نمایش نتایج: از 1 به 9 از 9

موضوع: یاس فلسفی؟!!!

5377
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    شماره عضویت
    3016
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    4
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    Question یاس فلسفی؟!!!

    یه نگا به خودت می ندازی و می بینی فرسنگها با اونی که توی ذهنته فاصله داری. یه عقابی که ته یه چاه توی قفسه... اینکه بود و نبودت برای کسی فرقی نداشته باشه خیلی عذاب آوره. اینکه کار مفیدی برای دنیایی که توش هستی انجام ندادی. اینکه فقط زندگی رو تحمل کنی که بگذره... اینکه خیلی به خودکشی فکر کنی به اینکه خودتو از این زندگی نکبتی خلاص کنی. اینکه قواعد خودتو، خودت زیر پا بذاری... اینکه از دیدن خودت توی آینه حالت بهم بخوره... اینکه برای تنبیه خودت یه ماشین برداری و موهاتو از ته بزنی تا زشتی درونت و بیرونت یکی بشه... اینکه فقط دائما کتابای مختلفی رو توی خیلی از زمینه ها بخونی ولی این کتابا هیچ ما به ازای بیرونی، روی رفتارت نداشته باشه... همه ی اینا شده این آشغالی که الان هستم: یه پسر بیست و یکساله ی لنگ در هوا که دستش به هیچ جا بند نیست...

  2. کاربران زیر از forutan بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2013
    شماره عضویت
    1135
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    8
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : یاس فلسفی؟!!!

    من شما رو تقریبا درک میکنم.چون بعضی از تفکرات شما رو دارم.اینکه این جهان آخرش به کجا میره؟؟؟؟؟؟؟؟؟اینکه بود و نبود من هیچ فرقی نمیکنه.من نبودم قبلا بعد از مرگم هم نخواهم بود فقط در کل این مدت طولانی ای که جهان هست من فقط 60 یا حداکثر90 سال بیشتر نیستم توی این جهان.قبل از من جهان بود بعد از من هم خواهد بود.چرا به این دنیا اومدم چرا اصلا هستم.این همه آدم دیگه وجود من به چه دردی میخوره؟؟؟گاهی هم میزنه به سرم و میگم اگه نبودم چی؟اگه اصلا وجود نداشتم چی.بعد از مرگ اگه به احتمال یک درصد دنیای بعد از مرگ نباشه چی؟اگه نابود بشم و اصلا نباشم ..... به اینجا که میرسم میزنم زیر گریه.
    یک نفر بود قبلا که الان نیست نمیدونم چرا فقط اومد و یک حرف بهم زد گفت افکار افکارت رو درست کن به هر چیزی که فکر کنی اتفاق میفته برات.
    من هم اینو میدونم و میفهمم.یکبار پیش مشاور رفتم وقتی از پیشش برگشتم ببغض گلومو گرفت فقط میخواستم گریه کنم.وقتی میبینم حتی مشاور هم نمیتونه کمکم کنه گریه ام میگیره.
    مشاور هیچ کاری برام نکرد.فقط گفت من نمیتونم کمکت کنم خودت باید به خودت کمک کنی.
    راست میگفت.ما خودمون تنها کسی هستیم که میتونیم به خودمون کمک کنیم هیچ کس دیگه ای نمیتونه کمکمون کنه
    افکار آدم ها هم میتونه اونها رو به اوج ببره و هم میتونه اونها رو افسره کنه و از زندگی بندازدشون

  4. کاربران زیر از فاطمه سادات بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2014
    شماره عضویت
    2153
    نوشته ها
    89
    تشکـر
    0
    تشکر شده 47 بار در 34 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : یاس فلسفی؟!!!

    شما هنوز خیلی جوونی خیلی راه در پیش داری یه جوری حرف میزنی انگار 60 سالته شما ممکنه بعدها به درد دنیاتون بخورید الان باید خودتون و زندگیتون رو بسازید تا در اینده به درد دنیا بخورید باید تلاش کنید تا در اینده فرزنداتون تو رفاه و ارامش زندگی کنن این مشکل شما را بهش بحران هویت میگن باید سعی کنی هویت خودت رو بسازی

  6. کاربران زیر از zero بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2356
    نوشته ها
    59
    تشکـر
    32
    تشکر شده 51 بار در 29 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : یاس فلسفی؟!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط forutan نمایش پست ها
    یه نگا به خودت می ندازی و می بینی فرسنگها با اونی که توی ذهنته فاصله داری. یه عقابی که ته یه چاه توی قفسه... اینکه بود و نبودت برای کسی فرقی نداشته باشه خیلی عذاب آوره. اینکه کار مفیدی برای دنیایی که توش هستی انجام ندادی. اینکه فقط زندگی رو تحمل کنی که بگذره... اینکه خیلی به خودکشی فکر کنی به اینکه خودتو از این زندگی نکبتی خلاص کنی. اینکه قواعد خودتو، خودت زیر پا بذاری... اینکه از دیدن خودت توی آینه حالت بهم بخوره... اینکه برای تنبیه خودت یه ماشین برداری و موهاتو از ته بزنی تا زشتی درونت و بیرونت یکی بشه... اینکه فقط دائما کتابای مختلفی رو توی خیلی از زمینه ها بخونی ولی این کتابا هیچ ما به ازای بیرونی، روی رفتارت نداشته باشه... همه ی اینا شده این آشغالی که الان هستم: یه پسر بیست و یکساله ی لنگ در هوا که دستش به هیچ جا بند نیست...
    سلام دوست من......
    خیلی خوبه که یک نفر انقدر ظریف خودشو رصد کنه
    ......
    این نشون دهنده ی روح بلند شماست.....
    این اوج بلوغ عقلی هستش که خییییییلی ها به این مرحله نمیرسن
    اما وقتی من نوعی توی ذهنم پنج سال پیش جرقه زد که من کیم؟؟؟ رسالت من چیه؟؟ چطوری میتونم خودمو با این کائنات هماهنگ کنم ؟ چیکار کنم که برخلاف همه که میخان ادم مهمی بشن من ادم مفیدی بشم؟ چرا باید مثه گوسفند از دیگران تقلید کنم؟؟؟
    جواب تمام سوالام راهی بود که اغاز کردم .................................................. .........


    بی هویتی درد بزرگیه
    شما دنبال هویت خودتی /؟ دنبال اون سهم خودت از دنیا//

    برخلاف جوان های همسن خودت که سرگرم بازی های پوچ شدن....شما و افکار شما را باید قاب گرفت






    پیشنهادی که دارم اینه که دنبال افسانه ی شخصی خودت باش !!!!!!
    خدا پشت و پناهت
    امضای ایشان
    این روزها ساکت که بمانی.....
    میگذارند به حساب جواب نداشتنت.....
    عمرا اگر بفهمند داری جان میکنی تا احترامشان را نگه داری........

  8. کاربران زیر از خانم دکتر اینده بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2014
    شماره عضویت
    2153
    نوشته ها
    89
    تشکـر
    0
    تشکر شده 47 بار در 34 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : یاس فلسفی؟!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط خانم دکتر اینده نمایش پست ها
    سلام دوست من......
    خیلی خوبه که یک نفر انقدر ظریف خودشو رصد کنه
    ......
    این نشون دهنده ی روح بلند شماست.....
    این اوج بلوغ عقلی هستش که خییییییلی ها به این مرحله نمیرسن
    اما وقتی من نوعی توی ذهنم پنج سال پیش جرقه زد که من کیم؟؟؟ رسالت من چیه؟؟ چطوری میتونم خودمو با این کائنات هماهنگ کنم ؟ چیکار کنم که برخلاف همه که میخان ادم مهمی بشن من ادم مفیدی بشم؟ چرا باید مثه گوسفند از دیگران تقلید کنم؟؟؟
    جواب تمام سوالام راهی بود که اغاز کردم .................................................. .........


    بی هویتی درد بزرگیه
    شما دنبال هویت خودتی /؟ دنبال اون سهم خودت از دنیا//

    برخلاف جوان های همسن خودت که سرگرم بازی های پوچ شدن....شما و افکار شما را باید قاب گرفت






    پیشنهادی که دارم اینه که دنبال افسانه ی شخصی خودت باش !!!!!!
    خدا پشت و پناهت
    بابا داره میگه میخوام خودکشی کنم موهام رو تراشیدم تو اینه نگا میکنم حالم بهم میخوره از خودم بعد تو بهش میگی باید افکارت رو قاب کنی!!!!
    با این شرایط خانم دکتر اینده در اینده مریضات رو ناکار میکنی!!!

  10. 2 کاربران زیر از zero بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2356
    نوشته ها
    59
    تشکـر
    32
    تشکر شده 51 بار در 29 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : یاس فلسفی؟!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط zero نمایش پست ها
    بابا داره میگه میخوام خودکشی کنم موهام رو تراشیدم تو اینه نگا میکنم حالم بهم میخوره از خودم بعد تو بهش میگی باید افکارت رو قاب کنی!!!!
    با این شرایط خانم دکتر اینده در اینده مریضات رو ناکار میکنی!!!

    شما نگران مراجع کننده ها من نباشید
    امضای ایشان
    این روزها ساکت که بمانی.....
    میگذارند به حساب جواب نداشتنت.....
    عمرا اگر بفهمند داری جان میکنی تا احترامشان را نگه داری........

  12. کاربران زیر از خانم دکتر اینده بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    شماره عضویت
    3016
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    4
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : یاس فلسفی؟!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط خانم دکتر اینده نمایش پست ها

    پیشنهادی که دارم اینه که دنبال افسانه ی شخصی خودت باش !!!!!!
    خدا پشت و پناهت
    منظورتون از افسانه شخصی چیه؟ لطفا بیشتر توضیح بدید؟

  14. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    شماره عضویت
    3016
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    4
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : یاس فلسفی؟!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط zero نمایش پست ها
    شما هنوز خیلی جوونی خیلی راه در پیش داری یه جوری حرف میزنی انگار 60 سالته شما ممکنه بعدها به درد دنیاتون بخورید الان باید خودتون و زندگیتون رو بسازید تا در اینده به درد دنیا بخورید باید تلاش کنید تا در اینده فرزنداتون تو رفاه و ارامش زندگی کنن این مشکل شما را بهش بحران هویت میگن باید سعی کنی هویت خودت رو بسازی
    ولی مقدمه ی چیزی که توی 60 سالگی هستم از همین حالا رقم میخوره حال اونکه من اصلا نمی دونم چرا به این دنیا اومدم. دلیل بودنم رو نمی دونم. اینکه قرار چه تغییری توی این دنیا ایجاد کنم؟ مگر اینکه منظورتون این باشه که: «فعلا همین طوری برو جلو ببین خدا چی می خواد»
    بنده هم میدونم که باید الان زندگیمو بسازم اما نمی دونم چجوری بسازمش؟

  15. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    شماره عضویت
    2920
    نوشته ها
    529
    تشکـر
    1,589
    تشکر شده 2,212 بار در 443 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : یاس فلسفی؟!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط forutan نمایش پست ها
    یه نگا به خودت می ندازی و می بینی فرسنگها با اونی که توی ذهنته فاصله داری. یه عقابی که ته یه چاه توی قفسه... اینکه بود و نبودت برای کسی فرقی نداشته باشه خیلی عذاب آوره. اینکه کار مفیدی برای دنیایی که توش هستی انجام ندادی. اینکه فقط زندگی رو تحمل کنی که بگذره... اینکه خیلی به خودکشی فکر کنی به اینکه خودتو از این زندگی نکبتی خلاص کنی. اینکه قواعد خودتو، خودت زیر پا بذاری... اینکه از دیدن خودت توی آینه حالت بهم بخوره... اینکه برای تنبیه خودت یه ماشین برداری و موهاتو از ته بزنی تا زشتی درونت و بیرونت یکی بشه... اینکه فقط دائما کتابای مختلفی رو توی خیلی از زمینه ها بخونی ولی این کتابا هیچ ما به ازای بیرونی، روی رفتارت نداشته باشه... همه ی اینا شده این آشغالی که الان هستم: یه پسر بیست و یکساله ی لنگ در هوا که دستش به هیچ جا بند نیست...
    سلام دوست عزیز
    منم چند سال پیش تقریبا شرایط اکنون شما رو داشتم.و به این فکر کردم که قبلا کی بودم،الان کی هستم و میخوام کی باشم..این فکر بهم یه هدف خیلی بزرگ داد و تا الان تقریبا همه چیزمو فدای این هدف کردم که قراره منی رو بسازه که دیگه نه سردرگمه و نه مشکلی داره وبهم نشون میده برای چی به این دنیا اومدم..تقریبا همون افسانه شخصی خودمه که خانم دکتر اینده به شما گفت. نظر منم همینه.بالاخره یه آرزویی،یه رویایی،یه هدفی داشتی هرچند کوچیک یا بزرگ چرا نمیری دنبالش؟!

  16. کاربران زیر از ASSASSIN بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. وای چقدر غُر می زنی؟!
    توسط Artin در انجمن روانشناسی ازدواج
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 02-06-2014, 11:13 PM
  2. شما مثل برادر من می مونید یعنی چی؟
    توسط 123456789 در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 01-27-2014, 06:23 PM
  3. مشکل بیکاری یا ترس از بیکاری؟ کدام بهتر است؟
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی شغلی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 10-26-2013, 12:11 AM
  4. خدایا مرا فراموش کرده ای؟
    توسط R e z a در انجمن سایر
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 10-16-2013, 09:24 PM
  5. کدام خطرناک‌ تر است؟ قند یا چربی؟
    توسط R e z a در انجمن بیماریهای جسمی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 08-26-2013, 06:58 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد