با سلام و احترام؛
بنده جوانی 26 ساله و دانشجو دکتری رشته مدیریت بحران هستم. فردی جوشی و نسبتا عجول هستم. زمان و استفاده بهینه از آن بسیار برایم اهمیت دارد و برای درست انجام شدن کارها کلی حرص و جوش میخورم اما از این وضعیت خسته شدم و احساس می کنم از زندگی لذت زیادی نمی برم و در آینده با مشکلات عدیده ای مواجه می شوم. لطفا راهنماییم کنید. با سپاس فراوان
سلام
دقیقا منم مثل شما. هستم
چند مدت وقتی یکی زود عصبانیم میکنه اول بهش فکر میکنه این ادم کیه ادم مهمی هست تو زندگیم یا نه اگه نیست پس چرا باید بخاطرش اعصابم و خورد کنم پس بی محلی کردن بدترین چیز برا همچنین ادم ها
ولی اگر شخص برام مهمم باشه راجب کار خودم و کار اون فکر میکنم اگه اشتباه از من بوده باشه که از دلش در میارم ولی اگر اشتباه از اون بود باشه باهاش صحبت میکنم تا پی به اشتباهش ببره و کینه دور بشه
راجب مشغل کاریت
باید هم فکر کنی ببینی این کار اخرش میخواد به کجا برسه ارزش داره اعصابت خورد کنه یا نه
تنها راه حل برای ما ادم هاییی که زود عصبی میشیم همون لحظه فکر کردن !!!!!
90درصد ماها بخاطر چیز های خیلی خیلی الکی اعصاب خودمون خورد میکنیم من اینو لحظه ای فهمیدم که حس کردم دارم میمیمرم و تمام زندگیم جلوم رد شد
همون موقع داشتم به خودم میگفتم اینجا ارزش داشت اینجا چی ارزش داشت ؟؟؟زندگیمو اینجور دارم میگذرونم ؟؟؟؟!!!
اصلا از اون موقع تاحالا عجیب خودم تغییر کردم
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
واسه چی حرص میخوری؟؟؟؟
استرس و عجله کردن کیفیت کارتو پایین میاره........مهمتر از اون خودتو بی انگیزه و دلسرد میکنه...........مگه قراره که همه چیز تحت کنترل مطلق شما باشه حالا دیر شد یا اونجور که انتظار داشتین انجام نشد اتفاق خاصی پیش نمیا
ریللللکس باشین ...اگه سر کار هستین و استرس محیط کاری دارین واقعآ اشتباه بزرگیه که سلامتی جسمی و روحی خودتونو فدای دیگران میکنید
خیلی ممنون از دوستان عزیز بابت راهنماییتون. من میدونم همه چی قرار نیس باب دل من پیش بره اما حداقل انتظار دارم کارهایم خیلی هم دور از انتظاراتم انجام نشه!!!
درسته آدم نباید بخاطر فعل یا فاعل بی ارزشی خودشو ناراحت کنه چی از خودمون عزیزترنوشته اصلی توسط پریماه.
سلام
دقیقا منم مثل شما. هستم
چند مدت وقتی یکی زود عصبانیم میکنه اول بهش فکر میکنه این ادم کیه ادم مهمی هست تو زندگیم یا نه اگه نیست پس چرا باید بخاطرش اعصابم و خورد کنم پس بی محلی کردن بدترین چیز برا همچنین ادم ها
ولی اگر شخص برام مهمم باشه راجب کار خودم و کار اون فکر میکنم اگه اشتباه از من بوده باشه که از دلش در میارم ولی اگر اشتباه از اون بود باشه باهاش صحبت میکنم تا پی به اشتباهش ببره و کینه دور بشه
راجب مشغل کاریت
باید هم فکر کنی ببینی این کار اخرش میخواد به کجا برسه ارزش داره اعصابت خورد کنه یا نه
تنها راه حل برای ما ادم هاییی که زود عصبی میشیم همون لحظه فکر کردن !!!!!
90درصد ماها بخاطر چیز های خیلی خیلی الکی اعصاب خودمون خورد میکنیم من اینو لحظه ای فهمیدم که حس کردم دارم میمیمرم و تمام زندگیم جلوم رد شد
همون موقع داشتم به خودم میگفتم اینجا ارزش داشت اینجا چی ارزش داشت ؟؟؟زندگیمو اینجور دارم میگذرونم ؟؟؟؟!!!
اصلا از اون موقع تاحالا عجیب خودم تغییر کردم
دوستان اگه راهکارهای درمانی روانی و جسمانی دارین، ممنون میشم اگه بیان کنید!!!!!!! با سپاس
پس باید با آرامش برنامه ریزی و دقت بیشتری انجام بدی نه با استرس و جوش
این رفتارت روی دیگرانم تأثیر گذاره میدونی ؟؟؟اطرافیانتم مثل خودت میشن
همکار من مثل شما بود بعد ازمدتی فشار خون گرفت الأنم قلبش ناراحته 24 سال بیشتر نداره
اینجوری سلامتیت در خطره
قبل از درمان عامل استرس زا رو باید شناسایی کنی اگه محیط کارت پر از تنشه خب مجبور که نیستی شغلتو عوض کن
شایدم حجم کارت زیاده یا کاری که به عهده شما گذاشتن بیش از توانایی شما هست فکری به حال اینا بکن
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
نظرت چیه؟
