نمایش نتایج: از 1 به 11 از 11

موضوع: اختلاف خانوادگی

1060
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22201
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    اختلاف خانوادگی

    ا سلام و خسته نباشد
    من حدود 3 سال هست که ازدواج کردم و متاسفانه از ماه اول ازدواج با همسرم مشکل داشتم (مشکل من این هست همش دوست داره لج ادم در بیاره و این منجر به دعوا بد میشه که حتی چند بار به کتک کاری کشیده شد ) و ما همیشه سر هر موضوع کوچیک دعوامون میشه ، و مشکلی اساسی که داره از سرکار که میاد فقط خواب و جلوی تلوزیون تا باهاش حرف میزنم می گه حوصله حرف زدن ندارم خسته شدم بهش میگم برو خونه بخر ماشین بخر بهم میگه خونه بخرم برای ادام بی لیاقت مثل تو نمی خرم (اگر برم دکتر پول دکتر و دارو بده یا لباس و چیزا دیگه همش تو سرم میزارم من برات خریدم من این کارو کردم این همه تو مناسب ت مختلف براش کادو می خرم اون اصلا برام من یه قدم ور نمیداره تازه از کادم اینقدر ایراد می گره خسته شدم تر خدا کمکم کنید





  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17566
    نوشته ها
    998
    تشکـر
    1,418
    تشکر شده 873 بار در 505 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : اختلاف خانوادگی

    شما و همسرتون چندسالتونه؟
    امضای ایشان


    باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
    آن قدر که اشک ها خشک شوند
    باید این تن اندوهگین را چلاند
    و
    بعد دفتر زندگی را ورق زد
    به چیز دیگری فکر کرد
    باید پاها را حرکت داد
    و
    همه چیز را از نو شروع کرد



  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22201
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اختلاف خانوادگی

    من25 و شوهرشم 34

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22201
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اختلاف خانوادگی

    تر خدا کمکم کنید

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14456
    نوشته ها
    541
    تشکـر
    6
    تشکر شده 575 بار در 298 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : اختلاف خانوادگی

    سلام. همسر منم اوایل اینجوری بود اما من با چند تا راهکار ساده خیلی از مشکلات بینمون رو حل کردم.
    در طول روز یکی دوتا اس ام اس عشقولانه براش میفرستم. یکبار هم باهاش تماس میگیرم و قربون صدقه ش میرم که مرسی اینقدر زحمت میکشی واسه زندگیمون، یا من بهت افتخار میکنم، یا کاش بتونم محبت هاتو جبران کنم و از اینجور حرفا.
    وقتی هم از سر کار برمیگرده میرم درو باز میکنم، می بوسمش و یه لیوان شربتی چیزی میدم دستش.
    بعد یه سری از اتفاقاتی که از صبح برام افتاده براش تعریف میکنم (حتی مسائل ظاهرا پیش پا افتاده)، وقتی هم مثل شوهر شما جلوی تی وی ولو میشه، میشینم کنارش و یه کم با موهاش ور میرم و مهربونی میکنم بهش.

    باورتون نمیشه با همین چندتا کار ساده، هم من حس خوبی بهم دست میده، هم همسرم عاشقمه و مثل یه شاهزاده باهام رفتار میکنه.
    اگه بدون توجه به حس همسرتون فقط به فکر این باشین که خواسته های خودتون رو پیش ببرین، هم به خواسته هاتون نمی رسین و هم اختلاف پیدا میکنین.
    منم اوایل همش میگفتم چرا برای من چیزی نمیخری، چرا هرچی برات میخرم ایراد میگیری و اوقات تلخی میکنی.
    ولی بعدش فهمیدم برای اینکه همسرت عاشقت بشه باید اعتمادشو جلب کنی.
    اعتمادشم خیلی راحت جلب میشه. محبت کردن بدون چشمداشت. الان بدون اینکه من بگم خودش هرچی دوست دارم برام میخره (البته باید بهش فرصت بدی سلیقه تو بشناسه، چون اوایل ممکنه چیزایی بخره که خوشت نیاد ولی شما تظاهر کن خیلی ذوق کردی تا تشویق بشه).
    برای مشکل دوم هم، از این به بعد وقتی تصمیم گرفتم هدیه ای براش بخرم، خودشو میبرم مغازه و میگم مثلا از بین این کاپشن ها، یکی شو انتخاب کن.
    اینجوری هم چیزی که خودم تو ذهنمه براش خریدم، هم سلیقه خودشو بکار بردم.

    اوایل ممکنه سخت باشه ولی کم کم درست میشه، نگران نباشین.
    یه کار دیگه هم هست که میدونم سخته ولی باید یاد بگیرین انجامش بدین. اگه دعواتون شد و همسرتون شروع به داد و بیداد یا حتی فحاشی کرد، با اینکه دارین از عصبانیت منفجر میشین (میدونم چه حسی داره) ولی ابدا نباید باهاش همکلام بشین. میتونین برین تو اتاق و تا وقتی ساکت نشده همونجا بمونین. زیر لب هم میتونین غر بزنین بهش ولی جوری که نشنوه.
    وقتی خشمتون فروکش کرد میتونین سر فرصت باهم حرف بزنین تا مشکل رو حل کنین.
    باور کنین کم کم اون هم یاد میگیره خشمشو کنترل کنه. این تجربه شخصی. خودمه. کسی که اوایل صدای داد هاش رو همسایه ها هم میشنیدن، الان به جایی رسیده که اگه منم عصبانی بشم آرومم میکنه.
    میدونم خیلی سخته ولی به سختیش می ارزه.

    موفق باشین.
    ویرایش توسط talieh : 09-24-2015 در ساعت 10:32 AM

  6. کاربران زیر از talieh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    18720
    نوشته ها
    315
    تشکـر
    117
    تشکر شده 142 بار در 96 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : اختلاف خانوادگی

    موافقم
    عالی بود

  8. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22201
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اختلاف خانوادگی

    مرسی از لطفتون
    که جواب دادید

  9. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21182
    نوشته ها
    1,442
    تشکـر
    764
    تشکر شده 1,211 بار در 755 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : اختلاف خانوادگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط talieh نمایش پست ها
    سلام. همسر منم اوایل اینجوری بود اما من با چند تا راهکار ساده خیلی از مشکلات بینمون رو حل کردم.
    در طول روز یکی دوتا اس ام اس عشقولانه براش میفرستم. یکبار هم باهاش تماس میگیرم و قربون صدقه ش میرم که مرسی اینقدر زحمت میکشی واسه زندگیمون، یا من بهت افتخار میکنم، یا کاش بتونم محبت هاتو جبران کنم و از اینجور حرفا.
    وقتی هم از سر کار برمیگرده میرم درو باز میکنم، می بوسمش و یه لیوان شربتی چیزی میدم دستش.
    بعد یه سری از اتفاقاتی که از صبح برام افتاده براش تعریف میکنم (حتی مسائل ظاهرا پیش پا افتاده)، وقتی هم مثل شوهر شما جلوی تی وی ولو میشه، میشینم کنارش و یه کم با موهاش ور میرم و مهربونی میکنم بهش.

    باورتون نمیشه با همین چندتا کار ساده، هم من حس خوبی بهم دست میده، هم همسرم عاشقمه و مثل یه شاهزاده باهام رفتار میکنه.
    اگه بدون توجه به حس همسرتون فقط به فکر این باشین که خواسته های خودتون رو پیش ببرین، هم به خواسته هاتون نمی رسین و هم اختلاف پیدا میکنین.
    منم اوایل همش میگفتم چرا برای من چیزی نمیخری، چرا هرچی برات میخرم ایراد میگیری و اوقات تلخی میکنی.
    ولی بعدش فهمیدم برای اینکه همسرت عاشقت بشه باید اعتمادشو جلب کنی.
    اعتمادشم خیلی راحت جلب میشه. محبت کردن بدون چشمداشت. الان بدون اینکه من بگم خودش هرچی دوست دارم برام میخره (البته باید بهش فرصت بدی سلیقه تو بشناسه، چون اوایل ممکنه چیزایی بخره که خوشت نیاد ولی شما تظاهر کن خیلی ذوق کردی تا تشویق بشه).
    برای مشکل دوم هم، از این به بعد وقتی تصمیم گرفتم هدیه ای براش بخرم، خودشو میبرم مغازه و میگم مثلا از بین این کاپشن ها، یکی شو انتخاب کن.
    اینجوری هم چیزی که خودم تو ذهنمه براش خریدم، هم سلیقه خودشو بکار بردم.

    اوایل ممکنه سخت باشه ولی کم کم درست میشه، نگران نباشین.
    یه کار دیگه هم هست که میدونم سخته ولی باید یاد بگیرین انجامش بدین. اگه دعواتون شد و همسرتون شروع به داد و بیداد یا حتی فحاشی کرد، با اینکه دارین از عصبانیت منفجر میشین (میدونم چه حسی داره) ولی ابدا نباید باهاش همکلام بشین. میتونین برین تو اتاق و تا وقتی ساکت نشده همونجا بمونین. زیر لب هم میتونین غر بزنین بهش ولی جوری که نشنوه.
    وقتی خشمتون فروکش کرد میتونین سر فرصت باهم حرف بزنین تا مشکل رو حل کنین.
    باور کنین کم کم اون هم یاد میگیره خشمشو کنترل کنه. این تجربه شخصی. خودمه. کسی که اوایل صدای داد هاش رو همسایه ها هم میشنیدن، الان به جایی رسیده که اگه منم عصبانی بشم آرومم میکنه.
    میدونم خیلی سخته ولی به سختیش می ارزه.

    موفق باشین.
    مرسی از اینکه با سعه صدر با توجه به تجربیاتت دوستت رو راهنمایی کردی

  10. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14456
    نوشته ها
    541
    تشکـر
    6
    تشکر شده 575 بار در 298 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : اختلاف خانوادگی

    ان شاا... دفعه بعد پست بذارین که زندگیتون عالی و رویایی شده

  11. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21732
    نوشته ها
    115
    تشکـر
    14
    تشکر شده 225 بار در 86 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : اختلاف خانوادگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط talieh نمایش پست ها
    سلام. همسر منم اوایل اینجوری بود اما من با چند تا راهکار ساده خیلی از مشکلات بینمون رو حل کردم.
    در طول روز یکی دوتا اس ام اس عشقولانه براش میفرستم. یکبار هم باهاش تماس میگیرم و قربون صدقه ش میرم که مرسی اینقدر زحمت میکشی واسه زندگیمون، یا من بهت افتخار میکنم، یا کاش بتونم محبت هاتو جبران کنم و از اینجور حرفا.
    وقتی هم از سر کار برمیگرده میرم درو باز میکنم، می بوسمش و یه لیوان شربتی چیزی میدم دستش.
    بعد یه سری از اتفاقاتی که از صبح برام افتاده براش تعریف میکنم (حتی مسائل ظاهرا پیش پا افتاده)، وقتی هم مثل شوهر شما جلوی تی وی ولو میشه، میشینم کنارش و یه کم با موهاش ور میرم و مهربونی میکنم بهش.

    باورتون نمیشه با همین چندتا کار ساده، هم من حس خوبی بهم دست میده، هم همسرم عاشقمه و مثل یه شاهزاده باهام رفتار میکنه.
    اگه بدون توجه به حس همسرتون فقط به فکر این باشین که خواسته های خودتون رو پیش ببرین، هم به خواسته هاتون نمی رسین و هم اختلاف پیدا میکنین.
    منم اوایل همش میگفتم چرا برای من چیزی نمیخری، چرا هرچی برات میخرم ایراد میگیری و اوقات تلخی میکنی.
    ولی بعدش فهمیدم برای اینکه همسرت عاشقت بشه باید اعتمادشو جلب کنی.
    اعتمادشم خیلی راحت جلب میشه. محبت کردن بدون چشمداشت. الان بدون اینکه من بگم خودش هرچی دوست دارم برام میخره (البته باید بهش فرصت بدی سلیقه تو بشناسه، چون اوایل ممکنه چیزایی بخره که خوشت نیاد ولی شما تظاهر کن خیلی ذوق کردی تا تشویق بشه).
    برای مشکل دوم هم، از این به بعد وقتی تصمیم گرفتم هدیه ای براش بخرم، خودشو میبرم مغازه و میگم مثلا از بین این کاپشن ها، یکی شو انتخاب کن.
    اینجوری هم چیزی که خودم تو ذهنمه براش خریدم، هم سلیقه خودشو بکار بردم.

    اوایل ممکنه سخت باشه ولی کم کم درست میشه، نگران نباشین.
    یه کار دیگه هم هست که میدونم سخته ولی باید یاد بگیرین انجامش بدین. اگه دعواتون شد و همسرتون شروع به داد و بیداد یا حتی فحاشی کرد، با اینکه دارین از عصبانیت منفجر میشین (میدونم چه حسی داره) ولی ابدا نباید باهاش همکلام بشین. میتونین برین تو اتاق و تا وقتی ساکت نشده همونجا بمونین. زیر لب هم میتونین غر بزنین بهش ولی جوری که نشنوه.
    وقتی خشمتون فروکش کرد میتونین سر فرصت باهم حرف بزنین تا مشکل رو حل کنین.
    باور کنین کم کم اون هم یاد میگیره خشمشو کنترل کنه. این تجربه شخصی. خودمه. کسی که اوایل صدای داد هاش رو همسایه ها هم میشنیدن، الان به جایی رسیده که اگه منم عصبانی بشم آرومم میکنه.
    میدونم خیلی سخته ولی به سختیش می ارزه.

    موفق باشین.
    خیلی قشنگ بود
    آفرین و ممنون
    یکی دو نکته هم من اضافه میکنم به این توصیه های قشنگ دوستمون
    اول اینکه به تفاوتهای آقایون و خانمها خیلی دقت کنید
    مثلا آقا وقتی به منزل میاد شاید کاملا سرحال باشه اما اگر خانم یا بچه ها شروع کنند به
    سر به سر گذاشتنش و سوال پیچ کردنش باعث عصبی شدنش میشه
    وقتی آقا به منزل اومد فکر کنید یک مهمون غریبه هست که یه مقدار وقت میبره تا با
    محیز منزل شما انس بگیره، پس کمی بهش وقت بدبد و بذارید به آرامش برسه بعدش مطمئن باشید
    همه کار براتون میکنه.
    دوم اینکه اگر بحث و دعوایی در گرفت اصلا خیره به هم نشید چون باعث ریختن حرمتها میشه
    و اون وقت ممکنه هر چیزی گفته بشه مثلا تا آثار عصبانیت رو از همسرتون دیدین خودتون رو مشغول
    به یک کاری کنید یا همونطوری که دوستمون گفتن به محیط دیگه ای برین تا خشم هر دوی شما فروکش کنه
    البته این کار با بی اعتنایی و خشونت انجام نشه که خودش باعث حساسیت بیشتر میشه

    موفق باشید

  12. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22201
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اختلاف خانوادگی

    مرسی ممنمونم انشالا این مسیر طی میکنم که موفق بشم

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد