نمایش نتایج: از 1 به 14 از 14

موضوع: خوب هایی که از زندگی لذت نمی برند

2352
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19153
    نوشته ها
    2,540
    تشکـر
    1,726
    تشکر شده 5,759 بار در 1,860 پست
    میزان امتیاز
    12

    خوب هایی که از زندگی لذت نمی برند

    سلام دوستان من از منابع مختلفی راجب کمال گرایی مطالبی خوندم که جمع اوریشون کردم امیدوارم مطالعه کنید و استفاده کنید

    همان طور که از اسمش مشخص است، افراد این تیپ همیشه دنبال بهترین ها هستند در حقیقت آدم های آرمان گرایی هستند که خیلی برای شان مهم است خوب باشند.


    این افراد می خواهند همیشه در زندگی

    نقش پسر خوب یا دختر خوب را بازی کنند.

    دیگران نیز از اینگونه افراد انتظار دارند که همیشه آدم خوبه باشند، مثلا والدین همیشه او را به عنوان پسر خوب یا دختر خوب می شناسند.

    همواره برای شان درست و غلط مهم است، یعنی همیشه می خواهند کارهای شان درست و بهترین باشد.

    اگر زمانی بفهمند کار نادرست یا اشتباهی کرده اند، کاملا به هم می ریزند.

    همیشه یک ترس درونی از اشتباه کردن در آن ها وجود دارد.

    این افراد سرزنش های درونی فراوانی دارند به همین دلیل همیشه در درون شان احساس گناه و سرزنش می کنند.

    همیشه فکر می کنند، باید کاری انجام دهند که بهتر شوند.

    این آدم ها در تمام طول زندگی شان به دنبال انجام کارهایی هستند که مفید باشد.

    این آدم ها معمولا از لحظات شان لذت نمی برندو نمی توانند در همان لحظه باشند یعنی همیشه در آینده به دنبال نتیجه هستند.

    تنها وقتی به نتیجه برسند احساس خوبی خواهند داشت که البته این احساس خوب موقت است چون وقتی نتیجه ای به دست می آید دیگر تمام است و تلاش برای نتیجه دیگری آغاز می شود.

    مدام در حال ارزیابی خودشان هستند و مدام در ذهن شان در حال پرسیدن سوال هایی مانند من به اندازه کافی خوب هستم؟ یا من به اندازه کافی کار می کنم؟ یا...هستند یعنی همیشه در درون شان دادگاهی برپاست.

    بسیاری از اوقات ناراضی و سرخورده و ناراحت هستند چون یک آدم کما ل گرا انتظارات و توقعات زیادی از خودش، دیگران و دنیای پیرامون دارد.

    مرتب میزان پیشرفت شان را ارزیابی می کنند.

    همیشه نگاه شان این است که یا همه یا هیچ . یعنی فکر می کنند، تنها یک راه درست وجود دارد.

    برای این آدم ها قوانین و چهارچوب ها خیلی مهم است.

    آنقدر به دنبال بی نقص ها و کامل ها هستند که چندان از زندگی لذت نمی برند.

    ذهن خیلی شلوغی دارند.

    نظم و هماهنگی و همیشه مرتب وبا برنامه بودن برای شان خیلی مهم است.


    چطور کمال گراها را بشناسید

    ۱. باید و نباید از واژ ه هایی است که زیاد استفاده می کنند مثلا تو باید به من زنگ می زدی یا تو باید...

    ۲. این افراد دوستان و ارتباطات کمی دارند(ممکن است دوستان صمیمی خاص داشته باشند ولی مسلما تعداد آن ها کم است)

    ۳. به راحتی کسی را نمی پذیرند و چون نگاهی عیب جو دارند به محض پیدا کردن ایرادی او را کنار می گذارند.

    4. خیلی آدم های کنترل گری هستند این موضوع را به خصوص کسانی که با آن ها زندگی می کنند متوجه می شوند.

    5. مدام می خواهند، رفتار دیگران را اصلاح کنند به خصوص وقتی نقص ها و ناپختگی های دیگران را می بینند شروع به غرزدن و انتقاد کردن می کنند.

    6. بیشتر در حال گوشزد کردن نقص های دیگران هستند نه تشویق کردن آن ها.

    7. اگر کاری را به آن ها واگذار کنند به نحو احسن انجام می دهند.


    نشانه های رفتاری

    ۱. همیشه در تصمیم گیری مشکل دارند چون از اشتباه کردن می ترسند. تصمیم گیری قطعی برای شان سخت است مثلا وقتی می خواهند لباس بخرند بارها و بارها مغازه های مختلف را می بینند با دیگران مشورت می کنند بالاخره نمی توانند به راحتی تصمیم بگیرند.

    ۲. مدام از دیگران ایراد می گیرند.

    ۳. از این که مورد انتقاد قرار بگیرند می ترسند، وقتی انتقادی را می شنوند ناراحت می شوند.

    ۴. پذیرش کمی دارند.

    ۵. معمولا هم نسبت به خودشان وهم دیگران نوعی خشم و عصبانیت دارند چون نقص ها را می بینند.

    ۶. تحمل عقاید متفاوت را ندارند و فقط نظر خودشان را درست می دانند.

    ۷. مقداری خودخواه هستند یعنی فقط خودشان را قبول دارند.



    ویرایش توسط سمیراه : 09-10-2016 در ساعت 01:58 PM
    امضای ایشان
    آیا دوست دارید برای

    صلح جهانی کاری انجام دهید ؟

    به خانه بروید و به خانواده تان
    عشق بورزید


  2. 7 کاربران زیر از سمیراه بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19153
    نوشته ها
    2,540
    تشکـر
    1,726
    تشکر شده 5,759 بار در 1,860 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : خوب هایی که از زندگی لذت نمی برند

    تیپ 1 : کمال گرا / اصلاح طلب (1)

    کمال گرایان سعی می کنند همه چیز را درست کنند، ایده آلهای بالایی دارند و همین ویژگی را از دیگران هم انتظار دارند. آنها همواره در درونشان تعارض دارند زیرا به مسائل و افراد دور و برشان به شکل سفید و سیاه، خوب و بد، درست یا غلط نگاه می کنند. برای آنها سخت است که قبول کنند که خوبی و بدی امری نسبی است.

    یکی ها باور دارند فقط یک راه درست برای هر مسأله ای وجود دارد. ذهنشان همواره معطوف به این قضیه است که زندگی چگونه باید باشد تا آنها را به سر منزل مقصود برساند! اغلب افراد دوست دارند کارهایشان را درست انجام دهند اما تیپ یکی ها تلاش بسیار زیادی دارند تا همه چیز را درست انجام دهند و چنانچه نتیجه کارشان 100% خوب نباشد دچار احساس گناه و درگیری ذهنی می شوند.آنها بیشتر تمرکزشان بر روی این است که چه کارهایی را نباید انجام داد تا اینکه چه کارهایی را باید انجام داد در واقع ذهن آنها تمایل دارد ناکاملی ها را ببیند و آنها را اصلاح کند. به همین دلیل بسیاری از افراد مذهبی در سراسر دنیا جزء تیپ یکی ها هستند. آنها از اشتباه کردن و از اینکه مورد قضاوت قرار بگیرند بسیار می ترسند. آنها نمی توانند بپذیرند که انسان جایز الخطاست مخصوصاً در مورد خودشان یعنی اگر دچار اشتباه یا لغزشی شوند خودشان را بسیار سرزنش می کنند. کمال گرایان همواره به این فکر می کنند که همه چیز را بهتر کنند. به اخلاقیات بسیار بها می دهند و معمولاً جزء نفرات برجسته در محافل مذهبی یا سیاسی هستند.

    کمال گرایان/اصلاح طلبان کسانی هستند که میخواهند اغلب چیزها را بازسازی کنند و سیستم را به سمت بهبود تغییر دهند، آنها معمولاً محیط اطرافشان را بهبود میدهند و دنیا را به جای بهتری تبدیل میکنند.


    جنبه های مثبت تیپ یک:

    بعنوان یک تیپ یکی، شما فردی هوشیار، آگاه، قابل اعتماد، پاسخگو و اخلاقی هستید. شما می توانید خواسته های خود را به خاطر هدفی بزرگتر نادیده بگیرید. معمولا فردی خود انگیز هستید و هر کاری که به نظرتان خوب برسد را انجام می دهید. شما به سختی کار می کنید تا ارزش ها و ایده هایتان را عملی کنید و بر این باور هستید که هر کاری که ارزش انجام دادن دارد باید عالی انجام شود.

    بطور خلاصه ویژگی های مثبت شما عبارتند از: صداقت، پاسخگو بودن، مسئولیت پذیری، قابل اعتمادی، عمل گرایی و پایبندی به ارزشهای اخلاقی و اجتماعی. شما هر کاری که انجام دهید آن کار را به بهترین نحو انجام می دهید. شما در شغلتان همواره در حال بهبود کیفیت هستید و از آنجا که حس زیبا شناختی بالایی دارید همواره سعی می کنید محیط کارتان را تا آنجا که ممکن است زیبا و جذاب سازید. شما می خواهید دنیا را جای بهتری بسازید و همه چیزهای غلط دنیا را درست کنید!

    اگر شما یک تیپ یکی هستید بطور پیوسته بروی رشد فردی تان کار می کنید. شما همواره به آینده می اندیشید و اینکه چطور می توانم آنرا بهتر بسازم. خود انگیختگی بالای شما سبب می شود که کارها را براحتی شروع کرده و آنها را به نتیجه برسانید.! شما اغلب فردی جدی هستید ولی اگر هم به خودتان اجازه دهید که کمی هم خوش بگذرانید در آن هم عالی خواهید بود. شما کارهایتان را سر وقت انجام می دهید ، به آنچه می گوئید عمل می کنید ، برای بالاترین استانداردها تلاش می کنید ، فردی قابل اتکا هستید و از سخت کار کردن نمی ترسید. شما الگوی خوبی از صداقت و انصاف برای دیگران هستید. از ویژگیهای ممتاز شما یکپارچگی وتمامیت ،به فکر دیگران بودن و داشتن استانداردهای سطح بالا می باشد.


    جنبه تاریک:

    کمال گرایان می خواهند همیشه خوب باشندآنها با سخت کار کردن نیازهای بد!!!!!!، انگیزه ها و غرایزشان را انکار کرده و در تمام این مدت نیاز به لذت بردن، خودخواهی، راحتی و آسایش را در خودشان سرکوب می کنند در عوض آنها ممکن است جلوی افرادی که آنها را نمی شناسند تمایلات جنسی شان را بروز دهند، پرخاشگری کلامی داشته باشند یا از مواد مخدر و الکل زیاد استفاده کنند و از آنجا که آنها دوست ندارند که جنبه های تاریک وجودشان نمایان شود به شدت خودشان را بخاطر افکاری که داشتند یا کارهایی که انجام دادند تنبیه می کنند و به خودشان قول می دهند که در آینده رفتار بهتری داشته باشند. آنها برای مدت طولانی با جنبه های خوب و بد وجودشان در جنگ و جدال هستند تا زمانیکه بتوانید نیازها و خطا های انسانی شان و ضعف های شخصیتی شان را بعنوان جزئی طبیعی از زندگی بپذیرند.


    ویژگی های منفی کمال گرایان

    * انتقادگر است * احساس می کند به اندازه کافی خوب نیست. * براحتی دیگران را تحسین نمی کند. * می خواهد خیلی خوب باشد. * دنیا را سیاه و سفید می بیند.

    کمال گرایان اغلب با اختلالات خوردن در گیرند و معتاد به کار هستند و بعضی از کمال گرایان اختلال شخصیت وسواسی جبری دارند، اضطرابهایشان را در رفتارهای وسواسی شان نشان میدهند. از آنجا که آنها می خواهند کارها را بسیار عالی انجام دهند در بسیاری از مواقع نمی توانند کارهایی را که در ذهنشان دارند شروع کنند زیرا به کمتر از بهترین قانع نیستند. شما ممکن است اهداف یا کارهایتان را تا زمانی که آمادگی کامل برای انجام آن پیدا کنید به تعویق بیندازید یا به خود بگوئید تا به اندازه کافی تحقیق نکنم یا تجربه نداشته باشم این کار را شروع نمی کنم و به این ترتیب از انجام دادن آن کار صرفنظر کنید در حالیکه تنها کاری که باید انجام دهند این است که شروع کنید، از اشتباهاتتان یاد بگیرید، محدودیت های واقع بینانه را بپذیرید و نگران لغزشهای کوچک نباشید ،کسی به آنها توجه نخواهد کرد. زمانی که مطابق استانداردهای بالایتان عمل نکنید منتقد درونی شما بسیار بی رحمانه از شما انتقاد می کند، اشتباهاتتان را پیدا می کند، سرزنشتان می کند و با ایجاد احساس ترس یا شرمندگی تنبیهتان می کند زیرا توجه درونی شما اغلب بروی چیزهایی است که خوب کار نمی کند تا روی چیز هایی که خوب کار میکند! شما فکر می کنید که دیگران نیز به اندازه شما انتقادگر هستند بنابراین سخت کار می کنید تا از عیب جویی و انتقاد دیگران جلوگیری کنید در حالیکه شما دارید فکر خود را بروی دیگران فرافکنی می کنید، آنها اینگونه نمی اندیشند!

    ادامه دارد...
    امضای ایشان
    آیا دوست دارید برای

    صلح جهانی کاری انجام دهید ؟

    به خانه بروید و به خانواده تان
    عشق بورزید


  4. 5 کاربران زیر از سمیراه بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19153
    نوشته ها
    2,540
    تشکـر
    1,726
    تشکر شده 5,759 بار در 1,860 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : خوب هایی که از زندگی لذت نمی برند

    تیپ یک در مواقع استرس:

    تیپ یک کمال گرا درمواقع سختی شبیه تیپ چهار (تیپ رمانتیک محزون) می شود یعنی به حال خود دلسوزی می کند، احساس نا امنی و غم دارد.اگر شما یک تیپ یکی هستید زمانهایی که تحت استرس هستید باید با احساس نا امیدی، تقاضای احساسی و عکس العملهایتان نسبت به کمال گرایی وسواس گونه تان توجه کنید. خودتان را همانطور که هستید بپذیرید و اجازه دهید تا امور با آهنگ خودش جریان داشته باشد. خود و دیگران را به خاطر انسان بودنتان ببخشید در چنین مواقعی به جنبه های مثبت تیپ 4 برگردید و احساسات خود را بعنوان پاسخی طبیعی به نیازهای بر آورده نشده تان بپذیرید.


    تصمیم گیری:

    از آنجا که کمال گرایان قاطع هستند و همواره می خواهند درست عمل کنند ترس زیادی از اشتباه کردن دارند آنها می خواهند همه چیز واضح، شفاف و تعریف شده باشد. شما برای تصمیم گیری باید کاملاً تحقیق کنید به دقت فکر کنید و اخلاقیات و وجدان خود را هم در نظر می گیرید. آنها معمولاً در تصمیم گیری خوب عمل می کنند چون معمولاً ارزیابی های درستی دارند ولی در بسیاری از مواقع تعارض هایی با طبیعت و سرشت آدمی دارند و اینکه خلاصه چه چیز درست و چه چیز غلط است زیرا طبیعت آدمی یک چیز می خواهد و باید و نباید های دنیای بیرون چیز دیگری! ولی اگر شما جزء آن دسته از یک هایی باشید که به بلوغ رسیده اند مواجه شدن با تعارضات برایتان بسیار راحت تر خواهد بود. شما هم سخت گیری هایی در نظام باورها و عقایدتان دارید ولی با شفقت بیشتر، پذیرش تفاوتها و قبول این نکته که افراد مختلف انگیزه های متفاوتی دارند با مسائل راحت تر برخورد می کنید.

    بعنوان یک کمال گرا شما به شدت به عقاید و باورهایتان متعهد هستید و اگر دیگران عقایدی متضاد با عقیده شما داشته باشند عکس العمل نشان می دهید. شما معمولاً بروی چیزهایی که برایتان مهم است به شدت تمرکز دارید به همین دلیل گاهی اوقات احساس تنش را تجربه می کنید. شما می توانید خشن و منتقد باشید مخصوصاً زمانی که می بینید که کارها طبق روال پیش نمی رود زیرا شما اغلب ارزش های مشخصی دارید و همواره می خواهید که طبق آن عمل کنید.


    رفتارهای کلامی (لحن و کلمات):

    انتقادگر و عیب جو هستند، لحن صدا و حرکات مثل یک خانم معلم یا یک آقا معلم است، تیپ یکی ها(کمال گرایان) درباره راههای درست و اینکه چیزها چگونه باید باشد صحبت می کنند. لغت های آنها تاکیدی، مشخص و واضح و با اطمینان بیان می شود. آنها اغلب می خواهند دیگران را متقاعد کنند که عقایدشان درست است. آنها اغلب مایلند که اشتباهات دیگران را به آنها گوشزد کنند. از معیارهای اخلاقی صحبت می کنند و اغلب خشمشان را کنترل می کنند. یک های رشد یافته کلماتشان را نرم تر بیان می کنند و بهتر گوش می دهند و دیگران را به آن سو که چه چیزهایی به صلاحشان است راهنمایی می کنند.


    بلوغ تیپ 1:

    تیپ یک های رشد یافته اخلاقی اما معقول هستند. آنها آموخته اند که کامل بودن سرد و سخت است. آنها می پذیرند که طبیعت آدمی جایز الخطاست. اگر شما جزء تیپ یکی های رشد یافته باشید، راه درست را پیدا می کنید اما شوخ طبعی و شادی را فراموش نمی کنید و اشتباهات و تغییرات را می پذیرید. شما در تعهد و تمامیت زندگی می کنید و برای بهتر شدن امور خالصانه تلاش می کنید. اغلب تیپ یکی ها بین تنش استانداردهای بالا و شل کردن چارچوبهای اخلاقی در نوسانند. آنها علاقه شدیدی به یادگیری و بهبود دارند. آن دسته از تیپ یکی هایی که به بلوغ نرسیده اند چنان مشغول امور و کارهای درست هستند که زیبایی هایی زندگی را نمی بینند و چنان کنترل شده عمل می کنند که زندگی را به خود و دیگران سخت می گیرند. آنها خود و دیگران را برای کارهای اشتباهی که انجام داده اند سرزنش می کنند.

    امضای ایشان
    آیا دوست دارید برای

    صلح جهانی کاری انجام دهید ؟

    به خانه بروید و به خانواده تان
    عشق بورزید


  6. 3 کاربران زیر از سمیراه بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19153
    نوشته ها
    2,540
    تشکـر
    1,726
    تشکر شده 5,759 بار در 1,860 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : خوب هایی که از زندگی لذت نمی برند

    دوران کودکی تیپ 1

    یک ها بچه های خوبی بودند که سعی داشتند به چیزهایی که بزرگترها به آنها می گویند عمل کنند. در دوران مدرسه آنها جزء بچه های خوش خط کلاس بوند، به دیگران کمک می کردند، با دقت جزوه می نوشتند و بطور جدی درس می خواندند. آنها همیشه سعی می کردند تمیز و مرتب باشند، مراقب وسایلشان بودند و مراسم و مناسک دینی را بجا می آوردند. آنها به حرفهای والدینشان گوش می دادند آنها الگویی از یک بچه خوب برای دیگر بچه ها بودند. آنها اغلب بچه های بی دردسری برای والدینشان بودند.

    بچه های تیپ 1 اغلب از درون تعاردارند با افکار بد و اینکه باید بچه خوبی باشند و اینکه یک بچه خوب عصبانی نمی شود. بنابراین خشمشان را بروز نمی دهند اگر هم زمانی عصبانی شوند احساس بسیار بدی پیدا می کنند. آنها اغلب از بازی کردن خیلی لذت نمی برند. اگر تحت فشار زیاد باشند رفتارشان مثل یک دختر بد/پسر بد بروز می کند.


    تیپ 1 به چه چیزهایی فکر می کند

    تیپ 1 اغلب به این قضیه فکر می کند که چه چیز اشکال دارد و چگونه می توان آن را درست کرد. شما از اینکه کارها را بهبود ببخشید احساس هیجان می کنید و اگر نتوانید این کار را انجام دهید احساس یاس و نا امیدی خواهید داشت. شما همواره متمرکز به این موضوع هستید که اشتباهاتتان را پیدا کنید تا از تکرار مجدد آن در آینده جلوگیری کنید. از جمله چیزهای دیگری که در ذهن یک ها می گذرد اینست:

    * ای کاش میتونستم اون گوشه رو تمیز کنم- اون داره دیوونم میکنه.
    * چرا آنها دیر کردند؟ آنها به من احترام نگذاشتند.
    * من اون کار را شروع نمی کنم تا زمانی که بتوانم آنرا به نحو احسن انجام دهم.
    * من می خواهم کارهای درست را انجام دهم، چه چیزی مهم نیست.
    * چرا آنها کار را کامل انجام ندادند، پس کی می خواهند این کار را تمام کنند!

    یک های ازاد شده (به بلوغ رسیده) اینگونه می اندیشند:

    * اشکالی نداره اگر همه جا رو تمیز نکردم – من نیاز به استراحت دارم.
    * یک کتاب می برم تا اگر دیر کردند بخوانم – اینها همینطوری هستند کاری نمی توان کرد.
    * من کار را شروع می کنم تا ببینم چطور پیش می رود.
    * اوه. من اشتباه کردم! هر کسی ممکن است اشتباه کند.
    * این کار کامل نیست ولی خوبه.


    روابط:

    اگر شمایک تیپ یکی هستید همواره می خواهید از قدرت اراده تان برای تغییر دادن چیزها استفاده کنید و اغلب با مقاومت اطرافیانتان مواجه خواهید شد اطرافیانی که نمی خواهند تغییر کنند و این مساله منجر به بروز مقاومت و درگیری بین شما و اطرافیانتان خواهد شد.

    اگر شما تجربه این موضوع را در زندگیتان داشته اید، یاد بگیرید که نرم تر و آرام تر باشید با بخشهای عمیق تر وجودتان ارتباط برقرار کنید و اجازه دهید بخشهای لطیف تر وجودتان شما را راهنمایی کند و نگاهتان را به زندگی از جنس لطیف تر و ملایم تر انتخاب کنید. شما در ارتباطاتتان انتظار دارید که دیگران مسئولیت پذیر و وقت شناس باشند و معمولاً احساسات و افکارتان در مورد عیب و ایرادها و ناکاملی ها را به دیگران فرافکنی می کنید و فکر می کنید که آنها این فکرها را در مورد شما دارند در حالیکه کاملاً برعکس است. به دلیل معیارهای اخلاقی، توقعات، قوانین و انتظاراتی که از دیگران دارید معمولاً این شما هستید که بقیه را پس می زنید و ازآنها انتقاد میکنید.

    شما استاندارهای بالایی دارید و در رابطه عاطفی همواره به دنبال فردی تقریباً کامل هستید که ارزشهای درستی داشته باشد و این قطعاً برای کسی که می خواهد با شما زندگی کند سخت خواهد بود. شما ممکن است راجع به معیارهای درست زندگی کردن تحلیل و بررسی زیاد داشته باشید مثلاً اینکه کارها باید به چه شکل انجام شود، خانه به چه شکلی باید تمیز شود، چه برنامه هایی از تلویزیون ارزش دیدن دارد و ... البته ناگفته نماند اگر شریک عاطفی شما سختکوش باشد و کارها را به نحو درستی انجام دهد شما به شدت حمایتش می کنید همینطور اگر شخصی اشتباهش را بپذیرد شما او را می بخشید اگر نه حافظه شما تا سالها بعد آن را در ذهنش ثبت خواهد کرد.


    درسهای سخت :

    به عنوان یک تیپ یکی تصور می کنید دیگران هم به همان اندازه که شما خودتان را قضاوت می کنید شما را مورد ارزیابی قرار می دهند در حالیکه اینطور نیست مگر اینکه فرد مقابل هم یک تیپ یکی باشد.استانداردهای بالا/ افکار خوب یا بد و کمال گرا بودن از جمله منابع استرس شما است.

    شما مدام در حال ارزیابی هستید و این موضوع باعث اضطراب شما می شود. پذیرش بالا، حمایت عاشقانه ، صداقت و فراموش کردن بسیاری از چیزها باعث تعادل و هماهنگی و رشد فردی تان می شود. شما می توانید خشم را به عنوان یک احساس ناخوشایند ببینید و از انجائیکه می خواهید که همیشه خوب باشید دچارتعارض می شوید. خشم معمولاً از سرزنش کردن، باید و نباید ها، رنجش و نا امیدی بوجود می آید. خشم را تجربه کنید، آنرا بپذیرید و ببینید خشم چه چیزی می خواهد به شما بگوید. شما ممکن است احساس کنید که دیگران کار را تقسیم نمی کنند در حالیکه شما متوجه نیستید که گاهی اوقات کارهایی که شما می خواهید انجام شود فقط و فقط خواسته شماست. شما دوست دارید بقیه مطابق استانداردهای بالای شما رفتار کنند. اگر چه که این استاندارهای بالا برای شما عادی است!

    اگر خشم خود را متوجه انتقادات درونی تان بکنید بسیار موثر خواهد بود یعنی از انرژ ی خشم برای تخریب الگوهای آسیب رسان درونی مثل انتقاد، سرزنش و ... استفاده کنید.سعی کنید چشم اندازهای کوچک تری انتخاب کنید تا تحت فشار و استرس مزمن نباشید. یاد بگیرید خشمتان را به عنوان یک احساس طبیعی بپذیرید و در مورد خواسته ها، نیازها، لذت ها و تعارضات زندگی گشوده و باز باشید.

    کمی از فشار کاریتان کم کنید تا از زندگی لذت بیشتری ببرید. بجای اینکه در آینده باشید در لحظه زندگی کنید. آنچه که به شما کمک می کند تا مغز و ذهن شما آرام گیرد اینست که به این موضوع فکر نکنید که در آینده چه چیز باید بهتر شود و یا چه چیز می تواند بهتر باشد. هرچه تا به حال انجام داده اید کافیست! آرام باشید، به خودتان فرصت بدهید از امروزتان هم لذت ببرید! دوباره می توانید شروع کنید ولی ملایم تر و منعطف تر.

  8. 4 کاربران زیر از سمیراه بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19153
    نوشته ها
    2,540
    تشکـر
    1,726
    تشکر شده 5,759 بار در 1,860 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : خوب هایی که از زندگی لذت نمی برند

    شخصیت تیپ 1 کمال گرا:



    این تیپ شخصیتی انسانهائی هستند که باکمال گرائی شناخته می شوند اهل مو شکافیند ،با نظم و دقیق هستند،منطقیند،اعتقاد دارند زمانی خوبند که همه چیز را درست انجام دهند،گرایش زیادی به انتقاد و اصلاح دارندوپر کار و سرسخت و سخت گیر و مشکل پسندند

    باور پنهانی:بیشتر مواقع حق با منست و چنانچه دیگران به من گوش کنند دنیا بهتر خواهد شد

    افراد تیپ یک افراد کمال طلب و ایده آلیست هستند و از کودکی سعی کرده اند بچه های نمونه باشند. در جوانی می خواهند مودب بوده و درست رفتار کنند و بچگی نکنند، به دنبال معیارهایی هستند که بتوانند داوری کنند که چه چیز درست است و چه چیز غلط.

    دائما از خود سوال می کنند که:"آیا به اندازه کافی خوب هستند؟" آنها در جستجوی دائمی کمال هستند. این تیپ ها بسیاری اوقات سرخورده و ناراحتند زیرا از نظر آنها، زندگی و انسانها آنطور نیستند که باید باشند (کامل نیستند). آنها قبل از هر چیز، از ناکامل بودن خود سرخورده اند. آنها از آنچه تا به حال انجام داده اند راضی نیستند و مدام میزان پیشرفت خود را ارزیابی می کنند.

    شیوه تفکر این تیپ، تفکر "همه یا هیچ" است و اشتغال ذهنی آنها، باید و نبایدهاست. از نظر این افراد، فقط یک راه صحیح برای هر موقعیتی وجود دارد و فکر نمی کنند که ممکن است راههای متعددی هم وجود داشته باشد و نیز ممکن است راهی که برای کسی درست است برای فرد دیگری نادرست باشد. برای این افراد خیلی اهمیت دارد که قوانین تغییر نکنند. آنها ساختار و قوانین قابل پیش بینی را ترجیح می دهند.

    تیپ یک به دنبال حقایق، تساوی و نظم اخلاقی هستند. آنها افرادی روراست و منصف هستند، برایشان مشکل است که ناپختگی خود یا دیگران را قبول کنند و مقابله با آن برایشان مشکل است.

    در درون این افراد همواره دادگاهی برپاست، غالبا عذاب وجدان دارند و برایشان مشکل است که از زندگی لذت کامل ببرند. آدمهایی بسیار صریح و رک هستند و اگر با آنها مقابله شود ممکن است تند شوند
    .
    این افراد طبیعتا سنت گرا و توبه گر هستند و تمایل دارند که منجی بشریت شوند و افراد بد را از میان بردارند. برخی از آنها موعظه اخلاقی می کنند اما حرفشان و عملشان یکی نیست و از نظر اخلاقی ریاکار هستند.

    یک هایی که "به رشد شخصیت نرسیده باشند" ممکن است در جمع، رفتارشان همواره درست و اخلاقی باشد اما زمانی که احساس کنند زیر نظر کسی نیستند و در یک فضای غریبه قرار دارند، پنهانی، تمام کارهایی را که معمولا انجام نمی دهند، انجام می دهند، حتی کارهایی را که برای دیگران بد می دانند.

    همواره این افراد با اشتباهات خود درگیری فکری دارند، خودشان را تنبیه و تکذیب می کنند و نیازها و احساسات خود را سرکوب کرده یا کاملا از بین می برند.

    گرفتن تصمیمهای مهم برای افراد این تیپ بسیار سخت است، چون ممکن است اشتباه کنند و همیشه در پی آن هستند که تصمیمات درست بگیرند.

    افراد تیپ یک، کنترل زیادی روی خود دارند و برتری اخلاقی جایگزین لذت های سبک دیگر می شود و از لذات صرفنظر می کنند.


    ادامه دارد...

  10. 4 کاربران زیر از سمیراه بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19153
    نوشته ها
    2,540
    تشکـر
    1,726
    تشکر شده 5,759 بار در 1,860 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : خوب هایی که از زندگی لذت نمی برند

    شخصیت تیپ 1 کمال گرا:


    کودک شماره 1، از رشد واقعی و طبیعی خود صرفنظر کرده تا برای دیگران خوشایند باشد. دوران کودکی برای آنها خط خورده است و خیلی زود بالغ می شوند، خیلی زود مسئولیت پذیر می شوند و حتی به دلایلی، سرپرستی خانواده را به عهده می گیرند.

    شاید برایشان شادی آور باشد که ببینند دیگران به خوشگذرانی مشغول هستند اما برای خودشان بسیار دشوار است که با آنها همراهی کنند. همیشه خود را وادار می کنند که منطقی باشند، اینها معتقد هستند زندگی بسیار دشوار است و باید آسایش را کسب کرد و لذت بردن باید به زمانی موکول شود که همه کارهای زندگی انجام شده باشد. آنها تمایلاتشان را مسدود کرده اند و تمام تمرکزشان بر این است که کارهای درستی انجام دهند.

    افراد تیپ یک بجای اینکه به خواسته های واقعی خود توجه کنند، اشتغال ذهنی شدیدی دارند به این که " چه کاری باید انجام داد، چه کاری باید انجام شود"

    هر اشتباه کوچکی برای آنها اهمیت زیادی پیدا می کند: "من باید آنگونه عمل می کردم، او باید آن کار را می کرد" مورد انتقاد قرار گرفتن به شدت برایشان دردناک است، آنها صحبتی نمی کنند، مگر کاملا به درستی آن اعتقاد داشته باشند.

    تمیزی در زندگی آنها نقش مهمی دارد به لباس و ظاهر مناسب اهمیت می دهند. وقت خود را برنامه ریزی می کنند. مسئولیتهای خود را کامل انجام می دهند. وقت شناس و خوش قول هستند. همواره تحت فشار زمان هستند. بسیار سخت کوش، درستکار و شدیدا مستقل هستند. خود را افراد پر انرژی می شناسند . در شرایط خوب، توانایی خوبی برای کار در یک سازمان و مهارتهای شغلی خود را رشد می دهند و در برابر مخالفت ها ایستادگی می کنند. بدون خستگی کار می کنند تا کارشان به انجام برسد.

    بیشتر از همه از خود خشمگین هستند و خشم گناه ریشه ای آنهاست. در مقابل دیگران به عصبانیت خود اعتراف نمی کنند. ممکن است بتوانند زود ببخشند ولی خیلی دیر فراموش می کنند. افراد تیپ یک که به رشد شخصیت رسیده اند اکثرا معلمین و راهنمای توانایی هستند که سعی دارند الگویی خوب و موفق باشند، در تعلیم دیگران، تحقیق و انتقال اطلاعات خیلی خوب عمل می کنند .معلمین اخلاق خوبی هستند.

    عمیق ترین نیاز کمال طلب ها این احساس کنند حتی در عدم کمال، دوست داشته می شوند، برای این افراد، در گذشته، عشق با رفتار خوب همراه بوده است. برای این افراد بسیار اهمیت دارد که نمونه باشند و مورد تمجیدقرار بگیرند و آدمها در موردشان خوب فکر کنند.

    در یک رابطه صمیمی اگر تیپ یک متوجه شود شریک زندگیش قواعد و قوانین را زیر پا می گذارد، عصبانی شده و نمی توانند به عنوان یک فرد خوب به شریکش نگاه کند و مرتبا آن مسئله مورد بحث فرار خواهد گرفت.
    این افراد با تمام وجود عاشق کسی می شوند که به نظر آنها بسیار کامل است و چنانچه ضعفی در او ببینند شروع به غر زدن می کنند ولی اگر طرف مقابل سعی کند تا بهتر شود، او را می بخشند.



    ویرایش توسط سمیراه : 09-10-2016 در ساعت 01:54 PM

  12. 4 کاربران زیر از سمیراه بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19153
    نوشته ها
    2,540
    تشکـر
    1,726
    تشکر شده 5,759 بار در 1,860 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : خوب هایی که از زندگی لذت نمی برند

    می خواهم رتبه 1 کنکور باشم


    رتبه 1کنکور شدن تا مادامی که به شما انگیزه و انرژی می‌دهد خیلی خوب و کمک کننده است. ولی اگر این ایده شما را نگران می‌کند. تحت فشار می‌گذارد یک عامل بازدارنده در موفقیت شماست.

    گاهی شما معیارهای بالایی برای موفقیت دارید. می‌خواهید در همه ی دروس 100 درصد باشید یا به زور رتبه‌ ی یک کنکور باشید. یا به طور افراطی می‌خواهید هر تلاش و کاری که می‌کنید بی عیب و نقص باشد. فکر می‌کنید که باید آدم خاصی باشید تا مورد پذیرش و توجه دیگران قرار بگیرید یا می‌خواهید هر چیز و هر کسی را که با آن سرو کار دارید از معلم، مشاور، پدر و مادر و .... همه کامل و بی عیب و نقص باشند. اگر این طور فکر می‌کنید شما یک کمال ‌گرا هستید. کمال‌ گرایی یک ویژگی شخصیتی است و دو نوع منفی و مثبت دارد نوع منفی آن در جوانی آشکار می‌شود و بازدارنده است که در ورزش‌کاران و دانش آموزان شایع‌تر است.و متأسفانه دانش آموزان تیزهوش و مستعد را بیش تر اسیر خود می‌کند.

    کمال گراها به عزت نفس خود لطمه می‌زنند.کمال گراها جزیی نگرند. به خود و دیگران سخت می‌گیرند. خیلی زود دلسرد می‌شوند بابت ضعف‌های طبیعی خود احساس گناه و خجالت دارند. آن ها درک نمی‌کنند که انسانی‌ترین خصلت انسان، محدوديت اوست. باید بپذیرید یک ایده آل و آرزو مانند رتبه 1کنکور شدن تا مادامی که به شما انگیزه و انرژی می‌دهد خیلی خوب و کمک کننده است. ولی اگر این ایده شما را نگران می‌کند. تحت فشار می‌گذارد یک عامل بازدارنده در موفقیت شماست. فراموش نکنید معمولاً هر چه فاصله آن چه که هستید با آن‌چه که می‌خواهید، بیش‌تر باشد، تنش بیش‌تری را تجربه خواهید کرد.


    چرا کمال گرا شدیم؟

    کمال گرایی ممکن است دلایل گوناگونی داشته باشد ممکن است

    1. معلمانی داشته‌اید که برای افرادی که نمره ی 20 می‌گرفتند ارزش قایل بودند به نفرات اول و ممتاز کلاس جایزه می‌دادند و دیگران را به حساب نمی‌آوردند آن‌ها به شما یاد دادند که باید ایده آل باشید.

    2. گاهی هم باورهایی که در ذهن‌تان دارید موجب کمال گرایی شما می‌شود. آن وقت که می‌خواهید مورد تأیید و تحسین اطرافیان و اقوام و معلمان‌تان باشید. یا وقتی بیش از اندازه از مشکلات و اشتباه کردن و شکست می‌ترسید یا موقعی که خود را اسیر باید و نبایدهای عجیب و غریب و کلیشه‌ای کرده‌اید و هیچ انعطافی هم ندارید.

    3. شاید به احتمال زیاد پدر و مادری کمال گرا، سخت‌گیر یا دیکتاتور داشته‌اید که تفاوت توانایی خود و فرزندشان را نمی‌بینند و با فشار و سخت گیری می‌خواهند که شما بزرگ باشید بی عیب و نقص این والدین نه تنها موفقیت خود را نادیده می‌گیرند بلکه موفقیت‌ها و پیشرفت شما را هم دست کم می‌گیرند یا آن را نمی‌بینند بدین ترتیب سفیر سخت‌گیری و ایده آل بودن را در وجودتان به ارث می‌گذارند حالا این سفیر در نوجوانی و جوانی به یک قاضی مبدل شده است که به قضاوت خوب و بد کارهایتان نشسته و به شما می‌گوید این کار و آن کار عالی نیست، تو نمی‌توانی و.....


    چه باید کرد؟

    برای خاموش شدن از کمال گرایی،

    اول: باید باور کنید که این ویژگی را تا حد زیادی می توان تعدیل کرد.

    دوم: خودتان را جستجو و بررسی کنید ببینید علت کمال‌گرایی‌تان چیست؟

    سوم: روی افکار و باورهای خود تأمل کنید برای خلاص شدن از باورهای کمال گرایانه باید شجاعت ناقص بودن را تمرین کنید هر وقت این قاضی ذهن‌تان می‌گوید "نه" شما همان کار را، حتی ناقص انجام دهید پس از مدتی این قاضی بیکار خواهد شد.

    چهارم: از طرفی مراقب روابط خود باشید با دوستان و افراد کمال گرا، که کمال گرایی را در شما تشدید می‌کنند نشست و برخاست کم‌تری داشته باشید.

    پنجم: کارنامه داوطلبان موفق را جلوی خود بگذارید خواهید دید آن ها هم همه ی نمرات‌شان 100 نیست آن ها تنها با یک هارمونی مناسب از نمرات نه با نمرات عالی در هر درس موفق به کسب رتبه برتر شده‌اند.

    ششم: کمال گراها همیشه به دنبال چیزهایی هستند که ندارند و آن چه که دارند نمی‌بینند یا قدر آن را نمی‌دانند اگر درسی را 80% بزنند به این که به اندازه 80% می‌دانند فکر نمی‌کنند به 20درصدی که ندارند فکر می‌کنند. همیشه چیزهایی را که دارید ببینید و از آن ها لذت ببرید قدر توانایی‌ها، خوبی‌ها، امکانات و هر چه را که دارید بدانید.قانع بودن را تمرین کنید

  14. 2 کاربران زیر از سمیراه بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19153
    نوشته ها
    2,540
    تشکـر
    1,726
    تشکر شده 5,759 بار در 1,860 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : خوب هایی که از زندگی لذت نمی برند

    کمالگرایی و پذیرش خود (1):



    بسیاری از ما دائماً درحال شک وتردید نسبت به خود هستیم و کلیه رفتارها وحرکات خود را زیر سئوال می بریم اطرافیان دلسوزی که خواهان پرورش قدرت اعتماد به نفس و... درما هستند، ناخواسته نوعی پردازش فکر را به ما آموخته اند که به کمال گرایی منجر می شود وعدم رسیدن به آن کمال ، ناکامی به همراه می آورد. لازم است بدانید ما قادر به درک نوعی از این پردازشها هستیم وبه کارگیری چند روش ساده به ما کمک خواهد کرد رفتارهایی که ناخواسته آموخته ایم مورد بازبینی قرار دهیم و خود را باور کنیم .
    شش رفتاری که به شما کمک خواهد کرد تا خود را بیشتر بپذیرید به شرح ذیل می باشند.


    1- قضاوت های اخلاقی درباره خویشتن : یکی از عواملی که سبب می شود نسبت به خود احساسات منفی داشته باشیم این است که همواره به قضاوت درباره خوب یا بد بودن اعمالتان بپردازید وبا نتیجه گیریهای اخلاقی متعصبانه ، خود را به دلیل اشتباهات وخطاهای احتمالی شماتت کنید. شما می توانید در ارزیابی هایتان به جای سرزنش خود نکات مثبت ومنفی عمل را پیدا کرده وراهکارهای اصلاحی متناسبی را برگزینید.


    2- تعمیم دادن : یکی دیگر از مواردی که باعث می شود گاه خود را نپذیرید وباور نداشته باشید این است که به یک نتیجه گیری کلی درباره یک شکست خاص بپردازید وآن را به تمام موقعیت های دیگر تعمیم می دهید.
    بطور مثال شکست دریک امتحان را با کودن بودن خود نسبت دادن نوعی تعمیم می باشد که احساس منفی نسبت به خود ایجاد می کند. در مثال بالا بجای این نوع نتیجه گیری می توانید نتیجه بگیرید که رتبه شما دراین آزمون ، درباره این موضوع خاص ودراین زمان ضعیف بوده وسپس تصمیم بگیرید که چه برنامه ریزی بهتری راجع به آن می توانید داشته باشید. عادت به نتیجه گیریهای کلی وتعمیم دادن افراطی ، شما را از گام نهادن درمراحل دیگر زندگی بازخواهد داشت.


    3- ایده آل های غیر ممکن : داشتن ایده آل های غیر ممکن از دیگر مواردی است که شما را از رسیدن به خود باوری باز می دارد. درهرحال شما باید بپذیرید که دیگران وخودتان دارای کاستی ها وضعف هایی هستید که دور از انتظار نمی باشد. تلاش برای کامل بودن چه از لحاظ ظاهری ، چه درموارد دیگر ، آماده کردن خویش برای شکست است واین مسئله عدم خودباوری را بدنبال دارد. ما باید بیاموزیم که به جای چیزی که می توانستیم باشیم به آن چیزی که هستیم ارزش دهیم.


    4- پذیرش وجود محدودیت درتوانایی ها : اعتقاد به این موضوع که تلاش سخت کوشانه تنها عامل لازم در رسیدن به هدف می باشد، از دیگر عوامل بازدارنده درپذیرش خویش است . قدرمسلم شما به بسیاری از اهداف خود دست خواهید یافت وبــه این خاطر می توانیــد به خــود اعتبار دهید . ولی برخی از ما درمواقعی خاص علی رغم تلاش بسیار به هدف مورد نظرنزدیک نمی شویم واحساس شکست می کنیم . ما به این امر توجه نمی کنیم که برای دستیابی به هدف علاوه بر تلاش وعزم ، ابزارهای دیگری نیز مورد نیاز است که درصورت عدم وجود این ابزارها وامکانات ، رسیدن به هدف دشوار خواهد شد.
    برای مثال کمبود استعداد یا مهارت مورد نیاز ، سلامتی ، مشکلات مالی ، مشکلات خانوادگی ، عوامل استرس زای بیرونی و تعدادی از عوامل دیگر به تنهایی ویا با یکدیگر از عوامل موثر بازدارنده ، در رسیدن به هدف به شمار می آیند. شگرد واقعی برای رسیدن به خود باوری ، توجه وتمرکز براین موضوع است که هدف مورد نظر حداقل دراین زمان از توانایی های موجود فراتر بوده وشاید در زمانهای دیگر با رفع برخی موانع رسیدن به آن امکانپذیر شود برای این منظور به ارزیابی دقیق و منطقی هدف اصلی بپردازید ودرمورد ادامه دادن یا ندادن آن تصمیم بگیرد. این فرایند به واسطه کارهایی که انجام داده اید ونکاتی که ازتجارب خود آموخته اید ، به شما اعتبار می بخشد واحساس مطلوبی را درشما ایجاد می نماید.

  16. 2 کاربران زیر از سمیراه بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19153
    نوشته ها
    2,540
    تشکـر
    1,726
    تشکر شده 5,759 بار در 1,860 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : خوب هایی که از زندگی لذت نمی برند

    کمالگرایی و پذیرش خود (2):


    5- ترفند مقایسه : قضاوت درباره خودتان به واسطه کارهای انجام شده توسط دیگران از دیگر راههای کاهش خــودباوری است. آیا تا بــه حال بـــه این موضوع توجه کرده اید که همیشه افرادی را برای مقایسه با خود انتخاب می کنید که دربالاترین ، مشهورترین وبهترین سطح معیارهای موفقیت از دیدگاه خود قرار دارند. طبیعتاً شما خود را با افرادی که دارای معیارهای پایین هستند مقایسه نمی کنید. وقتی ما از دیگران جهت برآورد نمودن معیارهایمان استفاده می کنیم به عمق محدودیت ها و استعدادهای شخصی خودمان توجه نمی کنیم . برای مثال اگر شخصی فصاحت کلام بیشتری نسبت به شما داشته باشد به دوصورت می توانید نسبت به موضوع واکنش نشان دهید :

    1) با یادآوردن این نکته به خود که بایستی شما به فصاحت آن فرد باشید ، افسرده وغمگین می شوید

    2) این امر را بپذیرید که بطور حتم افراد زیادی وجود دارند که در زمانهای خاص وتحت مقتضیات مشخص ونیز استعدادهای ویژه از شما فصیح تر می باشند واین موضوع کاملاً عادی است.

    انجام بازی مقایسه ، راهی به سوی زوال خویشتن است . به این نکته توجه داشته باشید مردم به دلیل شباهت شما به فرد دیگر ، برایتان ارزش قائل نمی شوند پس یاد بگیرید که خود را با خود مقایسه کنید نه با دیگران.


    6- منفعل بودن: اگر زندگیتان را به شیوه انفعالی سپری کنید درپذیرش خویش دچار مشکل خواهید شد. فعالیت هایی که در طول زندگی انجام می دهید ونقش هایی که در این فعالیت ها ایفا می کنید بطور حتم دراحساس شما نسبت به خویشتن وپذیرش خودتان تاثیر می گذارد. پذیرش و دوست داشتن خود به معنای اثبات چگونگی زندگی کردن است . اگر خود را باور نداشته باشید احتمالاً فعالیت هایی را که انجام می دهید نیز دوست نخواهید داشت واین امر سبب احساس نارضایتی میشود . بنابراین شما میتوانید به منظور افزایش خودباوری بطور فعال خود را درگیر زندگی کنید. فعالیتها وارتباطاتی را انتخاب کنید که مایه نشاط شما می باشند. البته لزوماً به دنبال بالاترین لذتها و نشاط ممکن نباشید ولی از میان انتخابهایتان درآن لحظه بهترین را برگزینید. چیزهای جدیدی را که همیشه تمایل به تجربه اش را داشته اید ولی نگران عدم توانایی درانجامش بوده اید امتحان کنید وتوانایی های خود را به بوته آزمایش گذارید. امکان دارد که آن تجارب را نشاط آور یافته وقصد ادامه آن را داشته باشید. این امکان هست که آنها را مطلوب یافته وازحذف کردن آنها از فهرست کارهای مورد نظر احساس رضایت کنید. امتحان کردن وبدست آوردن تجربه واقعی یکی از راههایی است که سبب می شود نسبت به خود احساس بهتری داشته باشید واطمینان بیشتری درمورد قابلیت های خود بدست آورید.

  18. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19153
    نوشته ها
    2,540
    تشکـر
    1,726
    تشکر شده 5,759 بار در 1,860 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : خوب هایی که از زندگی لذت نمی برند

    چگونه می توانیم با کمال گرایی مبارزه کنیم



    • به تماشای یک فیلم با طلوع آفتاب بپردازید و یا فعالیت های دیگری(مثل ورزش های تفریحی) برگزینید
    که تحت تأثیر مجاهدت های کمال گرایانه قرار ندارد. توجه داشته باشید که چگونه می توانید لذت های بیشتری از آن ها ببرید.

    • خود را در یک فعالیت واقعی بررسی کنید. مثلاً شما در بازی شطرنج با دوست خود یک حرکت صحیح را از دست داده اید. از خودتان بپرسید: این کوتاهی در خصوص «خود-ارزشمندی» من چه معنی دارد؟

    • چنین بینشی را در ارتباط با فعالیت های دیگر خود به کار ببرید.

    • حالا شما نیاز دارید که راه های متفاوتی را جهت ارزشگذاری خود و عملکرد خود تجربه کنید. بنابراین عمداً یک اشتباه را مرتکب شوید * و نشخوارهای فکری خود را در این زمینه تجزیه- تحلیل کنید. (مثلاً اگر در بازی فوتبال هستید عمداً یک شوت اشتباهی داشته باشید. بعد از خودتان بپرسید: آیا رقیب شما فکر می کند شما چه بی مقدارید؟ آیا تماشاچیان این فکر را درباره شما می کنند؟ آیا اگر رقیب شما چنین خطایی مرتکب شد شما فکر می کردید او چه بی مقدار است؟

    • در مرحله بعد فوتبالتان را بازی کنید و فقط بر روی حرکات بدنی تان تمرکز کنید، آیا لذت نمی برید؟

    • سعی کنید طبیعت اشتباهاتتان را بفهمید، آن‌ها چیزهایی هستند که ما از آن ها بیش از موقعیت هایمان یاد می گیریم.

    • به شکست های خود به عنوان یک سری اطلاعات بنگرید، نه یک سری نتایج منجمد غیر قابل تغییر. این شکست ها علائمی هستند برای تلاش دیگر- و فرصتی دیگر برای یادگیری.


    تجزیه و تحلیل هزینه- فایده
    یک نگاه دقیق تری به تلاش های کمال گرایانه خود بندازید. شاید شما فکر کنید که بسیار مؤثرید به لحاظ کمال گرا بودنتان (اگرچه تحقیقات نشان می دهند که این به احتمال زیاد حقیقت ندارد) اما به چه قیمتی؟ کمال گرایی پی آمدهای بسیار منفی دارد و شما ممکن است تعدادی از آن‌ها را تجربه کرده باشید. یک لیست از همه صدماتی که کمال گرایی به شما و اطرافیانتان می زند تهیه کنید و آن گاه می بینید که انگیزه بیشتری خواهید داشت برای اینکه این تمایلات را بدانید.


    از افکار و تمایلات خود با خبر شوید
    ممکن است ندانید که کمال گرایی چگونه می تواند جاری باشد. به وسیله آگاهی بیشتر از الگوهای فکری تان شما در موقعیت بهتری برای عوض کردن آن‌ها خواهید بود. اگر شما بر این کار قادر باشید ثبت افکار کمال گرایانه ایده بسیار خوبی خواهد بود. اگر ثبت سریع آن‌ها هنگامی که ظاهر می شوند غیر عملی باشد، بهتر آنست که هر شب اوقاتی را در روز به یاد آورید که دچار احساس شکست بوده اید یا نتوانسته اید کاری را به طور کمال به اتمام برسانید و بعد افکاری را که آن هنگام داشته اید را یادداشت کنید. این به شما کمک می کند تا آگاهی بیشتری به افکار کمال گرایانه خود که در آینده به سراغتان می آیند پیدا کنید.


    مثبت ها را ببینید.
    اگر شما در حال مبارزه با کمال گرایی هستید احتمالاً مهارت تشخیص اشتباهات حتی در بهترین کارهای خود و دیگران را نیز کرده اید. شما معمولاً در کارهایتان به نکاتی که دوست ندارید توجه می کنید. حالا وقت آنست که:
    1. تلاش های آگاهانه ای را آغاز کنید برای توجه به همه آن چه که در کار شما و دیگران خوب است.
    2. سعی کنید در کارهایتان حداقل 5 مؤلفه مورد علاقه خود را بیابید. این کار توجه انتقادی شما را تعدیل کرده و یک عادت جدید مثبت در شما ایجاد می کند.


    الگوی «خود- گفتگو» را خود تغییر دهید.
    آنهایی که با کمال گرایی مشغول هستند دائماً صدایی در سرشان به آن‌ها می گوید که کارهایشان به اندازه کافی خوب نیست، به اندازه کافی سعی نمی کنند و نیز آن‌ها به اندازه کافی خوب نیستند.
    برای غلبه بر این وضعیت شما نیاز دارید بر روی تغییر این صدا کار کنید.
    «خود گفتگو»های منفی می توانند موجب رفتار ناسالم شوند و صدمات بزرگی به عزت نفس شما بزنند. با عوض کردن «خود- گفتگو» های خود می توانید به سوی لذت بردن هرچه بیشتر از زندگی بروید و هم شخصیت و هم شغل خود را توسعه دهید.

  19. 2 کاربران زیر از سمیراه بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  20. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    20096
    نوشته ها
    182
    تشکـر
    345
    تشکر شده 132 بار در 83 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : خوب هایی که از زندگی لذت نمی برند

    ممنون خانومی وای که افراد کمالگرا اعصاب ادم خورد میکنن از بس همش غر میزنن و باهیچی خوشحال نمیشن دست خودشونم نیست هم اعصاب خودشون خورد میکنن هم بقیه

  21. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24611
    نوشته ها
    538
    تشکـر
    727
    تشکر شده 634 بار در 364 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : خوب هایی که از زندگی لذت نمی برند

    مطالب خیلی خیلی زیاد بود ای کاش یه خورده کمش میکردین

    بهرحال موفق و موید باشین و سپاسگزارم
    امضای ایشان
    زندگی تو فقط در خدا خلاصه کن

  22. بالا | پست 13


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : خوب هایی که از زندگی لذت نمی برند

    من کمالگرا هستم اما باور کنید سیاه و سفید نمیبینم و همه چی این دنیا رو رنگی میبینم

    متشکرم مطالب خوبی بود.

  23. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19153
    نوشته ها
    2,540
    تشکـر
    1,726
    تشکر شده 5,759 بار در 1,860 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : خوب هایی که از زندگی لذت نمی برند

    نقل قول نوشته اصلی توسط یاسمین بانو نمایش پست ها
    ممنون خانومی وای که افراد کمالگرا اعصاب ادم خورد میکنن از بس همش غر میزنن و باهیچی خوشحال نمیشن دست خودشونم نیست هم اعصاب خودشون خورد میکنن هم بقیه
    آره واقعا بیشترهم خودشونو ازار میدن تا بقیه رو



    نقل قول نوشته اصلی توسط nepo نمایش پست ها
    مطالب خیلی خیلی زیاد بود ای کاش یه خورده کمش میکردین

    بهرحال موفق و موید باشین و سپاسگزارم

    کمال گرایی مبحث پیچیده ای هستش ، پیچیده تر از مطالب من

    من بصورت خلاصه نوشتم تا اونجا که میشد انواع تیپهای شخصیتی و چگونگی مقابله با کمال گرایی رو نوشتم

    اونم بخاطر اینکه خیلی از کاربران دچار این تیپ شخصیتی هستند و تا ادم خودش رو نشناسه نمیتونه خودش رو درمان کنه پس باید

    انواع تیپهای کمال گرا رو بشناسه

    شمام موفق باشید



    نقل قول نوشته اصلی توسط تجربه نمایش پست ها
    من کمالگرا هستم اما باور کنید سیاه و سفید نمیبینم و همه چی این دنیا رو رنگی میبینم

    متشکرم مطالب خوبی بود.
    مثاله

    اوصولا کمالگراها راضی به حد وسط یا بقول معروف همون خاکستری نیستند یا مسائل براشون سیاه مطلقه یا سفید مطلق و عالی
    امضای ایشان
    آیا دوست دارید برای

    صلح جهانی کاری انجام دهید ؟

    به خانه بروید و به خانواده تان
    عشق بورزید


  24. کاربران زیر از سمیراه بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 09-13-2021, 11:35 PM
  2. 25 نکته طلایی برای رسیدن به وزن رویایی
    توسط mahsa42 در انجمن نکات تغذیه ای
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 03-27-2015, 10:26 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد