نمایش نتایج: از 1 به 13 از 13

موضوع: غم از دست دادن فرزند

10498
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2017
    شماره عضویت
    35226
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    5
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    غم از دست دادن فرزند

    سلام.من تازه عضو سایت شدم.ازتون کمک میخام.بعد از دست دادن بچم حالم بده.فقط میخام تنها باشم و گریه کنم.ازین وضعیت راضی نیستم اما نمیدونم چطور ازش رها بشم.ممنون میشم راهنماییم کنید.

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    30982
    نوشته ها
    912
    تشکـر
    459
    تشکر شده 875 بار در 507 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : حال خرابم بعد از دست دادن بچم

    سلام گلم...
    تسلیت میگم بهت...
    عزیزم تو بارداری فرزندت از دست دادی؟
    امضای ایشان
    دندانم شکست

    برای سنگریزه ای که در غذایم بود

    دردم گرفت

    نه برای دندانم

    برای کم شدن سوی چشم مادرم

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17322
    نوشته ها
    3,619
    تشکـر
    3,638
    تشکر شده 6,747 بار در 2,688 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : حال خرابم بعد از دست دادن بچم

    .ازتون کمک میخام.بعد از دست دادن بچم حالم بده.فقط میخام تنها باشم و گریه کنم.ازین وضعیت راضی نیستم اما نمیدونم چطور ازش رها بشم.ممنون میشم راهنماییم کنید.[/quote]

    سلام
    از دست دادن عزیز اون هم فرزند غم بزرگیه
    شاید ما نتوانیم خودمون رو جای شما قرار بدیم
    ولی در غم شما شریکیم .
    کاش بیشتر توضیح می‌دادید
    مثلا بچه تون رو در چه سنی و چطور از دست دادید .
    ما در کنار شما می‌مونیم تا حال روحی تون مساعد بشه
    این حداقل کاریه که از دست ما بر میاد .
    بیشتر در مورد مشکلتون توضیح بدید من دوستان رو دعوت می‌کنم .
    امضای ایشان
    خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق

    خراش های وجودت بیشتر باشد

    خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد

    خدایا دردهایم دلنشین می شود

    وقتی درمانم " تویی "

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : غم از دست دادن فرزند

    یکى از سخت‏‌ترین و جانکاه‌‏ترین مصیبت‌ها، مصیبت از دست دادن فرزندان یعنى عزیزترین موجود در جهان براى انسان مى‏باشد و طبیعتاً بالاترین پاداش را به دنبال خواهد داشت.

    گرچه روایاتی وجود دارد که پاداش‌های ویژه‌ای را برای والدین کودکان خردسال متوفی اعلام می‌کند، اما از مجموعه آیات و روایت استفاده می‌شود که صبر بر از دست دادن هر فرزندی – چه بزرگسال، چه نوجوان، چه خردسال و چه جنین سقط شده – دارای پاداش خواهد بود:

    1. رسول خدا(ص) فرمود: چون فرزند بنده‌‏اى بمیرد، خداوند متعال به فرشتگانش می‌فرماید: «جان فرزند بنده‌‏ام را ستاندید؟». عرض می‌کنند: آرى. می‌فرماید: میوه دلش را گرفتید؟ عرض می‌کنند: آرى. می‌فرماید: «بنده‌‏ام، چه گفت؟» عرض می‌کنند: حضرتت را سپاس گزارد و گفت: «إنا للَّه و إنّا إلیه راجعون». خداوند متعال می‌فرماید: در بهشت براى بنده‌‏ام خانه‌‏اى بسازید و آن‌را «بیت الحمد» بنامید.

    2. «رسول خدا(ص) فرمود: هر کس فرزندى از پیش بفرستد و براى خدا صبر کند، آن فرزند او را به اذن خدا از آتش جهنم حفظ می‌کند.»

    3. عبد الرحمن بن تمیم می‌گوید: بر معاذ بن جبل که از اصحاب پیامبر بود، وارد شدیم در حالى‌که بالاى سر یکى از فرزندانش نشسته، و فرزند مشغول جان دادن بود، ما نتوانستیم خوددارى کنیم. اشک ما جارى شد. و بعضى از ما، آوازش به گریه بلند شد. معاذ به ما اعتراض داد و به آن‌که گریه می‌کرد گفت: ساکت باش، به خدا قسم، این مصیبت نزد من محبوب‌تر است، از هر غزوه‌‏اى که در رکاب پیغمبر(ص) بودم؛ زیرا من از رسول خدا شنیدم: کسى که فرزند عزیزى داشته باشد، و از دنیا برود، و در مصیبتش صبر کند، خداوند عوض آن میّت، خانه‌‏اى در بهشت به او می‌دهد، که بهترین قرارگاه باشد - و عوض مصیبت به او درود و رحمت و مغفرت و رضوان، مرحمت می‌فرماید.

    از جا بلند نشده بودیم که آن طفل از دنیا رفت از آن طرف صداى مؤذن، براى نماز بلند شد، براى نماز رفتیم. وقتى برگشتیم، دیدیم او را غسل داده، و کفن نموده، و او را به سوى گورستان، حرکت داده است. وقتى به او رسیدیم، گفتیم: خدا ترا رحمت کند، چرا منتظر ما نایستادى، تا جنازه برادرزاده خود را تشییع کنیم؟ گفت: به ما امر کرده‌‏اند در دفن اموات خود تأخیر نکنیم، چه در شب و چه در روز. سپس خودش داخل قبر شد، و یک نفر او را کمک داد در دفن کردن فرزندش. وقتى خواست از قبر بیرون بیاید، عبد الرحمن می‌گوید: دست خود را دراز کردم که بازویش را بگیرم، قبول نکرد و گفت: من این کار را نکردم که نشان دهم که قوى هستم، بلکه براى این بود، که نادانى تصور نکند از جزع و بی‌تابى است. بعد آمد منزل در جاى خود نشست، و لباس نو پوشید و از همه روزها بیشتر تبسم می‌‏کرد.

    البته گریه و زارى و اظهار غم و اندوه بر عزیز از دست رفته، هرگز از اجر و ثواب مصیبت‌دیده نمی‌کاهد؛ زیرا گریه ناشى از شدّت علاقه به عزیز دلبند خود بوده و نشانه‌‏اى از عطوفت و نرمى دل است، و مصیبت‌دیده‏‌اى که در عین گریه و زارى، راضى به قضا و قدر پروردگار باشد، نیز اجر و ثواب فراوانى خواهد داشت؛ از این رو است که پیامبر اسلام(ص) هنگامى که به مصیبت فرزند خود، ابراهیم، گرفتار شد فرمود: «چشم گریان می‌شود و قلب غمگین، لیکن سخنى نمی‌گوییم که غضب پروردگار را به دنبال داشته باشد».
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2017
    شماره عضویت
    35226
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    5
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : غم از دست دادن فرزند

    ممنون از جوابهاتون.من در بارداری فرزندمو از دست دادم.بخاطر بیماری ای که داشت مجبور به سقط شدم.بچه اولم بود اونم بعد چهار سال انتظار.حالم بده.بیماریش طوری بود که اگه نگهش میداشتم تو هشت ماهگیش میمرد.زندگی تو ی شهر غریب هم مشکلاتم و چندین برابر کرده.احساس میکنم کل دنیا اوار شده رو سرم.

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : غم از دست دادن فرزند

    نقل قول نوشته اصلی توسط mari68 نمایش پست ها
    سلام.من تازه عضو سایت شدم.ازتون کمک میخام.بعد از دست دادن بچم حالم بده.فقط میخام تنها باشم و گریه کنم.ازین وضعیت راضی نیستم اما نمیدونم چطور ازش رها بشم.ممنون میشم راهنماییم کنید.
    نقل قول نوشته اصلی توسط mari68 نمایش پست ها
    ممنون از جوابهاتون.من در بارداری فرزندمو از دست دادم.بخاطر بیماری ای که داشت مجبور به سقط شدم.بچه اولم بود اونم بعد چهار سال انتظار.حالم بده.بیماریش طوری بود که اگه نگهش میداشتم تو هشت ماهگیش میمرد.زندگی تو ی شهر غریب هم مشکلاتم و چندین برابر کرده.احساس میکنم کل دنیا اوار شده رو سرم.
    سلام

    مطلب شما را خواندم و متاسفم از اتفاقی که برایتان افتاده.

    ولی چند سوال داشتم قبل از هر گونه پاسخ به شما عزیز که لطفا با کمی دقت و به صورت نقل قول پاسخ دهید که متوجه بشم:

    سن و سال شما و همسر شما

    تحصیلات شما و همسرتان

    چند ساله ازدواج کردین

    چرا بعد از 4 سال باردار شدید مشکلی بوده یا نخواستید که باردار بشید

    بارداری طبیعی بوده

    بیماری جنین چه بوده و آیا به نظر همکاران پزشک در صورت بارداری مجدد امکان سرایت به جنین دوباره هست و یا خیر

    نوع کار و شغل شما و همسرتان

    به چه دلیل در شهر غریب هستید

    الان چند وقته که سقط جنین کردید؟؟

    لطفا نقل قول کنید

    سپاس

    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2017
    شماره عضویت
    35226
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    5
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : غم از دست دادن فرزند

    خودم 27سال و همسرم 30 سال داره.هر دو لیسانس داریم.شش سال ازدواج کردیم.همسرم مشکل داشت که با جراحی و دارو رفع شد.بله طبیعی باردار شدیم زمانی که کاملا ناامید بودیم از بجه دار شدن.سندروم داون و هیگروم کیستیک با ادم زیر جلدی.دکترا گفتن احتمالش هست که تکرار بشه ولی باید ازمایش کاریوتایپ انجام بشه.همسرم کارمند و خودم خانه دار هستم.بدلیل کار همسرم مجبور به زندگی در شهر غریبیم.دو هفته از سقط میگذره ولی از 28اسفند ماه درگیر این موضوع هستیم

  8. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : غم از دست دادن فرزند

    نقل قول نوشته اصلی توسط mari68 نمایش پست ها
    خودم 27سال و همسرم 30 سال داره.هر دو لیسانس داریم.شش سال ازدواج کردیم.همسرم مشکل داشت که با جراحی و دارو رفع شد.بله طبیعی باردار شدیم زمانی که کاملا ناامید بودیم از بجه دار شدن.سندروم داون و هیگروم کیستیک با ادم زیر جلدی.دکترا گفتن احتمالش هست که تکرار بشه ولی باید ازمایش کاریوتایپ انجام بشه.همسرم کارمند و خودم خانه دار هستم.بدلیل کار همسرم مجبور به زندگی در شهر غریبیم.دو هفته از سقط میگذره ولی از 28اسفند ماه درگیر این موضوع هستیم
    ممنون از پاسختون البته عرض کردم نقل قول کنید که ظاهرا فراموش کردید! بگذریم.

    ببینید عزیز این واکنش و حال شما با توجه به شرایطی که فرمودید کاملا طبیعی است با توجه به اینکه تازه دو هفته از ... میگذرد.

    این فازی که وارد ان شده اید مرحله ای میان شوک,سوگ, افسردگیست که خوب به صورت طبیعی و با گذشت زمان رفع خواهد شد ولی اگر زیاد اذیتتان میکند میتوانید از یکی از همکاران روانپزشک یا متخصص

    مغز و اعصاب در آن شهر جهت گرفتن دارو برای مدت محدود برای داشتن آرامش بیشتر بهره بجوئید.

    سن و سال شما و همسرتان برای داشتن1 یا2 فرزند دیگر خوب است و هنوز 10 سالی وقت دارید. ولی حتما توجه داشته باشید که اولا شما ممکنه دوباره دچار همین مشکل و معضل شوید. مگر اینکه(چون من دکتر طب نیستم و متخصص امر) این تست و غربالگری در لوله های آزمایشگاهی انجام شود قبل از باروری تخمک تا 100% احتمال الودگی از بین برود! و تا انجا که من میدانم (که میتوانم بگویم هیچ است) هنوز این روش را نداریم! و خوشحال میشم اگر هست و داریم به این جانب نیز اطلاع دهید.

    حالا این حرف رو زدم چون شما برایتان خیلی سخت و اسیب زننده خواهد بود که دوباره با این حالت مواجه شوید چه از لحاظ جسمی و چه بخصوص روانی!!!

    تازه اگر هر دو انسانهای خوب و نبکویی باشید که حتما هستید میتوانید به مسئله فرزند خواندگی نیز فکر کنید که واقعا برترین و والاترین عمل انسانیست


    موفق باشید

    سپاس

    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  9. 3 کاربران زیر از شهرام2014 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2017
    شماره عضویت
    35226
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    5
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : غم از دست دادن فرزند

    ممنون ازتون بخاطر جوابتون .اما صبور بودن سخت ترین کار دنیاست.بازم تشکر میکنم که جواب دادین

  11. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : غم از دست دادن فرزند

    نقل قول نوشته اصلی توسط mari68 نمایش پست ها
    ممنون ازتون بخاطر جوابتون .اما صبور بودن سخت ترین کار دنیاست.بازم تشکر میکنم که جواب دادین
    صبر کردن انقدر کار سختیه...که خدا یه پیامبر رو فرستاد که فقط صبر کنه!!!!

    پس حتما اجر کسایی که صبر میکنن پیش خداوند خیلی بالاتر از کسی است که صبوری نمیکنه!!

    خیلی متاسفم بابت اتفاقی که براتون افتاده...

    ان شاءالله خداوند در قبال صبر شما فرزند سالم و صالح بهتون عطا کنه...

    به خودتون زمان بدید...زمان التیام بخش دردهاییست که فراموش شدنی نیستند.

  12. 2 کاربران زیر از رزمریم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2017
    شماره عضویت
    35226
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    5
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : غم از دست دادن فرزند

    تشکر رز مریم بابت دلگرمیتون

  14. کاربران زیر از mari68 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6350
    نوشته ها
    545
    تشکـر
    884
    تشکر شده 624 بار در 313 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : غم از دست دادن فرزند

    درکت میکنم خیلی سخته واقعا صبر و تحمل میخواد
    منم بچم سقط شد. همه بهم گفتن عیب نداره بچه اول برای کلاغ هاست ولی من اصلا نتونستم با این قضیه کنار بیام بخصوص اینکه من و زندایی و دخترخاله و دختر دایی باهم به فاصله چند روز باردارشدیم جورکه تاریخ زایمان هامون هر20 روز بودحالا اونارو میبینم غصه میخورم
    ولی توکل کن به خدا
    اولش خیلی حالم بد بود افسردگی شدید گرفتم ولی با مشاوره سعی کردم توجه شوهرمو به خودم جلب کنم
    باتوجه به تجربه خودم از شوهرت بخواه وقت بیشتری رو برای شما در نظر بگیره تنهاکسی که میتونه کمکت کنه همونه بخصوص اینکه شما تو شهر غریب و جدا از خانواده هستید
    امضای ایشان
    Who looses today, won’t find tomorrow, There is nothing important as today

  16. کاربران زیر از بهشت بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2017
    شماره عضویت
    35226
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    5
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : غم از دست دادن فرزند

    متاسفانه منم همین شرایط رو دارم و خواهر شوهر و جاریم با من هم زمان حامله شدن.اما مشکل دیگم هم همسرمه.اون حالش بدتر و افسرده تر از منه طوری که تو این مدت همش تو قهر و دعواست.وقتی از بیمارستان مرخص شدم و تو خونه پدرم استراحت میکردم به بهانه اینکه بابام با خواهرزادم بازی میکرد یه دعوای مفصل راه انداخت و برگشت خونمون و بمنم همه چی گفت حتی گفت طلاقت میدم ولی بعد ده روز اومد دنبالم و از دم در خونه پدرم منو برداشت و برگشتیم خونمون بدون اینکه از مادر من بابت زحمتاش تشکر کنه حتی از ماشینم پیاده نشد.الانم که اومدیم خیلی بهانه گیر شده .سعی میکنم زیاد باهاش حرف نزنم چون ی برداشت دیگه ای که خودش دوست داره انجام میده و میشه ی اعصاب خورد کنی بزرگ.منم حوصله و ظرفیت ناز کشیدن و ندارم.احساس میکنم اون بدتر از من افسرده شده.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. شکست پُلی است برای پیروزی؟
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی شغلی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 10-06-2022, 02:15 AM
  2. تفاوت راست دست ها و چپ دست ها
    توسط Miss tarsa در انجمن دانستنیهای روانشناسی
    پاسخ: 17
    آخرين نوشته: 02-20-2019, 10:56 PM
  3. مقایسه هاست لینوکس با هاست ویندوز
    توسط bety10 در انجمن اینترنت و کامپیوتر
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 07-11-2015, 12:38 PM
  4. چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.
    توسط prv در انجمن گپ خودمانی
    پاسخ: 11
    آخرين نوشته: 05-14-2015, 12:14 AM
  5. یک آزمایش روانشاسی/ تا اطلاع ثانوی ماست سیاه است!
    توسط farokh در انجمن اس ام اس و نوشته های زیبا
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 06-03-2014, 09:11 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد