روانشناسی تغییر 1

[mahdianshakib]

سلام.

از اینکه خیلی وقته پست نذاشتم عذر می خوام.امید وارم که عذر بنده رو پذیرا باشید.

اما بیشتر اوقات سر میزدم و خیلی از پیام ها رو جواب میدادم و اکثر مواردی رو که دعوت به دیدن میشدم رو می خوندم.

به هر حال قصد دارم توو چند تا پست کتاب جدیدی رو که دارم مینویسم رو براتون ارسال کنم.

می خوام هم نظرتون رو بدونم راجع به متنش و هم در مورد موضوع کتاب.

ضرورت تغییر
برای اینکه بتوانیم تغییر کنیم در ابتدا باید از ضرورت تغییر بدانیم.این را بدانیم در هر جایگاهی که هستیم
برای پیشرفت مان باید تغییر کنیم.به معنایی تغییر زمانی اتفاق می افتد که به الان خودمان راضی نباشیم.
این عدم رضایت در جایگاه فعلی باعث می شود که ضرورت تغییر را بهتر درک کنیم.برای مثال زمانی که در آمدمان
پایین است به فکر تغییر در کسب و کار خود هستیم تا بتوانیم درآمد روزانه خود را بالاتر ببریم.این دغدغه را باید
در رابطه با مسائل روحی و معنوی هم داشته باشیم.اینکه من فردی مغرور هستم نیاز به تغییر دارم.اینکه حسادت
در درون من نهادینه شده است، نیاز به تغییر دارم.حرص یکی از ویژگی های وجودی من است ، حتما باید در فکر
تغییر خود باشم و هزاران رذیله ی اخلاقی دیگر که همگی نیاز به تغییر دارد.
این در صورتی اتفاق می افتد که شخص ، احساس نیاز و ضرورت را در درون خود به شدت احساس کند
تا بتواند این تغییرات را عملی کند.تا زمانی که ندانم بخل، حسادت، حرص، عدم اعتماد به نفس و... چه ضرر هایی به من میرساند ، هیچ گاه به دنبال تغییر نمی روم.
حال باید بگویم آن چیزی که انگیزه برای تغییر میدهد، توجه به لذت ها و دست آورد های تغییر است.
اگر بدانیم که با تغییر در نگرش و باور ها یمان چه تغییر شگرفی در زندگی مان به وجود می آید حتما بیش از پیش برای تغییر ترقیب میشویم.
همین که بدانیم تغییر در رفتار یک مرد میتواند اخلاق خانواده را تغییر دهد و گوارایی را به زندگی تزریق کند حتما برای تغییر کمر همت خواهیم بست.
اگر بدانیم که اعتماد به نفس چقدر می تواند در روند پیشرفت ما تاثیر گذار باشد ، تمام باور های غلط خودمان را کنار خواهیم گذاشت.
اما بیاید با هم پیامد ها و دست آورد های تغییر مثبت را بررسی کنیم.


پی نوشت: ادامه در قسمت بعدی .حتما نظرتون رو در مورد ادامه این بحث بهم بگید.

[دریا071]

تغیر کردن سخته
نظر شما چیه؟؟؟
اراده میخواهد ...مثل معتادی که میخواهد ترک کنه و زندگی تغیر بده...
عزمی راسخ و توام با توکل به خدا میطلبه

[پریماه.]

من میخوام خیلی تغییر کنم

میگم. ارادش هم دارم ولی ته دلم سستی رو احساس میکنم نمیدونم چطوری عملیش کنم

من هنوز خودم رو نمیشناسم از احساس هام خبر ندارم
امروز ممکن دل سنگ دل سنگ بشم فردا بشدت احساستی که بشینم گریه کنم
اصلا نمیدونم نمیفهمم

[mahastey]

سلام
موضوعش خوبه چون فرد با توجه به موضعش تغییر میکنه با توجه به خصلت هاش که بهش نقد میکنن تغییر میکنه با توجه به زمانی که در اون زندگی میکنه
متنش با مثال بیشتروبهتری بود بهتر بود
در کل خوبه

[sr1494]

مرسی از دعوتتون.

جالب بود خوانندرو ترقیب میکرد به خوندن ادامه مطلب

و دنبال جوتبش میگشت که چطور میشه تغییر کرد.

لطفا اگه قسمتی راجب بدبینی و بی اعتمادی و ی جورایی دوگانگی تو طرز فکر چیزی ننوشتید بنویسید.من شدیدن بهش احتیاج دارم.نمیدونم چطوری این افکار رو بزارم کنار.منظورم تو انتخاب همسر هست.به هیچ کس اعتماد ندارم.

[دریا071]

من دلم میخواد زودرنج نباشم...واقعا از این ناحیه همیشه عذاب میبینم... به حرفی و به عملی حتی به نگاهی میرنجم....

[ramesh]

من دلم میخواد زودرنج نباشم...واقعا از این ناحیه همیشه عذاب میبینم... به حرفی و به عملی حتی به نگاهی میرنجم....

دقیقا منم مشکل شما رو دارم و نتونستم

مشکلم رو حلش کنم.

فقط تنها کاری که تونستم انجام بدم این بود که

از چیزای یا کسانی که باعث ناراحتی من میشند

دوری کنم..

[satare]

دقیقا منم مشکل شما رو دارم و نتونستم

مشکلم رو حلش کنم.

فقط تنها کاری که تونستم انجام بدم این بود که

از چیزای یا کسانی که باعث ناراحتی من میشند

دوری کنم..

این راه خوبی
همیشه هرچیزی اذیتت کرد ازش دوری کن جای ناراحتی یا بحث کردن.

[سمیراه]

سلام آقای شکیب ممنون از دعوتتون
چه جالب من دقیقا تو همین درجه ام تو قسمت تغییر
یه تحول بزرگی تو زندگیم داره اتفاق میوفته به لطف شما
همونطوری که شما میگید نیازش رو تو خودم بشدت حس کردم و خودم رو خوب شناختم
و فهمیدم که کی هستم
تا حاضر شدم تغییر کنم
قبلش اصلا احساس نمی کردم باید تغییر کنم
من اعتراف میکنم که واقعا سخته و چند بار از مسیر خارج شدم
اما به سختی دارم روش کار میکنم
من منتظر ادامه صحبتهای کاربردیتون هستم...

راستی کتابتون کی چاپ میشه ؟
من دوست دارم زودتر تهیه اش کنم

[سمیراه]

من دلم میخواد زودرنج نباشم...واقعا از این ناحیه همیشه عذاب میبینم... به حرفی و به عملی حتی به نگاهی میرنجم....

دقیقا منم مشکل شما رو دارم و نتونستم

مشکلم رو حلش کنم.

فقط تنها کاری که تونستم انجام بدم این بود که

از چیزای یا کسانی که باعث ناراحتی من میشند

دوری کنم..

منم بشدت زود رنج بودم
الان بشدت کنترلش کردم
راه من این بود

سعی کردم اینو قبول کنم که هم من هم ادمهای اطرافم ناقصند
و حق دارن اشتباه کنن

و اینکه سعی کردم توقعاتم رو کم کنم و اگر برای کسی کاری کردم منتظر جبران نباشم

این دو خیلی به من کمک کرد امتحان کنید

[آباجی]

سلام جناب مهدیان جای خالی پست هاتون و البته مسابقه هاتون به خوبی حس میشد
من از این بحث خوشم میاد اینکه هر کسی خودش رو در چالشی قرار بده برای شناخت بهتر خودش،امیدوارم یه عنوان توپ برای کتابتون انتخاب کنین و حسابی
پرفروش بشه
ب نظرم بد نیس اگه هر کس بگه چیو میخواد در خودش تغییر بده و یا چی رو تغییر داده میتونین ازش تو کتابتون استقاده کنین البته تا نظر خودتون چی باشه
من ب شخصه خیلی اوقات خودمو طبق شرایط زندگیم تغییر دادم،هر جا حس کردم که نیاز ب تغییر کردن دارم،سبک سنگین کردم با خودم که در ازای
این تغییر چه چیزایی رو ازدست میدم و چه چیزایی رو بدست میارم،و وقتی ب این نتیجه میرسیدم که نفع زندگیم تو چیزاییه که بدست میارم پس حتما تغییر میکردم
من کلا این اصل زندگیمه که«بهتر شکست های کوچک رو بپذیری تا برد بزرگتری بدست بیاری»
من با اشتیاق منتظر ادامه مبحث تغییر هستم و میدونم که خیلی کمکم میکنه،با سپاس از وقتی که میگذارید

[آراد]

من میخوام خیلی تغییر کنم

میگم. ارادش هم دارم ولی ته دلم سستی رو احساس میکنم نمیدونم چطوری عملیش کنم

من هنوز خودم رو نمیشناسم از احساس هام خبر ندارم
امروز ممکن دل سنگ دل سنگ بشم فردا بشدت احساستی که بشینم گریه کنم
اصلا نمیدونم نمیفهمم

یه اراده قوی تر نیاز داری ابجی جون
به وقتش میاد سراغت

[آراد]

سلام
جالب بود
هم دوستان اینجا هم اطرافیان من تغییر من رو دیدند
من یه ادم بشدت دهن بین بودم که فقط سعی ام این بود همه رو راضی نگه دارم
همیشه می خواستم ادم خوبه باشم
اما دیدم نمیشه
تا به سن 36 سالگی اراده اش رو نداشتم تغییر کنم
اما وقتی که عاشق شدم و دیدم بخاطر حرف بقیه
عشقم رو از دست دادم
با علی گفتم و تغییر کردم نظر همه رو تغییر دادم
بنظر من این عشقه که مارو وادار به تغییر میکنه
عشق به خدا
عشق به خانواده
عشق به همسر
به عشقه که ماها میتونیم خوب باشیم



ارزو میکنم همه عاشق باشن تو زندگی

درسته تغییر سخته اما شیرینی داره که لذتش فوق العادست

[mahdianshakib]

تغیر کردن سخته
نظر شما چیه؟؟؟
اراده میخواهد ...مثل معتادی که میخواهد ترک کنه و زندگی تغیر بده...
عزمی راسخ و توام با توکل به خدا میطلبه

سلام.

بله واقعا تغییر سخته.اما اینو هم میدونیم و همه میدونیم که شدنی هست.

و اگر خدا بخواد راه های ساده شدن تغییر رو حتما مینویسم.

[mahdianshakib]

من میخوام خیلی تغییر کنم

میگم. ارادش هم دارم ولی ته دلم سستی رو احساس میکنم نمیدونم چطوری عملیش کنم

من هنوز خودم رو نمیشناسم از احساس هام خبر ندارم
امروز ممکن دل سنگ دل سنگ بشم فردا بشدت احساستی که بشینم گریه کنم
اصلا نمیدونم نمیفهمم

سلام.

اگر دنبال کنید روانشناسی تغییر رو حتما میتونه برای تغییرتون کمکتون کنه.

حتما پیشنهاد میکنم که دنبال کنید.

[mahdianshakib]

سلام
موضوعش خوبه چون فرد با توجه به موضعش تغییر میکنه با توجه به خصلت هاش که بهش نقد میکنن تغییر میکنه با توجه به زمانی که در اون زندگی میکنه
متنش با مثال بیشتروبهتری بود بهتر بود
در کل خوبه

سلام.

ممنون.این پیش نویسی هست از کتاب جدیدم.و در کتاب حتما از مثال های بیشتری استفاده میکنم.و همچنین اگر متن کمی گذاشتم برای اینه که

بچه ها از نظر روانی خیلی حوصله ی خوندن متن طولانی رو ندارن.برای همین قرار هست که کم کم آپ کنم.

بازم ممنون از پیشنهادتون.

[mahdianshakib]

مرسی از دعوتتون.

جالب بود خوانندرو ترقیب میکرد به خوندن ادامه مطلب

و دنبال جوتبش میگشت که چطور میشه تغییر کرد.

لطفا اگه قسمتی راجب بدبینی و بی اعتمادی و ی جورایی دوگانگی تو طرز فکر چیزی ننوشتید بنویسید.من شدیدن بهش احتیاج دارم.نمیدونم چطوری این افکار رو بزارم کنار.منظورم تو انتخاب همسر هست.به هیچ کس اعتماد ندارم.

سلام .

اول ازتون تشکر میکنم بابت اینکه خوندید بنده رو.

دوم اینکه حتما در مورد این چیزی که گفتید هم مینویسم.

[mahdianshakib]

من دلم میخواد زودرنج نباشم...واقعا از این ناحیه همیشه عذاب میبینم... به حرفی و به عملی حتی به نگاهی میرنجم....

نگران نباشید.حتما روانشناسی تغییر رو بخونید براتون میدونم که مفید هست.و اصلا نگران نباشید به راحتی میتونید این خصلت رو از خودتون دور کنید.

[mahdianshakib]

این راه خوبی
همیشه هرچیزی اذیتت کرد ازش دوری کن جای ناراحتی یا بحث کردن.

این چیزی که شما و رامش گفتید خوب هست .اما به نظر من این پاک کردن صورت مسئله هست.و هنوز مسئله بدون حل باقی میمونه.

[mahdianshakib]

سلام آقای شکیب ممنون از دعوتتون
چه جالب من دقیقا تو همین درجه ام تو قسمت تغییر
یه تحول بزرگی تو زندگیم داره اتفاق میوفته به لطف شما
همونطوری که شما میگید نیازش رو تو خودم بشدت حس کردم و خودم رو خوب شناختم
و فهمیدم که کی هستم
تا حاضر شدم تغییر کنم
قبلش اصلا احساس نمی کردم باید تغییر کنم
من اعتراف میکنم که واقعا سخته و چند بار از مسیر خارج شدم
اما به سختی دارم روش کار میکنم
من منتظر ادامه صحبتهای کاربردیتون هستم...

راستی کتابتون کی چاپ میشه ؟
من دوست دارم زودتر تهیه اش کنم

ممنون از لطفتون.

من تازه استارت نوشتن این کتاب رو زدم و فکر کنم شاید سال اینده چاپش کنم.

اما این باعث خرسندی بنده ست که تونسته باشم کمی شما رو به مسیرتون راهنمایی کرده باشم.

حتما دنبال کنید مطالب رو.

[mahdianshakib]

منم بشدت زود رنج بودم
الان بشدت کنترلش کردم
راه من این بود

سعی کردم اینو قبول کنم که هم من هم ادمهای اطرافم ناقصند
و حق دارن اشتباه کنن

و اینکه سعی کردم توقعاتم رو کم کنم و اگر برای کسی کاری کردم منتظر جبران نباشم

این دو خیلی به من کمک کرد امتحان کنید

این راهکار خیلی بهتری هست و صورت مسئله پاک نمی شه.

[mahdianshakib]

سلام جناب مهدیان جای خالی پست هاتون و البته مسابقه هاتون به خوبی حس میشد
من از این بحث خوشم میاد اینکه هر کسی خودش رو در چالشی قرار بده برای شناخت بهتر خودش،امیدوارم یه عنوان توپ برای کتابتون انتخاب کنین و حسابی
پرفروش بشه
ب نظرم بد نیس اگه هر کس بگه چیو میخواد در خودش تغییر بده و یا چی رو تغییر داده میتونین ازش تو کتابتون استقاده کنین البته تا نظر خودتون چی باشه
من ب شخصه خیلی اوقات خودمو طبق شرایط زندگیم تغییر دادم،هر جا حس کردم که نیاز ب تغییر کردن دارم،سبک سنگین کردم با خودم که در ازای
این تغییر چه چیزایی رو ازدست میدم و چه چیزایی رو بدست میارم،و وقتی ب این نتیجه میرسیدم که نفع زندگیم تو چیزاییه که بدست میارم پس حتما تغییر میکردم
من کلا این اصل زندگیمه که«بهتر شکست های کوچک رو بپذیری تا برد بزرگتری بدست بیاری»
من با اشتیاق منتظر ادامه مبحث تغییر هستم و میدونم که خیلی کمکم میکنه،با سپاس از وقتی که میگذارید

سلام.

شما که فکر میکنم توی اینستا گرام هم میخونید مطالب رو.

هر چند خو من هم واقعا هر باری که میخونم مطالب رو و مرورشون میکنم باز جون تازه ای میگیرم.

پیشنهادتون قشنگ بود.اگر بتونم این کار رو میکنم.

[mahdianshakib]

سلام
جالب بود
هم دوستان اینجا هم اطرافیان من تغییر من رو دیدند
من یه ادم بشدت دهن بین بودم که فقط سعی ام این بود همه رو راضی نگه دارم
همیشه می خواستم ادم خوبه باشم
اما دیدم نمیشه
تا به سن 36 سالگی اراده اش رو نداشتم تغییر کنم
اما وقتی که عاشق شدم و دیدم بخاطر حرف بقیه
عشقم رو از دست دادم
با علی گفتم و تغییر کردم نظر همه رو تغییر دادم
بنظر من این عشقه که مارو وادار به تغییر میکنه
عشق به خدا
عشق به خانواده
عشق به همسر
به عشقه که ماها میتونیم خوب باشیم



ارزو میکنم همه عاشق باشن تو زندگی

درسته تغییر سخته اما شیرینی داره که لذتش فوق العادست

سلام.

امید وارم همچنان در تغییر مثبتتون پایدار باشید.

[mahastey]

اگه در متنتون در مورد تغییر در افکار و زود قضاوت نکردن و تحمیل نشدن عقاید هم بزارید بد نیست
البته اگه بی ربط نباشه

[2015]

سلام.منم ب شخصه ب همچنین مطلبی خیلی احتیاج داشتم.گاهی ز رفتار خودم گریم میگیره.دلم میخواد بشم همون دختر سابق.
ب نظرم برای ی تغییر ادم باید ی انگیزه درونی باشه والبته تخیل قوی داشته باشه یا اراده ی خیلی زیاد.

[shaghayegh_r68]

منم تصمیم دارم یه گام اساسی بردارم. میخوام هوشیاری و خودآگاهیمو افزایش بوم. خیلی خوب میدونم که چه تاثیر بسزایی داره تو زندگیم. اما نمیتونم خودمو مقید کنم که سر قول و قراری که با خودم گذاشتم بمونم. واقعا نمیدونم باید چیکار کنم؟

[maryam551]

سلام موضوع خوبیه فقط یه موضوع راهم در پایان همه این موضوعات بررسی کنید اینکه چیکار کنیم این تغییرات حفظ بشه ودر نهایت هم اگر کسی بعد از کلی سختی که تحمل کرد وتغییراتی کرد اگر دوباره به گذشته برگشت باید چیکار کنه در حقیقت میخوام بگم تغییر کردن مهمه و سخت اما حفظ اون تغییرات مهم تر وسخت تر

[mahdianshakib]

منم تصمیم دارم یه گام اساسی بردارم. میخوام هوشیاری و خودآگاهیمو افزایش بوم. خیلی خوب میدونم که چه تاثیر بسزایی داره تو زندگیم. اما نمیتونم خودمو مقید کنم که سر قول و قراری که با خودم گذاشتم بمونم. واقعا نمیدونم باید چیکار کنم؟

اگر دنبال کنی حتما به این مواردی که گفتید اشاره میکنم.

[mahdianshakib]

سلام موضوع خوبیه فقط یه موضوع راهم در پایان همه این موضوعات بررسی کنید اینکه چیکار کنیم این تغییرات حفظ بشه ودر نهایت هم اگر کسی بعد از کلی سختی که تحمل کرد وتغییراتی کرد اگر دوباره به گذشته برگشت باید چیکار کنه در حقیقت میخوام بگم تغییر کردن مهمه و سخت اما حفظ اون تغییرات مهم تر وسخت تر

سلام.

حتما در موردش مینویسم.

[reza1]

ضرورت تغییر

سلام دوست عزیز آقای شکیب
خسته نباشین


به نظر من ضرورت تغییر عشقه ، " عشق "
وقتی عاشق بشین خود به خود تغییر میکنید ، وقتی تغییر میکنید که عاشق باشید
بزارین یکم بیشتر توضیح بدم تا منظورم رو بهتر متوجه بشین
وقتی هدفی رو دوست دارین و بهش عشق میورزین برای رسیدن بهش تغییر ها رو به راحتی میپذیرد به گونه ای که از اول همانگونه بودین ...
مثلاً وقتی شخصی با گذشته بد طی یک حادثه عاشق خدا بشه ، برای رسیدن به عشقش تا الان هر کس بوده دیگه نیست کنار میزاره ، اعتقادات و باور های گذشته ش رو کنار میزاره و با تمام وجود تغییر میکنه .
یا مثلاً وقتی دختر پسری عاشق همدیگه میشن ، برای اینکه عشق رو خوشنود کنن هر تغییری رو میپذیرن ( خدا رو شکر هنوز سراغ من نیومده ، میگن این عشق باور ها و اعتقادات آدم رو هم تغییر میده !!! )
و یا وقتی فردی عاشق طبیعت میشه با تمام وجود طبیعت رو احساس میکنه و بهش احترام میزاره از درون تغییراتی میکنه که قابل بیان نیست
وقتی عاشق رشته ای میشیم با تمام وجود درس میخونیم ، شاید تا قبلش اصلاً درس خون نبودیم
به نظر من عشق یکی از قوی ترین و بهترین دلایل برای تغییره
اگه توجه کنیم تمام تغییر ها هم به خاطر عشق صورت گرفته ، به خاطر یک خواسته یک نیاز ...
البته این نظر شخصی منه

[ramesh]

منم بشدت زود رنج بودم
الان بشدت کنترلش کردم
راه من این بود

سعی کردم اینو قبول کنم که هم من هم ادمهای اطرافم ناقصند
و حق دارن اشتباه کنن

و اینکه سعی کردم توقعاتم رو کم کنم و اگر برای کسی کاری کردم منتظر جبران نباشم

این دو خیلی به من کمک کرد امتحان کنید

اره کاملا درست میگید

[آباجی]

سلام.

شما که فکر میکنم توی اینستا گرام هم میخونید مطالب رو.

هر چند خو من هم واقعا هر باری که میخونم مطالب رو و مرورشون میکنم باز جون تازه ای میگیرم.

پیشنهادتون قشنگ بود.اگر بتونم این کار رو میکنم.

بله جناب مهدیان پستهاتون در اینستاگرام رو با علاقه دنبال میکنم،ولی خوندن دوباره این مطالب خالی از لطف نیس و برام مفیده
خدا قوت

[آراد]

سلام.

امید وارم همچنان در تغییر مثبتتون پایدار باشید.

ممنون بزرگوار

[hossin]

سلام اباجی عزیز لطف کن صندوق پیامهات رو خالی کن هر کاری میکنم برات پیام نمیاد صندوق پیامهات پر شده

[love]

سلام اباجی عزیز لطف کن صندوق پیامهات رو خالی کن هر کاری میکنم برات پیام نمیاد صندوق پیامهات پر شده

گفتم یکی از پستهاشو نقل قول کن ، که وقتی وارد میشه بیاد ببینه نقل قول پست جدید داره و وقتی بازش میکنه ببینه پیامتون رو که بهش میگید صندوقش پره .

همین پست بالارو نقل قول کن .