با سلام
اولین بار است وارد این سایت می شوم ولی امیدوارم راهگشای مشگلاتم باشد مدت ده سال است ازدواج کرده ام ولی هنوز نتوانسته ام با ارزشهایی که در زندگی برای انهامیجنگم کنا ربیایم از قدیم ودر قران واحادیث وذات انسانهای پاک دیده ایم که باید به انسانهای ضعیف وپیر کمک کرد حال اگر آنها پدر ومادرت باشند این مسیولیت بیشتر می شود من پدری 80ساله ومادری 70ساله دارم که این وظیفه را بر خود واجب میدانم که به انها محبت کنم ولی همسرم بااین موضوع مشگل دارد با این که انها در یک شهر دیگر زندگی می کنند ومن در سال 3یا 4بار به انها سر میزنم تا 20روز بعد از آن ما مشگل داریم تنهااین نیست به بچه ها با الفاظ زشت صحبت می کند وهر بار که من حرفی می زنم می گوید هر جور که بخاهم با انا حرف می زنم وربطی به شما ندارد یک دوره مشاوره رفتیم فایده نداشت یک دوره نزد روانکاو رفتیم مشگلش حل نشد یک سال زیر نظر دکتر مغز واعصاب بودیم بهتر شد ولی ازرفتن امتناع کرد وزندگی را به کام ما سیاه کرده وجالب این که همیشه حق به جانب اوست هر بار می گوید می خواهم طلاق بگیرم ولی از آنجایی که در فامیل ما این اتفاق نیفتاده و سه فرزند کوچک دارم وبه خاطر رشته تحصیلیم در دانشگاه با مباحث روانشناسی اشنایی دارم راضی نشدم زیرا ما بخاطر خود خواهی خود با زندگی کسانی بازی کنیم که هنوز خرئ سالند و هیچ اختیاری در این مورد ندارند. لطفا راهنماییم کنید