نمایش نتایج: از 1 به 18 از 18

موضوع: کمبود محبت

1262
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8499
    نوشته ها
    12
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    Unhappy کمبود محبت

    سلام خسته نباشید 29سالمه یک ساله ازدواج کردم ومشکلات جدی ندارم ولی از نظرروحی خیلی حالم بده مشکل اصلیم اخلاق خودمه که با هرکسی ارتباط دارم بعد یه مدت اخلاقش بد میشه بی دلیل ،کلا دستم بی نمکه و با هرکسی هر طور رفتار میکنم بعد یه مدت فقط حالمو میگیره من نه تنها با خونواده شوهرم مشکل دارم با خونواده خودم هم مشکل دارم حتی مادرم هر کاری میکنم که دوسم داشته باشه اما نداره و ازم متنفره و تلاش میکنه منو جلو همسرم وخونواده ش بی احترام بکنه و از اون بدتر اینکه وقتی میفهمم کسی بهم بی احترامی میکنه مثل مادرم یا خواهرشوهرام بیشتر احترامشونو میگیرم وحتی چاپلوسی میکنم که دوسم داشته باشن لطفا کمکم کنید ازخودم واخلاقم متنفرم خیلی دوسدارم بمیرم

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7318
    نوشته ها
    630
    تشکـر
    966
    تشکر شده 1,691 بار در 465 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : کمبود محبت

    فک میکنم این برداشتیه که شما از رفتارهای اونا دارید و شاید واقعیت چیز دیگه ای باشه

    کدوم مادره که بده بچشو بخواد اخه؟

    در ضمن فک میکنم که کاری که کردید درسته و جواب بدی رو با بدی ندید بهتره چون وضع خرابتر میشه

    اما این شاید هزارمین باره که این حرفو تو این سایت گذاشتم و الان هم میزارم

    برای بودن با کسی که ارزش شما رو نادیده میگیره و براتون ارزشی قائل نیست اصرار نکنید چون هرکسی اگه بخواد با شما باشه

    مطمون باشید براتون تو زندگیش جایی باز میکنه اگر این جا رو باز نکرد ینی اصلا باهاتون حال نکرده و شما هم نباید برا پیدا کردن

    جایی تو زندگیه کسی بجنگید چون در این صورت شعور و ارزش خودتونو زیر سوال بردید

    بزارید دیگران شما رو همینطوری که هستید دوست داشته باشن نه طوری که خودشون دوست دارن که شما اونطور باشید

    موفق باشید

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8499
    نوشته ها
    12
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمبود محبت

    آخه مشکل همینه که هیچ کس باورنمیکنه مادر من اینطوره می تونم یه مثال بزنم که قضاوت بکنید؟وقتی مجرد بودم یه خواستگارداشتم که بیکار بود جواب من منفی بود ولی مادرم اینقداصرار میکرد نزدیک بود خودکشی بکنم چند ماه بعد همسر فعلیم خواستگارم شد که تو دانشگاه تدریس میکنه و وضع مالی نسبتا خوبی داره و برخلاف خونواده م خیلی برام احترام قايله مادرم به جای اینکه خوشحال باشه دزدکی زنگ میزنه به همسرم و میگه این دختر من که الان تو دوسش داری وبراش ارزش قایلی خیلی بی عقل و نفهمه واصلا لیاقت احترام نداره وقتی به مادرم اعتراض میکنم میگه مگه پدرت برای من احترام قايله که شوهر تو احترامتو میگیره یا وقتی میبینه زندگیم مشکلی نداره میگه خاک تو سرت اگه خوشبخت بودی شوهرت بخاطر تو با مادرش قطع رابطه میکرد ولی شوهرت مادرشو دوست داره بازم بگم؟هزار تا دلیل برای حرفم دارم
    ویرایش توسط شانس : 11-12-2014 در ساعت 09:32 PM

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7318
    نوشته ها
    630
    تشکـر
    966
    تشکر شده 1,691 بار در 465 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : کمبود محبت

    بفرمایید

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8499
    نوشته ها
    12
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمبود محبت

    پس چرا جوابمو نمیدین؟

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7318
    نوشته ها
    630
    تشکـر
    966
    تشکر شده 1,691 بار در 465 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : کمبود محبت

    راستش خب یکم سخت شد و انتظار شنیدن همچین حرفایی رو نداشتم و به جرات دارم میگم که اولین باره که دارم همچین حرفایی میشنوم

    در هر حال قضیه پدر و مادرو همسرو فرزند یکم با بقیه فرق میکنه و شما نمیتونید از زندگیتون حذفش کنید پس اون حرفایی رو که در مورد پیدا

    کردن جا تو زندگیه دیگران گفتمو تو این چهار مورد منتفی بدونید

    و فک میکنم تنها کاری که میتونید بکنید مدارا هستش

    این رفتار مادر شما هم همونطور که خودتون از زبون مادرتون گفتید برمیگرده به گذشته مادرتون که مثل اینکه رفتار خوبی با ایشون هم نشده

    در هر حال خصوصیات اخلاقی ادما چیزی نیست که بشه راحت عوضش کرد چون چیزیه که از بچگی باهاش بزرگ شدنو باهاش خو گرفتن

    و جزئی از زندگی و عادتشون شده

    پس بازم میگم مبادا شما هم کاری کنید که باعث ناراحتیه مادرتون بشه و ایشونو از خودتون برنجونید چون هر چی که باشن مادرتون هستنو شما رو به ثمره رسوندن

    پس بازم میگم فقط مدارا همینو بس

    موفق باشید

  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8499
    نوشته ها
    12
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمبود محبت

    ممنونم من نمیدونم چندتا سوال میتونم بپرسم وچقد وقتتونو بگیرم هر با که شما میگید موفق باشید فکر میکنم نباید دیگه بپرسم لطفا در این مورد راهنییم بکنید که زیاد نپرسم
    اینکه رفتار خوبی با مادرم نشده درسته ولی دلیلش بد اخلاقیهای خودش بود که بابامو عصبی میکرد ولی جز ای من فکر میکنم مادرم از من بدش میاد چون برای خواهر برادرم اینطور نیس و جالبه بدونین اونا رو تنبیه میکنه که با من حرف نزنن،من سالهاست مدارا میکنم ولی این مدارا خودمو افسرده کرده و بیشتر از قبل رفتار مادرمو بد کرده به نوعی میشه گفت از مدارای من سو استفاده میکنه

  8. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7318
    نوشته ها
    630
    تشکـر
    966
    تشکر شده 1,691 بار در 465 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : کمبود محبت

    نه راحت باشید و سوالاتون رو بپرسید چون اینجا هستیم که مشکل دوستمون رو حل کنیم دیگه و تا مشکل حل نشه انگاری کمکی هم نکردیم

    در مورد این موفق باشید هایی هم که اخر هر پست میزارم خب این یه عادته و به این معنی نیست که اخرین پستمه

    واقعا نمیدونم چی بگم خیلی دوست داشتم مادرتونو میدیدم فک میکنم ادم متفاوتی باشن

    ولی خب هر علتی یه معلولی داره دیگه و این که شما میگید که تا این حد از شما بدش میاد حتما علتی داره

    شاید به دنیا اومدن شما با اتفاق افتادن یه حادثه بد براشون شروع شده که مثلا شما رو بچه بدقدمی بدونن یا اینکه دلایل دیگه

    تا حالا علت رفتارشو ازشون پرسیدید؟بهشون گفتید که با این کارا احساس میکنید که دوستون نداره و ازتون بدش میاد؟

    اما حرف من اینه ای کاش میگفتید که با پدر و مادرتون تو یه شهر هم زندگی میکنید یا نه

    اگه اینطوره سعی کنید کمی ازشون فاصله بگیرید در این صورت ملاقات هاتون هم کمتر میشه و ارامش بیشتری رو تجربه میکنید

  9. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8499
    نوشته ها
    12
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمبود محبت

    ممنون بله ما تو یه شهر وتو یه شهرک زندگی میکنیم این رو هم امتحان کردم خیلی نتیجه بدتری داد چون اون وقت بود که تو فامیل همه از همسرم متنفر بودن چون به همه گفته بود همسرش اجازه نمیده بیاد خونه باباش خلاصه سرتونو درد نیارم تولد من اصلا بد یمن نبوده و مادرم همیشه اینطوی نیست بعضی وقتها هم خوبه دلیلاشو میگه که چرا بد رفتاری میکنه ولی منطقی نیس میشه گفت یه بهونه ست والبته این رفتاری که با من میکنه صد برابر بدتر با خواهر بزرگم میکنه

  10. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7318
    نوشته ها
    630
    تشکـر
    966
    تشکر شده 1,691 بار در 465 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : کمبود محبت

    این که شما باید چیکار کنیدو دیگه نمیدونم ولی اینو میدونم که تا وقتی که مادرتون خودش به این نتیجه نرسه که رفتارش نادرسته کاری از شما هم برنمیاد

    در هر حال الان و فعلا تنها جوابی که میتونم بهتون بگم همینه ولی مطمئنن اخرین جوابم نیست

    باید بیشتر فک کنم که ببینم این قضیه رو چطور میشه رفعو رجوع کرد و اگه به جوابی رسیدم حتما پستش میکنم

    اما فعلا شب خوش چون من بید ساعت 4 بیدارشم و ببخشید که بیشتر از این نمیتونم بیدار بمونم

    موفق باشید

  11. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8499
    نوشته ها
    12
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمبود محبت

    شبتون خوش خواهش میکنم

  12. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8470
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    0
    تشکر شده 5 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمبود محبت

    یه سوال: شما فرزند واقعی اش هستید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    البته من تو نسل مادر ها و مادربزرگهامون زیاد دیدم خانمهایی که برای دخترا ارزش زیادی قائل نیستند. چون خودشون خیلی سختی کشیدن از دست شوهر و مادر شوهر و خواهر شوهر و..... و حالا که نوبت اونها شده تا سر عروس و .... تلافی کنن، اما میبینن زمونه عوض شده و نمیشه از این کارها کرد.
    بی خیال .... این نیز بگذرد. شما از این گوش بگیر از اون گوش رد کن. البته هر انسان عاقلی که تو ماجرا باشه میتونه بفهمه کی مقصره
    یه توصیه هم بکنم خدمتتون : اگر کسی تحویلت نگرفت خودتو بهش نچسبون . باهاشون خوب باش ولی در حد معمولی نه بیشتر . فقط شان خودت پایین میاد با اینکارا.
    موفق باشی

  13. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8499
    نوشته ها
    12
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمبود محبت

    بله من فرزندسوم و واقعی خونواده هستم وبرخلاف مادرم پدرم خیلی دوسم داره خیلی چیزاهست که اگه بگم قطعاشما بهترمیتونید راهنماییم کنید ولی تو این سایت چون همه میبینن دوست ندارم بگم به هر حال ازتون ممنونم که راهنماییم کردین زنده باشید در پناه حق

  14. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7318
    نوشته ها
    630
    تشکـر
    966
    تشکر شده 1,691 بار در 465 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : کمبود محبت

    بابت دیشب معذرت چون اگه بیدار میموندم نمیتونستم صبح بیدار شم

    شما در مورد روابط خواهرشوهراتون و همینطور مادرتون صحبت کردید اما نگفتید که رفتار پدرتون و همسرتون یا مادرشوهرتون باهاتون چطوره؟

    شاید تلخیه رفتار مادرتون با شیرینی رفتار پدرتون و به خصوص همسرتون به شیزینی تبدیل بشه یا حداقل اون تلخی رو خنثی کنه

    تو این که رفتار مادرتون باهاتون خوب نیست خب شکی نیست اما شما هم سعی کنید با رفتارتون طوری عمل کنید که مادرتون بهتون کمتر

    گیر بده مثلا هرچی میگه بگید چشم حتی اگه موافق هم نباشید و دیگه بحثی در این رابطه نکنید باهاش

    یا سعی کنید بهش بفهمونید که چقدر دوسش دارید.مثلا بهش بگید که خیلی خوشحالید از این که مادری مثل شما دارید بهش بگید

    که خیلی دوسش دارید.سرتونو بزارید رو پاشو بخوابید.ازش بخواید که در مورد سختی هایی که کشیده باهاتون حرف بزنه و درد و دل کنه

    و شما هم در حین صحبتش ازش تعریفو تمجید کنید و بهش بگید که به مادری مثل شما که تا این حد در برابر سختی ها و مشکلات مقاومت کرده

    افتخار میکنید.سعی کنید ارومش کنید فبول دارم سخته ولی غیر ممکن نیست

    به مادرتون کمک کنید فقطو فقط هم به این خاطر که مادرتون هستو نگرانشید نه این که بلای جون شماست چون در اینصورت خدا هم کمکتون میکنه

    چون میگن که وقتی بنده خوب خدا چیزی رو از ته دل از خدا بخواد خدا هم کمکش میکنه و دعاشو مستجاب میکنه

    مادرتون عصبیه باید به ارامش برسه و شما هم میتونید کمکش کنید مثلا نماز طولانی و به خصوص خوندن قران میتونه ادمو به ارامش برسونه

    بازم میگم کاری کنید که مادرتون بفهمه که نگرانشید از خواهراتون هم بخواید که کمکتون کنن

    امیدوارم تونسته باشم کمکتون کنم اگه جواب سوالاتون و راه حل مشکلتون رو پیدا کردید که باعث خوشحالی منه که تونستم کمکتون کنم

    و اگرم که نه مشکلات دیگه ای هم هست بگید تا اگه در توانمون هستو میتونیم کمکتون کنیم

    موفق باشید

  15. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4062
    نوشته ها
    167
    تشکـر
    60
    تشکر شده 115 بار در 69 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : کمبود محبت

    بدون بی احترامی بی تفاوت باش یک مدت نسبت به همه
    کم حرف بزن
    با وقار باش و کم رفت و آمد کن
    همین
    یواش یواش شخصیت خودت را به دست می آوری این جوری
    نمی دانم چه طور است که فقط با همین ها آدم می تواند احترامی را که درخور شانش هست به دست بیاورد
    به نظرم این خیلی بد است ولی هست
    اگر خواستی امتحان کن نتیجه می گیری قول می دهم
    البته سعی کن تابلو و تصنعی نباشی جوری که انگار بلد نیستی و به زود داری خودت را می گیری و بهت نمی آید،،مغرور نباش،،بی تفاوت باش،،در عین آرامش و مهربانی

  16. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8499
    نوشته ها
    12
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمبود محبت

    واقعا ممنونم شما خیلی خوب حرف میزنید ولی گفتم که نمیشه همه مشکلاتو گفت بخدا بارها وبارها امتحان کردم ولی نتیجه نگرفتم،وگفتم که واقعا اینجا نمیشه همه چیزو گفت من یه همسر فوق العاده دارم و یه پدر بی نظیر وعصبانی که شاید بارها از دستش نارحت شدم ولی ته تهش میدونم دوسم داره برام مهم نیس که عصبی بشه ونارحتم کنه،در مورد مادرشوهرم مثل همه مادر شوهرها از توجه پسرش به من بدش میاد و به شوهرم گیر میده دعوا میکنه ولی برای من فقط متلک میگه حمل بر تعریف نباشه تنها چند نفر تو همه فامیلای خودم وشوهرم منودوس ندارن و ادیتم میکنن من تو دانشگاه که بودم به جرات میگم که بیشتر از همه برام احترام قايل بودن چه هم دانشجوهام چه استادام من در اصل مشکلمو اختلاف طرز فکرمو با با این چند نفر که با هام مشکل دارن میدونم اونا بی منطق هستن ،یه چیز دیگه وقتی با مادرم همدردی میکنم و میگم سختی کشیدی و ما اینا رو درک میکنیم بیشتر از قبل بد اخلاق میشه و میگه شما به من گفتید بدبختی،البته مادرم زیاد زندگی سختی هم نداشته وقتی با اطرافیان خودمون مقایسه ش میکنم خیلی هم بهتر از اونا بوده

  17. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8499
    نوشته ها
    12
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمبود محبت

    اینو یادم نبود براتون بگم در کل ادم کم حرفی هستم و سعی میکنم تو بحث های که به من مربوط نیست دخالت نکنم اون وقت خواهرشوهرم بهم میگه لال شده حرف نمیزنه خودشو میگیره خودشو ازما غریبه میدونه

  18. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7318
    نوشته ها
    630
    تشکـر
    966
    تشکر شده 1,691 بار در 465 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : کمبود محبت

    اینکه میگید بارها و بارها امتحان کردید ولی جواب نداده که نمیشه دلیل و خب قرار هم نیست با چند بار انجام دادن این کارها شما به جواب برسید

    باید بارها و بارها این کارا رو بکنید تا به حدی برسه که مادرتون باور کنه که نگرانشید

    و این که میگید مادرشوهرتون از توجه همسرتون به شما بدش میاد و بهتون متلک میندازه خب خیلی حرف عاقلانه ای نیست و دلیل منطقی ای هم نیست

    توی دنیا هم 7 میلیارد ادم و 7 میلیارد طرز فکر مختلف وجود داره که دوقلوهاشم با هم فرق میکنن چه برسه به ادمای دیگه

    و این که یه نفر نظرش و طرز فکرش با نظر و طرز فکر شما متفاوت باشه به این معنی نیست که شما درست فکر میکنید و طرف مقابلتون اشتباه فکر میکنه

    و این که شما منطقی هستید ولی طرف مقابلتون منطقی نیست چون مثل شما فکر نمیکنه

    خب این طبیعیه که همه مثل شما فکر نکنن و این طبیعت زندگیه اگه همه مثل شما فکر کنن که همه ادما مثل هم میشن و زندگی بی معنی میشه

    تا اونجایی هم که ما دیدیم عروس ها با مادرشوهرشون و خواهرشوهراشون نمیسازن و خب این هم طبیعیه و مقصراش هم هرسه شون هستن و نه

    یکی به تنهایی

    موفق باشید

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد