۳۳ موثرترین روش برای غلبه بر ناکامی
اجتناب کردن از ناامیدی، دور شدن یا پنهان شدن از آن و گمراه کردن مسیر بازی- هیچ یک از این روشها- باعث نمیشود که شما به انسان بهتری تبدیل شوید. در مقابل، میتوانید از فهرست ابزارها و روشهای زیر استفاده کنید تا ماجراهای ناامیدکننده و محدودکننده خود را برطرف کنید.
۱. پذیرای واقعیت باشید
درسته! اتفاق بدی رخ داده است. تمام روز خود را به تصور کردن و تجسم صورت زیبای زندگی بدون آن اشتباه یا حادثه احمقانه نپردازید. واقعیت این است و هیچ شکی در آن نیست که آنچه رخ داده است حادثهای ناامیدکننده است اما انکار کردن این واقعیت از حجم ناکامی کم نمیکند و درمقابل ناامیدی را در شما قویتر و قویتر میکند. واقعیت را بپذیرید.
۲. مسیر تمرکز خود را تغییر دهید
وقتی که ناامید هستید گرفتار شدن در حلقه خشم و یاس بسیار آسان میشود و درواقع این نخستین چیزی است که اتفاق میافتد. خود را مشغول انجام کارهای کوچک اما سخت کنید تا مسیر توجه خود را تغییر دهید. خودتان را درگیر انجام کاری کنید. گامهای لازم برای عبور کردن از موقعیت ناامیدکننده را بردارید اما از چیزهای دیگر پیرامون خود نیز غافل نشوید.
۳. با یکی از دوستان خود درمورد ماجرا صحبت کنید
یک فرد مورد اطمینان پیدا کنید و با او درمورد آنچه رخ داده است صحبت کنید. آنچه درونتان است را بیرون بریزید. اجازه ندهید که این ماجرا آنقدر در شما رشد کند که در نهایت منفجر شود. بیشتر اوقات- وقتی به چنین مرحلهای میرسیم- دیگر فرصتی برای ایجاد یک تغییر معنادار و مهم و برگرداندن واقعیت به شکل اول باقی نمانده است. اجازه دهید تا نگرانیها، کشمکشها و تیرگیهای درونتان رها شده و پرواز کنند. بعلاوه، مگر غیر از این است که دوستان ما برای همین چیزها دوست ما هستند؟
۴. شرح ماجرا را بنویسید
اگر تاحالا عادت به نوشتن نداشتهاید همین حالا شروع کنید. همه ترسها و احساسات خود را بنویسید و آنها را با جزییات توصیف کنید. این کار را تا جایی ادامه بدهید که احساس کنید دیگر نمیتوانید بنویسید. خواهید دید که به طرز عجیب و باورنکردنی احساس بهتری خواهید داشت. نوشتن موجب کم کردن شدت آنچه که در مورد آن مینویسید شده و آن را برای شما قابل مدیریت میکند. فقط کافی است که این روش را امتحان کنید.
۵. در مورد آن ماجرا نامهای بنویسید
تصور کنید که شما در یک جزیره گرمسیری دورافتاده هستید. بنشینید و نامهای به فردی بنویسید که میتواند شما را نجات دهد. در نوشتن این نامه خساست به خرج ندهید و نامهای طولانی بنویسید. تصور کنید که بعد از ترک آن جزیره بیابانی و دورافتاده دنیا برای شما چه شکلی خواهد داشت. تا وقتی که نتوانید آن را توصیف کنید هرگز موفق به ترک آن جزیره نخواهید شد. سپس نامه را از بین ببرید.
۶. داستانی درمورد بدترین حالت ماجرا بنویسید
بدترین اتفاقی که میتواند در این لحظه برای شما رخ بدهد چیست؟ فهرستی از هرچیز ممکن از ضررهای جسمانی تا ناهماهنگیهای عاطفی را تهیه کنید. سعی کنید تا کوچکترین جزییات مربوط به بدترین حالت ممکن را برای هریک از موارد لیست خود پیشبینی کنید. اگر همه چیز در زندگی شما تا جاییکه ممکن است بد پیش برود، زندگی شما چگونه خواهد شد؟ سپس این داستان را بخوانید. میبینید که به اندازهای که فکر میکردید هم بد به نظر نخواهد رسید.
۷. فهرستی از کارهای احتمالی و ممکن تهیه کنید
دقیقا چه چیزی دوباره اوضاع را برای شما مورد پذیرش و قابل قبول خواهد کرد؟ کارهایی که میتوانید برای بهبود وضعیت فعلی خود انجام بدهید کدام است؟ فهرستی از این کارها تهیه کنید. سعی کنید هر اقدام ممکن- هرقدر که غیرمحتمل به نظر برسد- را مشخص کنید و آن را در لیست خود قرار بدهید. در پایان این کار، احساس بسیار بهتری خواهید داشت: حالا دیگر شما کاری برای انجام دادن دارید.
۸. راحت بخوابید
بخش قابل توجهی از زندگی ناخودآگاه شما وقتی که در خواب هستید اتفاق میافتد. سعی کنید با فکری فارغ از تصمیم گیری به رختخواب بروید. سعی نکنید که راهحلی را برای مسئله پیدا کنید. فقط خود را برای خارج شدن از چرخه ناامیدی آماده کنید. درطول شب وقتی که خواب هستید ذهن ناخودآگاه شما منابع لازم برای قویتر شدن شما را پیدا خواهد کرد.
۹. آواتار خود باشید
تمرین کنید تا خودتان را از ” بیرون خود” مشاهده کنید. آنچه که یک مشاهدهکننده در شما میبیند را روی کاغذی بنویسید. چه رفتاری دارید؟ چگونه حرف میزنید؟ چطور عمل میکنید؟ هرچه بیشتر این تمرین را انجام دهید، بیشتر میتوانید خود را از پرسونای ناامیدکننده جدا کنید و همزمان کنترل آن را در دست بگیرید.
۱۰. مطلبی خندهدار بخوانید
اگرچه این کار مشکل شما را حل نمیکند اما بیشتر مواقع تمرکز شما را بر چیز دیگری قرار میدهد و یک وقفه موقتی در شما ایجاد میکند. باید بدانید که این تکنیک با روش پرهیز و اجتناب کردن یکسان نیست و تنها بعنوان یک آرامکننده بکار میرود. پس از آن به راه خود برشد و به آنچیزی بپردازید که باید آن را حل کنید.
۱۱. دیگر خود را سرزنش نکنید
شاید شما واقعا کار اشتباهی انجام دادهاید و وضعیت فعلی شما نتیجه آن اشتباه است. مسئولیت اشتباه خود را بپذیرید اما خود را سرزنش نکنید. همه اشتباهات شما مربوط به گذشته میشود. شما الان در زمان حال هستید و میتوانید در رابطه با آن اشتباه کاری بکنید. سرزنش کردن تنها موجب سنگین شدن گذشته میشود و شما را بیشتر در آن غرق میکند. به هر بهای ممکن از این کار دوری کنید.
۱۲. قدم بزنید
پیشنهاد میکنم که حتما به پیاده روی رفته و قدم بزنید. عمل حرکت کردن صرفا انگیزه اقدام کردن را در شما بهوجود میآورد و به شکلی امیدوارنه ذهن شما را شفافتر میکند. پیاده روی همیشه به من در نظم بخشیدن به افکارم کمک میکند و ابهامات موجود را کاهش میدهد. بعلاوه، میدانید که پیاده روی عملی کاملا رایگان و بدون هزینه است.
۱۳. در آینده بایستید و به مسئله خود نگاه کنید
این راهحل با راهحل شماره ۶ کاملا درارتباط است. وضعیت فعلی خود را توصیف کنید و آن را از منظرِ آینده مشاهده کنید. آیا یکسال بعد از لحظه کنونی مسئله شما اهمیت فعلی خود را دارد و به همین اندازه برای شما بزرگ است؟ ۵ سال دیگر چطور؟ یا ۱۰ سال دیگر؟ قرار دادن ناکامی یا همان مسئله ناامیدکننده در یک فضا و موقعیت بزرگتر آن را ضعیفتر کرده یا حداقل مدیریت آن را امکانپذیر میکند.
۱۴. یک غذای خوشمزه بپزید
آشپزی در عین سادگی و یکنواختی خود یک هنر است و هر بار که شما به انجام یک کار هنری میپردازید، جهان را از دریچه ذهن شهودی خود مشاهده میکنید. باین ترتیب است که شما- فارغ از ناامیدی موجود- راهحل مسئله را فراخوانده و آن را طلب میکنید نه اینکه با استنتاج منطقی آن را پیدا کنید. آشپزی کم هزینهترین و لذیذترین هنری است که میتوانید داشته باشید.
۱۵. به مهمانی بروید
در بکار بردن این روش زیاده روی نکنید و آن را به راه فراری از واقعیت خود تبدیل نکنید. بااینحال، شرکت در مهمانی و جشنها میتواند تاثیر بسیاری در کاهش شدت ناکامی شما داشته باشد. بیرون بروید، با دیگران ارتباط برقرار کنید و ببینید که آیا میتوانید اخمهایتان را از صورتتان بزدایید یا نه. شما میتوانید بعدا- وقتی ذهن و جسمتان به تعادل رسید- دوباره به مسئله خود بپردازید.
۱۶. فهرستی از موفقیتها و دستاوردهای گذشته خود تهیه کنید
نیازی نیست که همه جزییات آنها را یادداشت کنید. فقط کافی است که پشت میزی بنشینید و تمامی پیشرفتها و دستاوردهایتان یا حداقل مهمترین آنها را بیاد آورید. دیدن موفقیتهای خودتان سنگینی باری که هنوز با خود حمل میکنید را کم کرده و به شما کمک میکند تا با سرعت بیشتری بر ناامیدی خود غلبه کنید.
۱۷. کمی شور و اشتیاق داشته باشید
با افراد پرانرژی تعامل داشته باشید یا در پروژههایی فعالانه شرکت کنید. انتخاب کنید که عضوی از چیزی باشید که انرژی زیادی تولید میکند. در پروژههای جدید و تازه شرکت کنید. بودن با افراد فعال و پرشور ناامیدی را تا جایی کاهش میدهد که میتوان آن را براحتی مدیریت کرد. این کار همچنین احساس بهتری را در شما بهوجود میآورد.
۱۸. در ناکامیتان غرق شوید و سپس از آن بیرون بیایید
اجازه دهید ناامیدی بطور کامل شما را فرا بگیرد تا در آن غرق شوید. فقط مطمئن شوید که در این مرحله هیچ کاری انجام نمیدهید. خود را از دنیای پیرامونتان جدا کنید و به خود اجازه دهید که ناامید باشید. سپس به آرامی صبر کنید تا ناامیدی ناپدید شود. برخی اوقات، این روش به اصطلاح “هرچقدر میتوانی بخور” تنها راه سالم روبهرو شدن با ناکامی است.
۱۹. به تماشای یک نمایش کمدی بروید
این روش میتواند جایگزینی برای روش شماره ۱۰ باشد: ” خواندن یک مطلب خنده دار”. وقتی به خودتان اجازه خندیدن بدهید، از شدت خشمتان کاسته و مدیریت مسائل آسانتر خواهد شد. بعلاوه، دیدن مردم در موقعیتهای خندهدار و عجیب و غریب باعث میشود که ناامیدی شما هم بیهوده و ناشیانه به نظر برسد. پس به آن بخندید.
۲۰. با اسلحه” چرا” به آن حمله کنید
یک تمرین نوشتنی دیگر! از خودتان سوالاتی را بپرسید که با چرا آغاز میشوند تا ریشه و علت اصلی ناکامی خود را پیدا کنید.” چرا من بیپول هستم؟” – “چون زیادی ولخرجی کردم”.” چرا ولخرجی کردم؟” –” چون احساس ناامنی را تجربه میکنم”.” چرا…؟” و باین ترتیب شما به ریشه احساس ناامیدی خود دست پیدا خواهید کرد. شما به جایی میرسید که چیزی درون شما تلنگر خواهد زد.
۲۱. برای چیزی داوطلب شوید
ناامیدی ارتباط نزدیکی با ایگو یا بخشی از وجود شما دارد که با عبارتهای مهمی که با “من…” شروع میشود مرتبط هستند. اگر شما بصورت داوطلبانه کاری را برای دیگری انجام دهید، انرژی دادن به ایگو را متوقف خواهید کرد. هرچه این بخش از شما ضعیفتر باشد، خودِ حقیقی و قدرتمند شما قویتر خواهد شد.
۲۲. بایستید و بجنگید
یک سرباز جنگجو باشید. به خودتان دستور بدهید و از دستورات خود پیروی کنید. مقداری قانونمندی سخت و بیچون و چرا به زندگی خود تزریق کنید. صبحها زود از خواب بیدار شوید، کارهای خود را طوری انجام دهید که گویی در میدان مبارزه هستید و سپس به خواب بروید. این روش را تکرار کنید تا جاییکه مسائل و مشکلات شما بیارزش شوند و چیزی نباشند جز موقعیتهایی که شما میتوانید با دنبال کردن یک توالی ساده و آسان از دستورات جدید آنها را برطرف کنید.
۲۳. دیگران را سرزنش نکنید
این روش هم روشی مشابه با شماره ۱۱ است و تنها تفاوت آنها در این است که در اینجا توجه شما به سمت دیگران است تا در تلاشی ناامیدکننده مانع از احساس درد شوید. این کار را متوقف کنید. اگرچه ممکن است که این کار چیزی شبیه به یک مُسکن باشد اما سرزنش کردن دیگران یک وقفه موقتی است که چندان هم طولانی نخواهد شد. در ۹۹% مواقع، آنچه که ما تجربه میکنیم نتیجه مستقیم کارهای خودمان است.
۲۴. کارهای کوچک و تکراری انجام دهید
رفتار یک ماشین را تقلید کنید. آن کارهای کوچک و ناچیزی را انجام دهید که خستهکننده به نظر میرسیدند و شما به شدت از آنها اجتناب میکردید. اکنون بهترین زمان برای انجام آنهاست. محدود کردن زمان و تمرکز موجب ذوب شدن فشار موجود میشود. در این دریای کارهای کوچک و تکراری، ناامیدی به آرامی ناپدید خواهد شد.
۲۵. در گذشته بایستید و به مسئله خود نگاه کنید
این روش هم میتواند شکل دیگری از روش شماره ۱۳ باشد. مشاهده کردن ناامیدی خود از منظرِ گذشته نوری جدید و تازه تر به آن میتاباند. بیشتر اوقات، احساس حاصل از این چشمانداز اینگونه خواهد بود که: ” من پیش از این هم در شرایط سخت و دشوار بوده ام و اینبار هم میتوانم این وضعیت را پشت سر بگذارم”. و این دیدگاه درست تر از آنچیزی است که شما فکر میکنید: ما تجربههای بسیار زیادی در زندگی داریم و فقط به اندازه کافی به تجربههای خود اطمینان نمیکنیم.
۲۶. داستانهای مشابه را بخوانید
شما تنها کسی نیستید که ناامیدی را تجربه میکند. حتی اگر گفتوگو با دیگران در خصوص این مسئله برای شما سخت و دشوار است، میتوانید همیشه این کار را به تنهایی انجام دهید: میتوانید عبارتهای کلیدی توصیفکننده مسئله ناامیدکننده خود را در اینترنت سرچ کنید. خواهید دید که شما تنها نیستید. یک نفر دیگر هم آنجا هست که چنین چیزی را تجربه کرده و اکنون آن را پشت سر گذاشته است.
۲۷. پیشرفت خود را ارزیابی کنید
هر ثانیه از زندگی شما چیزی را تغییر میدهد. به کوچکترین گامهایی که برمیدارید دقت کنید و آنها را ارزیابی کنید. نخستین گزینه موجود در این لیست ارزیابی میتواند این باشد: ” من میخواهم پیشرفت خود را ارزیابی کنم و این به نوبه خود گامی مهم در پیشرفت من است”. هرچه بیشتر بنویسید، جلوه پیشرفت شما عظیمتر خواهد بود.
۲۸. شکل ناکامی خود را تغییر دهید
ماسکی بر روی مسئله خود قرار دهید و آن را شبیه چیز دیگری نشان دهید: ” من اکنون احساس ناامیدی را تجربه میکنم اما این احساس ماسکی است برای…” و جای خالی را با هرچیزی که میخواهید بسازید پر کنید: نظم و ترتیب، توان فردی، استقامت و پایداری. شکل ناکامی را تغییر دهید. در چنین مواقعی من معمولا از تصویر کاترپیلار و پروانه استفاده میکنم: اگرچه درحالحاضر خوشایند نیست اما ببین که در آینده چه خواهد شد.
۲۹. ناکامی خود را با موقعیت بدتری مقایسه کنید
سعی کنید تا موقعیتی مرتبط را شناسایی کنید که در آن میزان آسیب وارد شده بطور قابل توجهی بیشتر از موقعیت فعلی شما است. اگر بدهکار هستید، تصور کنید که ورشکستگی شما چگونه خواهد بود. اگر رابطه تان دچار وقفه شده است، تصور کنید که زندگی چگونه خواهد بود اگر باقیمانده عمر خود را در جزیرهای خشک و دورافتاده به سر ببرید. برای آنچه تجربه میکنید شکرگزار باشید زیرا اوضاع میتواند بدتر از این هم باشد.
۳۰. ناکامی خود را با مدیتیشن ضعیف کنید
اگرچه مدیتیشن یک روش درمانی همه کاره نیست اما باتوجه به تجربه شخصی من این روش واقعا موثر است. مدیتیشن نه تنها مسیر تمرکز شما را از وضعیت فعلی تغییر میدهد بلکه افکار شما را نیز پاکسازی کرده و کمک میکند تا تعادلی نامحسوس در انرژی بدن شما ایجاد شود. به یاد داشته باشید که مدیتیشن فقط احساس ناامیدی شما را تضعیف میکند و آن را از بین نمیبرد. شما همچنان باید کارهای لازم برای از بین بردن آن را انجام دهید.
۳۱. ورزیده شوید
برنامه تمرینی سختی را شروع کنید. ورزیده شدن موجب میشود در کارهایتان راحت تر دست به اقدام بزنید و آنها را با اراده و قدرت انجام دهید.” تاثیر اندورفین” هم یکی از تاثیرات جانبی تمرین ورزشی است: القاء حالتی از سلامت و تندرستی که بدن خودتان آن را تولید کرده است.
۳۲. این نیز بگذرد
ناپایداری در مرکز طبیعت انسانی قرار دارد: ما اسیران زمانیم و هرچیزی که تجربه میکنیم محدود به زمان است. خنده و غم، لذت و افسردگی و هرچیز دیگری با زمان محو و ناپدید میشود. در مورد ناامیدی هم چنین حالتی صادق است: ناامیدی گذرا و موقتی است.
۳۳. فهرستی از ۳۳ راه برای غلبه بر ناکامی بنویسید
این یک تمرین شگفتانگیز و باورنکردنی است. اگرچه ممکن است خنده دار به نظر برسد اما روشی منحصر بفرد و قدرتمند است. تنها کاری که باید انجام دهید این است که راحت بنشینید و ۳۳ راهی را تصور کنید که میتواند بر ناامیدی شما غلبه کند. من به شما قول میدهم که تقریبا در گزینه شماره ۲۰ از این لیست خواهید دید که مشکلتان کوچکتر از آنچه تصور میکنید به نظر میرسد.