کنار آمدن با مسایل روزانه
سلام. سوال من از دوستان اینه که در برخورد با حرفای دیگران که دایما از اتفاقات منفی حرف میزنن مثلا گرانی و خیانت خودکشی و اتفاقاتی که توی جامعه زیاده و خیلی چیزای دیگه که کم هم نیستن چطوری به روانمون تسلط داشته باشیم؟ خود من توی این مواقع خیلی زود ترس و ناراحتی بهم غلبه میکنه و فکر و تمرکزمو بهم میریزه. ممنون میشم راهنمایی کنید.
پاسخ : کنار آمدن با مسایل روزانه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
h_kh
سلام. سوال من از دوستان اینه که در برخورد با حرفای دیگران که دایما از اتفاقات منفی حرف میزنن مثلا گرانی و خیانت خودکشی و اتفاقاتی که توی جامعه زیاده و خیلی چیزای دیگه که کم هم نیستن چطوری به روانمون تسلط داشته باشیم؟ خود من توی این مواقع خیلی زود ترس و ناراحتی بهم غلبه میکنه و فکر و تمرکزمو بهم میریزه. ممنون میشم راهنمایی کنید.
سلام خود من شخصا از اینجور افراد فاصله گرفتم . تلویزیون را کلا چند ماهیه ترک کردم. تمام سریال و فیلم و اخبار شده اتفاقات بد و کشتن و مردن و ناراحتی . شخصا از وقتی تلویزیون نمیبینم روحیم خیلی خوب شده و فکرم متمرکز تره و بیشتر به کارام میرسم . گاهی یک فیلم خوب انتخاب میکنم میبینم . موضوعی که خوب باشه و حالما بد نکنه .
شما از افراد منفی گرا فاصله بگیر و مدتی که مثبت فکر کنی و فکرتا از این چیزا دور کنی خود به خود دنیا ادمایی را به زندگیت میاره که فکرشون همسو با توئه . کلا ادما مثل خودشون را جذب میکنن
مثبت گرا ها ادمای مثبت و موفق و منفی گرا هم مثل خودشون منفی ها و کسایی که گرفتارن بیشتر به طرفشون جذب میشن و به هر دلیلی توی زندگی هم وارد میشن و اشنا میشن .
شما جوری که میخوای فکر کن خودکار همه چیز عوض میشه .
پاسخ : کنار آمدن با مسایل روزانه
اما به نظر من اصلا فاصله گرفتن خوب نییست.
آدم که نمیتونه از حقیقت فرار کنه هر چقدرم بیشتر فرار کنید اون مسیله براتون بزرگتر و سخت تر و وحشتناک تر میشه.
مشکل اینه که اون موضوع بدون حل و تمام نشدنی به نظرمون میاد برای همون ناراحت کننده اس اما اگر امید داشته باشیم کنار اومدن راحت میشه.
اگر کاری از دستمون برمیاد میتونیم برای اون کار انجام بدیم و تو برطرف شدنش سهم داشته باشیم اگرم برنمیاد که هیچی.
آدم های منفی باف که باید ازشون فاصله گرفت با این کسایی که شما تعریف کردی خیلی فرق میکنن آدم منفی باف همش از خوب نشدن تموم نشدن درست نشدن حرف میزنه ولی فقر خیانت گرانی همه از واقعیت های جامعه هستن.
پاسخ : کنار آمدن با مسایل روزانه
ممنون از دوستان. حالا گذشته از منفی بافیای دیگران در مواجهه با تلخیها و زشتیهای زندگی چطور به اعصابمون مسلط باشیم؟ مثلا در برخورد با ادمهایی که منفعت طلب و ببخشید تا حدی نامردن. مثلا آدمیو میشناسم که تا چیزی براش منفعت نداشته باشه به کسی کمک نمیکنه. من خودم دوست دارم این ادمو خفه کنم. چطور به خودم مسلط باشم؟
ممنون
پاسخ : کنار آمدن با مسایل روزانه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
h_kh
ممنون از دوستان. حالا گذشته از منفی بافیای دیگران در مواجهه با تلخیها و زشتیهای زندگی چطور به اعصابمون مسلط باشیم؟ مثلا در برخورد با ادمهایی که منفعت طلب و ببخشید تا حدی نامردن. مثلا آدمیو میشناسم که تا چیزی براش منفعت نداشته باشه به کسی کمک نمیکنه. من خودم دوست دارم این ادمو خفه کنم. چطور به خودم مسلط باشم؟
ممنون
روزی سقراط حکیم معروف یونانی، مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثر است.
علت ناراحتیش را پرسید، پاسخ داد: در راه که می آمدم یکی از آشنایان را دیدم، سلام کردم جواب نداد و با بی اعتنایی و خودخواهی گذشت و رفت و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم.
سقراط گفت: "چرا رنجیدی؟"
مرد با تعجب گفت : "خب معلوم است، چنین رفتاری ناراحت کننده است."
سقراط پرسید: "اگر در راه کسی را می دیدی که به زمین افتاده و از درد وبیماری به خود می پیچد، آیا از دست او دلخور و رنجیده می شدی؟"
مرد گفت: "مسلم است که هرگز دلخور نمی شدم. آدم که از بیمار بودن کسی دلخور نمی شود."
سقراط پرسید: "به جای دلخوری چه احساسی می یافتی و چه می کردی؟"
مرد جواب داد: "احساس دلسوزی و شفقت و سعی می کردم طبیب یا دارویی به او برسانم."
سقراط گفت: همه ی این کارها را به خاطر آن می کردی که او را بیمار می دانستی.
آیا انسان تنها جسمش بیمار می شود؟ و آیا کسی که رفتارش نادرست است، روانش بیمار نیست؟
اگر کسی فکر و روانش سالم باشد، هرگز رفتار بدی از او دیده نمی شود؟
بیماری فکر و روان نامش "غفلت" است و باید به جای دلخوری و رنجش، نسبت به کسی که بدی می کند و غافل است، دل سوزاند و کمک کرد و به او طبیب روح و داروی جان رساند.
پس از دست هیچکس دلخور مشو و کینه به دل مگیر و آرامش خود را هرگز از دست مده و بدان که هر وقت کسی بدی می کند، در آن لحظه بیمار است!