سلام
یه مشکلی که خیلی وقتا گرفتارشم احساساتی بودن بیش از حده .جوری که حتی بعضی وقتا خیلی گرون واسم تموم میشه .
با اینکه میدونم توی سن نوجوونی احساسات بیشتر میشه ولی وقتی خودمو با همسن وسالام مقایسه میکنم دربرابر اونا احساسات من خیلی خیلی بیشتره.
خیلی سعی میکنم مشکلاتمو توی دلم نگه دارم ولی اونقد غرقشون میشم وبهشون فکرمیکنم که آخرش با گریه ختم میشه و همه میفهمن چمه.کمه کم یک روزو درهفته کارم گریه اس واسه چیزایی که خودمم میدونم ارزشی نداره ولی اشکام دست خودم نیس.
من واقعا خانواده خوبی دارم از نظر کمبود عاطفه هم مشکلی ندارم ولی نمیدونم چرا دوس دارم بهم زیاد توجه بشه همیشه مرکز توجه باشم و همه دوسم داشته باشن.ولی با کمترین بی توجهی یا بدرفتاری بغضم میگیره وبعدش اشک.ممنون میشم کمکم کنین.