نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: چگونه بر ناسازگاری های شناختی خود فائق آییم؟!

886
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32417
    نوشته ها
    996
    تشکـر
    607
    تشکر شده 1,198 بار در 636 پست
    میزان امتیاز
    8

    Question چگونه بر ناسازگاری های شناختی خود فائق آییم؟!

    چگونه بر [replacer_a] خود فائق آییم؟!






    مقدمه:
    ناسازگاری های شناختیبه ما کمک می کند تا راهکارها و راه حلهای پیروزی بر آن را نیز دریابیم.


    یکم: به طور منفعل خود را در معرض بمباران های اطلاعاتی وسایل ارتباطی و رسانه ها قرار ندهیم.

    الف ) گزینشگر باشیم، انتخابگر باشیم.
    وقت خود را به آسانی در اختیار هر نوشته یا هر سخن و مطلبی نگذاریم. و تصور نکنیم انباشته کردن اطلاعات ارزیابی نشده می تواند زندگی ما را متحول کند و ما را نجات دهد. به این منظور کارهای زیادی می توان انجام داد که به عنوان نمونه به چند نکته اشاره می کنیم:
    *** در فضای اینترنت هر لینک جذابی را دنبال نکنید.
    *** لازم نیست هر ایمیلی از هر گروهی را مطالعه کنید.
    *** نباید منفعلانه هر تکنولوژی که عرضه شده بدون اینکه نیازمند باشید در اختیار بگیرید.
    مثالش کسانی هستند که مرتب گوشی های خود را ارتقاء می دهند، نرم افزارهای جدید را نصب می کنند، سایتها و شبکه های مختلف را در اینترنت رصد می کنند و عضو می شوند، و هر کتاب، نشریه ، cdd و ... را می خرند یا هر فایلی را دانلود می کنند. و هر مقاله ای را می خوانند و ...
    *** زمان خود را برنامه ریزی کنید.
    زمان اختصاص دادن به تلویزیون، رایانه ، اینترنت و ... را دقیقا مشخص کنید و به محض اتمام وقتتان ، آن برنامه را ترک کنید.
    *** نوع نیازمندی های خود را از اطلاعات دقیقا قبل از کسب آنها مشخص کنید.
    مثال:
    به چه منظور رایانه خود را روشن می کنید.
    به چه منظور به اینترنت وصل می شوید.
    به چه منظور به یک سایت سر می زنید
    به چه منظور ایمیل خود را باز می کنید.
    به چه منظور تلویزیون را روشن کردید
    قصد مشاهده چه فیلم یا برنامه ای را از تلویزیون دارید.
    اینها باید قبل از اقدام شما مشخص شود و با زمان بندی که دارید دقیقا به سوی هدف خود بروید.

    ب) انتقادگری و تحلیل گری
    به این منظور باید در مورد آن موضوع هم اطلاع قبلی داشته باشید، هم با افرادی که در آن زمینه تخصص دارند صحبت کنید و هم وقت کافی بگذارید و آن را با سایر سازه های شناختی خود چک کنید.
    مثال: فرض کنید شما مقاله ای را مطالعه می کنید با این محتوا: « کسانی که احساسی و هیجانی هستند بیشتر واکنش هایشان منطقی می باشد و در زندگی کمتر رنجیده می شوند و با [replacer_a] و متانت [replacer_a] می کنند. »
    آیا به راحتی مطالعه کرده و در دهن خود نگهداری می کنید. یا باید با بقیه دانسته های خود ارزیابی کنید یا تعجب خود را با بررسی بیشتر جواب دهید.

    مثال دیگر در این مورد شایعات در جامعه هست.
    معمولا اکثر افراد وقتی یک خبر را از طریق sms دریافت می کنند یا به گوششان می رسد همان را عینا برای دیگری می فرستند یا بیان می کنند. در حالیکه ممکن است مطلب مشکل داشته باشد، شایعه باشد، هجو یا استهزاء دیگران یا قومیت ها باشد، یا ضعیف کردن مبانی ملی، اعتقادی، اخلاقی جامعه باشد.
    پس اگر فرد تحلیل گر باشد ممکن است حلقه را قطع کند و منتشر نکند، یا اصلاح کند و منتشر کند یا به مبدا ارسال پیام تذکر دهد.


    ج ) منبع موثق هر علمی را بیابیم. به عالمان و دانشمندان یک فن مراجعه کنیم.تقریبا در جامعه ما هر کسی در هر حوزه ای در حد یک متخصص ابراز نظر می کند.

    آزمایش کنید:
    در یک جمعی از دوستان بگویید که من سمت چپ شکمم درد می کند.
    تقریبا همه روی بیماری شما تشخیص گذاشته و نسخه می دهند.
    یکی می گوید سرماخوردید،
    دیگری می گوید غذای مانده خوردید،
    آن یکی می گوید باید آب جوش نبات بخورید،
    آن یکی می گوید مسهل بخورید و ...
    وقتی در مورد مسئله تخصصی پزشکی همه نظر می دهند به طریق اولی خود را در جایگاه متخصص می بیند در امور سیاسی، رواشناسی، جامعه شناسی، اقتصاد، مدیریت، مذهبی، فلسفه و ...

    متاسفانه همین جو در بسیاری از وبلاگها و سایتها و تالارهای اینترنتی هم وجود دارد. مثلا تالاری می بینید از آشپزی تا طراحی پهپاد پیشرفته در آن است. مسائل اعتقادی نقد می شود، تز سیاسی داده می شود، نحوه باز کردن پیچ دستشویی آموزش داده شده و نظريه ی اگزيستانسياليسم را نیز توضیح داده است.

    د) سئوالات هر حوزه در حوزه خودش بیان شود.
    مراجعه حضوری به متخصصین، مراکز دانشگاهی، کتابهای تخصصی و سایتهای تخصصی می تواند سازهای شناختی ما را عمیق و اثر بخش کرده و حداقل از ناسازگاری های درون رشته ای ما را نجات دهد.

    هـ ) موارد مبهم را نه خودمان پاسخ دهیم نه به افراد غیرصلاحیت دار عرضه کنیم.
    مثلا سئوال یا ابهامات حقوقی را از روانشناس نپرسیم، و مسائل فنی را در محیط های مجازی عمومی مطرح نکنیم و ...




    دوم: سازه های شناختی خود را به کمک متخصصین آن امور ، بشناسیم و اولویت بندی کنیم.
    الف) اصول فنا ناپذیر شناختی خود را که جزء مسلمات هست را به عنوان خطوط قرمز مشخص کنیم.
    یعنی ما نمی توانیم ساختمانی بسازیم بدون اینکه فونداسیون مستحکمی به عنوان تکیه گاه داشته باشد. یعنی باید یک اصول محکمی را بپذیریم و تابع آنها باشیم. این اصول می تواند مسائل عقلی، علمی و مذهبی باشد.
    مثال: از نظر فلسفی کل بزرگتر از جزء است.
    مثال: از نظر اعتقادی خدا را باور داریم یا اینکه نبوت را باور داریم یا ....

    ب) سازه های شناختی ما که به عنوان خطوط قرمز ما هستند باید فونداسیونی ایجاد کنند که سایر آگاهی ها در قالب آنها قرار گیرند.
    این خطوط قرمز شناختی به ما کمک می کند که نقادانه مطالب و محتویات را نگاه کنیم و در گزینش آگاهی های صحیح از ناصحیح درمانده نشویم.

    مثال: فردی که اعتقاد به خدا دارد. اعتقاد به نبوت دارد . و مثلا دین اسلام را پذیرفته است . پس قرآن هم خطوط قرمزش را مشخص می کند. پس اگر دچار [replacer_a] شناختی اعتقادی شود می تواند به کمک آن نجات یابد. چنین فردی مستاصل بین اصول اخلاقی اسلامی نمی شود و مسئله صداقت، نوعدوستی، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، انفاق، خلوص، احترام به والدین، اخلاق حسنه، بخشش و ... همه یکپارچه هستند





    سوم: با کسب خود آگاهی بیشتر به کمک یک مشاور ، نوع [replacer_a] های شناختی خود را بهتر بشناسیم.
    اگر بدانیم سازه های شناختی ما صحیح هستند. اما ما رفتاری مغایر با آن می کنیم ممکن است مهارتهای رفتاری لازم را جهت عملیاتی کردن شناخت خود را نداریم. مثل کسی که می داند پرخاشگری صحیح نیست، اما در عمل نمی تواند خود را کنترل کند. چنین شخصی باید این شناخت دقیق ناسازگارهای شناختی، را با افزایش مهارت کنترل خشم حل کند.
    یا اگر به خاطر تمایلات احساسی در برابر بعضی سازه های شناختی خود مقاومت کرده و دچار صبر می شویم باید روش تصمیم گیریرا بیاموزیم.
    مثال: فردی از نظر شناختی می داند ازدواج قواعدو حسابگری خاص خودش را دارد، اما از نظر احساسی هم تمایل دارد با فردی ارتباط بگیرد. چنین فردی دچار تعارض خواهد شد و لازم است روشهای تعارض را تمرین کند.



    خلاصه:
    برای نجات از تعارضهای شناختی
    الف: شناخت های متقن و دقیق در حوزه های عقلانی، علمی و مذهبی کسب کنیم.
    ب: سازه های شناختی خود ، رفتار و احساسات خود را به خوبی به کمک متخصص شناسایی کنیم.
    ج : با تمرین و تکرار و کسب مهارت براساس شناختهای دقیق خود رفتار و احساس خود را همسان کنیم و از واگرایی شناختمان جلوگیری کنیم.



    ==========
    پاورقی:
    تعارض
    امضای ایشان
    أَلَم تَرَ كَيفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصلُها ثابِتٌ وَفَرعُها فِي السَّماءِ

    حرفی که می‌زنی می‌شه بذری که
    می‌کاری توی دل آدم‌ها
    و یه روز
    درخت می‌شه

  2. 2 کاربران زیر از حناء بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مشکل حافظه وتمرکز (آیا کم هوشم؟)
    توسط Mozhde890 در انجمن اضطراب
    پاسخ: 35
    آخرين نوشته: 05-30-2023, 02:41 PM
  2. پایین بودن سطح مالی
    توسط بانو19 در انجمن مسائل مالی
    پاسخ: 7
    آخرين نوشته: 12-25-2018, 10:36 AM
  3. تراز پایین
    توسط parniyan* در انجمن مشاوره تحصیلی
    پاسخ: 6
    آخرين نوشته: 11-18-2015, 01:36 PM
  4. چطور با انتقاد از خود کنار بیاییم ؟
    توسط CÆSAR در انجمن سایر
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 08-12-2015, 07:48 AM
  5. دو دلم لطفا راهنماییم کنید
    توسط sevda در انجمن مسائل مالی
    پاسخ: 24
    آخرين نوشته: 10-05-2014, 02:10 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد