سلام
2ساله عقد کردم نامزدم لیسانس و من دانشجو مقطع کارشناسی.
تو این مدت نامزدم اگه ازم چیزی میخواست به خاطر علاقه ام و به خاطر اینکه ناراحتی بینمون پیش نیاد قبول میکردم ولی حالا میفهمم کارم درست نبوده چون هم توقعاتش بردم بالا هم باعث شده نظرم خیلی واسش مهم نباشه
یه سری اخلاقا داره که اصلا نمیتونم باهاشون کنار بیام
-مثلا درمورد حجابم میگه اگه حجابت اونی نباشه که من میخوام میتونم بهت اجازه ندم جایی بری (میگه حجاب تو از 90% افراد جامعه بهتره ولی حجاب نباید با جامعه مقایسه بشه باید ببینی دینت چی میگه)
_ما قرار بود 2-3 سال اول زندگی طبقه پایین خونه اونا ساکن باشیم تا بتونیم از لحاظ مالی خودمونو جمو جور کنیم الان میگه من ممکنه 15 سال اونجا بشینم بدون ایینکه نظر من واسش مهم باشه یا یه مشورت باهام بکنه
_میگه تو زندگی تصمیم اخر با مرده. مرد اگه لازم بدونه میتونه از خانومشو خانواده خودش مشورت بگیره ولی تصمیم گیری با خودشه و کسی نمیتونه چیزی بهش بگه
البته من تو این 2 سال هیچ مشورتی ازش ندیدم این حرفشم به خاطر دل من میگه تا جایی که یادم میاد خانوادشو در جریان کاراش میذاره ولی من نه
میدونم بیشتر اینا به خاطررفتار خودم باهاش بوده چون ازش چیزی نخواستم و اکثر چیزایی که گفته رو قبول کردم اما حالا اشتباهمو فهمیدم میخوام خیلی جدی و محکم پای حرفم وایسم تا بفهمه به خواسته های منم باید اهمیت بده به نظرتون جواب میده؟
همه این مسائل واسه 1 ماهه اخیره وقتی با پدرم در میون گذاشتم میگه شما بدرد هم نمیخورید میگه من نمیتونم زورت کنم اما اگه نظر منو میخوای میگم جدا شید
ولی اگه نمیخوای جدا شی باید ازین به بعد قاطع باشی و یه مدت اذیت شی شاید بتونید باهم کنار بیاید
من اصلا نمیخام به طلاق فک کنم به نظرتون چی کار میتونم بکنم؟
منتظر راهنماییتون هستم...