بحث آزاد: حس ششم

[nepo]

در این هستی‌ دنیای ماورایی ناملموسی وجود دارد که در مقایسه با دنیای ملموسی که ما می‌‌شناسیم بی کران است.

این دنیای ماورایی به طور وسیعی زندگی‌ ما را تحت تاثیر قرار می‌‌دهد. بنابر این ضروری است درمورد آن بدانیم.

از آنجایی که این دنیا ابعاد ماورایی دارد بوسیلهٔ حواس پنج گانه، ذهن و عقل قابل درک نیست، بلکه تنها با حسّ ششم قابل درک و مشاهده است.
حسّ ششم، توانایی ما برای درک و دریافت ابعاد و دنیای نا آشکار است. آزمونِ ماورایی به منظور تست کردن و تمرین دادن حسّ ششم برای استفاده از آن صورت می‌‌گیرد.


ما دنیا و بُعدِ نا آشکاررا، دنیایی تعریف می‌‌کنیم که فراسوی فهم و ادراک از طریق حواس پنجگانه، ذهن و عقل است.

دنیای ناآشکار، دنیایی است که به دنیای ارواح، فرشتگان، بهشت و غیره منسوب می‌‌شود که تنها توسط حسّ ششم قابل درک است.

خب این توضیحات رو دادم و راجب ماورا صحبت کردم به صورت علمی ، حالا میخواستم بدونم چه کسی به حس ششم باور داره و چقد توو زندگیتون اتفاق میفته یا افتاده؟؟؟!؟!؟!؟؟!؟!؟!؟

[پریماه.]

من به شدت بهش اعتقاد دارم چون خیلیییی تو زندگیم اتفاق افتاده خیلی خیلی خیلی

خیلی این حسم قوی.. معمولا هم دارم بهش فکر میکنم و چند دیقه یا یک روز بعدش حتما اتفاق افتاده ....

مثل زلزله. .مرگ یه نفر تو فامیل و و و.....

[nepo]

من به شدت بهش اعتقاد دارم چون خیلیییی تو زندگیم اتفاق افتاده خیلی خیلی خیلی

خیلی این حسم قوی.. معمولا هم دارم بهش فکر میکنم و چند دیقه یا یک روز بعدش حتما اتفاق افتاده ....

مثل زلزله. .مرگ یه نفر تو فامیل و و و.....

خب خودت اونموقع وقتی چیزی بهت دست میده چه حسی داری؟؟

نمیترسی از افکارت؟؟؟

[yasamanH]

خیلی جالب بود توضیحاتتون ممنون...
اما متاسفانه من تابحال از حس ششم استفاده نکردم
فقط یه سوالی برام پیش اومده...روانشناسان مطرح دنیا میگن به هر چیزی فک کنی اونو به سمت خودت میکشونی...خب الان تفاوت این موضوع با حس ششم چیه؟
ینی اگه یه وقتی یه فکری به سرمون زد و خیلی بهش فکر کردیم و اتفاق افتاد باید بگیم حس ششم بوده یا خودمون با تمرکز و قانون جذب اونو به سمت خودمون کشیدیم؟

[پریماه.]

خب خودت اونموقع وقتی چیزی بهت دست میده چه حسی داری؟؟

نمیترسی از افکارت؟؟؟

میدونید ترس داره ولی شما وقتی اون لحظه داری فکر میکنی. یه فکر عادی ولی وقتی. اتفاق میافته میترسی دفعه های دیگه هم همینطوره

[nepo]

خیلی جالب بود توضیحاتتون ممنون...
اما متاسفانه من تابحال از حس ششم استفاده نکردم
فقط یه سوالی برام پیش اومده...روانشناسان مطرح دنیا میگن به هر چیزی فک کنی اونو به سمت خودت میکشونی...خب الان تفاوت این موضوع با حس ششم چیه؟
ینی اگه یه وقتی یه فکری به سرمون زد و خیلی بهش فکر کردیم و اتفاق افتاد باید بگیم حس ششم بوده یا خودمون با تمرکز و قانون جذب اونو به سمت خودمون کشیدیم؟

خواهش میکنم

دو تا موضوع کاملا جدا از هم هستن

توو قانون جذب اینه که شما به چیزی که دوس دارین فک میکنین که شاید به اون خواسته ی مطلوبتون برسین

ولی حس ششم اینجوری نیست ، ممکن در لحظه که نشستین یهو یه چیزی به ذهنتون بیاد، یا حس کنین میخواد یه اتفاقی بیفته ، حس میکنین ممکن یه کسی بیاد و . . . اینجا دیگه به دوس داشتن و تفکر ما ربطی نداره به حس ششم مربوط میشه و هیچی راجبش فکر نکردیم بلکه از طریق حس ششم اونو دریافت کردیم

[nepo]

میدونید ترس داره ولی شما وقتی اون لحظه داری فکر میکنی. یه فکر عادی ولی وقتی. اتفاق میافته میترسی دفعه های دیگه هم همینطوره

خیلی ناگوراه و اون حس ترسه همیشه هست ، ک مبادا واقعا اونی بشه ک ب ذهنت اومده

ادم خوف برمیداره

[پریماه.]

خواهش میکنم

دو تا موضوع کاملا جدا از هم هستن

توو قانون جذب اینه که شما به چیزی که دوس دارین فک میکنین که شاید به اون خواسته ی مطلوبتون برسین

ولی حس ششم اینجوری نیست ، ممکن در لحظه که نشستین یهو یه چیزی به ذهنتون بیاد، یا حس کنین میخواد یه اتفاقی بیفته ، حس میکنین ممکن یه کسی بیاد و . . . اینجا دیگه به دوس داشتن و تفکر ما ربطی نداره به حس ششم مربوط میشه و هیچی راجبش فکر نکردیم بلکه از طریق حس ششم اونو دریافت کردیم

خیلی جالب بود توضیحاتتون ممنون...
اما متاسفانه من تابحال از حس ششم استفاده نکردم
فقط یه سوالی برام پیش اومده...روانشناسان مطرح دنیا میگن به هر چیزی فک کنی اونو به سمت خودت میکشونی...خب الان تفاوت این موضوع با حس ششم چیه؟
ینی اگه یه وقتی یه فکری به سرمون زد و خیلی بهش فکر کردیم و اتفاق افتاد باید بگیم حس ششم بوده یا خودمون با تمرکز و قانون جذب اونو به سمت خودمون کشیدیم؟

تو قانون جذب شما وقتی به یه چیز فکر میکنی باید بخاطرش هم تلاش کنی

ولی حس شیشم اینجور نیست شما هیچ تلاشی نمیکنی و توضیحاتی کهnepo عزیز دادن

[nepo]

تو قانون جذب شما وقتی به یه چیز فکر میکنی باید بخاطرش هم تلاش کنی

ولی حس شیشم اینجور نیست شما هیچ تلاشی نمیکنی و توضیحاتی کهnepo عزیز دادن

بله دقیقا همینه که پریماه خانوم میگن

[yasamanH]

خیلی ممنون از توضیحاتتون پریماه جان و nepoعزیز...اما من تو سوالم اشتباها اسم قانون جذبو اوردم...چون مثلا گاهی وقتا آدم از یه چیزی میترسه هی بهش فک میکنه و
به سرش میاد...این میشه حس ششم یا خود آدم این بلا رو به سمت خودش جذب کرده؟

[nepo]

خیلی ممنون از توضیحاتتون پریماه جان و nepoعزیز...اما من تو سوالم اشتباها اسم قانون جذبو اوردم...چون مثلا گاهی وقتا آدم از یه چیزی میترسه هی بهش فک میکنه و
به سرش میاد...این میشه حس ششم یا خود آدم این بلا رو به سمت خودش جذب کرده؟

بازم اینم جذب میشه ، چون داری یه چیز منفی رو به سمت خودت جذب میکنی

حس ششم اتفاقی و یهویی بدون اینکه به چیزی فک کنی پیش میاد

یه مثال میزنم که بهتر متوجه شی: مثلا توو خونه نشستی دار یه نهار میخوری ، همون حین که داری نهار میخوری بدون اینکه به چیزی فک کنی یا شاید حتی حین صحبت با خونواده ت باشی یهو یه چیزی به ذهنت میاد و حس میکنی که یکی از دوستای قدیمیت که خیلی وقته حتی بهش فک نکردی بهت زنگ میزنه، بعد چند ساعت یا چند دقیقه بعد میبنی فورا همون دوستت بهت زنگ زده و احوالتو میگیره

این حس ششم ادم هست

ببین اینجا دیگه اصلا فکری راجب موضوع نداشتی و یهویی پیش اومده واست و درست هم بوده

[merina]

مادرم حس ششم بسیار بالایی داره.
امکان نداره که اتفاقی رو پیش بینی کنه و انجام نشه. منکه بهش اعتقاد دارم . مثلا تلفن زنگ می خوره قبل اینکه برداره می گه الان فلانی پشت خطه. یا می گه مثلا امشب فلان آشنا میاد حتما خونمون و میان حتما. یا می گه فلان روز یه اتفاق می افته و شرح اتفاق رو می گه.
وای بعضی وقتها موهای تنم سیخ می شه وقتی می بینم دقیقا همونی که مامان گفته داره اتفاق می افته ، و بهش می گم اگه سازمان سیا از وجودت با خبر بشه میاد می دزدتت تا براشون پیش گویی کنی.

[پریماه.]

خیلی ممنون از توضیحاتتون پریماه جان و nepoعزیز...اما من تو سوالم اشتباها اسم قانون جذبو اوردم...چون مثلا گاهی وقتا آدم از یه چیزی میترسه هی بهش فک میکنه و
به سرش میاد...این میشه حس ششم یا خود آدم این بلا رو به سمت خودش جذب کرده؟

اون تلقینه. که همون جذب چیز منفی میکنی شاید به ظاهر مثل هم باشن ولی اصلا اینطور نیست

ما هم جذب منفی داریم هم مثبت

[nepo]

مادرم حس ششم بسیار بالایی داره.
امکان نداره که اتفاقی رو پیش بینی کنه و انجام نشه. منکه بهش اعتقاد دارم . مثلا تلفن زنگ می خوره قبل اینکه برداره می گه الان فلانی پشت خطه. یا می گه مثلا امشب فلان آشنا میاد حتما خونمون و میان حتما. یا می گه فلان روز یه اتفاق می افته و شرح اتفاق رو می گه.
وای بعضی وقتها موهای تنم سیخ می شه وقتی می بینم دقیقا همونی که مامان گفته داره اتفاق می افته ، و بهش می گم اگه سازمان سیا از وجودت با خبر بشه میاد می دزدتت تا براشون پیش گویی کنی.

هر فردی میتونه حس ششم داشته باشه ، اما بستگی داره اون فرد چقدر به این موضوع اهمیت بده و اینکه اگه جنبه ی علمیشو پیگیر بشه بهتر میتونه حوادث خوب یا بد رو دریافت کنه

و متاسفانه یا خوشبختانه این حس روو زندگی طبیعیه ما خیلی موثره

دقیقا منم مث مامان شما هستم و بعضی وقتا از این حس میترسم ، چون دقیقا محل واقعه رو با جزئیاتش میبینم حتی اگه واقعه بد باشه و فورا بعدش خبرشو میشنوم

حتی اگه اون فرد رو نشناسم و هیچ مراوده یی باشون نداشته باشم، حتی اون مکان رو نرفته باشم و ندونم کجائه

اما بعد یه مدت کوتاه فورا خبری از اون اتفاق خواه مثبت خواه منفی رو میشنوم

[ghazal1]

حس ششم ندارم ...شایدم باهاش اشنایی ندرم
ولی رویای صادقه زیااد میبینم

[Miss tarsa]

اره منم کمی به این حس شسم اعتقاد دارم.یه چیزی هست که میگه به هرچی فکر کنی همون برات پیش میاد چه مثبت چه منفی.حتی اگر انتظار چیزای بد یا خوب داشته باشی همون پیش میاد

[Miss tarsa]

اره منم کمی به این حس شسم اعتقاد دارم.یه چیزی هست که میگه به هرچی فکر کنی همون برات پیش میاد چه مثبت چه منفی.حتی اگر انتظار چیزای بد یا خوب داشته باشی همون پیش میاد

[Miss tarsa]

وای چرا اینجوریه؟چرا جوابام ۳بار اومده؟جلل الخالق

[پریماه.]

اره منم کمی به این حس شسم اعتقاد دارم.یه چیزی هست که میگه به هرچی فکر کنی همون برات پیش میاد چه مثبت چه منفی.حتی اگر انتظار چیزای بد یا خوب داشته باشی همون پیش میاد

شما قانون جذب و با حس شیشم اشتباه گرفتی

[nepo]

اره منم کمی به این حس شسم اعتقاد دارم.یه چیزی هست که میگه به هرچی فکر کنی همون برات پیش میاد چه مثبت چه منفی.حتی اگر انتظار چیزای بد یا خوب داشته باشی همون پیش میاد

این دیگه حس ششم نمیشه ، این انرژی مثبت یا منفی میشه که شما از اطرافتون جذب میکنین

حس ششم یه رخ داده که اصلا بهش فک نمیکنین فقط یه واقعه یی رو شما قبلا از اینکه اتفاق بیفته رو حس میکنین و ممکن با جزئیات بیشتر ببینین

دیگه به دل شما یا ما نیست که ازون واقعه خوشمون بیاد یا نیاد

[Miss tarsa]

بله حق باشماست

[فرشته مهربان]

من تاحالا نداشتم
اگه داشتمم اشتباه درومده خخخ

[Experience]

منم میخوام در مورد حس ششم بنویسم

اما نمیدونم چطور؟

فقط میدونم که هست

[nepo]

من تاحالا نداشتم
اگه داشتمم اشتباه درومده خخخ

خب ممکن درست هدایت نشه واسه همینه اشتباه میشه

[nepo]

منم میخوام در مورد حس ششم بنویسم

اما نمیدونم چطور؟

فقط میدونم که هست

خب اون چیزی که به ذهنتون میاد بیان کنین

واسه بودنش که قطعیت میشه داد که هست

حالا ایشالا توو اولین فرصت من یه متن کامل در مورد حس ششم میذارم واستون

چیز عجیب غریبی نیست این موضوع ، مث بقیه ی مسائل روزمره هست فقط واسه بعضیا خیلی رخ میده

یه مستند توو تی وی نشون میداد تقریبا یکسال پیش ، راجب حس ششم صحبت میکرد و به حدی این رو بین افرادی که آزامایش میکردن قوی شده بود تشخیص میدادن یکی که توو کشور دیگه ست داره چیکار میکنه

خیلی واسم جالب بود

[farokh]

بعضی فکر می کنند حس ششم یک نیروی ماورایی است، بعضی دیگر هم فکر می کنند فقط حس ششم دارند. برخی دیگر هم فکر می کنند این حس یک شانس است که بعضی دارند و بعضی ندارند. اما جالب است که گروهی از دانشمندان می گویند، این حس را می توان یک قدرت واقعی در انسان ها دانست که با آزمایش در آزمایشگاه ها و حتی در اسکن های مغزی می توان وجود آن را نشان داد. با خواندن این مطلب حتما پدیده ای را که گاهی با وجودتان آن را حس کرده اید و حتی براساس آن تصمیم گرفته اید در خواهید یافت و حتی می توانید آن را تقویت کنید.


تحقیقات نشان می دهد، غریزه ما گاهی زودتر از عقل و منطق شرایط را درک و به زبان بدن ترجمه می کند. درواقع گاهی غریزه چیزهایی را که باید بدانیم قبل از آنکه هشیارانه و از طریق مغز آنها را دریابیم به ما انتقال می دهد. این روندی است که غریزه ما حالت فیزیکی پیدا می کند.

● بردن یا باختن را قبل از شروع بازی حدس می زنید
زمانی که قلبتان به شدت می زند، عرق را روی سطح بدنتان حس می کنید و احساس دل آشوب و احساس خطر دارید یا حتی گاهی که ضربان قلب و تعداد نفس کشیدن تان طبیعی است و هیچ علامتی ندارید هم حس ششم (یا غریزه) شما ممکن است درحال ارسال پیام به شما باشد. سال گذشته «دکتر بارفابی دان»، پروفسور عصب شناسی و محقق رفتارشناسی انسانی در دانشگاه «وست هاکل» یک تحقیق بسیار جالب انجام داد. او گروهی از افراد را انتخاب کرد و از آنها خواست که ضربان قلب خود را در حالت های مختلف حدس بزنند. سپس از این افراد درخواست کرد در یک بازی حدس زدن و کشیدن ورق بازی شرکت کنند.

آنها در این بازی ۴ دسته ورق مختلف پیش رو داشتند که بدون آنکه بدانند در هرکدام از آنها فقط چند عدد وجود داشت. در این بازی حدس زدن درست هرعدد باعث به دست آوردن پول و هر ۳ اشتباه درحدس زدن شماره درست باعث از دست دادن پول می شد. درنهایت پس از چندبار بازی کردن، افرادی که بهترین حدس ها را می زدند جدا شدند و مشخص شد آنها بیشتر از دیگران می توانند عددهای صحیح را حدس بزنند. جالب این بود که گروه دکتردان به این نتیجه رسیدند گروهی که حدس های بهتری در مورد اعداد روی برگه های بازی می زدند در حالت های مختلف ضربان قلب خود را هم بهتر حدس می زدند و درواقع قدرت پیش بینی یا غریزه یا حس ششم آنها قوی تر از بقیه است.


مطالعه ای که پیش تر در دانشگاه ایوا انجام گرفته هم در نوع خود جالب بود. در این مطالعه میزان عرق کردن کف دست های چند شرط بند اندازه گیری می شد. طبیعی بود که استرس باعث افزایش عرق کردن کف دست ها می شود. مطالعه نشان داد در مورد برخی افراد آنها به محض آنکه ورق های خود را دریافت می کردند، در صورتی که ورق ها مناسب نبودند، شدت عرق کردن دست آنها بالا می رفت و جالب اینکه این موضوع حتی قبل از آن بود که دیگران ورق های خودشان را دریافت کنند و جالب تر اینکه در بیشتر موارد این افراد درنهایت بازنده بودند. این به آن معنا بود که افراد موردتحقیق توانایی حدس زدن برد و باخت خود را قبل از اینکه فرصت تجزیه و تحلیل منطقی را داشته باشند، دارند.

● وقتی نابیناها می بینند
چشم

عملکرد دستگاه بینایی انسان را می توان اینگونه خلاصه کرد: «چشم ها تصاویر را دریافت می کنند و مغز آنها را پردازش می کند. اما واقعیت این است که انسان دوگونه بینایی دارد؛ بینایی خودآگاه و بینایی ناخودآگاه و درواقع بینایی چشمان ما خیلی بیشتر از آن چیزی است که فکر می کنیم.» برای مثال، افرادی که به دلیل ضایعات مغزی بینایی خود را از دست می دهند، می توانند دربسیاری از موارد جهت حرکت یک شی ء را حدس بزنند یا از روی حالت چهره یک انسان که در سکوت کامل است به احساسات او پی ببرند. این در حالی است که آنها امکان دیدن آن اشیا یا آن انسان ها را ندارند. درواقع بینایی ناخودآگاه آنها از محرک های بینایی امواجی را دریافت می کنند، این در حالی است که بینایی خودآگاه آنها هیچ ایمپالسی دریافت نکرده است. با وجود آنکه بینایی معمول آنها هیچ تصویری دریافت نمی کند اما آنها می توانند تاحدودی از اطراف خود باخبر باشند و البته این چیزی است که خود آنها هم نمی توانند هیچ توضیحی برای آن پیدا کنند.

افرادی که بینایی ناخودآگاه دارند شاید گروهی خاص باشند اما درعین حال آنها می توانند نشانه ای از اتفاقی باشند که برای همه آدم ها می افتد. همه انسان ها نوعی از اطلاعات بینایی را جذب و پردازش می کنند که به دستگاه بینایی خودآگاه راه نمی یابد و در آن پردازش نمی شود. پروفسور جوی هرش، مدیرمرکز mri دانشگاه پزشکی کلمبیا، می گوید او و تیمش نشان داده اند واکنش مغز ما در قبال تماشای تصاویر افرادی که حالت های ترسان و ناراحت دارند، احساس اضطراب است. این نکته به نظرتان عجیب نیست؟ اما نکته این است که به گفته دکتر هرش حتی اگر این تصاویر را آنقدر سریع به افراد نشان دهیم که آنها درواقع این تصاویر را نبینند هم باز واکنش احساس اضطراب در مغز و بدن فرد شکل می گیرد. پروفسور هرش می گوید: «هسته آمیگال که مرکز مهمی در ابراز احساسات و شکل گیری آنها در انسان است، حتی وقتی تصاویر با سرعت ۳۳صدم ثانیه پیش چشم می آید یعنی سرعتی که مغز نمی تواند چیزی را که می بیند پردازش کند واکنش نشان می دهد، این واکنش درواقع واکنش اضطرابی است.» چنین واکنشی را می توان ناشی از رفتار پیشینیان انسان دانست، زمانی که هر غریبه ای می توانست یک خطر بالقوه محسوب شود و بیگانه ای می توانست از خطر دور بماند که هرچه سریع تر حس مناسب را در افراد جامعه ای که به آن پاگذاشته بود ایجاد کند.



● حس ششم نمی گذارد چاق شوید

دستگاه گوارش
بیشتر انسان ها فکر می کنند اکثریت انسان ها افرادی شکمو هستند که اگر به میل خود غذا بخورند بسیار چاق می شوند اما اگر به غریزه و حس ششم خود در مورد چقدر خوردن و چی خوردن اعتماد کنید سالم تر از زمانی خواهید بود که به رژیم های غذایی پایبند بوده اید؛ پروفسور تریسی تیلکا، فوق تخصص روانشناسی در دانشگاه ایالی اوهایو، پس از بررسی رفتارهای غذایی ۱۲۵۰ دانشجوی دختر طی ۳سال اعلام کرد آنهایی که به غریزه و حس درونی خود در مورد گرسنگی و سیری و انتخاب نوع و میزان غذاها تکیه داشتند پس از طی ۳سال bmi مناسب تری نسبت به آنهایی که هرروز کالری موادغذایی را که می خوردند محاسبه کرده و سعی می کردند برای خود برنامه غذایی با محدودیت کالری داشته باشند، داشتند. در مطالعه ای دیگر که در سال ۲۰۰۵ به چاپ رسید هم نشان داده شد زنانی که به حس درونی خود به غذا خوردن یا نخوردن تکیه داشتند پس از ۲سال نسبت به زنانی که از انواع رژیم های غذایی استفاده می کردند وزن مناسب تر، کلسترول خون پایین تر و فشارخون طبیعی تری داشتند. حتی در مطالعاتی دیگر مطرح شده، افرادی که به حس درونی خود و غریزه شان در مورد غذا خوردن اتکا می کنند بیشتر به داشتن برنامه زندگی سالم و برنامه منظم ورزش و فعالیت جسمانی فکر می کنند و و می شود گفت اعتمادبه نفس مناسب تری دارند.



● حس ششم چشم هایتان را تقویت کنید

دکتر ئباتریس دی گلادر، فوق تخصص نورولوژی می گوید: «همه ما اطلاعاتی را جذب و پردازش می کنیم که در حیطه خودآگاه ما ثبت نمی شوند.درکل می شود گفت، همه انسان ها یک جور آگاهی ها و بینش هایی دارند که در آن قسمت های بدوی مغز درگیر هستند و این آگاهی و بینش ها ربطی به خودآگاه ندارد.» اما نکته ای که باعث درنظر گرفته نشدن این حس آگاهی می شود چیست؟ دکتر دی گلادر می گوید: «انسان به شدت به بینایی، عقل و منطق خود وابسته شده است و برای همین به این غریزه یا حس غریزی خود تکیه نمی کند، برای مثال، اگر وارد محیطی شوید که ناگهان در آن دچار اضطراب شدید، به جای اینکه فکر کنید حس ششم شما این نکته را رقم زده، به این فکر کنید که شاید رنگ دیوارها پایین بودن سقف یا حتی دیدن این محل در خواب باعث رقم خوردن اضطراب در شماست.»

● چطور حس ششم دستگاه گوارش تان را تقویت کنید
اگر می خواهید غریزه غذاخوردن عالی داشته باشید باید به تمام امواجی که دستگاه گوارش و مغزتان می فرستد به دقت گوش کنید. بهترین کار این است که هر ۳ یا ۴ ساعت چیزی بخورید و زمانی که احساس کردید انرژی گرفته اید و تاحدودی سیر شده اید و قبل از اینکه فکر کنید زیادی خورده اید دست از غذاخوردن بکشید. کار دیگری که می توانید بکنید هم این است که قبل از شروع غذا به آنچه می خواهید بخورید فکر کنید و ببینید چه مقدار از آن غذا برای شما کافی خواهد بود و این حجم غذا در بدن شما چه میزان انرژی ایجاد خواهد کرد. اینگونه حس غریزی تان بهتر درمورد میزان و چگونگی غذاهایی که باید بخورید شما را هدایت خواهد کرد.


● بوها روی رفتار شما تاثیر می گذارند

بینی
محققان می گویند بینی انسان روی بسیاری از تصمیماتی که می گیرد تاثیر می گذارد. درواقع قدرت بویایی ما، حتی اگر به طور خودآگاه متوجه آن نشویم، روی عملکرد مغزمان تاثیر می گذارد. در مطالعه ای که اخیرا در بلژیک انجام گرفته از گروهی از مردان خواسته شد در اتاق هایی جداگانه به تماشای یکسری عکس بنشینند. در زمان تماشای عکس هایی از انسان ها در این اتاق ها بوهای مختلف مثل بوی اشک (مشابه بوی محلول نمکی)، بوی گل رز، بوی غذا و بوی جوهر پخش شده و درنهایت مشخص شد تماشای عکس های یکسان در انسان های مختلف باتوجه به بوهای اتاقی که در آن بودند احساسات مشابهی را ایجاد کرد.

درنهایت محققان می گویند، پخش بوی محلول نمکی حس مهربانی و احساس علاقه و محبت به مادران را در تصاویر زنان در این مردان ایجاد می کرد؛ بوی گل احساس علاقه و احساسات رمانتیک و بوی غذا هم یادآور خاطرات مربوط به خانه و تجملات خانوادگی است. در واقع همین ویژگی هاست که روی انسان ها تاثیر می گذارند و ممکن است فرد را نسبت به فرد دیگری دچار احساس خوب یا بد کند. اما نکته جالب ماجرا این است که محققان می گویند، برخی بوها ممکن است روی رفتار انسان ها تاثیر بگذارد. برای مثال تحقیقی در فرانسه نشان داده، وجود یک بوی مخصوص در فروشگاه ها می تواند خریداران را مدت زمان بیشتری در فروشگاه نگه دارد و متوسط خرید کردن آنها را بالا ببرد.



درمطالعه ای دیگر در هلند هم نشان داده شده وجود بوی دائمی وانیل در یک فروشگاه مخصوص لباس های زنانه فروش این فروشگاه را دو برابر کرده است. چطور حس ششم بویایی تان را تقویت کنید؟ اگرچه هنوز هیچ کس نتوانسته راهی پیدا کند که میزان گیرنده های بویایی در بینی انسان را افزایش دهد اما حالا محققان می گویند اگر افراد بوی عرق خود را استشمام کنند قدرت بویایی تیزتری خواهند داشت (این به دلیل وجود برخی ترکیبات استروئیدی در تعریق انسان است.) اما نکته جالب تر اینکه برخی تحقیقات جدید نشان داده ورزش کردن هم می تواند روی قدرت بویایی انسان تاثیر بگذارد زیرا با ورزش کردن میزان آدرنالین خون بالا می رود و این باعث انقباض عروق بینی و بالارفتن میزان استنشاق هوا توسط بینی ها می شود اما این را هم بدانید که زندگی در شهرهای شلوغ به ضرر قوه بویایی شماست. رسپتورهای بویایی شما هر ۳هفته یک بار از بین می روند و رسپتورهای جدید جای آنها را می گیرند اما زندگی در شهرهای آلوده باعث کاهش تعداد این رسپتورها و نیز کاهش ساخت رسپتورهای جدید می شود.


● دقت نکنید
قدرت تفکر، منطق، استدلال و تشخیص شما در ادراک شما از جهان پیرامون تان نقش دارند؛ حتی وقتی درحالت خودآگاه متوجه آن نیستید حس قضاوت شما فعال است.

اگر از شما بپرسند که فکر می کنید زمانی که با دقت کامل روی موضوعی متمرکز هستید گیرایی و درک شما بالاتر است یا وقتی که برآن موضوع متمرکز نیستید چه پاسخی می دهید؟ به طور قطع خواهید گفت وقتی با تمام تمرکز و حواس بر آن متمرکز باشید اما باور می کنید که پاسخ تان اشتباه بوده است؟ در مطالعه ای که نتیجه آن در سال ۰۱۰۲ در نشریه «ینجر نورو...» به چاپ رسیده محققان به گروهی از افراد تصاویر انتزاعی و مفهومی را نشان دادند.

دراین آزمایش از آنها خواسته شد نیمی از تصاویر را بادقت و تمرکز کامل نگاه کنند و نیمی دیگر را صرفا بدون توجه، جالب بود که در این میان افراد داوطلب بیشتر تصاویری را که بدون دقت تماشا کرده بودند به خاطر آوردند تا تصاویری را که برآن تمرکز کرده بودند. کن پالر، پروفسور نورولوژی و یکی از محققان اصلی این تحقیق می گوید: «حتی زمانی که تمرکز ندارید و از خودآگاه خود استفاده نمی کنید حس ششم به پردازش اطلاعات مشغول است، زمانی که تمرکز، منطق و خودآگاه شما بر چیزی متمرکز نیست ناخودآگاه یا حس ششم راحت تر و سهل تر به پردازش اطلاعات مشغول می شود و اینگونه حتی بهتر هم عمل می کند و درنهایت هم می تواند به نتیجه موردنظر برسد.»

دکتر ژکارتیوس، متخصص روانشناسی در دانشگاه رادباد در هلند می گوید تمرکز نداشتن، باعث می شود بهتر تصمیم بگیرید! در سال۵۰۰۲ دکتر ژکارتیوس از ۰۰۱نفر داوطلب خواست به ارزیابی ۴مدل اتومبیل بپردازند که هرکدام از آنها در چند بخش با اتومبیل های دیگر تفاوت داشتند. در یک گروه افراد بادقت تمام به بررسی مشخصات اتومبیل ها پرداختند و تصمیم گرفتند و گروه دیگر فقط نگاهی سریع به اتومبیل ها انداختند سپس به کاری دیگر مشغول شدند.

درنهایت تنها ۵۲درصد از افرادی که با تمرکز کامل اتومبیل ها را بررسی کرده بودند توانستند اتومبیل های برتر را انتخاب کنند اما در نقطه مقابل ۰۶ درصد از کسانی که فقط نگاهی به اتومبیل ها کرده بودند توانستند اتومبیل بهتر را انتخاب کنند. دکتر ژکارتیوس در این مورد می گوید: «زمانی که افراد مشغول کار دیگری هستند، ناخودآگاه حس ششم آنها مشغول پردازش اطلاعات تصاویری است که دیده است و اینگونه می شود که تصمیم گیری در این حالت درست تر از زمانی است که افراد به صورت خودآگاه و با تمرکز کامل به پردازش اطلاعات می پردازند.»


● حس ششم در خواب وجود دارد

تمام تصاویری که در طول روز می بینید (گربه ای که در خیابان دیده اید، کشتی تفریحی که در برنامه خبری تلویزیون تماشا کرده اید و...) در مغز شما ثبت می شوند و سپس در زمانی که خواب هستید دوباره سراغ شما می آیند و در واقع همین تصاویر هستند که رؤیاهای شما را شکل می دهند. در بخش موسوم به خواب «rem» مغز شما سراغ این تصاویر می رود و آنها را مجدد پردازش می کند. دکتر «ربه کا اسپنسر»، پروفسور روانپزشکی و استاد دانشگاه «آمرست» در ماساچوست در این مورد می گوید: «مرحله rem خواب در زندگی انسان نقش مهمی بازی می کند، این مرحله در حل کردن مسائل، مشکلات و تصمیم گیری انسان بسیار مهم است، زیرا در این مقطع مغز اطلاعات و تصاویر را در کنار هم می گذارد و به راه حل های جدید و راه های بهتر فکر می کند.» در اینجا شما به راه حل هایی می رسید که محال بود در زمان بیداری به آنها برسید. در ضمن مرحله rem خواب در تثبیت احساسات شما هم نقش دارد.


دکتر اسپنسر می گوید: «دلیل اینکه خیلی از اوقات درست در زمان بیدارشدن به همسر، فرزندان یا والدین خود فکر می کنید همین موضوع است؛ مرحله rem خواب باعث می شود احساس ارتباط عاطفی و علاقه شما در حالت ناخودآگاه تقویت شود.» دکتر «دیوید بارو»، فوق تخصص نورولوژی سلولی در دانشگاه هاروارد و نویسنده کتاب «کمیته خواب» در سال های اخیر روی نحوه خواب و چگونگی رؤیا دیدن انسان ها تمرکز و پژوهش داشته است و می گوید، طی ۲سال تحقیق متوجه شده است که بیش از یک سوم افراد موردمطالعه که طی روز با مسئله یا مشکلی روبه رو بوده اند در زمان خواب برای آن مسئله راه حلی پیدا کرده اند. رؤیا دیدن فاقد منطق های معمولی انسانی است، شما در رؤیا از قید و بندهای معمول تفکر و منطق دور می شوید و برای همین راه حل هایی پیدا می کنید که محال است در حالت بیداری و ذهن خودآگاه آنها را بیابیم.»


● حس ششم خوابتان را تقویت کنید

برای آنکه یک مسئله سخت یا یک مشکل را حل کنید خواب خودتان را به تاخیر نیندازید، بگذارید ضمیر ناخودآگاه تان آن مسئله را حل کند. دکتر بارو در این مورد یک نسخه جالب دارد: «روی تخت دراز بکشید و مشکل خودتان را روی کاغذ بنویسید و با فکر کردن به آن به خواب بروید، اینگونه ضمیر ناخودآگاه و حس ششم شما مشکل را برایتان حل می کند.»

[nepo]

خیلی قبول دارم مطالبتون رو آقا فرخ خیلی زیاد

چون به عینه تک تک شون رو من خودم به شخصه تجربه کردم ، و دقیقا عین همین مطالبی که عنوان شد هست

بعدشم یه دستی زدین مطالب رو گذاشتین

دیگه من مجبورم یه مطالب دیگه یی بذارم که بتونه راه های راحتری رو واسه قوی کردن حس ششم باشه

[سمیراه]

من اصلا حس ششم ندارم،

اما شوهرم بدجور حس ششمش قویه،خیلی خیلی قویه

اونقدر خوب بهش الهام میشه اتفاقایی که نیوفتادرو که میترسم ازش

نمونش چندروز پیش بود عید غدیر عروسی دوستمون،همش میگفت یه حسی بهم میگه عروسی بد تموم میشه

هی من میگم نگو خدانکنه ، که وسطهای عروسی دعوای بدی شد

بزن بزن شد!!!و عروسی بهم خورد ...

[ghazal1]

خیلی قبول دارم مطالبتون رو آقا فرخ خیلی زیاد

چون به عینه تک تک شون رو من خودم به شخصه تجربه کردم ، و دقیقا عین همین مطالبی که عنوان شد هست

بعدشم یه دستی زدین مطالب رو گذاشتین

دیگه من مجبورم یه مطالب دیگه یی بذارم که بتونه راه های راحتری رو واسه قوی کردن حس ششم باشه

حالا چرا من به هر چی فکر میکنم و خوشبینم بهش بر عکسش اتفاق میفته ؟؟این دیگه چه حسیه ؟

خب قاعدتا میگن و حتما به هر چیزی که فکر کنی همون برات اتفاق میفته ..همون قانون جذب و مثبت اندیشی و ....

ولی چرا من به هر چی مثبت فکر کنم و امیدوار باشم برعکس اتفاق میفته ..نه که همون اتفاق نیفته ها ..برعکسش اتفاق میفته !!!

مثلا همون مثال عروسی رو زنم که سمیراه زد ..فک کنین منمیخوامبرمعروسی و خیلی خوشحالم و حس خوبی بهش دارم و ذوق کنان میرم ؛امکان نداره به همون شدت ناراحت برگردم !!!

نمیدونم متوج میشین چی میگم یا نه ..
ولی خیلی عذاب اوره ...ایکه تو نتونی به چیزهایی که دوست داری مثبت فکر کنی ...چون رد خور نداره اگر از دستشون ندی !!!

[Experience]

حالا چرا من به هر چی فکر میکنم و خوشبینم بهش بر عکسش اتفاق میفته ؟؟این دیگه چه حسیه ؟

خب قاعدتا میگن و حتما به هر چیزی که فکر کنی همون برات اتفاق میفته ..همون قانون جذب و مثبت اندیشی و ....

ولی چرا من به هر چی مثبت فکر کنم و امیدوار باشم برعکس اتفاق میفته ..نه که همون اتفاق نیفته ها ..برعکسش اتفاق میفته !!!

مثلا همون مثال عروسی رو زنم که سمیراه زد ..فک کنین منمیخوامبرمعروسی و خیلی خوشحالم و حس خوبی بهش دارم و ذوق کنان میرم ؛امکان نداره به همون شدت ناراحت برگردم !!!

نمیدونم متوج میشین چی میگم یا نه ..
ولی خیلی عذاب اوره ...ایکه تو نتونی به چیزهایی که دوست داری مثبت فکر کنی ...چون رد خور نداره اگر از دستشون ندی !!!

شما که اینا رو میدونید

یا بهشون از اول فکر نکنید و معمولی باشید

یا به حالت بدش فکر کنید تا برعکسش بشه مثبت

با اینکه حس ششم و همینطور قانون جذب وجود دارند ولی ظاهراً برای همه یکسان عمل نمیکنن و هر کسی باید روش خاص خودشو پیدا کنه

[nepo]

حالا چرا من به هر چی فکر میکنم و خوشبینم بهش بر عکسش اتفاق میفته ؟؟این دیگه چه حسیه ؟

خب قاعدتا میگن و حتما به هر چیزی که فکر کنی همون برات اتفاق میفته ..همون قانون جذب و مثبت اندیشی و ....

ولی چرا من به هر چی مثبت فکر کنم و امیدوار باشم برعکس اتفاق میفته ..نه که همون اتفاق نیفته ها ..برعکسش اتفاق میفته !!!

مثلا همون مثال عروسی رو زنم که سمیراه زد ..فک کنین منمیخوامبرمعروسی و خیلی خوشحالم و حس خوبی بهش دارم و ذوق کنان میرم ؛امکان نداره به همون شدت ناراحت برگردم !!!

نمیدونم متوج میشین چی میگم یا نه ..
ولی خیلی عذاب اوره ...ایکه تو نتونی به چیزهایی که دوست داری مثبت فکر کنی ...چون رد خور نداره اگر از دستشون ندی !!!

حس ششم دو بعد داره یا مثبت میشه یا منفی

قبلا هم بیان کردم که حس ششم اینجوری نیست که بخواین راجب یه موضوع فکر کنین بلکه به صورت حسی و ناخودآگاه صورت میگیره

ممکن وقتی که بخوایم تمرکز کنین یه واقعه رو پیش بینی کنیم چون تمرکز کردیم این قضیه اشتباه صورت بگیره و اونچه که ما راجبش تصور کردیم اشتباه بشه ،

معمولا این اتفاق همون اوایلی که دایم تمرین میکنیم که یادبگیریم چجوری از حس ششمون استفاده کنیم پیش میاد

اما میتونیم با تمرینات خاصی که داره به این موضوع جهت بدیم و درست اتفاقات رو دریافت کنیم

[nepo]

شما که اینا رو میدونید

یا بهشون از اول فکر نکنید و معمولی باشید

یا به حالت بدش فکر کنید تا برعکسش بشه مثبت

با اینکه حس ششم و همینطور قانون جذب وجود دارند ولی ظاهراً برای همه یکسان عمل نمیکنن و هر کسی باید روش خاص خودشو پیدا کنه

معمولا روش داره واسه اینکه بتونه اون چیزی رو که حس میکنی بهتر دریافت کنی

من یه متن میذارم واسه همه که بتونن خوب این قضیه رو متوجه بشن

[nepo]

• حس ششم خود را بیازمایید

1. آزمونِ ماورایی برای امتحان حسّ ششم به چه معنایی است؟

حسّ ششم، توانایی ما برای درک و دریافت ابعاد و دنیای نا آشکار است. آزمونِ ماورایی به منظور تست کردن و تمرین دادن حسّ ششم برای استفاده از آن صورت می‌‌گیرد.

ما دنیا و بُعدِ نا آشکاررا، دنیایی تعریف می‌‌کنیم که فراسوی فهم و ادراک از طریق حواس پنجگانه، ذهن و عقل است. دنیای ناآشکار، دنیایی است که به دنیای ارواح، فرشتگان، بهشت و غیره منسوب می‌‌شود که تنها توسط حسّ ششم قابل درک است

2. هدف چیست؟

همه ی ما به درک و تحلیل عامل محرک ، از طریقِ حواس پنج گانه، ذهن و عقلمان عادت داریم. این بدین دلیل است که کل سیستم آموزشی، برای آموزش ما در چگونگی استفاده از حواس پنج گانه، ذهن و عقل در تجزیه و تحلیل موقعیت‌ها و حل مسائل مهیّا شده است. از آنجایی که بعد نا آشکار، با ابزار سنتی قابل سنجش و اثبات نیست، علم مدرن از آن چشم پوشی می‌‌کند

نتیجه این است که ما رشد می‌‌کنیم با :

• ناآگاهی از وجود بُعد ناآشکار یا دنیای ناآشکار.
  
• آماده نبودن برای استفاده از حسّ ششم برای تجربه ی دنیای فراسوی دنیای قابل مشاهده.

در این بخش کوشیده ایم، استفاده از حسّ ششم در جامعه را تقویت کنیم.

3. هدف از یک آزمونِ ماورایی چیست؟

یک آزمایش(در علم نوین) برای دریافت فهم عمیق‌تر در جنبه فیزیکی و روانشناسانه ی موضوعِ مورد پرسش ، انجام می‌‌گیرد

آزمونِ ماورایی به منظورِ دریافت درک عمیق ‌تر از جزئیات یک موضوع ناآشکار، از جنبه ی ناآشکار صورت می‌‌گیرد. این جنبه‌ها شامل :

• عنصر حاکم بر موضوع مورد مطالعه (ساتوا، راجا، تاما ) تاثیرات انرژی‌های منفی یا مثبت از بُعد نا آشکار یا دنیای نا آشکارتوانایی موضوع مورد مطالعه در جذب یا تولید انرژی الهی یا انرژی منفی
  
• این اصول فارغ از تاثیرات و تعصبات فرهنگی صادق هستند. لطفاً مقاله ی “اجزای سه گانه ی اصلیِ نا آشکار” را مشاهده کنید. اجازه دهید مثال شمع را درنظر بگیریم و اینکه چگونه زاویهٔ دید ما بسته به وسیله‌ای که برای آزمایش آن مورد استفاده قرار می‌‌گیرد، تغییر می‌‌کند

.

4. چرا مهم است راجع به بُعدِ نا آشکار بدانیم؟

اینکه دنیای ماورایی بیکران و ناپیدایی فراسوی درک و فهم حواس پنج گانه، ذهن و عقل وجود دارد، برای بسیاری از مردم ناشناخته است. این دنیا همچنین به دنیای ناآشکار، بُعدِ ناآشکار، دنیای جوهری، قلمرو ارواح یا بُعدِ معنوی معروف است. همچنین شامل دنیای ارواح، فرشتگان، بهشت، جهنّم و غیره نیز می‌‌شود. دنیای ملموس یا شناخته شده‌ای که ما با آن آشنایی داریم در مقایسه با دنیای ناپیدا ، بسیار کوچک است. از نظر وسعت، دنیای ماورایی در مقایسه با دنیای شناخته شده، نامتناهی است.

این دنیای ناآشکار، بطور گسترده روی زندگی‌ ما ، مثبت یا منفی ، تاثیرگذار است. بسیاری از مشکلات ما ، به دلیلِ تاثیرات زیان آور این دنیای ماورایی است. نادانی و ناتوانی ما در درک و تاثیرگذاری بر این دنیا، ما را تبدیل به قربانیانِ بی دفاعِ این تاثیرات مضر کرده است. همچنین، ما را از امکانِ افزودن معنویت در زندگی‌ محروم نموده است. از انجایی که دنیای ماورایی بسیاری از جنبه‌ها و قدم هایی که ما در زندگانی بر می‌‌داریم را تحت تاثیر قرار می‌‌دهد، شناخت آن به ما در گرفتن تصمیمات درست که باعث افزایش شادی، رضایت، موفقیت و غیره می‌‌شود، کمک می‌‌کند، و از ما در مقابل تاثیرات مضرِ آن ، حفاظت می‌‌کند.

5. فواید شرکت در آزمونِ ماورایی

با شرکت در آزمایش ماورایی :

• ما تجربه دست اولی از وجود بُعدِ ناآشکار پیدا می‌‌کنیم. شروع به فهمیدن آن می‌‌نماییم ؛ که چیزی فراسوی درکِ حواسِ پنج گانه، ذهن و عقل ، وجود دارد.
  
• آگاهی نسبت به توانایی مان در درک بُعدِ ناآشکار پیدا می‌‌کنیم.
  
• استفاده از حسّ ششم مان را تمرین می‌‌کنیم.
  
• بیشتر و بیشتر در مورد بُعدِ ناآشکار یاد می‌‌گیریم.

اگر تمرین معنوی را آغاز کرده ایم، می‌‌توانیم از آن بعنوان مقیاسی برای میزان پیشرفت معنوی مان استفاده کنیم. یکی‌ از تاثیرات تمرین معنوی، فعال شدن حسّ ششم است. هرچه رشد و سطح معنوی بالاتر باشد، توانایی درک بُعدِ ناآشکار بیشتر است

[ghazal1]

شما که اینا رو میدونید

یا بهشون از اول فکر نکنید و معمولی باشید

یا به حالت بدش فکر کنید تا برعکسش بشه مثبت

با اینکه حس ششم و همینطور قانون جذب وجود دارند ولی ظاهراً برای همه یکسان عمل نمیکنن و هر کسی باید روش خاص خودشو پیدا کنه

آففففرین ...چه خوووب که متوجه شدید من چی میگم ..اره من دقیقا همینکارو میکنم دیگه

[پریماه.]

از وقتی این تایپک زده شد یاد حس شیشم افتادم موقعی که زلزله 6ریشتری که امد. چند سال پیش

چند ساعت پیش داشتم بهش فکر میکردم الان یه زلزله بد امد
نفهمیدم چطور دویدم بیرون

[nepo]

از وقتی این تایپک زده شد یاد حس شیشم افتادم موقعی که زلزله 6ریشتری که امد. چند سال پیش

چند ساعت پیش داشتم بهش فکر میکردم الان یه زلزله بد امد
نفهمیدم چطور دویدم بیرون

فیلمش خیلی زیبا بود

جدی میگین؟؟؟ کجا؟؟؟؟

[پریماه.]

فیلمش خیلی زیبا بود

جدی میگین؟؟؟ کجا؟؟؟؟

فیلم چی ؟؟

اره به خدا وای الان که دارم مینویسم دستم داره میلرزه

شهری که الان چن مدت امدیم داخلش متاسفانه رو کمر بند زلزله هست

من اصلا خاطره خوبی از زلزله ندارم تو راهنمایی بودم بار اولی که فهمیدم زلزله چی رو تختم خوابیده بودم داشتم فکر زلزله میکردم چون چند روز قبلش درس بهمون داده بودن وای همون موقع زلزله امد خونمون دوبلکس بود نفهمیدم چطور از اون بالا خودم پرت کردم پاین همراه خانوادم دویدیم تو حیاط دقیق یادم 6/1دهم ریشتر بود از زلزله بم فقط دو دهم کمتر بود
تا یک هفته بعدش پس لرزه داشتیم
واسه همین ذهنیت بدی دارم
چون اولین زلزله ای که تجربه کردم وحشتناک بود با کوچیکترین زلزله کم هم وحشت میکنم


الانم برام جالب بود چند ساعت پیش داشتم دقیقا فکر میکردم اگر باز بیاد اتاقم و عوض کنم نزدیک در باشه زود برم بیرون که الان این اتفاق افتاد

به نظرم حس شیشم ضررش بیشتر نفعشه

[آراد]

فیلم چی ؟؟

اره به خدا وای الان که دارم مینویسم دستم داره میلرزه

شهری که الان چن مدت امدیم داخلش متاسفانه رو کمر بند زلزله هست

من اصلا خاطره خوبی از زلزله ندارم تو راهنمایی بودم بار اولی که فهمیدم زلزله چی رو تختم خوابیده بودم داشتم فکر زلزله میکردم چون چند روز قبلش درس بهمون داده بودن وای همون موقع زلزله امد خونمون دوبلکس بود نفهمیدم چطور از اون بالا خودم پرت کردم پاین همراه خانوادم دویدیم تو حیاط دقیق یادم 6/1دهم ریشتر بود از زلزله بم فقط دو دهم کمتر بود
تا یک هفته بعدش پس لرزه داشتیم
واسه همین ذهنیت بدی دارم
چون اولین زلزله ای که تجربه کردم وحشتناک بود با کوچیکترین زلزله کم هم وحشت میکنم


الانم برام جالب بود چند ساعت پیش داشتم دقیقا فکر میکردم اگر باز بیاد اتاقم و عوض کنم نزدیک در باشه زود برم بیرون که الان این اتفاق افتاد

به نظرم حس شیشم ضررش بیشتر نفعشه

پریماه میشه خواهش کنم از امشب تصور کنی من پدر بشم ؟

بی زحمت دوقلو یا چهارقلو باشه

دستت درد نکنه

[پریماه.]

پریماه میشه خواهش کنم از امشب تصور کنی من پدر بشم ؟

بی زحمت دوقلو یا چهارقلو باشه

دستت درد نکنه

من چرا تصور کنم خودت و زنت تصور کنید وای مردم از خنده حس ابر قدرتی بهم دست داد

[nepo]

فیلم چی ؟؟

اره به خدا وای الان که دارم مینویسم دستم داره میلرزه

شهری که الان چن مدت امدیم داخلش متاسفانه رو کمر بند زلزله هست

من اصلا خاطره خوبی از زلزله ندارم تو راهنمایی بودم بار اولی که فهمیدم زلزله چی رو تختم خوابیده بودم داشتم فکر زلزله میکردم چون چند روز قبلش درس بهمون داده بودن وای همون موقع زلزله امد خونمون دوبلکس بود نفهمیدم چطور از اون بالا خودم پرت کردم پاین همراه خانوادم دویدیم تو حیاط دقیق یادم 6/1دهم ریشتر بود از زلزله بم فقط دو دهم کمتر بود
تا یک هفته بعدش پس لرزه داشتیم
واسه همین ذهنیت بدی دارم
چون اولین زلزله ای که تجربه کردم وحشتناک بود با کوچیکترین زلزله کم هم وحشت میکنم


الانم برام جالب بود چند ساعت پیش داشتم دقیقا فکر میکردم اگر باز بیاد اتاقم و عوض کنم نزدیک در باشه زود برم بیرون که الان این اتفاق افتاد

به نظرم حس شیشم ضررش بیشتر نفعشه

پریماه خانوم شما رو ببریم واسه زلزله شناسی که تشخیص زلزله بدین و ریشترشو مشخص کنین

قبل ازینکه زلزله بیاد میفهمین اینجوری صدمات جانیمون به حداقل میرسه

[آراد]

من چرا تصور کنم خودت و زنت تصور کنید وای مردم از خنده حس ابر قدرتی بهم دست داد

خب ما ازینکارا بلد نیستیم تو میگی حس ششمت قویه

[پریماه.]

پریماه خانوم شما رو ببریم واسه زلزله شناسی که تشخیص زلزله بدین و ریشترشو مشخص کنین

قبل ازینکه زلزله بیاد میفهمین اینجوری صدمات جانیمون به حداقل میرسه

نه دیگع تا اون حد خب خیلی وقتت میگم نکنه زلزله بیاد ولی نمیاد

[nepo]

نه دیگع تا اون حد خب خیلی وقتت میگم نکنه زلزله بیاد ولی نمیاد

[پریماه.]

خب ما ازینکارا بلد نیستیم تو میگی حس ششمت قویه

برای اتفاق های طبیعی نه بچه دار شدن دوزوج

[آراد]

برای اتفاق های طبیعی نه بچه دار شدن دوزوج

استغفرالله
بعدشم یک زوجیم ، دوزوج میشه چهارنفر
خب اینم طبیعیه خدا نخواد نمیشه فکر کن میگم

[Experience]

بعدشم یک زوجیم ، دوزوج میشه چهارنفر

[merina]

هر فردی میتونه حس ششم داشته باشه ، اما بستگی داره اون فرد چقدر به این موضوع اهمیت بده و اینکه اگه جنبه ی علمیشو پیگیر بشه بهتر میتونه حوادث خوب یا بد رو دریافت کنه

و متاسفانه یا خوشبختانه این حس روو زندگی طبیعیه ما خیلی موثره

دقیقا منم مث مامان شما هستم و بعضی وقتا از این حس میترسم ، چون دقیقا محل واقعه رو با جزئیاتش میبینم حتی اگه واقعه بد باشه و فورا بعدش خبرشو میشنوم

حتی اگه اون فرد رو نشناسم و هیچ مراوده یی باشون نداشته باشم، حتی اون مکان رو نرفته باشم و ندونم کجائه

اما بعد یه مدت کوتاه فورا خبری از اون اتفاق خواه مثبت خواه منفی رو میشنوم

چه جالب ، اما به نظر من همه افراد این حس رو مثل شما ندارن ، من اصلا نمی تونم مثل مامانم پیش بینی کنم . ممکنه که مثلا تو یه موضوع یه احتمالی بدم و درست دربیاد ولی اینکه باور داشته باشم به چیزی و انو بیان کنم نیست.
ولی همیشه دوست داشتم که این حس رو داشته باشم. به نظرم حس لذت بخشیه و انرژی می ده به آدم

[merina]

حالا چرا من به هر چی فکر میکنم و خوشبینم بهش بر عکسش اتفاق میفته ؟؟این دیگه چه حسیه ؟

خب قاعدتا میگن و حتما به هر چیزی که فکر کنی همون برات اتفاق میفته ..همون قانون جذب و مثبت اندیشی و ....

ولی چرا من به هر چی مثبت فکر کنم و امیدوار باشم برعکس اتفاق میفته ..نه که همون اتفاق نیفته ها ..برعکسش اتفاق میفته !!!

مثلا همون مثال عروسی رو زنم که سمیراه زد ..فک کنین منمیخوامبرمعروسی و خیلی خوشحالم و حس خوبی بهش دارم و ذوق کنان میرم ؛امکان نداره به همون شدت ناراحت برگردم !!!

نمیدونم متوج میشین چی میگم یا نه ..
ولی خیلی عذاب اوره ...ایکه تو نتونی به چیزهایی که دوست داری مثبت فکر کنی ...چون رد خور نداره اگر از دستشون ندی !!!

این قانون مورفی می شه دیگه ، که اگه فکر کنی که یه جایی می ری بهت خوش می گذره بدون بد می گذره بهت ولی اگه یه جایی می ری فکر کنی که بهت بد می گذره که بهت خوش بگذره بازم بهت بد می گذره.
یه مثال دیگه ، اگه منتظر اتوبوس هستی و اتوبوس نیومد تا سیگار روشن کنی اتوبوس میاد . اما اگه سیگار روشن کنی تا اتوبوس بیاد اتوبوس بازم نمیاد.

[Experience]

این قانون مورفی می شه دیگه ، که اگه فکر کنی که یه جایی می ری بهت خوش می گذره بدون بد می گذره بهت ولی اگه یه جایی می ری فکر کنی که بهت بد می گذره که بهت خوش بگذره بازم بهت بد می گذره.
یه مثال دیگه ، اگه منتظر اتوبوس هستی و اتوبوس نیومد تا سیگار روشن کنی اتوبوس میاد . اما اگه سیگار روشن کنی تا اتوبوس بیاد اتوبوس بازم نمیاد.

جالب بود

[ghazal1]

این قانون مورفی می شه دیگه ، که اگه فکر کنی که یه جایی می ری بهت خوش می گذره بدون بد می گذره بهت ولی اگه یه جایی می ری فکر کنی که بهت بد می گذره که بهت خوش بگذره بازم بهت بد می گذره.
یه مثال دیگه ، اگه منتظر اتوبوس هستی و اتوبوس نیومد تا سیگار روشن کنی اتوبوس میاد . اما اگه سیگار روشن کنی تا اتوبوس بیاد اتوبوس بازم نمیاد.

بازممثال بزنین ببینم من میخوره یا نه
حالا چکارش باید کرداین قانون رو