نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: وسواس فکری

1448
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24068
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    وسواس فکری

    رويدادهاي بد، خطرناك و ناگوار در زندگي هر كسي اتفاق مي‌‌افتد و امري عادی است که بدنبال آن هیجانات منفی متناسب با اتفاق نیز روی مي‌‌دهد نکته اینجاست که انسان‌ها همان‌قدر كه مي‌‌توانند منطقي و عقلاني فكر كنند گرايش دارند غير منطقي و كج فكر هم باشند. شناختن باورهاي ناسازگارانه و ناكارآمد به ما كمك مي‌‌كند تاثير مخرب اين باورها را تشخيص داده و باورهاي سازگارانه و كارآمد را جايگزين آنها كنيم. در این میان شناخت افکار و باورهاي وسواسی درحکم شاهراهی برای انتخاب مسیر مناسب در درمان وتشخيص فكرهاي وسواسي است.

    علائم
    مشخصه اصلي اختلال وسواس فكري – اجبار:
    افكار ناخواسته، تكراري و مزاحم كه به دنبال آن اجبارهاي تكراري و آزار دهنده آيين مداری‌ است كه مي‌‌تواند رفتاري و فكري باشند. اين اجبارها به منظور اجتناب از اضطراب و تجربه هيجان‌هاي منفي مانند چندش شدن است. اجبارها در ابتدا به منظور خنثي كردن، باطل كردن، دور كردن، منحرف كردن حواس و پيدا كردن دلايل متناقض با وقوع و ظهور افكار توسط فرد مبتلا آموخته، ابداع و به كار گرفته مي‌‌شود. سپس در ادامه بيماري به شكل مداوم در موقعيت‌هاي اضطراب‌زا مورد استفاده قرار مي‌‌گيرد كه به وسواس عملي موسوم است. تحقيقات نشان داده است كه باورهاي غيرمنطقي مي‌‌تواند عامل بروز اختلال وسواس فكري – اجبار در نظر گرفته شود لذا تغيير باورهاي غيرمنطقي در درمان اين اختلال نقش موثری دارد. باورهاي ناكارآمد در وسواس فكري – عملي به دو گروه تقسيم مي‌‌شوند: باورهاي ناكارآمد عام كه در ساير اختلالات و بيماري‌ها نیز ديده مي‌‌شوند و باورهاي خاص كه مختص وسواس فكري – اجبار است. كمال گرايي، عدم اطمينان و قطعيت، مسئوليت‌پذيري افراطي، برآورد افراطي از تهديد و خطر بعنوان باورهاي ناكارآمد عام و اهميت دادن به افكار و كنترل افكار باورهاي ناكارآمد خاص وسواس فكري – اجبار همگي شش باورغيرمنطقي حوزه‌هاي شناخت در وسواس فكري – اجبار را تشكيل مي‌‌دهد.
    كمال گرايي
    كمال گراها باور دارند كه همه چيز از جمله، افراد و جامعه بايد براساس معيارهاي آنها كامل و بي‌عيب بي‌نقص باشند. به همین خاطر با دنياي واقعي خود كنار نمي‌آيند و هميشه براي رسيدن به دنياي ايده‌آل ذهني خود با افراد، محيط و جامعه خود مبارزه مي‌‌كنند تا آنها را تغيير دهند. پذيرش واقعيت‌‌ها براي اين افراد سخت است. افراد كمال گرا ارزش خود را در انجام كارهاي بي عيب و نقص مي‌‌دانند و مي‌‌خواهند نفر برتر باشند تا جایی که دیگران را با انجام كارهاي بي عيب و نقص شگفت‌زده كنند. آنها تلاش مي‌‌كنند خود را به بهترين وجه و اقرارآمیز نشان دهند. ترس از اشتباه كردن دارند و اشتباه و شكست را نابودي قلمداد مي‌‌كنند. چرا که تفاوتي بين اشتباه كردن و شكست قائل نيستند. از نظر افراد كمال‌گرا چيزهاي قابل قبول، كامل هستند و چيزهایی كه كامل نباشد نقص دار و معیوب محسوب می‌شوند.
    چند مورد از نمودهاي بارز اين باور عبارت است از:
    1- با واقعيت‌‌ها كنار نمي‌آيند.
    2- با دنياي واقعي براي ساختن دنياي ايده‌آل مبارزه مي‌‌كنند.
    -3 براي انجام كارها بيش از اندازه هزينه مالي، زماني، نيروي انساني مي‌‌كنند.
    4- كارها را دير شروع مي‌‌كنند و دير تمام مي‌‌كنند.
    5- در عرصه‌هايي وارد رقابت مي‌‌شوند كه حتما پيروز شوند و اگر اطمينان بر پيروزي خود نداشته باشند در آن عرصه‌‌ها مخفي كاري مي‌‌كنند.
    6- احساس گناه دارند و خود را سرزنش مي‌‌كنند.
    7- از زندگي لذت نمي برند.
    8- رقابت جو هستند و براي مسايل پيش پا افتاده با همه مبارزه مي‌‌كنند.
    9- هميشه جدي هستند و مي‌‌خواهند هميشه برد با آنها باشد.
    10- عرصه را بر حضور ديگران تنگ مي‌‌كنند.
    11- براي رسيدن به موفقيت و پيروزي مدام در ذهن خود نقشه مي‌‌كشند و طرح مي‌‌ريزند.
    12- افرادی نتيجه‌گرا هستند و همیشه به‌دنبال دست آوردهاي جديد هستند و از امكانات و موفقيت‌هاي خود لذت نمي برند.
    عدم اطمينان و قطعيت
    مبتلايان به وسواس فكري – اجبار به دنبال ساختن جزيره امن براي خود مي‌‌باشند تا در آن جزيره خيالي كاملا مطمئن و آسوده باشند. آنها در انجام امور ضروري كليه عواقب احتمالي يك موقعيت را سنجيده و بعد عمل مي‌‌كنند. در تصميم‌گيري‌های خود نهايت تلاش را مي‌‌كنند تا به صحت تصميم‌هاي خود مطمئن شوند. همچنین دوست دارند مطمئن شوند ديگران از عواقب منفي و تصميم‌گيريهاي آنها در امانند. آنها در انجام هر عملي به ذهن خود و عمل انجام شده شك مي‌‌كنند.
    در انجام كارهاي ساده چون قفل كردن در، خاموش كردن كليد برق و اجاق گاز و در بيان مطلب، اظهار نظر كردن در مورد چيزي تا حد ايده‌آل تلاش دارند به نهايت اطمينان و قطعيت برسند. از ابهام‌ها مي‌‌ترسند و از ورود به عرصه‌‌هاي جديد و نو هراس دارند.
    چند مورد از نمودهاي بارز اين باور عبارت است از: عدم اطمينان به ذهن خود شك در انجام كارها و مسئوليت ها شك در انجام فرايض ديني عزت نفس ناسالم انجام ندادن كار‌ها و ترک مسئوليت ها. واگذاری مسئولیتهای خود به دیگران عدم اطمينان به ذهن خود تكرار بي مورد در كارها نظم و شمارش افراطی در كارها ، انجام آداب و مراسم آييني برای انجام یا شروع‌كارها پرسش‌هاي افراطي و اعتراف كردن افراطي .
    مسئوليت‌پذيري افراطي
    مشخصه برجسته دیگری که جا دارد به آن پرداخته شود مسئوليت‌پذيري افراطی است. مسئوليت‌پذيري افراطي مبتلايان به وسواس فكري – اجبار را، در شرايط بدهيجاني قرار مي‌‌دهد چرا که آنها خود را در حوادثي بد و ناگوار كه حتي خود نقشي در بروز آن نداشته‌اند مسئول مي‌دانند و يا نقش خود را بيش از حد برآورد مي‌‌كنند و به هر قيمتي تلاش دارند تا از وقوع احتمالی صدمه و آسيب هر چند ضعيف جلوگيري نمايند. در بسياري از موقعيت‌‌هاي روزمره خود را ناتوان در جلوگيري از وقوع اتفاقات بد نا توان مي‌دانند و بي‌دليل احساس گناه مي‌كنند. بنابراین تلاش مداوم دارند تا از همه‌ پيامدهاي اعمال خود آگاه بوده و ديگران از عواقب رفتارشان در امان باشند. به گونه‌ای فکر می‌کنند قيم ديگران هستند و اگر از ديگران محافظت مي‌كنند و حتی اگر در آن نقشی نداشته باشند خود رامسئول عواقب حوادث منفی و بد مي‌دانند.
    چند مورد از نمودهاي بارز اين باور عبارت است از: مداخله در همه كارهايي كه به آنها مربوط نيست به گردن گرفتن مسئوليت‌‌هاي ديگران ، پرورش فرزندان و همسران بي‌مسئوليت و كم مسئوليت ، پرورش فرزندان فاقد تجربه لازم و مهارت زندگي ، مداخله بيش از حد افراد بيش برآورد مسئوليت در امور زندگي اطرافيان ، مواظبت بيش از اندازه از ديگران، نصيحت كردن و تكرار توصيه‌‌هاي ايمني براي نزديكان ، مورد سوءاستفاده مالي و كاري قرار گرفتن.
    برآورد افراطي تهديد و خطر
    از مهمترین ویژگی‌های افراد مبتلا به وسواس فکری – اجبار برآورد افراط گونه از تهدید و خطر است چرا که تصورشان بر این که آن را در محیط ناامن و پراضطراب زندگی می‌کنند. آنها بسيار محتاط هستند تا تهديد و خطري متوجه خود، اطرافيان و ديگران نشود. از این رو آمادگي و توانايي‌‌هاي خود را افزايش داده تا احتمال وقوع حادثه بد و ناگوار را كم كرده و به صفر برسانند. افراد مبتلا وسواس فكري – عملي برآورد غير واقع‌بينانه از احتمال بروز خطرات و تهديدات دارند. گاهي فكر مي‌‌كنند كه خودشان ندانسته و دانسته به نزديكان خود آسيب مي‌‌زنند.
    چند مورد از نمودهاي بارز اين باورعبارتند از: تجربه هيجان‌هاي منفي روزمره عصبيت، غم، اندوه انجام كارهاي پيشگيرانه (پنهان كردن وسايل نوك تيز) كنترل شديد بر محيط و اطرافيان و كارها و ...
    اهمیت دادن به افکار
    مورد قابل بررسی دیگری در مقوله وسواس – اجبار اهمیت دادن به فکرهاست. افراد مبتلا به وسواس فکری – عملی به فکرهاي خود بيش از حد اهمیت مي‌‌دهند. وجود یا هجوم یک فکر را برابر با عمل به آن فکر می‌دانند و داشتن افکار و تمایلات ناپسند را به اندازه عمل به آنها بد و قبیح مي‌‌شمارند. افکار یا تمایلات پرخاشگرانه نسبت به افراد مورد علاقه و حتی غریبه‌‌ها (کودکان، سالمندان) به معنای مقصر بودن در صدمه و آسیب رساندن به آنان است به این معنا که "من در درون خود خواستار آن هستم". به‌طور مثال داشتن یک فکر کفرآمیز به اندازه انجام همان کار حرام بوده و گناه در پی دارد و یا وجود یک تصویر ذهنی یا فکر ناخواسته جنسی به معنای عمل کردن به آن تصویر ذهنی یا فکر جنسی است.
    چند مورد از نمودهاي بارز اين باورعبارتند از : ترس شدید از افکار، باور کردن افکار بد، سرکوب کردن افکار بد و ناخواسته، مبارزه با افکار بد و ناخواسته، احساس گناه و ترس شدید.
    کنترل کردن فکرها
    اینکه من نباید افکار ناخوشایند یا عجیب و غریب داشته باشم یا من باید بتوانم ذهنم را از سرافکار ناخواسته رها کنم و حتی وجود افکار به معنای عدم کنترل برخودم است از باورهای ایجاد کننده اضطراب در افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری – اجبار است. اینها از مجازات خود به علت کنترل افکار خود مي‌‌ترسند. کنترل کردن فکرها باعث ازدیاد فکرهای وسواسی و تکرار افکار با شدت و فراوانی بیشتر و تحمل اضطراب های شدیدتر است گاهی مشاهده فیلم‌هایی چون فیلم راز و کمک گرفتن افکار مثبت در مبارزه افکار منفی بیماری افراد را شدت مي‌‌دهد. بعنوان مثال فیلمی مانند "فیلم راز" بر اهمیت افکار یک فکر تاکید مي‌‌کند و جایگزین کردن فکرهای مثبت نه تنها کنترل بر افکار منفی را كم نمي‌كند به فراوانی آنها مي‌‌افزاید.

    رويدادهاي بد، خطرناك و ناگوار در زندگي هر كسي اتفاق مي‌‌افتد و امري عادی است که بدنبال آن هیجانات منفی متناسب با اتفاق نیز روی مي‌‌دهد نکته اینجاست که انسان‌ها همان‌قدر كه مي‌‌توانند منطقي و عقلاني فكر كنند گرايش دارند غير منطقي و كج فكر هم باشند. شناختن باورهاي ناسازگارانه و ناكارآمد به ما كمك مي‌‌كند تاثير مخرب اين باورها را تشخيص داده و باورهاي سازگارانه و كارآمد را جايگزين آنها كنيم. در این میان شناخت افکار و باورهاي وسواسی درحکم شاهراهی برای انتخاب مسیر مناسب در درمان وتشخيص فكرهاي وسواسي است.
    " انتشار مطلب با ذکر منبع مجاز می باشد "








  2. 3 کاربران زیر از givaa بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : وسواس فکری

    سپاس
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. درمان وسواس فکری
    توسط h@di1377 در انجمن وسواس فکری - عملی
    پاسخ: 25
    آخرين نوشته: 03-12-2016, 02:34 PM
  2. بیماری وسواس
    توسط sepideh.t در انجمن وسواس فکری - عملی
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 12-29-2014, 01:39 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد