نمایش نتایج: از 1 به 7 از 7

موضوع: تو خونه هیشکی دوستم نداره

1603
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    شماره عضویت
    2849
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    تو خونه هیشکی دوستم نداره

    سلام دوستان من دختری هسم19ساله..تو خونه هیشکی دوسم نداره.اینو جدی میگم.بیگناه همیشه منو دعوا میکنن..خواهرم ب خاطر ی کینه الکی بدنامم کرده اونام حرفاشو باور کردن..بخدا دروغکی گفته..نمیتونم ثابت کنم اینم بگم چهرم زیباتر از خواهرمه با من هیچوق بیرون نمیره خیلی تنهام خیلی..کمکم کنین خواهش میکنم قلبم شکسته..فقط تنها دلخوشیم پسرایی هسن که بم توجه دارن..گوشیمم گرفتن..خیلی تنهام..تازه کنکورهم دارم اصن کاملا افسرده و بی هدف شدم..

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    شماره عضویت
    2850
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمکم کنید

    سلام خانواده همیشه پشت ادم هستنند اگه فرزندی قتلم انجام بده پدر و مادر پشتش هستند اینو واقع میگم الانم باید بشینی کنکور بخونی در مورد اون پسره باید بگم تنها کسی که میتونه کمکت کنه خودتی باید ببینی چقدر حس اون در مورد تو درسته و بعد پای اون وایسی دلخورم از خانوادت نشو هر موقع جونی به سن وسال تو بحث میکنه با خانوادش اینو رو میگه که کسی منو دوست نداره اینو بدون پدر و مادر همه چیز شون حاضر بدن تا بچه هاشون سالامت و خوش زندگی کنند.

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2014
    شماره عضویت
    2053
    نوشته ها
    86
    تشکـر
    0
    تشکر شده 56 بار در 37 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : کمکم کنید

    سلام دوست خوب
    شما تو شرایط سنی حساسی هستی.اینو هم روانشناسها میگن هم همه ی ما تجربه ش کردیم.توی این سن حساسیت های روحی و عاطفی خیلی بالا میره.شخص دلش میخواد مورد توجه همه بخصوص خانواده ش باشه و جایگاهی برای خودش داشته باشه.میخواد مستقل شه و بدون خطا عمل کنه تا سرزنش نشه.پس عزیزم دقت کن.اگر بتونی خودتو رو درست هدایت کنی تا سالها ارمش و رهایی داری.اگر نه باتوجه به اینکه خانم هم هستی حساسیت های روحیت بالاتر میره.اول اینکه اعتماد به نفستو بالاببر.دوم به خودت حق بده اشتباه کنی اما سعی کن جبرانش کنی. به خودت حق بده کسی رو دوست داشته باشی اما حواست باشه.باید تاجایی باشه که بهت ضربه نزنه و خدای ناکرده اسیب نبینی،وابسته نشو.اعتماد به نفستو با مطالعه و مشاوره بالا ببر.کینه رو دور بریز واسه اینکه لیاقتشو داری،اروم باشی.محبت کن بخصصوص به خانواده ت، تا محبت خدارو بیشتر ببینی.کتاب شفای زندگی(لوییز هی) یادت نره.حتما مشاوره حضوری داشته باش
    سوالی بود در خدمتم
    موفق باشی

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    شماره عضویت
    2849
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمکم کنید

    دوستای خوبم ممنون از حرفای خیلی قشنگتون..راستشو بخوین من همه اینا رو میدونم..درسته تو دوره حساسی هسم.ولی ..وقتی عالمو ادم از نظر شخصیتی تحقیرت میکنن چه متونی بکنی..خیلی سخته...باور بکنید مرگ و زندگی باسم فرقی نداره

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2013
    شماره عضویت
    767
    نوشته ها
    171
    تشکـر
    187
    تشکر شده 120 بار در 71 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : کمکم کنید

    سلام دوست عزیز.
    خوب اینکه دیگران بهت بی توجهی و تحقیر می کنند کار غلطی هست اما شما تن به تحقیر شدن دادی . وقتی دیگران تحقیرت می کنند چرا این کار را می کنند ایا اشتباهی انجام میدی یا نه همینجوری الکی ...؟ خوب اگر بدون دلیل این کار را می کنند شما نباید اجازه بدی . نمیگم بی احترامی کن یا مقابل به مثل. اما بهتره بجنگی بخاطر غرورت و خودتو ادم ضعیفی نشون ندی . بهتره شما هم نزدیک شی به پدر و مادرت . و سعی کنی جایگاهتو داشته باشی .

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    شماره عضویت
    2849
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمکم کنید

    چجوری؟خواهرم حسوده خيلي بد اخلاقه انقدر كه اصلا قابل تحمل نيست خيلي اذيتم ميكنه وقتي يك كار بد انجام ميدم اون ميفهمه چهار تا ميزاره روش و به مامانم ميگه مامانم باور ميكنه و به من بي اعتماده بعدش خيلي عقده. اي و شوهر دوسته اون منو به دختر هاي خيابوني تشبيه ميكنه و به من فوش هاي خيلي بد مثل جنده خيابوني ميگه واقعا ديگه خسته شدم به خواهر هاي دوستام حسوديم ميشه هيچ كسو ندارم باهاش دردودل كنم لطفا كمكم كنيد..حرفاش طوریه ک از کوره درمیرم دوباره من بدمیشم فک میکنن بچم فقط اشتباهات منو میبینن

  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    شماره عضویت
    2828
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    33
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمکم کنید

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام.
    به نظر من اول از همه شما باید اعتماد به نفس و اطمینان خودتون رو تقویت کنید و حتی اگه اون‌ها به قصد تحقیر با گفتارشون به شما حمله‌ور شدن، شما اجازه تحقیر شدن رو به خودتون ندید!
    یکی از بدترین جاهایی که خیلی تحقیر بنظرم توش رواج داره همین مدرسه هست چون مدتی خودم تجربش رو داشتم، تنها راهی که میتونی از تحقیر شدنت جلوگیری کنی اینه که جلوشون وایسی و با اقتدار حرفشون رو رد کنی! و برای این کارم باید به اندازه کافی اعتماد به نفس داشته باشی و به صورت منطقی به اینکه چنین صفات زشتی نداری مطمئن بشی.
    در کل باید اول بنظرم اول سعی کنید خیلی اجازه ندید که با بهونه‌های الکی به شما چنین نسبت هایی بدن، اون پسرایی که بهتون توجه میکنن رو ول کنید! اکثر این افراد به سبب خودخواهی خودشون به دختر مردم که معلوم نیست چه کسیشون حساب میشه ادعای توجه میکنن! راستش من درست نفهمیدم وضعیت شما دقیقاً به چه شکل هست، ولی نباید طوری به ظاهر خودتون برسید که باعث جلب توجه بشه و از اونجایی که این جلب توجه موجب حسودی خواهر شما میشه، حسودیش رو با تحقیر شما خالی کنه!
    زیبایی و آراستگی یک مورد جدا هست و جلب توجه یکی دیگه! توی جامعه‌ای که ظرفیت پایین باشه، همون زیبایی و آراستگی معمولی هم به جلب توجه تشابه داده‌میشه پس باید تا حد امکان دستشون آتو ندید... (منظوری ندارم)
    معمولاً اونطور که دیدم، افراد به کسانی حسودی میکنن که یه جورایی ویژگی‌های خودشون رو خواسته یا ناخواسته به رخ بقیه میکشن! حسودی طبیعیه که همه حسودی کنن، مثلاً من ناخودآگاه برخی مواقع به کسایی که لیاقت چیزی رو ندارن و به دستش میارن حسودیم میشه! ولی خب بعضیا هم هستن که حسود بودنشون ریشه ای و جدی هست و بیماریه و بنظرم باید درمان بشه!
    شما هم باید طوری رفتار کنید که بنظر مثلاً همون زیبایی بیشترتون به رخ خواهر شما کشیده نشه! منظورم این نیست با قیافه هپلی بری جلوش :| منظورم اینه در کل بیش از حد به خودت نرسی که مثلا فکر کنه اون میخواد همش به رخ من بکشه قیافش از من قشنگ تره و این دسته تفکرات... اگرم با هر کاری درست نشه ریشه ایه و باید از یه راه دیگه وارد شد.
    یکیش ایستادن جلوی اون هست و یکی دیگه اینکه روابطت رو باهاش نزدیک تر کنی و بیشتر با هم احساس خواهر بودن بکنید! طبیعیه که ایشون از ته دلش شمارو دوست داره، نمیشه که اعضای خونواده از هم بدشون بیاد! ولی حسودی کردن ایشون دوست داشتنشون رو هم میپوشونه که اشتباهاً شما فکر میکنید دیگه هیشکی شما رو دوست نداره! اگر قرار بر این هست که ارتباطتون رو با هم بهتر کنید قبل از اون باید کارهای دیگه ای انجام بشه...
    شما اول باید اعتماد به نفست رو تقویت کنی، برای مثال شما فکر کن ایشون یک بار دیگه شما رو به اون لفظ بد نسبت میدن! شما اصلاً برای چی باید ناراحت بشی؟ برای چی به خودت اجازه میدی که تحقیر بشی؟ مگه تو همچین آدمی هستی؟ منطقیه بنظرت اصن بخاطرش ناراحت بشی؟ تا وقتی تو به خودت اطمینان داری که همچین آدمی نیستی پس با اقتدار جلوی روشون وایسا و بگو که تو همچین آدمی نیستی! نباید از حرفش ناراحت بشی و ضعف نشون بدی، نمیگم نقش بازی کن، باید از ته دلت مطمئن باشی، به حرفش محل نده و فقط از خودت دفاع کن همین. میتونی آخرشم حرفای خواهرت رو زیر سوال ببری، بگی اصن برای چی این حرفو میزنی؟ نکنه حسودیت میشه؟ مگه بهت خیانت کردم که دم به دیقه میخوای زیر آب منو بزنی؟ وقتی مادر شما ببینه که اون بیهوده و بی اساس داره حرف میزنه و شما هیچ گناهی نداری اونم خود ب خود قضیه رو قبول میکنه. میتونی هم یه آتو از ایشون گیر بیاری و اگه قضیه جدی شد به خودش تحویل بدی! البته نه خیلی با شدت و نه اینکه همیشه، برای یک بار باشه که همش اون آدم خوبه و شما آدم بده قضیه نشید و مادرتون بفهمه که شما مشکلی ندارید. اگر هم پسری به شما توجه میکنه یا با کسی در ارتباط هستید بنظرم قطعش کنید، این یکی از بدترین آتوهایی هستش که همیشه واسه کوبوندن افراد گیر میارن، ارتباط شما نمیتونه درست باشه مگه اینکه واقعاً اون ها قصد خاصی نداشته باشن و بخاطر دختر بودن شما و استفاده از شما بهتون توجه نکنن! که تقریباً شاید نزدیک به غیرممکنه تو این حال و هوای امروز...! :-
    بعد شما خودتون اینجارو ببینید »»
    "وقتي يك كار بد انجام ميدم اون ميفهمه چهار تا ميزاره روش و به مامانم ميگه"
    مشکل همینجاست! شما حتی نباید به خودتون اجازه بدید که اون کار بد رو انجام بدید! اون کار بد همون آتویی هست که همیشه خواهرتون میتونه داشته باشه و کار رو خراب میکنه، باید اون رو ریشه کن کنید و از این راه به خودتون اطمینان پیدا میکنید. وگرنه در غیر این صورت کار شما جز مخفی کاری اسم دیگه ای نمیتونه داشته باشه. بیشتر به فکر خودتون باشید... وقتی هم منطقی برخورد کنید و نگرش منطقی داشته باشید به هیچ وجه با حرف هاش از کوره در نمیرید و به یک بچه تشابه داده نمیشید! خودتون میدونید که بچه نیستید و به خوبی خوب و بد رو از هم تشخیص میدید.

    اگه گوشیتون رو گرفتن شما وقتی به خودت اطمینان داشته باشی گوشی رو میدی بهشون میگی خودتون بگردید اصن هر چی پیدا کردید منو بکشید!! وقتی که شما چیز خاصی توی گوشیتون نداشته باشید یا باعث شک کردن اونا نشید، دیگه چه بهونه ای میمونه این وسط؟ خداروشکر هم شما به ویژگی‌های مثبت خودت واقف هستی و اعتماد به نفست راحت میتونه برگرده. فقط کمی نیاز به دید منطقی و اطمینان به خودت داره.
    وقتی این مسائل رو جلو رفتی میتونی ارتباطت رو با خواهرت بهتر کنی، باید بشینی و منطقی باهاش صحبت کنی، بگی که تو خواهرمی من خیلی دوسِت دارم اگه مثلاً بخاطر وضعیت ظاهر و چهره به شما حسودی میکنه بهش اعتماد به نفس بدی بگی اونم خیلی خوشگله و این حرفا! زیبایی توی چهره هر فردی قرار داره، فقط بستگی داره از چه دیدی بهش نگاه کنی... به اعتقاد من زشت ترین افراد دنیا هم از نگاه عموم، زیبایی های خاص خودشون رو دارن... پس اگه منطقی توی این زمینه برخورد بشه خیلی از مسائل حل میشه.

    در کل اینطور جمع بندی میکنم که شما اول باید اعتماد به نفس خودتون رو تقویت کنید، در برخورد با گفته‌ها دیدی منطقی داشته‌باشید و به خودتون اجازه تحقیر شدن ندید. علاوه بر اون، باید کاملا به خودتون اطمینان داشته باشید و هر چیزی که توی این راه شما رو باز میداره، کنار بزنید. برای تقویت اعتماد به نفس هم اگر روش هارو بصورت کامل نمیتونید برای خودتون تعیین کنید شاید مراجعه به مشاور حضوری یا خوندن مطالب مختلف درباره این موضوع کمکتون کنه.
    دوم در صورت امکان هم میتونید ارتباط خودتون رو با خانواده از جمله خواهر و مادرتون افزایش بدید و تقویت کنید.
    در آخر هم ناامیدی به دلتون راه ندید و امیدتون به خدا باشه، همه شما رو دوست دارن فقط برخی مسائل اون‌هارون پوشوندن... نگران نباشید.

    راستی بیخشید، میشه بپرسم خواهر شما چند سالشون هست؟ از اوایل همین وضعیت توی خانواده شما حکم‌ران بود یا تازگی‌ها اینطور شده؟

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. افسردگي دوستم
    توسط ليلامكي در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 9
    آخرين نوشته: 01-22-2017, 01:47 PM
  2. احساس میکنم بابام دوستم نداره
    توسط nafassss در انجمن روابط والدین و فرزندان
    پاسخ: 6
    آخرين نوشته: 06-13-2016, 09:36 PM
  3. دوستى و ازدواج
    توسط parastoazad در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 04-02-2015, 01:42 PM
  4. بد بین شدن به بهترین دوستم
    توسط doosti در انجمن روابط بین فردی
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 02-16-2015, 11:12 PM
  5. مشکلات زندگی دوستم
    توسط nakisa23 در انجمن سایر مشکلات زن و شوهر
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 02-11-2015, 11:54 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد