نمایش نتایج: از 1 به 7 از 7

موضوع: رسیدن به تفاهم با شوهر

1077
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21302
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    Unhappy رسیدن به تفاهم با شوهر

    باعرض سلام ببخشید یه راهنمایی ازتون میخوام خواهشاجوابموبدید راستش من 6ساله ازدواج کردم یه پسرم دارم 6تاخواهرشوهردارم که سه تاشون خیلی دخالت میکنن اخلاق شوهرم به تنهایی خوبه ولی نمیتونه به خواهراش بگه دخالت نکنن حتی اگه حرفشون حق نباشه یکی ازخواهرشوهرام شوهرش فوت کرده وهمسرم دوسال خیلی بهش توجه داره ومن به خاطراین همه اهمیت خیلی حساس شدم وراستش ازاول ازدواجم خواهرشوهرام دخالت کردن وحتی اسم پسرمواوناگذاشتن من خیلی به این رفتاراحساس شدم وحتی ازخواهرشوهرام متنفرشدم چندین بارجروبحثمون شده راستش من روحیه ی خیلی حساسی دارم نمیتونم به خیلی چیزااهمیت ندم مثلااگه دروغ بگه نمیتونم تحمل کنم لطفا یه راهنمایی کنید تاهم این مشکلم حل بشه وهم بتونم به همسرم ابراز علاقه کنم واون به من خیلی اهمیت بده خواهشایه راهکاری بگید حساسیتم ازبین بره راستش خودم خیلی کلافم برام مهمه که به من توجه کنه هرکارکوچیکی که میکنه برام یه مسله بزرگ میشه مهم میشه کمک کنید معنی عشقوتوزندگیم بفهمم اون راضی به مراجعه به یه مشاور نیست لطفا منوراهنمایی کنید

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5400
    نوشته ها
    698
    تشکـر
    99
    تشکر شده 657 بار در 378 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : رسیدن به تفاهم با شوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط ...ر نمایش پست ها
    باعرض سلام ببخشید یه راهنمایی ازتون میخوام خواهشاجوابموبدید راستش من 6ساله ازدواج کردم یه پسرم دارم 6تاخواهرشوهردارم که سه تاشون خیلی دخالت میکنن اخلاق شوهرم به تنهایی خوبه ولی نمیتونه به خواهراش بگه دخالت نکنن حتی اگه حرفشون حق نباشه یکی ازخواهرشوهرام شوهرش فوت کرده وهمسرم دوسال خیلی بهش توجه داره ومن به خاطراین همه اهمیت خیلی حساس شدم وراستش ازاول ازدواجم خواهرشوهرام دخالت کردن وحتی اسم پسرمواوناگذاشتن من خیلی به این رفتاراحساس شدم وحتی ازخواهرشوهرام متنفرشدم چندین بارجروبحثمون شده راستش من روحیه ی خیلی حساسی دارم نمیتونم به خیلی چیزااهمیت ندم مثلااگه دروغ بگه نمیتونم تحمل کنم لطفا یه راهنمایی کنید تاهم این مشکلم حل بشه وهم بتونم به همسرم ابراز علاقه کنم واون به من خیلی اهمیت بده خواهشایه راهکاری بگید حساسیتم ازبین بره راستش خودم خیلی کلافم برام مهمه که به من توجه کنه هرکارکوچیکی که میکنه برام یه مسله بزرگ میشه مهم میشه کمک کنید معنی عشقوتوزندگیم بفهمم اون راضی به مراجعه به یه مشاور نیست لطفا منوراهنمایی کنید

    ین روزها بعضی از دامادها پس از ازدواج همچنان نسبت به خانواده شان وابسته هستند واین موضوع مشکلاتی برای عروس خانم ها ایجاد می کند. دکتر شیوا دولت آبادی، رئیس انجمن روانشناسان ایران به شما توصیه می کند که در این شرایط چطور رفتار کنید.



    انواع وابستگی ها
    وابستگی یکی از همسران به خانواده خود دو حالت می‌تواند داشته باشد. در حالت اول فردی که به خانواده‌اش وابسته است تنها در مواردی خاص، برای حل مشکل‌ها و اختلاف‌ها به سراغ خانواده می‌رود و به تصمیم و گفته آنها عمل می‌کند اما در حالت دوم خانواده برای فرد حکم سایه را دارد؛ خانواده‌اش در زندگی جدید او حضور و نقش پررنگی دارند. در تمامی تصمیماتی که قرار است بگیرد خانواده‌اش نیز حضور دارند. این فرد بعد از جدا شدن از خانواده خود و تشکیل یک زندگی جدید نتوانسته‌ است از لحاظ روانی و عاطفی از پدر و مادر خود جدا شود. در این وابستگی‌های بیش از حد، خانواده هم به خود اجازه می‌دهند در کوچک‌ترین مسائل مربوط دختر و یا پسرشان دخالت کنند. اغلب حالت دوم است که مشکل‌ساز می‌شود.


    سنتی هستید یا مدرن؟

    در خانواده‌های امروزی عملکرد همسران با گذشته متفاوت است. زنان تنها مسوولیت کار در خانه و بزرگ‌کردن بچه‌ها را ندارند و مردان نیز تنها نان‌آور صرف نیستند. زنان علاوه بر نقش‌شان در خانه شاغل نیز هستند و مردان نیز مسوولیت‌هایی را در خانه به گردن می‌گیرند. نمونه‌ای که در ابتدای مطلب به آن اشاره شد یکی از نمونه‌هایی است که تفاوت بین زندگی مدرن و سنتی می‌تواند مشکل‌ساز باشد. در حالتی دیگر اگر مرد در این حد به خانواده‌اش وابسته باشد که از آنها حمایت فکری و کاری بگیرد مشکلی پیش نخواهد آمد اما اگر این وابستگی منجر به این شود که الگوهای سنتی خانواده خودش را وارد زندگی مدرن امروزی کند، مثلا حاضر نباشد در کارهای خانه به همسرش کمکی کند، بدون شک عوارضی برای خانواده جدید به وجود خواهد آمد. در شرایط تغییر یافته امروز اگر این وابستگی سبب شود که خانواده بخواهند تجارب گذشته را در شرایط کنونی به فرزندشان تحمیل کنند در نهایتمشکلات زیادی برای خانواده تازه تاسیس ایجاد می‌شود.
    گاهی وجود بزرگ‌ترها به جای پیوستگی، باعث اختلاف و گسستگی بین زوج‌های جوان می‌شود. تجربه گذشتگان اغلب حامل پیام‌های ارزشمند است اما باید توجه کنیم در زندگی در حال تغییر امروزی باید با شتاب بیشتری اطلاعات را برای پیشرفت زندگی کسب کنیم.


    اگر همسرتان وابسته است...


    در صورتی که همسر شما به خانواده خود وابستگی زیادی دارد می‌توانید از راهکارهای زیر برای کاهش این وابستگی کمک بگیرید:
    1- همسرتان را متوجه این موضوع کنید که دخالت‌های خانواده‌اش سبب بروز اختلاف و فاصله بین شما شده است. به آرامی و با احترام با او صحبت کنید، شما یک زوج هستید پس او را متقاعد کنید؛ به او بگویید پدر و مادرش مشاورهای خوبی هستند و شما می‌توانید از آنها راهنمایی بگیرید اما در نهایت باید با هم‌فکری یکدیگر تصمیم نهایی را بگیرید.
    2- در زمان گفت‌وگو با همسرتان پیش‌داوری نکنید؛ به مواردی که اتفاق افتاده و به صورت تجربی پیش آمده اشاره کنید و روی موارد موجود اظهار نظر کنید. برای او مثال بزنید که با توصیه‌های خانواده‌اش چه نتایج تلخ و غم‌انگیزی برایتان حاصل شده است و اگر دخالت خانواده او نبود این مشکلات پیش نمی‌آمد.
    3- او را متهم نکنید تنها آثار کارش را به او گوشزد کنید.
    4- با همسرتان ارتباط صمیمی‌تری داشته باشید تا او شما را محرم بداند و احساس نزدیکی بیشتری با شما بکند. با او صحبت کنید تا او نیز تشویق شود حرف‌هایش را به شما بزند.


    دل کندن از خانه پدری

    در صورتی که همسرتان به این نتیجه رسید که وابستگی بیش از حد او برای زندگیتان مشکل‌ساز شده است و خواست در رفتار خود تجدید نظر کند باید در درجه اول با هم به یک تفاهم اولیه برسید. تفاهم را به صورت گفتاری و بعد در عمل ایجاد کنید. با موارد کوچک شروع کنید و استقلال خود را به خانواده نشان دهید. با استقلال حاصل شده رابطه شما نیز محکم‌تر خواهد شد. در واقع حالا نوبت به عمل رسیده است؛ حرف‌هایی را که با هم زده‌اید در عمل پیاده کنید. با هوشیاری برنامه‌ریزی کنید. برای مثال زمانی که یکی از اعضای خانواده همسرتان در کاری مداخله کرد بگویید: «حتما به این موضوع نیز فکر می کنیم.» به این ترتیب خانواده او نیز از شما دلگیر نخواهند شد. خانواده‌ها با دیدن خوشبختی و سعادتمندی شما شکایتی نخواهند داشت. در این حالت عزت نفس، رشد و استقلال در شما و همسرتان تثبیت می‌شود.





    به همین خاطر اینکه شما بسیار حساس هستید اینه که به این رفتارها اهمیت میدید و به نوعی خریدار این رفتارها هستید ....



    زودرنجی شدید و حسایات های رفتاری بالا منجر به کمبود اعتماد به نفس و به نوعی خود آزاری احساسی می شود. کودکان و حتی بزرگترهایی که از این مشکل رنج می برند خیلی راحت نمی‌شود با آنها صحبت کرد؛ چون یا در همان لحظه اول از حرف‌ها و نحوه گفتارتان ناراحت می‌شود یا پس از ساعت‌ها فکر کردن به تک تک کلمات و جملات مکالمه کوتاهی که فقط چند دقیقه‌ ادامه داشته است.


    کسانی که اینقدر حساسیت دارند و زود ناراحت می‌شوند، معمولا تمام حرف‌ها و رفتارهای دیگران را هم به خود نسبت می‌دهند و با نگرشی منفی درباره مسائل صحبت می‌کنند. برای همین، معمولا ترجیح می‌دهند در جمع حضور پیدا نکنند و تنهایی را بیشتر می‌پسندند. غافل از این‌که تنها ماندن و گوشه‌گیری، حساسیت‌شان را تشدید و احساسات منفی‌‌شان را بیشتر می‌کند. روان‌شناسان و متخصصان به این افراد توصیه می‌کنندبا نگاهی مثبت خود را در موقعیت‌های جدید قرار دهند و از واقعیت فرار نکنند.


    می‌گویند کسانی که کودکی خیلی مورد توجه پدر و مادرشان بوده‌اند، در بزرگسالی ممکن است اینقدر حساس و زودرنج شوند. بعضی‌ها هم درست برعکس فکر می‌کنند و باور دارند کمبود محبت و بی‌توجهی پدر و مادر باعث حساسیت و زودرنجی بچه‌ها می‌شود. علاوه بر اینها، تعداد فرزندان در خانواده، ترتیب و اختلاف سنی آنها، نحوه برخورد و تربیت والدین، محیط اجتماعی‌ که کودک در آن قرار می‌گیرد و رشد می‌کند و ده‌ها عامل دیگر می‌تواند در ایجاد این حساسیت موثر باشد.


    اما باید بدانید که حساسیت زیاد و بیش از حد نسبت به موضوعات و مسائل مختلف از ویژگی‌هایی است که در اختلال‌های شخصیت مختلف و طی بیماری‌های روحی مشاهده خواهد شد، اما ممکن است با نداشتن این اختلالات و بیماری‌ها هم فردی از حساسیت رنج ببرد و بسیار زود رنج باشد. از طرفی باید به این نکته هم توجه داشته باشیم که حساسیت بیش از حد بخصوص در افراد وسواسی بیشتر از دیگران به چشم می‌آید و معمولا در افراد وسواسی شاهد حساسیت بیش از حد، نسبت به مسائل مختلف زندگی هستیم.


    این افراد معمولا با نگاهی وسواسی به موضوعات مختلف زندگی نگاه کرده و آنها را براساس نظرات خودشان ارزیابی می‌کنند. بر همین اساس هم می‌گویند حساسیت بیش از حد یکی از نشانه‌های وسواس است و وسواس فکری یا رفتاری می‌تواند به این شکل خود را نشان دهد.
    در کنار این افراد، خیلی‌ها هم هستند که مشکل‌شان به هیچ یک از این موارد ارتباط ندارد، اما حساسند و از این خصوصیت رنج می‌برند که به گفته این متخصص، شیوه تربیتی پدر و مادر، ترتیب و تعداد فرزندان، توجه بیش از حد خانواده یا کم‌توجهی و نادیده گرفتن کودک در محیط خانه از عواملی است که می‌تواند چنین احساسی را در وجود افراد ایجاد کند.



    اعتماد به نفس پایین و حساسیت بیش از حد
    افرادی که اعتماد به نفس خوبی دارند، معمولا زندگی بهتری را هم تجربه می‌کنند و در زندگی شرایط مناسب‌تری خواهند داشت. این شرایط تا جایی پیش می‌رود که به گفته دکتر ناظمی کمبود اعتماد به نفس حتی می‌تواند موجب ایجاد حساسیت و زود رنجی هم بشود.


    پایین بودن میزان اعتماد به نفس، یکی از مهم‌ترین دلایلی است که می‌تواند فرد را حساس و زود رنج کند. نباید فراموش کنیم حساسیت بیش از حد افراد، به اعتماد به نفس آنها بستگی دارد. به این معنی که این افراد چون نسبت به نوع زندگی و شرایطی که دارند، حساس هستند و خودشان را پایین‌تر از دیگران می‌دانند، نمی‌توانند حرف‌ها و نظرات دیگران را تحمل کنند و چنین رفتارهایی را از خود نشان می‌دهند.



    حساس‌ها مراقب باشند
    دوست ندارد این‌طور باشد، اما کاری هم از دستش برنمی‌آید. حساس است و خیلی زود از حرف‌های دیگران ناراحت می‌شود. تصمیم می‌گیرد رفت و آمدهایش را کم کند، روابط اجتماعی‌اش را حذف می‌کند و در خانه می‌ماند تا نه از حرفی ناراحت شود و نه کسی را ناراحت کند. غافل از این‌که این کناره ‌گیری‌ کردن فقط شرایطش را بدتر می‌کند و موجب تشدید حساسیت‌هایش می‌شود.

    البته خیلی وقت‌ها هم دست به کار می‌شود و سعی می‌کند رفتارهای اشتباهش را تغییر دهد ولی چون این کار برایش سخت است، در همان ابتدای کار، پشیمان می‌شود و دوباره به همان روال قبل برمی‌گردد؛ یعنی حساسیت و ناراحت شدن، بعد تنهایی و فرار از موقعیت برای کم شدن این همه ناراحتی و پس از آن هم تشدید مشکل و بدتر شدن شرایط.


    آن‌طور که این روان‌شناس توصیه می‌کند این افراد در اولین قدم باید اعتماد به نفس‌شان را تقویت کنند و هر کاری از دست‌شان برمی‌آید ـ مانند خود گویی‌های مثبت ـ برای تقویت اعتماد به نفس انجام دهند. همچنین خوب است برای تقویت اعتماد به نفس، به خود آگاهی رسیده و شناخت دقیقی از نقاط ضعف و قوت‌شان پیدا کنند.



    از جمع فرار نکنید
    کسانی که حساس هستند، معمولا خیلی دوست ندارند در جمع حاضر شوند و ترجیح می‌دهند تنها بمانند. گروهی از این افراد هم هستند که همیشه از دیگران ناراحتند و برای همین هنگامی که در جمع هستند، احساس خیلی بدی را تجربه خواهند کرد. در نتیجه طبیعی است این افراد کم‌کم از جمع دور ‌شوند و تنهایی را ترجیح دهند، اما وقتی آنها از دیگران فاصله می‌گیرند، طرز فکر و نگرش منفی‌‌ که نسبت به جمع و دیگران دارند نیز تقویت می‌شود و در نتیجه نمی‌توانند با شرایط و موقعیت‌های جدید هماهنگ شوند.



    بنابراین گاهی افراد حساس تصمیم می‌گیرند به جای حل مساله و ایجاد توانایی برای برطرف کردن این مشکل، از جمع فرار کنند و همین دوری از گروه باعث تشدید مشکلات‌شان می‌شود.
    اولین و یکی از بهترین کارهایی که می‌توان برای این گروه از افراد انجام داد، مواجه شدن با موقعیت است. به این معنی که قرار نیست زمانی که احساس می‌کنید از قرار گرفتن در جمع ناراحت می‌شوید یا از حرف‌ها و نظرات دیگران احساس خوبی ندارید، رفت و آمدهایتان را قطع کنید. بلکه توصیه می‌شود روابط اجتماعی بیشتری داشته باشید، اما قبل از این مرحله، خودتان را بهتر بشناسید و اعتماد به نفس‌تان را تقویت کنید و پس از آن مهارت‌های ارتباطی را بیاموزید و بدانید در هر رابطه‌ای چطور باید برخورد کرد.

    وی ادامه می‌دهد:
    افرادی که حساسیت بیش از حد دارند، معمولا از کمبود قدرت ابراز وجود هم رنج می‌برند و نمی‌توانند حرف‌ها و نظرات‌شان را بدرستی مطرح کنند.
    برای همین هم احساسات‌ منفی‌شان بیشتر می‌شود و همین می‌تواند شرایط آنها را بدتر کند.
    همچنین به این موضوع هم توجه داشته باشید که تمام رفتارها و حرف‌های دیگران را به خودتان نسبت ندهید و بدانید خیلی از حرف‌ها و رفتارها به شما ارتباطی پیدا نمی‌کند.



    دیگران هم باید به آنها کمک کنید
    کسانی که با فردی حساس و زودرنج زندگی می‌کنند، معمولا نمی‌دانند چطور باید با او برخورد کرد؛ اگر خیلی سخت بگیرند، او را ناراحت کرده‌اند و اگر خیلی کاری به کارش نداشته باشند، این خصوصیت اخلاقی را تشدید کرده‌اند. پس چه کاری بهترین است و برای کمک به این افراد چه کار باید کرد؟


    لحن و نوع کلام و همین‌طور زبان بدن ما باید متناسب با نیازها و شخصیت فرد باشد، اما با همین حرف‌ها باید به او کمک کنید رفتارش را تغییر دهد و در موقعیت مناسب قرار بگیرد.
    اگر می‌خواهید به فردی که حساس است کمک کنید رفتارش را تغییر دهد، او را در موقعیت قرار دهید و پس از آن کمکش کنید موقعیتی را که در آن قرار گرفته، بخوبی درک کند و پذیرش بیشتری داشته باشد. همچنین باید این فرصت را در اختیار آنها بگذارید تا اعتماد به نفس‌شان را تقویت کنند و وضع بهتری داشته باشند.


    بچه‌ها را درست تربیت کنیم
    همان‌طور که گفته شد شیوه تربیتی پدر و مادر هم در ایجاد این حساسیت‌ها موثر است و می‌تواند آن را تقویت کرده یا برای حل مشکل کمک کند. دکتر ناظمی هم در این زمینه به والدین توصیه می‌کند فرزندان‌شان را طوری تربیت کنند که آمادگی رویارویی با فراز و نشیب‌های زندگی را داشته و واقع‌نگر باشند. به این معنی که بچه‌ها باید در شرایط اجتماعی طبیعی و عادی قرار بگیرند و این‌طور نیست که در محیطی بسته آنها را پرورش دهیم و انتظار داشته باشیم در آینده هم زندگی اجتماعی موفقی داشته باشند.

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21302
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : رسیدن به تفاهم با شوهر

    ممنون عزیزم اما من همه ی این راهارورفتم فایده نداشت پدرومادرش مردن خواهراش مشکل سازن توزندگیمون

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,186 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : رسیدن به تفاهم با شوهر

    سلام خانمی
    دوست خوبم میدونم شرایط سخته اما شما از قبل از رفتار خواهراش اطلاع داشتین وقتی با ی تک پسر ک پدرومادر هم نداره ازدواج مبکنید باید بدونید ک زندگی سختی را انتخاب کردین اما میتونین این زندگی سخت را زیبا کنید
    باخواهراش صحبت کنید و مثله ی خواهر باهاشون رفتار کنید از در صمیمیت و محبت وارد بشین
    هفته ای یکبار اونا را به خونه خودتون دعوت کنید اینجوری اونا بخاطره دعوت شما اون روز میان و روزهای دیگه هفته مزاحمتون نمیشن وقتی میان خونتون به گرمی ازشون استقبال کنید و ازشون پذیرایی کنید تا اونا بفهمنن ک اونجا فقط مهمون هستن و حق دخالت ندارن
    باهاشون مثله مهمونایی ک خیلی عزیزن و جلوشون رودرواسی دارین و میخواین سنگ تمام بزارین رفتار کنین تا کم کم اونا بفهمن ک برادرشون دیگه مستقل شده و زندگی جدایی داره و مثله ی مهمون درخانه برادرشون هستن
    اگه برای یکیشون اتفاقی افتاد خودتون زودتر از شوهرتون پیشقدم بشین و به خواهرش زنگ بزنید و بهش بگین ک زنا حرف همو بهتر میفهمنن و منو در حد ی دوست قبول داشته باش و درد و دل کن میدونم مثله خواهرات نیستم اما ی زنم و خوب درکت میکنم عزیزم ،،، و بااین حرف زدنها و با محبت افسار زندگیت را دستت بگیر بدون اینکه دلی را بشکنی .
    با محبت خارها گل میشود شک نکن
    اولش سخته و جواب نمیده اما قول میدم در عرض یک ماه تاثیرش را میبینی.
    خدا قلبهای مهربون را دوست داره و روشنایی و عشق را وارد زندگیش میکنه

    تنها خدا،آرام بخش دلها

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21302
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : رسیدن به تفاهم با شوهر

    ممنون عزیزم میدونی شوهرم تک پسرنیست فقط پسرکوچیک خانواده اس یه جوری ازبقیه بیشتربراشون اهمیت داره حتی برای یکی ازخواهرشوهرام خواستگاراومدنشستم پای دردودلش راهنماییش کردم ولی زبونشون خیلی تندوتیزه وقتی حرف میزنن اهمیت نمیدن طرف ناراحت میشه یانه یکی ازجاریام خودشوخیلی به این چیزابی اهمیت نشون میده میشینه باهاشون میگه میخنده حتی بهش فحش هم بده میخنده ولی من نمیتونم بی اهمیت باشم مشکل شده برام یه جوریه که ازشون متنفرشدم شوهرم هم گاهی شاهد رفتارشون پیشه من میگه کاردرستی نمیکنن ولی جلوروشون نمیتونه بگه وابسته نیست زیادی خجالتیه

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,186 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : رسیدن به تفاهم با شوهر

    عزیزم باید با گذشت وصبوری و مهربونی بهشون نشون بدی کارشون زشته
    اونا دیگه این شخصیتشون شده و منظور بدی ندارن فقط بهشون بگو ک از این حرفت یا از این رفتارت ناراحت شدم و سعی کار با رفتار خودت حد و مرز اونا را نشون بدی

    تنها خدا،آرام بخش دلها

  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21302
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : رسیدن به تفاهم با شوهر

    خسته شدم

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 12
    آخرين نوشته: 05-18-2021, 02:28 PM
  2. درمان سیاهی دور چشم
    توسط تنها در انجمن مشاوره پزشکی
    پاسخ: 8
    آخرين نوشته: 08-01-2015, 05:03 PM
  3. *** انواع فوبیاها را بشناسید ***
    توسط farokh در انجمن دنیای روانشناسی
    پاسخ: 13
    آخرين نوشته: 07-12-2014, 01:54 AM
  4. نشانه های افسردگی جوانان را بشناسید
    توسط farokh در انجمن روانشناسی ازدواج
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 06-08-2014, 06:19 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد