نمایش نتایج: از 1 به 6 از 6

موضوع: افکار منفی درباره ظاهر

905
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7297
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    4
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    افکار منفی درباره ظاهر

    سلام من اعتماد به نفسم خیلی پایینه الان دلیلشو میگم
    من الان پسری 22 ساله هستم ترم اخر مهندسی شیمی که دچار یک ناهنجاری مادرزادی هستم با نام علمی pectos excavatum یا سینه ی تو رفته یا قیفی شکل.فقط قبل از اینکه سرچ کنید بیماریو اول حرفا مو گوش کنید
    از بین 3000 یا 4000 پسر یک نفر اینطوری میشه.این بیماری ممکن است خفیف یا شدید یا متوسط باشه که مال من از نوع متوسط هستش. اما به راحتی قابل تشخیص هستش
    چند وقت پیش پیش یه فوق تخصص واسه عمل رفتم اما خانواده م طوری به من فحش دادن که خودم جا خوردم.خانواده م بدون اینکه چیزی راجع به این بیماری بدونن بم گفتن احمق خر نفهم کی واسه همچین مشکل ظاهری میره سینه شو بشکافه احمق خر نفهم همینجوری خوبه ولش کن بذار باشه.12 تومن هزینه عمل بود.خلاصه دکتر یچی بم گفت که خودمم قید عمل رو زدم.گفتش که این مشکل فقط ظاهریه و در کارکرد عضوهای بدنت اختلال ایجاد نمیکنه و عملش پر از عوارض و خطرناکه و سخته و خلاصه بم گفت عمل نکنی بهتره باش بساز
    از اون موقع به بعد من روحیه م رو از دست دادم دگ با دوستام زیاد گرم نمیگیرم وقتی میبینمشون سالمن حسودیم میشه بعضی وقتا از خدا گله میکنم اما خب بعضی وقتا خدا رو شکر میکنم که تنم سالمه و میتونم مثل ادمای عادی رفتار کنم و قدم بلنده
    بخدا من ادم بدی نیستم ولی نمیدونم چرا خدا منو انتخاب کرده چرا یه سری ادم بی شعور و بی معرفت و انتخاب نکرده که هر روز میبینم نیششون بازه
    باورتون نمیشه دوستام میگن بریم استخر و من بدون اینکه دلیلو بشون بگم میگم نمیام از استخر خوشم نمیاد بعد مسخره م میکنن که تو از آب میترسی.نه بدنسازی میتونم برم نه ......
    ارتباط با جنس مخالف که اصلا هیچ ندارم اعتماد به نفسم پوکیده حتی بعضی مواقع میگم که من دگ زن نمیخوام اخه کدوم زنی دوست داره شوهرش اینطوری باشه.مخصصوصا توی روابط زناشویی تاثیر داره
    خلاصه سرتون و درد نیارم من به طور کلی باید زندگیمو با تنهایی ادامه بدم و فکر نکنم یه روز روم بشه برم خاستگاری حتی اگه مهندس بشم.
    شما نظرتون چیه

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5704
    نوشته ها
    645
    تشکـر
    75
    تشکر شده 416 بار در 244 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کاهش اعتماد به نفس بخاطر بیماری

    نقل قول نوشته اصلی توسط sativash نمایش پست ها
    سلام من اعتماد به نفسم خیلی پایینه الان دلیلشو میگم
    من الان پسری 22 ساله هستم ترم اخر مهندسی شیمی که دچار یک ناهنجاری مادرزادی هستم با نام علمی pectos excavatum یا سینه ی تو رفته یا قیفی شکل.فقط قبل از اینکه سرچ کنید بیماریو اول حرفا مو گوش کنید
    از بین 3000 یا 4000 پسر یک نفر اینطوری میشه.این بیماری ممکن است خفیف یا شدید یا متوسط باشه که مال من از نوع متوسط هستش. اما به راحتی قابل تشخیص هستش
    چند وقت پیش پیش یه فوق تخصص واسه عمل رفتم اما خانواده م طوری به من فحش دادن که خودم جا خوردم.خانواده م بدون اینکه چیزی راجع به این بیماری بدونن بم گفتن احمق خر نفهم کی واسه همچین مشکل ظاهری میره سینه شو بشکافه احمق خر نفهم همینجوری خوبه ولش کن بذار باشه.12 تومن هزینه عمل بود.خلاصه دکتر یچی بم گفت که خودمم قید عمل رو زدم.گفتش که این مشکل فقط ظاهریه و در کارکرد عضوهای بدنت اختلال ایجاد نمیکنه و عملش پر از عوارض و خطرناکه و سخته و خلاصه بم گفت عمل نکنی بهتره باش بساز
    از اون موقع به بعد من روحیه م رو از دست دادم دگ با دوستام زیاد گرم نمیگیرم وقتی میبینمشون سالمن حسودیم میشه بعضی وقتا از خدا گله میکنم اما خب بعضی وقتا خدا رو شکر میکنم که تنم سالمه و میتونم مثل ادمای عادی رفتار کنم و قدم بلنده
    بخدا من ادم بدی نیستم ولی نمیدونم چرا خدا منو انتخاب کرده چرا یه سری ادم بی شعور و بی معرفت و انتخاب نکرده که هر روز میبینم نیششون بازه
    باورتون نمیشه دوستام میگن بریم استخر و من بدون اینکه دلیلو بشون بگم میگم نمیام از استخر خوشم نمیاد بعد مسخره م میکنن که تو از آب میترسی.نه بدنسازی میتونم برم نه ......
    ارتباط با جنس مخالف که اصلا هیچ ندارم اعتماد به نفسم پوکیده حتی بعضی مواقع میگم که من دگ زن نمیخوام اخه کدوم زنی دوست داره شوهرش اینطوری باشه.مخصصوصا توی روابط زناشویی تاثیر داره
    خلاصه سرتون و درد نیارم من به طور کلی باید زندگیمو با تنهایی ادامه بدم و فکر نکنم یه روز روم بشه برم خاستگاری حتی اگه مهندس بشم.
    شما نظرتون چیه
    سلام

    متاسفم از آنچه که خواندم, ولی خوب نه شما در این امر مقصرید و نه کس دیگری . همه آنهایی هم که به قول شما بی شعور و بی معرفت هستند و نیششان بازه نیز هر کدام به نوعی دردهای خود را دارند ولی متفاوت از دیگران!!!!

    ببین عزیز تار و پود دنیا رو با رنج و غم بافته اند. سیستمش اینه حالا چه بخدا اعتقاد داشته باشید و چه نداشته باشید. شما دارید هر روز جنایات جنگها و بلایا و...و حتی شکار شدن هزاران موجود توسط موجودات دیگر رو میبینید و میخوانید و میشنوید. پس سیستم همینه که هست. واین سوال که چرا من و چرا دیگری نه, هیچ مشکلی رو حل نمیکنه. چون جوابی واقعا براش نیست!!

    ولی خوب توی این دنیا چون به دنیا آمدیم و این هم خودش سعادتیه(که نمیخوام وارد بحثش بشم) باید زندگی کرد و لذت برد حتی اگر دقیقه و ثانیه ای باشه. که شما به کرات این رو در همه موجودات مختلف تک سلولی ها و جانداران میبینید و شاهد هستید که چگونه مشغول تلاش ورشد و نمو هستند.

    نمیخوام روضه بخوانم و یا نصیحت کنم چون بلد نیستم ولی عزیز این نقص عضو و یا معلولیت رو بپذیر و استعدادها و تواناییها وبقیه زیباییهای وجودیتو رو هم بپذیر و باهاش زندگی کن و سعی کن لذتشو ببری

    چون زندگی کوتاهه!!!!

    در ضمن با این پیشرفتهای چشمگیر علمی بعید نیست چند ماه یا چند سال دیگه عمل بی خطری هم جهت رفع نقص بیماری شما ابدا بشه.

    مشکل شما هم مشکل حرمت نفسه نه عزت نفس. که اگر کتابهایی رو راجبش بخوانی و بدانی میتونه کمکت کنه.

    پس نگرشت رو عوض کن تا دنیات عوض بشه.

    موفق باشی

  3. کاربران زیر از فرشاد1020 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7297
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    4
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کاهش اعتماد به نفس بخاطر بیماری

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشاد1020 نمایش پست ها
    سلام

    متاسفم از آنچه که خواندم, ولی خوب نه شما در این امر مقصرید و نه کس دیگری . همه آنهایی هم که به قول شما بی شعور و بی معرفت هستند و نیششان بازه نیز هر کدام به نوعی دردهای خود را دارند ولی متفاوت از دیگران!!!!

    ببین عزیز تار و پود دنیا رو با رنج و غم بافته اند. سیستمش اینه حالا چه بخدا اعتقاد داشته باشید و چه نداشته باشید. شما دارید هر روز جنایات جنگها و بلایا و...و حتی شکار شدن هزاران موجود توسط موجودات دیگر رو میبینید و میخوانید و میشنوید. پس سیستم همینه که هست. واین سوال که چرا من و چرا دیگری نه, هیچ مشکلی رو حل نمیکنه. چون جوابی واقعا براش نیست!!

    ولی خوب توی این دنیا چون به دنیا آمدیم و این هم خودش سعادتیه(که نمیخوام وارد بحثش بشم) باید زندگی کرد و لذت برد حتی اگر دقیقه و ثانیه ای باشه. که شما به کرات این رو در همه موجودات مختلف تک سلولی ها و جانداران میبینید و شاهد هستید که چگونه مشغول تلاش ورشد و نمو هستند.

    نمیخوام روضه بخوانم و یا نصیحت کنم چون بلد نیستم ولی عزیز این نقص عضو و یا معلولیت رو بپذیر و استعدادها و تواناییها وبقیه زیباییهای وجودیتو رو هم بپذیر و باهاش زندگی کن و سعی کن لذتشو ببری

    چون زندگی کوتاهه!!!!

    در ضمن با این پیشرفتهای چشمگیر علمی بعید نیست چند ماه یا چند سال دیگه عمل بی خطری هم جهت رفع نقص بیماری شما ابدا بشه.

    مشکل شما هم مشکل حرمت نفسه نه عزت نفس. که اگر کتابهایی رو راجبش بخوانی و بدانی میتونه کمکت کنه.

    پس نگرشت رو عوض کن تا دنیات عوض بشه.

    موفق باشی
    ممنون از وقتی که گذاشتید
    فقط بم بگید رفتارم با بقیه چطور باشه که این مشکل اصلا واسه اونا کم اهمیت بشه.ببخشید میدونم سوالام یجوریه شاید جواب نداشته باشه ولی خب شما ذهنتون بازتره.
    دوست ندارم از دوستام چیزی و مخفی کنم بعضی مواقع میخوام بشون بگم ولی میترسم راجع به من موضع بگیرن مخصوصا جنس مخالف
    اما من دنبال یه راهکار ذهنی یا رفتاری برای کنار آمدن با این مساله هستم.یعنی اگه کسی این موضوع رو فهمید واکنش من باید چی باشه
    ممنونم خیلی

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5704
    نوشته ها
    645
    تشکـر
    75
    تشکر شده 416 بار در 244 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کاهش اعتماد به نفس بخاطر بیماری

    نقل قول نوشته اصلی توسط sativash نمایش پست ها
    ممنون از وقتی که گذاشتید
    فقط بم بگید رفتارم با بقیه چطور باشه که این مشکل اصلا واسه اونا کم اهمیت بشه.ببخشید میدونم سوالام یجوریه شاید جواب نداشته باشه ولی خب شما ذهنتون بازتره.
    دوست ندارم از دوستام چیزی و مخفی کنم بعضی مواقع میخوام بشون بگم ولی میترسم راجع به من موضع بگیرن مخصوصا جنس مخالف
    اما من دنبال یه راهکار ذهنی یا رفتاری برای کنار آمدن با این مساله هستم.یعنی اگه کسی این موضوع رو فهمید واکنش من باید چی باشه
    ممنونم خیلی
    عزیز اصلا واکنش دیگران مهم نیست ما دیگران را نمیتوانیم عوض کنیم و رفتار هر کس یستگی به شعور و دانش و بینش اون شخص داره البته در رابطه با دیگران.

    فقط همانطور که گفتم این مهمه که من بینش و کنش و واکنشم نسبت به حقایق و واقعیتها و دنیا و بازتاب دیگران و زندگی چگونه باشه.

    موفق باشید

  6. کاربران زیر از فرشاد1020 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6495
    نوشته ها
    322
    تشکـر
    492
    تشکر شده 306 بار در 164 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : کاهش اعتماد به نفس بخاطر بیماری

    سلام.
    دوست من خودت رو به خاطر یک مشکل در برابر نعمت های بی شماره دیگه سرزنش نکن.آ
    همه آدمایی که توی این دنیا وجود دارند بدون مشکل نیستند. یا جسمانی یا روانی یا مالی یا... که ما همیشه دست گذاشتیم روی همون یکی یا دو تا مشکل. اما غافل از اینکه قبل از اعتراض به مشکلاتی که داریم باید به داشته هامون فکرکنیم و ببینیم که آیا مثلا چه خوب که دست دارم یا پا دارم یا د وتا چشم واسه دیدن دارم و و و خیلی چیزهای دیگه که در مجال متن نیست.
    وبه نظر بنده نباید این همه نعمت و داشته هامون در مقابل مشکلات دیگه باعث کاهش امید وانگیزه و اعتماد به نفسمون بشه. اگر به داشته هامون فکر کنیم.
    خود بنده هم مشکلاتی دارم که با آنها بزرگ شدم ولی خدارو شکر راه اصلی مو دارم پیدا می کنم.
    یا حق.

  8. کاربران زیر از arameshh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7297
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    4
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کاهش اعتماد به نفس بخاطر بیماری

    نقل قول نوشته اصلی توسط arameshh نمایش پست ها
    سلام.
    دوست من خودت رو به خاطر یک مشکل در برابر نعمت های بی شماره دیگه سرزنش نکن.آ
    همه آدمایی که توی این دنیا وجود دارند بدون مشکل نیستند. یا جسمانی یا روانی یا مالی یا... که ما همیشه دست گذاشتیم روی همون یکی یا دو تا مشکل. اما غافل از اینکه قبل از اعتراض به مشکلاتی که داریم باید به داشته هامون فکرکنیم و ببینیم که آیا مثلا چه خوب که دست دارم یا پا دارم یا د وتا چشم واسه دیدن دارم و و و خیلی چیزهای دیگه که در مجال متن نیست.
    وبه نظر بنده نباید این همه نعمت و داشته هامون در مقابل مشکلات دیگه باعث کاهش امید وانگیزه و اعتماد به نفسمون بشه. اگر به داشته هامون فکر کنیم.
    خود بنده هم مشکلاتی دارم که با آنها بزرگ شدم ولی خدارو شکر راه اصلی مو دارم پیدا می کنم.
    یا حق.
    ممنونم از جوابتون اما کاش می شد همه آدما روشن فکر و با دلی بزرگ بودن اونوقت دگ کسی نیازی نداشت عیبشو پنهان کنه.
    خدا رو شکر که سلامت هستیم اما مهم ترین چیزی که من تو زندگیم میخواستم کسی بوده که بم انگیزه بده و باهاش راحت رازهامو در میون بذارم.
    بخدا اینقدر دوست دارم یه همسر خوب پیدا کنم اما نمیدونم چطور و چگونه این مساله رو باش در میون بذارم.
    اول رابطه؟ وسطای رابطه؟ روز خاستگاری؟ اینو نمیدونم

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد