نوشته اصلی توسط
miti20
من وهمسرم تویه سایت باهم آشنا شدیم وهموپسندیدیم وبه خانواده ها اطلاع دادیم.شوهرم از زندگی وکار وپول خیلی خوب تعریف میکرد .اون هیچی چیزی رو منفی نمیبینه.ولی وقتی برای تحقیق رفتیم اون چیزی که اون میگفت با چیزی که ما شنیدیم فرق داشت.من بهش گفتم وخواست که بهش فرصت بدم تا اوضاع را رو به راه کنه.متاسفانه ما عقد کردیم اوضاع رو به راه نشد بدتر شد.خانواده ی شوهرم تو همه چی نظر میدن وادمای پرد ادعا یی هستن وایراد کننده.من وقتی جهیزیه مو خریدم و به شوهرم نشون دادم اون ازهمه چی ایراد گرفت وغر زد که چرا بدون من خرید رفتید.الانم من دلم میخواستم یخچال جدید بگیرم وازقبل بهشون گفته بودم اما اونا چیزدیگه ای گرفتن..به جز این چیزا شوهرم به ظاهر ادم با شخصیتیه اما حرف مفت زیاد میزنه وپر ادعا و ایراد کننده ای هست وواقعا این زندگی ای نیست که من میخواستم وانتظارشو میکشیدم..
هرچی حرف میزنم باهاش اخرش خودم مقصر میشم .چون سنم کمه و هنوز پخته نیستم
یه مدت به فکر طلاق افتادم.چون همش دارم غصه میخورم وزندگیم باب دلم نیست .هیچ جاش نظرم وسلیقه ی من وجود نداره.
من دوست دارم هرچی دلم میخواد وخوشم میاد انتخاب کنم اما اینا هرکدوم حرفی میزنن.البته یکسری اخلاقای خوب دارن ولی خوب اینطری هم هستن.نمیدونم چیکارکنم..
رانماییم کنید