درست میگی مریم جان٬ هضم چنین چیزی برای هیچ خونواده ای کار راحتی نیست.
حتی زمانی که مرگ مغزی اتفاق میفته پذیرشش سخته چه برسه قبل از اون!
برادر من زمانی که ثبت نام کرد به خانواده چیزی نگفت٬ تا اینکه وقتی کارتش اومد ما فهمیدیم و مادرم خیلی ناراحت شد.
البته تا اونجایی که من شنیدم حتی اگه کسی ثبت نام کرده باشه اما خانوادش اجازه ندن اهداء انجام نمیشه٬
اینکار بیشتر برای اینه که خانواده اون فرد در اون شرایط سخت که نمیتونن تصمیم بگیرن اینو بدونن که عزیزشون به انجام اینکار به حدی راضی بوده که به طور جدی اقدام کرده.
منم خیلی دوس دارم ثبت نام کنم و بعد از مرگم اگه شرایطش بود باعث بهبود زندگی یه آدم دیگه بشم اما بی تعارف بگم همیشه ترسیدم از این کار!
با اینک میدونم از نظر منطقی جایی برای ترس وجود نداره اما فکر اینکه جسمم قلب و کلیه یا استخوان نداشته باشه واسم ترسناکه٬
اینم میدونم در غیر اینصورت این اعضای حیاتی که میتونن زندگی رو به یه آدم دیگه برگردونن زیر خاک پوسیده میشن٬ ولی خوب دیگه ترسشو دارم...
اما دارم سعی میکنم با این ترس غیر منطقی بجنگم و برای این کار اقدام کنم...
آخه میدونی مریم آمار خیلی وحشتناکیه تعداد ارگانهای سالمی که هر ساله میتونن اهداء بشن و نجات بخش باشن اما زیر خاک دفن میشن و میپوسن؛
من یه تاپیکی در این باره قبلا زده بودم همینجا٬
http://forum.moshaver.co/f79/%D8%B3%...6%D8%AF-36313/
توی همین مستند زمان صفر پزشکی بود که میگفت اگر سالانه ۲۰ درصد کسانی که شرایط اهداء رو دارن اینکارو انجام بدن دیگه هیچ نیازی به پیوند عضو در کشور نخواهیم داشت!
واقعا خیلی غم انگیزه که مثلا ریه سالمی که میتونه به یک انسان دیگه نفس بده زیر خاک دفن بشه و بپوسه.
امیدوارم قبل از همه اول خودم جرأت اینکارو پیدا کنم و بعد بتونم دیگران رو به اینکار ترغیب کنم و شاهد روزی باشیم که هیچکس نیازمند عضو سالمی که دفن میشه نباشه.