه برای بدست آوردن شناخت باهم باشند تا تصمیم بگیرند که برای هم مناسب هستند یا نه! به همین دلیل از ابتدا به هم وابسته نشوید. علاوه بر این، برای پیشگیری از وابستگی از همان ابتدا هر روز و هر ساعت با هم صحبت نکنید تا مبادا به فضای احساسی وارد شوید. هرچقدر بیشتر به شناخت رسیدید کم‌کم رابطه را بیشتر کرده و احساسات را وارد رابطه کنید.
    اول شناخت، بعد احساسات
    حواس‌تان باشد که برای پیشگیری از آسیب‌ روحی در این مدت آشنایی مثلا 6 ماه باید شناخت‌تان جلوتر از احساس‌تان حرکت کند، اگر احساسات زودتر از شناخت پیش برود ممکن است زود به هم وابسته شوید و دیگر دل‌کندن به این آسانی‌ها نباشد ونتوان نه گفت. در دوران نامزدی و آشنایی پیش از ازدواج همیشه این خطر وجود دارد که بین طرفین وابستگی به‌وجود بیاید. من همیشه به مراجعانم توصیه می‌کنم، دریچه‌های احساس‌تان را زود به روی هم باز نکنید و بعد از چند ماه کم‌کم از نظر احساس نزدیک شوید.
    صادق باشید
    اگر به هر دلیلی در دوران آشنایی قبل از ازدواج و نامزدی به این نتیجه رسیدید که به طرف مقابل نه بگویید، در این مواقع توصیه می‌کنیم حتما با طرف مقابل صادق باشید. بهتر است شما با یک خاطره خوب از هم جدا شوید، باید به این بلوغ برسید که حتما لازم نیست جدایی‌با دعوا و دلخوری و حرف‌های آزاردهنده و… باشد، می‌توان خیلی آرام و با آرامش از هم جدا شد به‌خصوص اگر همان اول به این توافق رسیده باشید و از ابتدا آگاه باشید که ممکن است از هم جدا شوید. در واقع هر کدام از شما حق دارید بدانید چرا این رابطه نباید ادامه پیدا کند و همچنین شما بتوانید با خود کنار بیایید.

    توافق‌های بعد از جدایی
    قبل از جدایی بهتر است با خاطره‌ای خوش با هم توافق‌هایی کنید، مثلا این‌که دیگر با هم تماس نگیرید یا اگر وسایلی ردوبدل یا هدیه شده به هم برگردانید تا هم دوباره خاطرات را یادآوری نکند و هم دیگر بهانه‌ای برای تماس مجدد نداشته‌باشید. یعنی از همان ابتدا همه چیزها را آرام آرام از خود جدا کنید.

    با اقتدار «نه» بگویید
    اگر در دوران آشنایی یا نامزدی وابستگی به‌وجود آمده باشد، جدایی مشکل می‌شود و حتی گاهی اتفاقات ناگواری مثل افسردگی و حتی خودکشی هم پیش می‌آید. هنگام جدایی نباید تنها به فکر خود باشیم بلکه باید حواس‌مان به حال و هوای طرف مقابل هم باشد چون وقتی وارد رابطه‌ای می‌شویم دیگر تنها خودمان نیستیم بلکه مسئول طرف مقابل هم هستیم و نباید کاری کنیم که به او آسیبی برسد. اگر قطع یک دفعه‌ای رابطه ممکن است به او آسیب برساند، در این جور مواقع پیشنهاد می‌شود به‌تدریج رابطه کم شود. مثلا اگر 3 روز در هفته با هم صحبت می‌کردید حال آن را به یک روز در هفته تبدیل کنید تا آرام آرام طرف مقابل برای جدایی آماده شود. حواس‌تان باشد در این مواقع از موضع قدرت وارد نشوید مبادا حرف‌های نابجا بزنید و احساس طرف مقابل را زیر سوال ببرید، مهم این است که شما هنگام جدایی رفتاری انسانی داشته باشید.
    زمان و اقتدار به همراه هم کمک می‌کنند تا بتوانید وابستگی طرف مقابل را کم کنید. اگر او ببیندمرتب و مداوم و با اقتدار شما به او «نه» می‌گویید و او هر راهی را امتحان می‌کند ولی باز هم نه می‌شنود، کم کم کنار می‌آید که از شما دل‌ ببرد.

    3ماه زمان نیاز دارید
    وقتی ماشینی با سرعت زیاد در حال حرکت است، هنگام ایستادن یک خط ترمزی روی زمین به‌وجود می‌آید، رابطه نیز چنین است. بعد از پایان رابطه مدت زمانی طول می‌کشد که شرایط دوباره عادی شود. این زمان در درجه اول بستگی به میزان پذیرش شما دارد و بعد باتوجه به راه‌هایی که برای مدیریت ذهن‌تان انتخاب کرده‌اید می‌تواند این زمان طولانی‌تر یا کوتاه‌تر باشد. معمولا 2 تا 3 ماه زمان می‌برد که فرد بتواند خود را با شرایط جدید وفق دهد، اصولا می‌گویند، تغییرات روانی بعد از 3 ماه خودش را نشان می‌دهد، البته این زمان در آدم‌های مختلف می‌تواند کمتر یا بیشتر باشد.

    فردا سخت‌تر از امروز است
    اگر در دوران آشنایی به شناختی از طرف مقابل رسیده‌اید و می‌دانید باید رابطه را قطع کنید ولی به‌دلیل وابستگی این کار برای‌تان راحت نیست با خود بیندیشید که اگر امروز این کار نکنید ممکن است یک ماه دیگر یا یک سال یا حتی 5 سال دیگر با وضعیت بدتری جدا شوید، پس هرچه زودتر این اتفاق بیفتد بهتر است. باید این بلوغ را در خود به‌وجود بیاورید که خیلی اوقات اتفاقات زندگی مطابق خواسته شما پیش نخواهد رفت و زمان‌هایی نمی‌توانید به خواسته‌های‌تان برسید. اگر چنین تحملی را در خود به‌وجود بیاورید و از همان اول به‌خود بقبولانید که ممکن است در پایان آشنایی از هم جدا شوید دیگر از جدایی ضربه سنگینی نخواهید خورد. بنابراین برای جدایی باید اول در ذهن‌تان تصور کنید که اگر امروز جدا نشوید سال دیگر جدایی برای‌تان دشوارتر نخواهد بود؟ بعد باید سعی کنید جلوی خودتان را بگیرد و مشغول کارها و فعالیت‌هایی شوید که کامل ذهن شما را به‌خود مشغول می‌کند.

    انرژی‌تان را تخلیه کنید
    اگر در دوران جدایی فقط در خانه یا تنها باشید و هیچ کاری هم برای انجام دادن نداشته باشید مسلما اذیت خواهید شد. تمام ذهن شما آدمی است که او را ترک کرده‌اید و مدام در وسوسه زنگ زدن و ارتباط با او هستید، پس باید خودتان را مشغول کرده و دورتان را شلوغ کنید، خود را در روابط اجتماعی و در بین دوستان‌تان قرار دهید، به کارها و فعالیت‌های موردعلاقه‌تان مشغول شوید تا انرژی شما را به سمت دیگر ببرد چون عشق و دوست داشتن نوعی انرژی است که به سمت شخص مورد علاقه شما معطوف است پس شما باید این انرژی را به سمت دیگری چون ورزش کردن، علاقه‌های شخصی، سفر و. . . منحرف کنید، گرچه ممکن است صددر صد فراموش نکنید اما مسلما احساس بهتری پیدا خواهید کرد.

    از یک رابطه وارد رابطه نامزدی جدید نشوید
    گاهی پیش می‌آید بعد از جدایی از نامزدی قبلی بلافاصله موقعیت ازدواج دیگری پیش می‌آید. آیا در چنین مواقعی ازدواج می‌تواند به فراموشی نامزد قبلی کمک کند؟ مثلا فرض کنید در رابطه قبلی نامزدتان احترام چندانی برای شما قائل نبود، حالا در رابطه جدید شما به محض دیدن کوچک‌ترین احترامی‌ جذب می‌شوید و به فاکتورهای دیگر توجه‌ای نمی‌کنید و تنها نداشته‌های رابطه قبلی را در رابطه جدید جست‌وجو می‌کنید. حواس‌تان باشد شما نباید از رابطه قبلی فرار کنید و تنها منتظر باشید بدون فکر به فرد دیگری وابسته شوید. به همین دلیل پیشنهاد می‌کنیم بعد از قطع رابطه‌ نامزدی تا چند ماهی نامزدی جدیدی را آغاز نکنید، بهتر است کمی صبر کنید تا خودتان را پیدا کنید و بعد در یک رابطه جدید قرار بگیرید چون در اینجا احتمال اشتباهاتی به‌وجود می‌آید که می‌تواند برای‌تان سنگین تمام شود.

    با کسی حرف بزنید
    گاهی بعد از جدایی آنقدر فرد تحت فشار قرار می‌گیرد که بد نیست با یک مشاور صحبت کند چون شاید مشاور بتواند به او کمک کند تا از فضای وابستگی بیرون بیاید چون گاهی مشاور به تحلیل‌هایی از دوران کودکی و شخصیت فرد می‌رسد که می‌تواند بسیار کمک‌کننده باشد، از طرف دیگر فضای حمایتی جلسات مشاوره می‌تواند کمک بیشتری هم بکند اما اگر هم فرد چندان تمایل ندارد از یک مشاور کمک بگیرد می‌تواند احساساتش را با یک دوست صمیمی یا یکی از اعضای خانواده یا. . . در میان بگذارد همین بیان احساسات و گفت‌وگو می‌تواند بسیار کمک‌کننده باشد و همچنین خود حرف زدن می‌تواند بسیاری از استرس‌ها و فشارها را از بین ببرد. البته خودتان درذهن‌تان باید به این پذیرش رسیده‌باشید که قطع این رابطه به نفع‌تان بوده‌است، در این حالت دیگران نیز با حمایت‌شان به شما کمک بیشتری می‌کنند.
    به‌دنبال تغییر باشید
    بعد از جدایی هرگونه تغییر محیطی می‌تواند به شما کمک کند، مثلا سفر یا خرید وسیله‌ای ‌تازه یا… مثلا اگر از مدت‌ها پیش می‌خواستید میز تازه‌ای برای خود بخرید، ‌حالا همان خرید می‌تواند کمک‌کننده باشد. به سراغ کارهایی بروید که مدت‌هاست انجام نداده‌اید و انجام آن‌ها می‌تواند حس‌های جدیدی را در شما ایجاد کند، مثلا می‌توانید به سراغ کلاس‌های موسیقی یا‌سازی‌ که مدت‌هاست آن را دوست دارید بروید یا آموختن یک زبان تازه یا… بروید تا حسابی مشغول شوید. در واقع به‌دنبال فعالیت جدیدی باشید که تا به حال به آن نپرداخته‌اید و می‌تواند بسیاری از انرژی‌های‌تان را تخلیه کند و دیگر فرصت نکنید به چیزی فکر کنید.

    نگران حرف مردم نباشید
    متاسفانه آدم‌ها متوجه نیستند که وقتی به حرف دیگران اهمیت زیادی می‌دهند در واقع خود را تبدیل به عروسکی می‌کنند که نخ‌هایش در دست دیگران است، چون باید خود را شبیه حرف دیگران کنند. ما یک‌بار بیشتر به دنیا نمی‌آییم و فرصت کمی هم در اختیار داریم، در این فرصت کوتاه قرار نیست طبق گفته دیگران زندگی کنیم چون در این صورت مسلما زندگی خود را باخته‌ایم. آدم‌هایی که از کمبود خودباوری و اعتماد به نفس رنج می‌برند و تایید درونی ندارند معمولا در بیرون و در حرف‌های دیگران به‌دنبال تایید هستند و منتظرند تا ببینند دیگران چه چیزی می‌گویند تا عمل کنند. اگر بتوانید خودتان تایید را به‌خود بدهید دیگر نیازی به حرف دیگران ندارید. فرض کنید در دوران نامزدی به دلیل حرف مردم از طرف‌تان جدا نشدید ولی بعد از 10 سال دچار مشکلات زیادی شدید اما در این موقعیت شما تنهای تنها هستید و هیچ کدام از آن‌هایی که قبلا شما به دلیل حرف‌های‌شان جدا نشدید حالا حمایت‌تان نمی‌کنند و شما در اوج مسائل و مشکلات‌تان تنها مانده‌اید. باید بدانید مردم حرف‌های زیاد می‌زنند و شما باید فقط به حرف‌های خودتان گوش کنید، شما باید جایی در زندگی‌تان تصمیم بگیرید که فقط خودتان باشید؛ بدون نقاب، بدون فیلم بازی کردن و…


    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    021-22354282
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24128
    نوشته ها
    324
    تشکـر
    833
    تشکر شده 326 بار در 199 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : چگونه به آرامش برم پس از قطع رابطه

    دوست عزيز بعضي وقت ها بي محلي كردن و توجه نكردن بهترين راه حل هستش
    راه هاي ارتباطي رو باهاش قطع كن اگر هم نتونستي تحت هيچ شرايطي جوابش رو نده
    اگر هم بخواي حرف دلت رو بهش بزني با چيز هايي كه ازش گفتين مطمئنا به حرف ها و مسائل بد و بد و بيراه كشيده مي شه
    يعني حتي گفتن حرفاتون هم بهش كمكي بهت نمي كنه كه هيچ مطمئنا حرف هاي بدش بيشتر ناراحتت مي كنه
    جلو ضرر رو از هر كجا بگيري منفعت هستش
    براي چيزي كه از دست رفته وقتي كه رفته پولي كه رفته و هر چيزي كه رفته سعي كن جبرانش كني
    نه اينكه خودت و سرزنش كني سعي كن ارووم ارووم باهاش كنار بياي
    با گذر زمان اوضاع به حالت عادي بر مي گرده
    تحت هيچ شرايطي باهاش هم كلام نشو
    اميدوارم زمان مرحمي براي دردهات باشه

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29287
    نوشته ها
    16
    تشکـر
    7
    تشکر شده 4 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چگونه به آرامش برم پس از قطع رابطه

    منم با جواب ندادن بهش تحت هر شرایطی موافقم
    و اگر به هر نحوی رابطه برقرار شد بش بگید دیگه بهتون پیام نده
    دنیا رو برای وارد شدن ادمهایی که ارزش دارن بیان به زندگیتون وا کنید
    در کاهای خیر شرکت کنید و لذت ببرید مثل غذا دادن به بچه های یتیم و یا اسایشگاه و خنده هاشونو ببینید و لذت ببرید نذارید ازتون سو استفاده بشع
    ببخشید زیاد حرف زدم

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19153
    نوشته ها
    2,540
    تشکـر
    1,726
    تشکر شده 5,759 بار در 1,860 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : چگونه به آرامش برم پس از قطع رابطه

    تایپیک زیر رو مطالعه کنید
    http://forum.moshaver.co/f124/%D8%A8...5%D8%9F-23015/
    امضای ایشان
    آیا دوست دارید برای

    صلح جهانی کاری انجام دهید ؟

    به خانه بروید و به خانواده تان
    عشق بورزید


  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    29929
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چگونه به آرامش برم پس از قطع رابطه

    خیلی ممنون از همگی از بابت راهنمایی و وقتی که گذاشتید
    واقعا کامل بودند و خواندنشون بهم کمک زیادی کرد که بدونم من تنها نیستم که گرفتار چنین احساسی شدم
    و این که قطعا با کارکردن رو خودم و تمرینهای ذهنی بتونم از این مرحله درست عبور کنم

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. چطور ادم پس انداز گری شوم
    توسط شب تاب در انجمن اخلاق و رفتار همسر
    پاسخ: 5
    آخرين نوشته: 11-12-2015, 11:44 PM
  2. ٩٠‌درصد زنان پس از طلاق هرگز ازدواج نمی‌کنند
    توسط saeed021 در انجمن مشاوره طلاق
    پاسخ: 10
    آخرين نوشته: 05-31-2015, 03:39 PM
  3. خانواده ای پس از 200 سال صاحب فرزند دختر شد+عکس
    توسط ASSASSIN در انجمن گپ خودمانی
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 02-24-2015, 08:08 PM
  4. برای اینکه کودکتان اهل پس انداز باشد، بخوانید
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی کودک و نوجوان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 12-11-2013, 10:44 PM
  5. حساب پس انداز دور از چشم همسر؟!
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی شغلی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 12-03-2013, 12:57 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد