نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: ضمیر ناخودآگاه

877
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25992
    نوشته ها
    2,016
    تشکـر
    2,703
    تشکر شده 2,483 بار در 1,286 پست
    میزان امتیاز
    12

    ضمیر ناخودآگاه

    درک ضمير ناخودآگاه خود را درک کنيد؛ اگر واقعاً قصد داريد که در زندگي خود به موفقيت و کاميابي دست پيدا کنيد، بايد بدانيد که ذهن ناخودآگاهتان به چه صورت کار مي کند و از خود واکنش نشان مي دهد. بايد به اين امر اعتقاد داشته باشد که هيچ گاه براي دست يابي به روياها و آرزوها دير نيست.


    "هيچ گاه براي تبديل شدن به آن فردي که مي خواهيد، دير نيست." جرج اليوت


    مغز انسان به دو قسمت تقسيم مي گردد: خودآگاه و ناخودآگاه. شايد تا کنون بارها از زبان دانشمندان شنيده باشيد که افراد تنها از 10% ذهن خودآگاه خود استفاده مينمايند. بايد توجه داشت که ضمير ناخودآگاه بسيار بزرگ تر و نيرومند تر عمل مي کند و در حدود 90% ديگر از واکنش هاي ذهني ما را نيز همين قسمت تحت کنترل خود دارد. آيا مي دانيد ممکن است در زندگي شما چه اتفاقاتي روي دهد اگر بتوانيد به طور کامل از ضمير ناخودآگاه ذهن خود استفاده کنيد؟ بله مي توانيد از قدرت جادويي آن براي پيشبرد و ارتقاي زندگي خود بهره بگيريد.


    عملکرد ضمير ناخودآگاه


    ضمير ناخودآگاه در محل استقرار خود از ما محافظت کرده و ما را زنده نگه مي دارد. هر چيزي را که در زندگي خود با حواس پنجگانه مان احساس مي کنيم ، تمام چيزهايي را که مي بينيم، مي شنويم، حس مي کينم، مي چشيم و بو مي کنيم براي تحليل و بررسي هاي آتي به ذهن فرستاده مي شوند و در قسمت ضمير ناخودآگاه ما ذخيره خواهد شد.


    در اين قسمت از ذهن، نوعي مرجع کامل پيرامون کليه وقايع زندگي ما درست ميشود. فرض کنيد شما يک تجربه منفي را در زندگي خود بدست آورده باشيد، در اين شرايط خاطره آن واقعه ناگوار در ذهن شما ثبت و ضبط خواهد شد. اگر در هر زمان ديگري با يک چنين رويدادي به طور مجدد در زندگي خود مواجه شويد، ضمير ناخودآگاه به طور اتوماتيک آن خاطره منفي را به ياد مي آورد و فوراً احساسات، تصاوير و خاطرات مشابه را به ذهن مي فرستد. کليه خاطرات گذشته را به ياد شما مي آورد و به شما آموزش مي دهد که چگونه مي توانيد با در نظر گرفتن کليه احساسات و افکارتان به آن پاسخ دهيد.


    يک نمونه مناسب که مي توان در اين زمينه مطرح کرد، مثال همان کتري پر از آب در حال جوشيدن است. اگر دست شما يک مرتبه با کتري بسوزد در ذهن شما حک ميشود که کتري داغ بوده و مي تواند دست شما را بسوزاند و به شما آسيب وارد سازد. اگر يک چنين قابليتي را نداشتيم، آنوقت به تکرار اشتباهات خود ادامه ميداديم.


    ضمير ناخودآگاه اين قابليت را دارد که در آن واحد کارهاي متفاوت را انجام داده و واکنش هاي بيشماري را بررسي کند. در عين حال شما مي توانيد راه برويد، تنفس کرده، و قلبتان ضربان خود را داشته باشد و ... کليه اين وقايع در ذهن فرد ثبت مي شود.


    لازم به ذکر است که ذهن انسان به صورت 24 ساعته در حال فعاليت مي باشد، يکسره و بدون توقف و استراحت.
    يکي ديگر از نمونه هاي بارز ضمير ناخودآگاه، رانندگي است. زمانيکه شما در حال رانندگي هستيد، اصلاً به نحوه عملکرد خود فکر نمي کنيد و تمام اعمال خود را با فکر انجام نمي دهيد، بلکه همه ي کارها را به صورت اتوماتيک وار انجام مي شوند، شما فقط رانندگي مي کنيد.


    نکته مثبتي که در مورد ضمير ناخواگاه وجود دارد اين است که ما را قادر مي سازد تا آرزوها و اهداف خود را عملي کنيم. مي توانيد ذهن خود را طوري برنامه ريزي کنيد که سبب موفقيت شما در تمام عرصه هاي زندگي گردد.


    کليه افکار، رفتار، و تجربياتي که از طريق ذهن خوآگاه درک مي گردند، در ضمير ناخودآگاه شما ثبت و ضبط مي شوند، اما نکته جالبي که بايد در اين زمينه به خاطر داشت آن است که ضمير ناخوآگاه هيچ گونه تفاوتي ميان واقعيت ها و تصورات ذهني فرد قائل نمي شود. براي ضمير ناخودآگاه فرد محدوديتي در زمينه زمان و مکان وجود ندارد.


    يکي از بهترين تکنيک هايي که از طريق آن مي توانيد ضمير ناخودآگاه خود را برنامه ريزي کنيد، اين است که موفقيت را در ذهن خود به تصوير بکشيد. اين کار به شما کمک مي کند تا بتوانيد به صورت خودآگاه جذب چيزهايي بشويد که آنها را ميخواهيد. به اين منظور مي بايست تصاويري را که برايتان خوشايند هستند در ذهن خود مجسم کنيد. اين تجسم هم شامل احساسات شما مي شوند و هم افکارتان.


    فکر کردن به چيزهاي خوب و مثبت همچنين مي تواند ضمير ناخودآگاه رادر رسيدن به موفقيت ترغيب کند. شما اين قدرت را داريد که افکار خودتان را انتخاب کنيد. بايد نسبت به چيزهايي که فکر مي کنيد، آگاه بوده و آنها را به طور کنترل تحت کنترل خود در آوريد. به هر چيزي که فکر مي کنيد، از قسمت خودآگاه مغز به قسمت ناخوداگاه فرستاده مي شود و ضمير ناخودآگاه نيز آنرا به عنوان يک حقيقت مي پذيرد. هيچ گاه به خودتان نگوييد که: "من شکست مي خورم"، "توانايي انجام اين کار را ندارم"، و يا "قابليت انجام چنين کاري را ندارم"؛ چراکه ضمير ناخودآگاه به سرعت آنرا باور کرده و به عنوان يک حقيقت آنرا مي پذيرد.
    بايد به ضمير ناخودآگاه خود آموزش دهيد که فقط به موفقيت، شادي، کاميابي، و سلامت و عشق فکر کند.


    با استفاده از ضمير ناخودآگاه خود مي توانيد موفقيت، ثروت، شغل مناسب، خانه زيبا، ماشين دلخواه، و هر چيز ديگري را که فکرش را بکنيد به زندگي خود وارد کنيد. ميتوانيد جملات مثبت خود را به طور روزانه تکرار کنيد. زماني هم که آنها را تکرار مي کنيد، در ذهن خود به تصوير بکشيد و آنها راحس کرده و لذت ببريد.


    ما با قدرت و نيروي خاصي که در ضمير ناخودآگاهمان وجود دارد، پا به دنيا مي گذاريم. فقط بايد ياد بگيريم که چگونه مي توانيم تا بيشترين حد از آن استفاده نماييم.
    اگر شما تمايل شديدي به موفقيت داشته باشيد، مي توانيد قدرت، نيرو و توان ضمير ناخودآگاه خود را به منسه ظهور برسانيد.

    به اميد رسيدن شما به بهترين ها.
    امضای ایشان
    و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...

  2. 3 کاربران زیر از eli2 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25992
    نوشته ها
    2,016
    تشکـر
    2,703
    تشکر شده 2,483 بار در 1,286 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : ضمیر ناخودآگاه


    گنجينه اسرار ضمير ناخودآگاه (قسمت 2 )


    تمام قدرتی که رویای تو را به سوی تو جذب می کند، در درون خودت است!!!!

    حقیقت ما قدرتمندتر از آن است که حتی بتوان تصورش را کرد.

    اگر اعتقاد داشته باشیم که در زندگیمان معجزه رخ می دهد حتما رخ میدهد و اگر اعتقاد داشته باشیم که محدودیت و کمبود است باز هم رخ میدهد.همه چیز بستگی به ایمان وباور ما دارد.آنچه که بنظر ما امکان پذیر است صورت حقیقت پیدا می کند و امکان پذیر می شود. آنتونی رابینز


    هر فرددر ذات وجودي خويش داراي دو آگاهي كاملا متمايز نسبت به يكديگر مي باشد كه به آنهاضمير آگاه و ضمير ناخودآگاه مي گويند.

    ضميرآگاه مربوط به دانستني هاي زمان حيات هر فردي مي شود و آنچه را كه افراد از علوم وتجارب زندگي مي شناسند و بياد دارند , تمامي آنها در اين ضمير جاي دارند .

    ضميرناخودآگاه , به صورت مركزي است كه تمامي آگاهي هاي زمان گذشته را بتدريج در خودجمع آوري كرده است و در اصل محفوظات اين ضمير , به كارهاي روزمره اشخاص ارتباطچنداني ندارد (مگر كسي بنا به دلائلي بخواهد به آنها دست يابد ) .

    همانگونه كه مي دانيم برخي از بيماري و دردهاي جسماني افراد , بايستي توسط پزشك و با مصرف دارو معالجه شوند , ولي درمان بيماري هائي كه بدوا ريشه در عوامل فيزيك جسم مادي ندارند و از قدرت هاي روحي بخصوصي ناشي مي شوند , عمدتا مداواي آنها از طريق قدرت هاي روحي و ضمير ناخودآگاه خود شخص قابل درمان است . يعني ضميرناخودآگاه , نقش پزشك معالج را براي معالجه اين قبيل امراض خارج از وجود جسم مادي و فيزيكي عهده دار مي شود , لذا اگر كسي مهارت لازم را در كاوش ضمير ناخودآگاه (خود و ديگران )به دست آورد , آنگاه مي تواند نسبت به معالجه خود و ديگران , از بيماري هاي روحي ورواني و عصبي , كه اغلب آنها باعث دردهاي عضوي جسم مادي نيز مي شوند , اقدام نمايد.

    يكي از علل عمده بهبودي برخي از از بيماري هاي رواني افراد در اين است كه بتوانيم آنها رابگونه اي از ضمير ناخودآگاه , يعني از محلي كه پنهان هستند خارج سازيم و سپس درمعرض شناخت ضمير آگاه و قضاوت هاي عقل قرار دهيم , تا رفته رفته , با سرپرستي ونظارت مستقيم عقل , آن ناراحتي يا عقده ايجاد شده , به سطح آگاهي آيد و پس ازشناخته شدن مداوا شود.

    وقتي از ضمير ناخودآگاه خواسته شود تا محفوظات نامطلوب و ناراحت كننده اي را كه در خوددارد , طي شرايطي خاص , به ضمير آگاه انتقال دهد , ضمير آگاه از طريق استدلال هاي عقلي و با روشي منطقي , آنها را از بين مي برد و بجاي آن , خاطرات مطلوب (مربوط به زمان برطرف شدن علل آن ناراحتي ) را جايگزين در بايگاني عقلي مي نمايد.

    دستيابي به ضمير ناخودآگاه كار بسيار ساده اي نيست , ولي اگر نسبت به شناخت و دسترسي به آن از نظر علمي و عملي توجه داشته باشيم , مي بينيم كه كار دشواري هم نيست و مامي توانيم به وجود آن آگاهي پيدا كنيم . مثلا گاهي اتفاق مي افتد كه بدون وجود هيچ علتي , فردي بي حوصله است و خود شخص علت اين بي حوصلگي بوجود آمده را نمي داند ,در اين زمان است كه ضمير ناخودآگاه , وجود خود را به گونه اي در ذات خود مينماياند . يعني حالتي را در شخص بوجود مي آورد كه شبيه به حالت آن زماني است كهبراي فرد بي حوصلگي و ناراحتي بوجود آمده بود و اگنون نيز ضمير ناخودآگاه همان حالت را در آگاهي وي تداعي مي كند و ضمير آگاه با نيروي دروني خويش , به معني همان بي حوصلگي قبلي , به ستيز آن حالت بوجود آمده بر مي خيزد .

    در اين راستا گاهي هم عكس بي حوصلگي , يعني شادي بي مورد به شخص دست مي دهد كه اين مورد هم مربوط به ضمير ناخودآگاه مي باشد و از ضمير ناخودآگاه خاطره مطلبي شاد از گذشته , به دليل مشاهده اتفاق مشابهي , به صطح ضمير آگاه آمده است و در اين زمان آن وضع در وي به وجود آمده است.افرادي كه هميشه روي جنبه هاي منفي مسائل تكيه دارند , مرتبا ناخودآگاه خود را با منفي ها انباشته مي كنند , لذا هرگاه حالت تداعي مطلبي از گذشته ها به آنها دست دهد , ازنظر ظاهري آن افراد حالتي اندوه گين پيدا مي كنند و برخلاف كساني كه هميشه جنبه هاي مثبت مسائل را در نظر مي گيرند و به عبارت ديگر , جنبه هاي مثبت را به ناخودآگاه خويش روانه مي كنند , بهنگام تداعي آن موضوع گذشته , بطور ناخواسته شادو خوشحال مي شوند.البته در هر دوي اين حالت ها و در اكثريت قريب به اتفاق مواقع , شخص از دليل بوجود آمدن اين حالت ها بي اطلاع است .

    شخص مثبت انديش يا فردي كه سعي مي كند از هر رويدادي جنبه مثبت آن را ببيند , فرد خوشبختي است , گو اين كه ممكن است خود وي آن طوري كه بايد و شايد احساس نكند.ضميرناخودآگاه را بعضي از دانشمندان علوم روحي جديد به عنوان پزشك خصوصي و قدرتمند جهت درمان و معالجه فرد مي دانند ( جسمي و روحي و رواني اگر به اين پزشك درون , در استمرار زندگي غذاهايي مانند درستي , خوبي , پاكي , و امثالهم را بخورانيم , او نيز ما را با خوشبختي , شادي استغناي طبع و سرزندگي و موفقيت هاي بيكراني قرين خواهد ساخت و اگر او را با بدانديشي , سوء ظن و بدبيني , حسادت ,دروغ گويي , طمع و زياده طلبي , تنفر و تكبر , جاه طلبي و غرور و ... تغذيه نمائيم , عكس العمل آن موجب به وجود آمدن ناراحتي روحي و رواني و پيچيده و سخت شدن زندگي و نهايتا ناراحتي هاي فراواني خواهد بود يكي ازساده ترين روش هاي خوراك دهي به اين ضمير زنده و فعال اين است ,

    هر روز صبح كه ازخواب بيدار مي شويد افكار و امواج مثبت و سازنده اي را به ذهن خود روانه كنيد ,فرضا با خود بگوئيد ((امروز روز شاد و موفقيت آميزي خواهم داشت و سعي خواهم كرد مثبت فكر كنم و مثبت عمل نمايم و از راه راست منحرف نشوم و ... ) زماني كه چنين مطالبي را به ذهن خود تلقين و بازگو نموديد آنگاه در دراز مدت اثرات بسيار مطلوبي در ضمير شما بجا خواهد ماند.

    براي تقويت ضمير ناخودآگاه و نيروهاي نهان , بايد تمام افكار پليد و منفي و ياس آور رااز وجود خود دور سازيد , زيرا هر نوع بد انديشي , پس از مدتي به صورت باور در ميآيد و بعد از چندي تحويل ضمير پنهان مي شود و به صورت عقده هاي گوناگون جلوه گر ميشوند و كم كم در افراد زمينه ايجاد بيماري هاي روحي و رواني , كه همان جهنم درون است فراهم مي آيد.

    زندگاني آينده بازتاب باورهاي گذشته ما و باورها نيز نتيجه و مجموعه اي از انديشه هاي خودمان هستند . حال اين انديشه ها مي توانند مثبت يا منفي باشند و ثمر آن نيز در شروع ادامه حيات , به همان منوال , مثبت يا منفي خواهد بود.

    دربازسازي هاي روحي , علت هر يك از عقده ها يا ترس ها را طي شرايط خاصي مي توان ازضمير ناخودآگاه پرسيد (در خواب مصنوعي ) و سپس آن را از وجود خود برطرف نمود. پس ازغلبه بر ترس هاي مختلف , بايد هر روز چند بار به خود تلقين نمود كه ((من از قدرت هاي نهان خود باخبرم و از هيچ عاملي وحشت ندارم )). اين نوع تلقين ها بايد تاموقعي كه آن عقده يا ترس بخصوص , از وجود فردي به طور كامل برطرف نشده است , ادامه پيدا كند , چون مطالبي را كه ما روزانه روانه ضمير ناخودآگاه خود مي كنيم , پس ازمدتي تمام آنها در ضمير ناخودآگاه بايگاني مي گردند و آن ناراحتي يا عقده را مي پوشانند و خنثي مي نمايند.
    بدبيني معمولا در اثر برخورد با انديشه و رفتارهاي بد ديگران , مثل دروغگويي , بدقولي ,تقلب , سوء نيت و ... در شخص بوجود مي آيد و نسبت به آمادگي هاي روحي و رواني هرفردي كه با درجه هايي ضعيف يا قوي , جزو شناخت هاي او شده اند , در ضمير باطن وي نقش مي بندند , به طوري كه آن فرد پس از مدتي به همه چيز با نظر مشكوك و بدبيني مينگردشكايت نكردن از رويدادها و وقايعي كه در زندگي افراد , به طور ناخواسته رخ مي دهند وتوجيه كردن آنها , با روشي مثبت بينانه , اثري ثمربخش در حالت روحي و رواني اشخاص از خود بجاي مي گذارند و تكرار اين خوشبيني ها باعث افزايش درجه صبر و بردباري ودر نتيجه بالا رفتن درجه ايمان شخص مي شود.

    كساني كه قصد دارند بيماري هاي صعب العلاج خود را با نيروهاي دروني خويش معالجه كنند ,حتما بايد از ايمان والاي خود بهره گيرند البته ايماني كه با شناخت حقايق حيات وتمرين و تكرارهاي صحيح و آموزنده علم روح و روان و خداشناسي تقويت يافته است ,زيرا بسياري از بيماري هاي جسمي افراد , از روح و روان نشات مي گيرند و به توسط همان قدرت ها نيز بهبود مي يابند . انديشه و تفكر مثبت و سازنده , پايه و اساس قدرت روحي و درجه تعالي فرد را تشكيل مي دهد و هر نيازي كه از روي خواست قلبي باشد , ضمير باطن آن را به انجام مي رساند.

    تاثيرات دعا هم يكي ديگر از واقعيات زندگي است , زيرا وقتي شخصي از عمق وجودش , واستارسعادت براي فرد ديگري مي شود , در واقع انديشه وتفكر مثبت خود را با اراده اي قوي و ايماني قدرتمند در اين راستا بكار گرفته است خيرخواهي براي ديگران از عواملي است كه بر درجه مثبت بيني شخص و در نهايت تسريع دركسب درجه تكاملي بالاتر وي مي افزايد . طبيعي است , كسي كه براي ديگران بد ميخواهد يا نفرين مي كند , مرتبا در وجود خويش نيروهاي منفي را تقويت مي كند , زيرابدانديشيدن براي ديگران و بد خواستن , بازتابي نادرست در ضمير باطن افراد دارد وباعث تقويت بدخواهي در فرد نيز مي گردددرهنگام خواب روح به همراه جسم اثيري براي گرفتن انرژي به عوالم روحي سفر مي كند ,ضمير ناخودآگاه هم به همراه او است . گاه اتفاق مي افتد كه بنا به بعضي دلائل خاص روحي , ضمير آگاه نيز همراه آن مي شود و اين موقعي است كه فرد قسمت هائي از آنچه را كه روح و ضمير ناخودآگاه ديده اند را مي بيند و آن مطالب و رويا ها بياد فرد ميماند . اگر شخصي را به مدت چند روز از خوابيدن منع نمائيد , به طوري كه روح نتواندبراي كسب انرژي و تقويت سيالات حياتي به عوالم روحي سفر كند , كمكم فرد دچار حالت عصبي مي شود و ادامه اين كار موجب نوعي جنون خفيف يا ديوانگي مي گردد و اگر اين عمل ادامه يابد , بي خوابي موجب مرگ او خواهد شد اگرروح بتواند در محل كسب انرژي حياتي به اندازه كافي توقف نمايد و انرژي لازم را كسب نمايد , حالت شخص طبيعي خواهد بود . در غير اينصورت , به نسبتي كه انرژي كمتري كسب كرده است , درجه بيماري عصبي و جنون شخص , بيشتر خواهد شد و سپس حالت عصيانگري به فرد دست مي دهد كه روح به علت فشارهاي زياد , تعدادي از ريسمان هاي نقره اي را ازجسم مادي جدا مي كند و گاه حالت ناراحتي هاي روحي وي به جايي مي رسد كه تمام ريسمان ها را قطع مي نمايد و در اين موقع مرگ در اثر بي خوابي حادث مي شودزمانيكه ريسمان هاي نقره اي از جسم جدا مي شوند , روح قادر است به قسمت هاي بالاتري ازعالم اثير روحي , جهت كسب انرژي صعود كند و در اين موقع هرچه روح از جسم فاصله بيشتري بگيرد , به همان نسبت هم حالت جنون بيشتري به شخص دست مي دهد كه در نهايت كار به مرگ منتهي مي شود.

    بي حسي ذهني يا فراموش كردن برخي از مطالبي كه در بعضي مواقع مورد احتياج شخص مي باشند وآن فرد نمي تواند مطلب را به ياد آورد و ما آن را به ضعف حافظه تعبير مي كنيم ,يكي ديگر از نارسائي هاي ذهني اشخاص است كه با بكار گرفتن روش هاي تلقين و نفوذ درضمير ناخودآگاه , مانند خود صحبتي و ... , به مرور از بين مي رود . البته با بكاربردن جملات مثبت تلقيني , در كوتاه مدتي , قدرت حافظه از دست داده خود را بازخواهيد يافت
    امضای ایشان
    و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...

  4. 2 کاربران زیر از eli2 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    20203
    نوشته ها
    768
    تشکـر
    429
    تشکر شده 847 بار در 477 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : ضمیر ناخودآگاه

    ممنون بابت این پست الی من
    امضای ایشان
    براي سرفه ي گلدان ها، گلي نمانده خودت گل باش...

  6. کاربران زیر از yasamanH بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد