نمایش نتایج: از 1 به 12 از 12

موضوع: چگونه جواب بدم

13865
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    20627
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    چگونه جواب بدم

    با سلام
    برای اولین بار تو این سایت پستی میزارم
    اخیرا با انسانی تو زنگی برخورد کردم که متاسفانه همیشه با تیکه انداختن و زخم زبون زدن قصد عصبانی کردن من را دارد اون هم تیکه انداختن به چیزی که خیلی دوست دارم
    نمیدونم چه کار کنم ؟؟؟
    جوابش را میدهم میشه 1 بحث طولانی که شامل توهین و دعوا میشه ؟؟
    جوابش را هم ندهم راحت نمیشم احساس کم آوردن میکنم و دوست دارم دهنش را ببندم ولی خب طرف خیلی آدم حرافی هست و هر دفعه با از این شاخه به اون شاخه پریدن از جواب دادن فرار میکنه
    دوست ندارم اصلا باهاش بحث کنم ولی خب پیش میاد دیگه
    راهکاری دارید که بهم کمک کنه ؟؟؟
    با تشکر

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19861
    نوشته ها
    529
    تشکـر
    412
    تشکر شده 505 بار در 291 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : چگونه جواب بدم

    سکوت کن و لبخند بزن از صدتا فحش بهتره

    یا وقت حرافیش تموم شد لبخند بزن و بگو تموم شد عزیزم ؟

    بحث کنی دوباره بحث پیش میاد

    لبخندت باعث میشه حرص بخوره و دست از سرت برداره

    حرافی نشونه مغز خالیه اصلا هم کم نمی اری

  3. کاربران زیر از صابیر بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    20633
    نوشته ها
    36
    تشکـر
    3
    تشکر شده 15 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چگونه جواب بدم

    سلام بایدوقتی چنین کاری می کندازپیشش برویدجای دیگه ومهمتربایدخودتان رابی تفاوت جوری که بفهمددیگه برایتان هیچ اهمیتی حرفهایش نداردنشان دهیداگرباهش دهن به دهن بشیدمشکل ادامه خواهدداشت دلیلش همین این است که فهمیده بااین کارمی توانداعصاب شماراخوردکنددرسته که جواب ندهیداذیت می شیدولی بهترینش همینه بی محلش کنید.کم کم خودش خسته می شه .

    Sent from my SM-G355H using Tapatalk

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    22569
    نوشته ها
    15
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چگونه جواب بدم

    سلام ببخشید میتونید کمکم کنید.
    من یه ماه پیش توسط 5 نفر از بچه های مجتمعمون مورد تمسخر قرار گرفتم و چند روزی این کارو میکردن و من و یکی از دوستام هیچی نمیگفتیم تا اینکه یه روز تو زمین فوتبال قبل بازی دست رو شونه یکیشون گذاشتم که بهش بگم دیگه این کارو نکنه ولی قبل از این که بگم شروع کرد به دوویدن و منم یکم دنبالش دوویدم بعد یکیشون گفت ههه قرمز دیدی ... چون که گاو های وحشی وقتی قرمز میبینن وحشی میشن . بعدش من رفتم طرفش بعد اون به من یه فحش رکیک داد و منو هل داد و منم هلش دادم تا این که یکیشون از پشت دستم رو گرفت و اون پسره یه پا که خیلی هم درد نداشت بهم زد و منم هیچی نگفتم. بعد از اون روز تا وقتی اون پسر بود هیچی وقت پیششون نمیرفتم و اون ها پشت سرم یا وقتی که منو میدیدن یه متلک مینداختن و بهم میگفتن ترسو. منم نمیدونستم باید چیکار کنم تا این که یه روز به مامانم گفتم و مامانم گفت چرا بهم نگفتی و خوب کردی باهاشون دعوا نکردی و اینا. از اون روز تا حالا اشتهام کم شده و کم حرف شدم و انگیزه و اراده و اعتماد به نفسی ندارم و همش به این موضوع فکر میکنم. من حتی اهل دعوا نیستم و از دعوا کردن میترسم و میدونم کار زشتی هستش و آخر عاقبتش خوب نیست ولی متاسفانه هی و هی دلهره دارم و فکر میکنم اشتباه کردم هیچی بهشون نگفتم و اینا. از خیلی از دوستام پرسیدم و اینا گفتن خوب کردی هیچ کاری نکردی و اینا ولی بعضیاشون گفتن باید اون 5 نفرو میزدی. من نمیدونم چکاری درسته. مامانم میگه چرا هیچی نگفتی و اینا دوستای مامانم هم میگن اینا بی خانواده هستن و جواب ابلهان خاموشیست
    ولی من هنوز دلهره و ترس دارم و انگیزه و اعتماد به نفسم رو از دست دادم و هر روز میزنم تو سر خودم که چرا از دعوا میترسم و چرا جوابشون رو ندادم.
    من 15 سالمه لطفا راه درست رو بگید چیه؟

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4839
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    920
    تشکر شده 1,137 بار در 614 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : چگونه جواب بدم

    نقل قول نوشته اصلی توسط matin 33 نمایش پست ها
    سلام ببخشید میتونید کمکم کنید.
    من یه ماه پیش توسط 5 نفر از بچه های مجتمعمون مورد تمسخر قرار گرفتم و چند روزی این کارو میکردن و من و یکی از دوستام هیچی نمیگفتیم تا اینکه یه روز تو زمین فوتبال قبل بازی دست رو شونه یکیشون گذاشتم که بهش بگم دیگه این کارو نکنه ولی قبل از این که بگم شروع کرد به دوویدن و منم یکم دنبالش دوویدم بعد یکیشون گفت ههه قرمز دیدی ... چون که گاو های وحشی وقتی قرمز میبینن وحشی میشن . بعدش من رفتم طرفش بعد اون به من یه فحش رکیک داد و منو هل داد و منم هلش دادم تا این که یکیشون از پشت دستم رو گرفت و اون پسره یه پا که خیلی هم درد نداشت بهم زد و منم هیچی نگفتم. بعد از اون روز تا وقتی اون پسر بود هیچی وقت پیششون نمیرفتم و اون ها پشت سرم یا وقتی که منو میدیدن یه متلک مینداختن و بهم میگفتن ترسو. منم نمیدونستم باید چیکار کنم تا این که یه روز به مامانم گفتم و مامانم گفت چرا بهم نگفتی و خوب کردی باهاشون دعوا نکردی و اینا. از اون روز تا حالا اشتهام کم شده و کم حرف شدم و انگیزه و اراده و اعتماد به نفسی ندارم و همش به این موضوع فکر میکنم. من حتی اهل دعوا نیستم و از دعوا کردن میترسم و میدونم کار زشتی هستش و آخر عاقبتش خوب نیست ولی متاسفانه هی و هی دلهره دارم و فکر میکنم اشتباه کردم هیچی بهشون نگفتم و اینا. از خیلی از دوستام پرسیدم و اینا گفتن خوب کردی هیچ کاری نکردی و اینا ولی بعضیاشون گفتن باید اون 5 نفرو میزدی. من نمیدونم چکاری درسته. مامانم میگه چرا هیچی نگفتی و اینا دوستای مامانم هم میگن اینا بی خانواده هستن و جواب ابلهان خاموشیست
    ولی من هنوز دلهره و ترس دارم و انگیزه و اعتماد به نفسم رو از دست دادم و هر روز میزنم تو سر خودم که چرا از دعوا میترسم و چرا جوابشون رو ندادم.
    من 15 سالمه لطفا راه درست رو بگید چیه؟
    عزيزم خوب كاري كردي ادامه ندادي اين نشون ميده چقدر آقا و متين هستي سعي كن زياد اون اطراف نري و اونا رو نبيني سعي كن خودت رو جور ديگه مشغول كني زماني كه فكر ميكني با اونا برخورد مي كني مسيرت رو عوض كن بذار هر چي مي گن بگن با گفتن اونا كه اتفاقي نمي يوفته انقدر بگن كه خسته بشن شما متانت خودت رو حفظ كن

  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    22569
    نوشته ها
    15
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چگونه جواب بدم

    ولی مشکل میدونی چیه نمیدونم چرا بعضی از مردم با زدن این قضیه ها رو تموم میکنن.من عادت بدم اینه که میبینم مردم چیکار میکنن.
    اصلا چرا مسخره میکنن.
    ولی از یه طرف برام خوب شد چون از اون موقع توبه درست و حسابی کردم و یه آدم درست و حسابی و مسلمان شدم.تازشم اونا آدمای درست و حسابی نبودن آدمای بد و بد اخلاق و بی دین و ایمان و اهل دعوا و لات و از اون هایی که پشت سر همه غیبت میکنن و هر کی میرسن فحش رکیک میگن و ذهنشون منحرفه حتی بلد نبودن نماز بخونن خانواده درست و حسابی هم ندارن.
    ولی خوشبختانه الان که دوران مدرسه هست سر و کلشون پیدا نمیشه ولی بدبختی موقع تابستون میان جلو در مجتمعمون میشینن نمیدونم اون موقع چیکار کنم.

    مثلا اگه متلک بندازن یا طعنه بزنن یا بهم بگن ترسو اون موقع باید چیکار کنم؟

  8. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4839
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    920
    تشکر شده 1,137 بار در 614 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : چگونه جواب بدم

    نقل قول نوشته اصلی توسط matin 33 نمایش پست ها
    ولی مشکل میدونی چیه نمیدونم چرا بعضی از مردم با زدن این قضیه ها رو تموم میکنن.من عادت بدم اینه که میبینم مردم چیکار میکنن.
    اصلا چرا مسخره میکنن.
    ولی از یه طرف برام خوب شد چون از اون موقع توبه درست و حسابی کردم و یه آدم درست و حسابی و مسلمان شدم.تازشم اونا آدمای درست و حسابی نبودن آدمای بد و بد اخلاق و بی دین و ایمان و اهل دعوا و لات و از اون هایی که پشت سر همه غیبت میکنن و هر کی میرسن فحش رکیک میگن و ذهنشون منحرفه حتی بلد نبودن نماز بخونن خانواده درست و حسابی هم ندارن.
    ولی خوشبختانه الان که دوران مدرسه هست سر و کلشون پیدا نمیشه ولی بدبختی موقع تابستون میان جلو در مجتمعمون میشینن نمیدونم اون موقع چیکار کنم.

    مثلا اگه متلک بندازن یا طعنه بزنن یا بهم بگن ترسو اون موقع باید چیکار کنم؟
    لبخند بزن بذار بفهمن كه تو ناراحت نمي شي اونا مي بينن ناراحت مي شي اين كارا رو ميكنن اهميت نده هر وقت حرفي زدن فقط لبخند بهشون هم نگاه نكن
    اين نشون ميده اونا تو چه خانواده بي فرهنگي زندگي مي كنن كه نه شخصيت دارند تا تربيت
    آفرين پسر خوب تو يه پسر نمونه اي

  9. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5400
    نوشته ها
    698
    تشکـر
    99
    تشکر شده 657 بار در 378 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : چگونه جواب بدم

    نقل قول نوشته اصلی توسط mthamid نمایش پست ها
    با سلام
    برای اولین بار تو این سایت پستی میزارم
    اخیرا با انسانی تو زنگی برخورد کردم که متاسفانه همیشه با تیکه انداختن و زخم زبون زدن قصد عصبانی کردن من را دارد اون هم تیکه انداختن به چیزی که خیلی دوست دارم
    نمیدونم چه کار کنم ؟؟؟
    جوابش را میدهم میشه 1 بحث طولانی که شامل توهین و دعوا میشه ؟؟
    جوابش را هم ندهم راحت نمیشم احساس کم آوردن میکنم و دوست دارم دهنش را ببندم ولی خب طرف خیلی آدم حرافی هست و هر دفعه با از این شاخه به اون شاخه پریدن از جواب دادن فرار میکنه
    دوست ندارم اصلا باهاش بحث کنم ولی خب پیش میاد دیگه
    راهکاری دارید که بهم کمک کنه ؟؟؟
    با تشکر

    واکنش نشان دادن در مقابل افرادی که شما را خوار کرده و ارزش هـایتـان را زیر سؤال می برند، قدری دشوار و دردناک است. گاهی اوقات زخم هایی که اینگونه افراد به شما وارد می آورند، ممکن است تا ابد باقی بمانند.

    مـن خــودم به شخصه زمانیکه به گذشته بر می گردم افراد بســیار زیادی را به خاطر می آورم که در برهه های مختلف زنـدگی مرا تحقـیــر می کردند و ارزش ها و توانایی هایم را دسـت کـم مــی گرفتند. مطمئنـــم که همه شما تجربه ای مشـابه من داشته اید، شاید کمتر کسی باشد که در طول زنـدگی خود با افراد این چنینی برخورد نکرده باشد. بهترین تکــنیک این است که یاد بگیریم به جای اینکه برخورد تند از خود نشان بدهیم، با آنها مدارا کنیم.


    در این قسمت من چند تکنیک شخصی به شما آموزش می دهم تا یاد بگیرید چگونه می توان از پس این افراد برآمد:

    باید توجه داشته باشید که افرادی که شما را تحقیر می کنند و قصد آسیب رساندن به شما را دارند، در درجه اول باید خودشان را بیازارند تا بتوانند شما را آزرده کنند.

    باید بدانید که یک انسان کامروا، موفق، و با اعتماد به نفس هیچ نیازی به تحقیر دیگران ندارد. شاید این افراد از دیگران انتقادهای سازنده ای کنند، اما هیچ گاه آنها را تحقیر نمی کنند. برخی از افراد به طور کلی نظر منفی نسبت به دیگران دارند چون:

    - به دلیل کمبودهایی که احساس می کنند دوست دارند خودشان را قدرتمند تر از سایرین جلوه بدهند تا به این طریق بر تزلزل شخصیتی خود غلبه کنند.

    - قبلاً کسی آنها را آزرده ساخته و چون توانایی مقابله با آن را نداشتند، با تحقیر دیگران سعی می کنند از موقعیت فعلی خود دفاع کند.

    افرادی که به شدت شما را تحقیر می کنند با این کار فقط ناراحتی، عدم موفقیت، و بی هدفی خود را در زندگی به نمایش می گذارند و این مشکل آنهاست نه شما. دانستن این مطلب به شما کمک می کند که راحت تر بتوانید در کنار آنها به زندگی عادی خود ادامه دهید و حرف هایشان را نشنیده بگیرید. اگر بدانید که مشکل از طرف مقابل است نه شما، می توانید منطقی با مسائل برخورد کنید و از حرف ها و کنایه های آنها شما را آزرده نخواهد کرد.

    شاید فردی که دارای چنین خصوصیاتی است یکی از نزدیکان شما باشد و برایتان سخت باشد که بخواهید از نظر عاطفی خودتان را از او جدا کنید. هیچ نیازی به این کار نیست، فقط سعی کنید در بحث هایی که او راه می اندازد، شرکت نکرده و خودتان را کنار بکشید. قصد او این است که کاری کند تا شما احساس بدی نسبت به خودتان پیدا کنید. این وظیفه شماست که به آنها اجازه انجام چنین کاری را ندهید. برای بدست آوردن اطلاعات بیشتر در مورد چگونگی برخورد با افراد منفی نگر به قسمت: "طرز برخورد با افراد منفی گرا" مراجعه کنید.

    توضیحات و نکاتی در مورد افرادی که شما را تحقیر می کنند:

    زمانیکه اینگونه افراد به شما حرفی می زنند، در پاسخ به آنها، جواب های بی شماری به ذهن شما خطور می کند. اگر چنین کاری را انجام دهید، در واقع خودتان را با آن فرد هم شان ساخته اید و این دقیقاً همان چیزی است که آنها انتظارش را می کشند. آنها می خواهند شما را عصبانی کنند تا برخورد شدیدی از خود نشان دهید، آنها میخواهند شما احساس بدی نسبت به خودتان پیدا کنید و قصدشان تنها آزار دادن و آسیب رساندن است. شما با جواب دادن به آنها در حقیقت وارد بازی ساختگی شان میشوید، و در نهایت خودتان را آزار داده اید. ممکن است بعداً به خاطر حرف هایی که در عصبانیت از دهانتان خارج شده پشیمان شوید. خوب در زمان بروز چنین حالتی چه کاری می توان انجام داد؟ بهتر است یکی از موارد زیر را امتحان کنید:

    زمانیکه احساس می کنید فردی با حالت تهاجمی با شما برخورد می کند می توانید بگویید: "ازت ممنونم اما فکر می کنم بهتر است توصیه هایت را برای خودت نگه داری"

    و یا: "خیلی سخاوتمندی ولی من نیازی به توصیه های تو ندارم"

    همه این مسائل به دلیل خشم و نفرتی که در آنها وجود دارد، درست می شود و شما هم مجبور نیستید که بار مسئولیت زندگی آنها را به دوش بکشید. شاید آنها بخواهند که از خشم و نفرت خود به شما سهمی بدهند، اما این "هدیه" ای است که شما واقعاً نیازی به آن ندارید.

    اگر به توصیه های آنها گوش کنید و هدیه های مسمومشان را قبول کنید، با این کار خشم و عصبانیت آنها را به به درون خود راه داده اید. به خودتان اجازه انجام چنین کاری را ندهید. شما هیچ نیازی به این هدایا ندارید، از کنار آنها عبور کنید.


    از پیشنهادت ممنونم

    یکی دیگر از واکنش های مناسبی که در مقابل این افراد می توانید از خود بروز دهید این است که به آنها بگویید: "از پیشنهادت ممنونم" و بعد هم به ادامه کار خود بپردازید. با بیان این عبارت شما در حقیقت به بحث پایان می دهید. آنها منتظر هستند که شما از خود عکس العمل نشان دهید و زمانیکه این کار را انجام نمی دهید، دیگر چیزی برای گفتن نخواهند داشت.


    ممنونم، شاید حق با تو باشه

    "بایرن کیتی" در کتاب خود با عنوان: "عشقت را می خواهم – آیا حقیقت دارد؟" معتقد است که بهترین واکنش در مقابل این افراد: "ممنوم، شاید حق با تو باشه" است. او اظهار می دارد زمانیکه نظرات دیگران سبب آزرده ساختن شما می شو،د باید نگاهی عمقی به درون خود داشته باشید و ببنید دلیل اصلی این رنجش خاطرها چیست. با این کار هم عکس العمل شدید نشان نداده اید، هم بر روی خود دقیق تر شده اید.

    دیگران تا زمانیکه شما به آنها اجازه ندهید، نمی توانند شما را بیازارند. در برخی مواقع بهتر است نگاهی به طرز برخورد خود با طرف مقابل داشته باشید و ببینید شما چه کاری انجام داده اید که او به خودش اجازه داده تا یک چنین پیشنهاداتی نسبت به شما ارائه دهد. آیا توانایی تغییر شرایط را دارید؟ آیا به واقع عقاید او صحت دارند؟

    باید ببینید که چرا این اظهار نظر خاص باعث رنجش شما می شود. عکس العمل های شما، حرف های زیادی در مورد شخصیتتان می زند. در اینجا همه چیز مربوط به شماست و نه شخص مقابل.


    اجازه دهید بداند که چه احساسی دارید

    اگر به فکر تلافی کردن باشید، خودتان را بی ارزش می کنید. باید خیلی رو راست به او بگویید که نظرش شما را آزرده ساخته. البته باید این کار را در نهایت آرامش انجام دهید، به عنوان مثال: "زمانیکه به نظریات من بی توجهی می کنی و آنها را نمیپذیری، واقعاً ناراحت می شوم." فقط به آرامی بیان کنید و منتظر واکنش آنها بشوید. بهتر است این کار را زمانی انجام دهید که تک به تک با فرد مقابل تنها می شوید، این امکان وجود دارد که آنها خودشان هم متوجه نباشند که در حال آزار و اذیت شما هستند.

    اگر چنین بحثی در محیط کار پیش آمد، می توانید ادامه بحث را به زمان دیگری موکول کنید، به عنوان مثال اگر یکی از همکارانتان به شما گفت: "من احساس می کنم تو نسبت به مسائل مختلف بیش از اندازه حساس هستی" به او بگویید: "ترجیح می دهم روی مسائل کاری تمرکز کنیم" و یا "الآن مسائل مهمتری برای انجام دادن وجود دارد، بهتر است به مسائل کاری توجه کنیم و موارد شخصی را بگذاریم برای بعد"

    با این کار، آنها را متوجه می کنید که هم از نظرشان خوشتان نیامده و هم کاملاً حرفه ای با آنها برخورد کرده اید.


    سایر نکاتی که در این زمینه باید به خاطر داشته باشید به شرح زیر می باشد:


    شما نیاز به تایید دیگران ندارید

    گاهی اوقات نظر دیگران به این دلیل شما را آزرده می سازد چرا که از آنها انتظار تایید 100% داشته اید، اما نظر آنها بر خلاف انتظار شما از آب در می آید. شاید پیشنهاد آنها زیاد هم بد نباشد، اما در نظر شما بد جلوه کند، به عنوان مثال اگر سرپرست بخش به شما بگوید: "کارت واقعاً عالی بود، اما آیا میتوانی پاراگراف آخر را اصلاح کنی تا کارت قوی تر شود؟" ممکن است ناراحت شوید، و به این دلیل که توقع شنیدن چنین اظهار نظری را نداشتید، قسمت اول آنرا هم نمی شنوید، و فقط متوجه بخش انتقادی آن می شوید.

    اگر این نوع اظهار نظرها را به عنوان نوعی توهین و تحقیر در نظر نگیرید، آنوقت میتوانید این نظریه را به عنوان فرصتی برای پیشبرد توانایی های خود به کار بندید.


    راهی سریع برای ایجاد عزت نفس – به دنبال تایید گرفتن از دیگران نباشید


    آیا آنها از داستانهای ذهنی شما با خبر هستند؟

    در برخی شرایط، ممکن است نظریات دیگران در ذهن شما به منزله نوعی اهانت به شمار آید، درصورتیکه طرف مقابل به هیچ وجه قصد انجام چنین کاری را ندارد. این امر به دلیل تفکرات ذهنی شما و یا به دلیل داستان های ذهنی که برای خودتان ساخته اید، بوجود می آید، به همین دلیل چیزی را می بینید که وجود خارجی ندارد و تنها زاییده خیال و اوهام ذهنیتان است.

    در اینجا برایتان مثالی می آوریم؛ فرض کنید شخصی برای شما هدیه ای آورده. اگر شما اعتقاد داشته باشید که او قصد آسیب رساندن به شما را داشته، ممکن است با خودتان فکر کنید:"او می خواهد از راههای مسالمت آمیز وارد شده و از خلق خوش من سوء استفاده کند." اما حقیقت چیز دیگری است و او تنها قصد دارد که به شما نشان دهد تا چه حد برایش ارزش و اهمیت دارید. در یک چنین شرایطی باید از خودتان سؤال کنید که آیا واقعاً همه چیز را آنطور که هست می بینید و یا می شنوید؟ (هیچ چیز معنای حاصی ندارد تا زمانیکه شما به آن معنا ببخشید) و یا اینکه داستان ذهنی خودتان را وارد کار می کنید.


    داستان زندگی شما چیست؟ آیا باید از آن گذشت؟


    آیا منعکس کننده اعتقادات شماست؟

    باید توجه داشته باشید که اگر خودتان احساس می کنید که فرد دوست داشتنی نیستید، آنوقت این حس به دیگران هم منتقل شده و آنها نیز تصور می کنند که نمیتوانند شما را دوست داشته باشند. اگر تصور کنید که فقط استحقاق اهانت و تحقیر را دارید، آنگاه چیزی جز این هم عایدتان نخواهد شد. اگر یک چنین تصوری دارید شاید نوبت به آن رسیده باشد که نگاه عمیق تری به درون خود انداخته و اعتقادات خود را زیر سؤال ببرید.


    انعکاس دادن – کلید درک شخصی


    نسبت به تحقیرهای زیرکانه هشیار باشید

    زمانیکه صبر می کنید و به پیغام هایی که به طور روزانه دریافت می کنید می اندیشید، به این نتیجه می رسید که خیلی بیشتر از آن چیزی که تصور می کرده اید در معرض انتقاد و اهانت قرار گرفته اید. دلیلش هم این است که دنیا پر است از انسان هایی که قصد تحقیر دیگران را دارند. هر جایی که می روید، به هر کجا که نگاه می کنید، هر چیزی که در روزنامه می خوانید و یا در تلویزیون تماشا می کنید، و حتی تبلیغاتی که مشاهده می کنید، همه و همه قصد دارند به شما بگویند که تا زمانیکه از محصولات آنها استفاده نکنید، طرز خاصی لباس نپوشید، مطالعات خاصی نداشته باشید، طرز خاصی راه نروید، به اندازه کافی خوب نیستید. آنها به طور ماهرانه ای عزت نفس و ارزش شخصی شما را زیر سؤال می برند.

    هیچ کس دوست ندارد مورد انتقاد قرار بگیرد؛ به همین دلیل اگر می خواهید سالم زندگی کنید و از عزت نفس برخوردار باشید، باید این پیغام های منفی که از سایرین در مورد شخصیتتان می شنوید را نادیده بگیرید.


    نگاهی اجمالی به شیوه های برخورد با افرادی که شما را تحقیر می کنند


    زمانیکه در معاشرت با افرادی قرار می گیرید که شما را خوار می کنند، به یاد داشته باشید:

    1- با تحقیر کردن متقابل، کارشان را تلافی نکنید.

    2- طرز برخوردشان چیزهای زیادی در مورد آنها به شما می گوید، به راحتی می توانید درک کنید که دلیل همه این کارها، خشم و نفرتی است که وجودشان را فراگرفته و خودشان باید با آن کنار بیایند نه شما.

    3- آیا می توانید از میان نظریات آنها برای خود یک "هدیه" پیدا کنید؟ می توانید به یکی از نقاط ضعف و یا قوت خود در بین نظریات آنها پی ببرید؛ اگر قوت بود آنرا افزایش دهید و اگر ضعف بود در پی جبران آن برآیید.

    4- ممکن است برداشتی که از نظریات آنها می کنید کاملاً نادرست باشد و آنها واقعاً از گفته های خود قصد و منظوری مداشته باشند. تنها به دلیل اعتقادات و باورهای ذهنی نمی توانید دیگران را متهم کنید.

    5- نسبت به پیام های زیرکانه ای که ممکن است نظریات منفی در بر داشته باشند، آگاه باشید (مانند تبلیغاتی که هر روزه به گوشتان می رسد) و به آنها اجازه ندهید تا حس ارزشمندی و اعتبار شخصی شما را زیر سوال ببرند.

    گاهی اوقات برخی از توهین ها و تحقیرها هستند که برخورد با آنها صورت مناسبی ندارد، اما اگر بتوانید از آنها به نفع خود استفاده کنید، بهترین کار را انجام داده اید.

  10. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31479
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چگونه جواب بدم

    تو کلاسمون ده نفریم منو یکی هل میده یکی فهش میده همون اول صب توی ناهارم اب دهن میندازن بعضی موقع هاسوسک تاقتم تموم شده کلاس کلش بر علیه منه میرم دسشویی میزنن دفترامه پر نقاشی بد کردن وبه مدیر گفتن من کشیدم هرچی به میدیر گفتم گف دوروغ نگو وبه پدر ومادرم تلفن کردن سوال های دفترمو میکنن که منم نمرم مثه اونا بششه سر کلاس هی ناسزا میگن دیگه دارم سگته میکنم راهنماییم کنید خاهشششش تمنا التماس التماس زود

  11. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31479
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چگونه جواب بدم

    فردا دوبا ره همین وعض هست لطفا زوود

  12. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    26207
    نوشته ها
    711
    تشکـر
    1,293
    تشکر شده 666 بار در 415 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : چگونه جواب بدم

    چگونه با قلدرهای دوروبرمان مقابله کنیم؟

    باز هم مچاله شده است، دست‌هایش می‌لرزد، نگاهش می‌ترسد، صدایش درنمی‌آید و وحشت تمامی وجودش را پر کرده است. در مقابل زورگو به زمین افتاده و همیشه قربانی باجگیری‌هایش شده است؛ ولی می‌هراسد از اینکه کلامی به زبان آورد و حتی دریغ از اشاره‌ای کوچک که مخالفت و احساس تنفرش را نشان دهد.



    با افکاری پوچ و ضعیف،‌ احساس می‌کند رفتاری محترمانه در مقابل تهدیداتش شاید تاثیرگذار باشد و مشکلاتش بزودی حل شود؛ ولی... به قول ژان پل سارتر «از قربانیانی که به جلاد خود احترام می‌گذارند، بیزارم.»
    آدم‌های قلدر همیشه دنبال طعمه‌های ضعیف می‌گردند و از زورگویی و قدرتشان برای آزار و اذیت، تحقیر و دشنام به ضعیفان استفاده می‌کنند. اگر شما هم از تحمل چنین وضعیتی و آزار و اذیت‌های آنها خسته شده‌اید و دیگر تحملتان تمام شده، همین حالا وقتش است که جلوی آنها محکم بایستید. یاد بگیرید که با زورگو‌های محیط کار، مدرسه، دانشگاه و... به شیوه‌ای بی‌سر و صدا، زیرکانه و هوشمند مقابله کنید.
    یادتان نرود که باید خیلی دقیق، نکته‌سنج و جدی باشید، البته اگر دوستان‌تان را هم به این کار تشویق کنید، موفق‌تر خواهید بود.

    تمریناتی برای ارتقای اعتماد به نفس
    *‌ به خودتان در آینه خوب و به دقت نگاه کنید. زبان بدن خود را هنگام صحبت کردن خوب بررسی کنید و ببینید که دارای چه پیامی است. آنقدر تمرین کنید که اطمینان پیدا کنید که آن پیام خوب و مثبت و قابل پذیرش است.
    *‌ اینکه سن و سال شما زیاد باشد، کمک چندانی به اعتماد به نفس‌تان نخواهد کرد؛ اما باید برای ظاهر خود، حسابی وقت بگذارید و مراقب باشید طوری ظاهر شوید که نگاه‌ کسانی که شما را طعمه‌ای ضعیف برای زورگویی می‌دانند، نسبت به خود تغییر دهید. در یک کلام، طوری در جمع حاضر شوید که اشخاص زورگو، کوچکترین جراتی برای برخورد با شما پیدا نکنند. باید مراقب سلامت‌ روحی و جسمانی خود باشید و بهتر شدن را واقعا در وجودتان حس کنید. این همان چیزی است که اطمینان شما را به خودتان افزایش می‌دهد.

    قُلدر کیست و قُلدری چیست؟
    زورگویی یک مشکل اساسی و ریشه‌ای است که در شکل‌ و اندازه‌های متفاوت، در هر سن و سالی و در هر محیطی ممکن است به چشم بخورد؛ زورگویی مشکلی جدی است که فقط به دوران کودکی و مدرسه خلاصه نمی‌شود. این پدیده را می‌توان در محیط‌های کاری، خانه، مهد کودک‌ها، حتی در بیمارستان‌ها و محیط‌های مجازی و اینترنتی هم مشاهده کرد.
    البته پیدایش زورگویی در بین آدم‌ها، دلایل فراوان و متعددی دارد که یکی از اساسی‌ترین و مهم‌ترین آنها کمبود‌ها و نداشتن اعتماد به نفس شخص زورگو است. به طور کلی آنچه که در برخی جوامع زیاد به چشم می‌خورد این است که اشخاص مسن‌تر به جوانان، جوانان به نوجوانان و نوجوانان به کودکان زور می‌گویند و این چرخه‌ای است که اگر با آن مقابله نشود، ادامه پیدا خواهد کرد.
    برای مثال به تقسیم عاطفه در محیط کوچک خانواده اشاره می‌کنیم. همگی می‌دانیم که صفا و صمیمیت خانواده‌های امروزی به واسطه مشکلات زیاد، کمتر مانند سابق است. دوست داشتن و محبت برخی از والدین در میان آنهایی که چند فرزند دارند همسان نیست. برخی پدر و مادرها معمولا به بچه‌ای‌ که از بقیه خواهر و برادرهایش قلدرتر است، توجه بیشتری دارند و چنین شخصی همیشه از بقیه محبوب‌تر است. به واسطه همین تربیت نامناسب خانوادگی و چنین رفتارهایی، او عادت می‌کند، همیشه با این شیوه‌، یعنی توسل به زور و اجبار دیگران، حقوقی بیش از حقش را از جامعه دریافت کند. او این چنین بزرگ می‌شود و وارد اجتماعاتی بزرگتر می‌شود و نتیجه‌اش آن می‌شود که نباید!

    چگونه قربانی قُلدری‌ها نشویم؟
    اگر شما اجازه دهید که قربانی یک ستمگر شوید، بدون هیچ دلیل خاصی، بدی را در تمامی وجودتان احساس خواهید کرد. بله، قُلدر هر بار به بهانه‌ای خودش را به شما نزدیک می‌‌کند و چیزهای ناپسندی را به شما می‌چسباند. تمسخر، تحقیر، شایعه ‌پراکنی و گفتن حرف‌هایی ناجور، از کارهای روزمره و عادت همیشگی یک قلدر است. او به راحتی تردید، ضعف و بدگمانی را در وجود شما القاء می‌کند و شما بدون هیچ واکنشی مجبور به پذیرش آنها هستید؛ زیرا نسبت به او احساس ضعف می‌کنید و راه چاره‌ای برای خود نمی‌یابید.
    اما اگر ارزش و بهای توانمندی‌های خود را بشناسید، هرگز و هرگز تسلیم ظلم نخواهید شد. در این صورت بدون هیچ ترس و واهمه‌ای با روش‌هایی گوناگون به مقابله با او می‌پردازید. از بدی‌ها، ظلم و جورش انتقاد می‌کنید و از دیگران و کسانی که دارای زور بیشتری هستند، درخواست کمک می‌کنید.
    اما این را بدانید که زورگویی نباید مانعی بر سر راه پیشرفت شما و حضورتان در اجتماع شود. در واقع همیشه نمی‌توانید به بهانه ترس از قلدر، خودتان را در گوشه‌ای مخفی کنید و از هدف‌تان باز بمانید.

    به خود و توانایی‌هایتان ایمان داشته باشید
    ثابت کنید به خود و به آنچه که در توان دارید یقین و اعتماد دارید؛ چرا که اعتماد به نفس شما دشمن شماره یک آدم‌های قلدر است؛ زیرا یکی از مهم‌ترین دلایل زورگویی این است که قلدر اعتماد به نفس ندارد؛ پس به زور بازویش می‌نازد و به آن اتکا می‌کند.
    در هر جایی که حضور پیدا می‌کنید مثلا در کلاس، محل کار و غیره هرگز پاهایتان را روی زمین نکشید و شل شل راه نروید. شانه‌هایتان را بالا نگاه دارید و محکم و با صلابت گام بر دارید
    چون چیزی در درونش ندارد و همیشه از کمبودها و فقر فرهنگی و خانوادگی‌اش در رنج بوده، صدایش را کلفت‌تر می‌کند و به رخ می‌کشد.
    اگر می‌خواهید این هدف ساده‌تان را تحقق ببخشید نه تنها باید روی اعتماد به نفس خود کار کنید بلکه باید یاد بگیرید که چگونه با اطمینان خاطر در جمع حاضر شوید و خودتان را به دیگران نشان دهید و ثابت کنید. باید روی نگاه‌های خود کار کنید و طوری محکم و راست به چشم‌های زورگو زل بزنید که بفهمد شما برای خود کسی هستید.

    در پشت نگاه نافذتان باید نشانه‌های شکست‌ناپذیری نهفته باشد. در نتیجه از اینکه با صدای بلندش نگاهتان درمانده و هراسان شود یا به زمین نگاه کنید و خود را جمع و جور کنید، بپرهیزید. در هر جایی که حضور پیدا می‌کنید مثلا در کلاس، محل کار و غیره هرگز پاهایتان را روی زمین نکشید و شل شل راه نروید. شانه‌هایتان را بالا نگاه دارید و محکم و با صلابت گام بر دارید.
    برای بالا بردن اعتماد به نفستان باید زمان زیادی بگذارید و تمرینات زیادی را انجام دهید. در واقع رابطه میان اعتماد به نفس شما با زورگویی یک رابطه معکوس است. یعنی هر قدر که اعتماد به نفس شما بیشتر شود، احتمال اینکه کسی به شما ستم کند به همان نسبت پایین می‌آید؛ پس کار کردن روی آن، ارزش زیادی دارد.
    از زندگی در رعب و وحشت، دست بردارید
    اگر تمام روزتان را به این فکر کنید که در رویارویی بعدی با قلدر چگونه به او ضربه بزنید، چگونه از دستش فرار کنید یا چگونه انتقامتان را بگیرید، ناگهان به خود می‌آیید و می‌بینید که بسیاری از روزهای زندگی‌تان را به جای پیشبرد اهدافتان، در رعب و وحشت گذرانده‌اید. شما باید تمامی فکرهای منفی و بدی را که درباره او دارید کنار بگذارید.
    ترس کافی است دیگر! همان بزدلی نباشید که قلدر دوست دارد. باید بتوانید در همه حال به نتیجه‌ و عاقبتی مثبت به موضوع بنگرید. اگر شما به دیدگاهی مثبت برای رویارویی با او رسیدید، هر لحظه شانس‌تان برای به دست آوردن آن چیزی که در انتظارش هستید، بیشتر خواهد شد.
    جملاتی که زورگو را سرجایش می‌نشاند
    با نگاهی محکم و نافذ در چشم‌هایش زل بزنید و با حالتی دستوری از جملاتی مانند «کافی است دیگر»، «ادامه نده» یا «راهت را بکش و برو» استفاده کنید. اگر یکی از میان آنها سعی کرد به شما ضربه‌ای وارد کند، از خود دفاع کنید. سپس دوباره به چشم‌هایش نگاه کنید و با صدایی بلند اما با آرامش تاکید کنید که من می‌خواهم سریعا از این کارها دست بردارید! با گفتن چنین جملاتی شما می‌توانید خود را به او ثابت کنید. او می‌فهمد که توانایی دفاع از خود را در مقابل آنها دارید.
    مقتدر باشید و آزاردهندگانتان را به چالش بکشانید
    در صورتی که جملات‌تان تاثیری نداشت، او را کاملا نادیده و بی‌ارزش در نظر بگیرید، به راحتی از کنارش عبور کنید و بروید. انگار اصلا چنین کسی وجود خارجی نداشته است. این گونه به او ثابت می‌کنید چیزهایی را که به شما گفته، هیچ ارزشی نداشته است و روی شما اثری نخواهد داشت. ممکن است با این کار خیلی سریع خسته شود و دست از سر شما بردارد. زورگوها از آدم‌هایی که چالش‌برانگیزند و آنها را دچار زحمت می‌کنند خوششان نمی‌آید و به دنبال آدم‌هایی ضعیف و بزدل می‌گردند.
    نقاط قوت و ضعف خود را بشناسید
    توانایی‌ها و استعدادهای خود را همراه با نقاط قوت و ضعف‌تان بشناسید. بدانید که از زندگی چه می‌خواهید و برای تحقق آنها چه استعدادهایی دارید. این شناخت از خود و ارزش‌هایتان، بهانه‌ای به دست زورگو برای تحقیر شما نمی‌دهد و می‌تواند در برخورد با او بسیار موثر باشد. با در پیش گرفتن چنین شیوه‌ای، آنها نمی‌توانند با کلماتشان شخصیت و هدف با ارزش شما را تخریب و خرد کنند.
    قلدرها عاشق جلب توجه هستند
    زمانی که قلدرها معرکه می‌گیرند و شروع به بحث و فحاشی می‌کنند، نیاز به تماشاگر دارند تا این گونه خود را به دیگران ثابت کنند و در کل به دلیل کمبودهایشان عاشق جلب توجه هستند.
    اگر با کسانی که قربانی قلدری شده‌اند صحبت کنید، خواهید دید که اغلب اشخاصی خجالتی هستند که ارتباط برقرار کردن با دیگران برایشان بسیار مشکل است، آنقدر که حتی از ستم‌هایی که دیده‌اند، سخنی به میان نمی‌آورند
    این را در نظر بگیرید که هرگز سخنان آنها بر پایه واقعیت نیست و شما نباید خود را بی‌ارزش بپندارید. تلاش کنید که به شایعات اطراف توجهی نداشته باشید. به آنهایی که هنگام معرکه‌گیری حضور داشته‌اند، توضیح دهید و بگویید که سخنان آنها بی‌اهمیت است و صحت ندارد.

    هدف زورگو، تحقیر دیگران و لذت بردن از آن است
    به قلدر میدان ندهید که با سخنانش شما را تحقیر کند و با این عملش احساس رضایتمندی و لذت کند. همیشه از نزدیک شدن و هم‌صحبتی با چنین اشخاصی دوری کنید. با این کار که شاید راهکاری کوتاه مدت باشد، حس رضایتمندی آنها را سرکوب می‌کنید؛ ولی بالاخره ممکن است پس از مدتی شما را در گوشه‌ای به دام ‌اندازند.

    از هدف خود و مبارزه با زورگو در جمع صحبت کنید
    به دنبال حمایت و پشتیبانی دوستانتان باشید. اگر در اطراف خود گروهی از دوستان یک یا دو نفره دارید، زمان آن رسیده است که از آنها کمک بگیرید. این کار ترس و ضعف شما را کاهش می‌دهد و قلدر را تا حدودی از میدان به در می‌کند. زورگوها اغلب به دنبال کسانی هستند که بیشتر اوقات تنها می‌مانند و از خرد کردن آنها لذت می‌برند؛ پس این اجازه را به آنها ندهید. اگر با کسانی که قربانی قلدری شده‌اند صحبت کنید، خواهید دید که اغلب اشخاصی خجالتی هستند که ارتباط برقرار کردن با دیگران برایشان بسیار مشکل است، آنقدر که حتی از ستم‌هایی که دیده‌اند، سخنی به میان نمی‌آورند.

    با روحیه و افکار مثبت خود، زورگو را بیمار کنید
    اگر به خود و توانایی‌هایتان ایمان داشته باشید و خود را شخصی جذاب، مقتدر، پرارزش، مهربان و لایق بدانید، زورگو از صحت نداشتن گمان‌هایی که به شما داشته است بیمار و سر درگم خواهد شد. البته منظور افکاری غیر واقعی یا برترین بودن، نیست؛ بلکه تصوری واقعی از ارزش‌ها، هدف‌ها و شایستگی‌هایتان است.
    طعمه ضعیفی نباشید
    باید طوری وانمود کنید که کارهای قلدر روی شما هیچ اثری ندارد یا اصلا اهمیتی برایتان ندارد و به نوعی او را ناامید و مایوس کنید که فکر کند شما آدمی سرسخت، محکم، با ارزش و با شخصیت هستید و برای زورگویی‌هایش طعمه‌ خوبی نیستید. این چنین هرگز جرات نزدیک شدن به شما را نخواهد داشت.
    دفاع از خود را یاد بگیرید
    برای یادگیری و گذراندن یکی از دوره‌های دفاع شخصی، جدی باشید و پشتکار داشته باشید. البته فراموش نکنید که شما هرگز نمی‌توانید مانند یک قلدر برخورد کنید و با شخص زورگو مانند خودش باشید یا با او گلاویز شوید. این را بدانید که خشونت و برخوردهای فیزیکی آخرین راهکار است. یاد گرفتن دوره‌های دفاع شخصی مانند کاراته علاوه بر اینکه دفاع در برابر حملات را به شما می‌آموزد، سبب می‌شود که اطمینان خاطر لازم را برای روبه‌رو شدن با قلدر به دست آورید. بدین گونه درباره توانایی و قدرت خود تردیدی پیدا نخواهید کرد و محکم‌تر از همیشه می‌توانید او را سر جایش بنشانید.
    چنین اشخاصی باید بدانند که هیچ جایگاهی در جامعه ندارند و بالاخره کسانی پیدا می‌شوند که در مقابلشان به جای سر فرود آوردن، محکم بایستند و حقشان را کف دستشان بگذارند. (برگردان: راضیه خویینی)

    ویرایش توسط merina : 10-08-2016 در ساعت 11:58 PM

  13. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30309
    نوشته ها
    320
    تشکـر
    60
    تشکر شده 103 بار در 87 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : چگونه جواب بدم

    نقل قول نوشته اصلی توسط nimannclub نمایش پست ها
    تو کلاسمون ده نفریم منو یکی هل میده یکی فهش میده همون اول صب توی ناهارم اب دهن میندازن بعضی موقع هاسوسک تاقتم تموم شده کلاس کلش بر علیه منه میرم دسشویی میزنن دفترامه پر نقاشی بد کردن وبه مدیر گفتن من کشیدم هرچی به میدیر گفتم گف دوروغ نگو وبه پدر ومادرم تلفن کردن سوال های دفترمو میکنن که منم نمرم مثه اونا بششه سر کلاس هی ناسزا میگن دیگه دارم سگته میکنم راهنماییم کنید خاهشششش تمنا التماس التماس زود
    خب چرا مدرستو عوض نمیکنی؟

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد