نوشته اصلی توسط
Atefe H
سلام من عاطفه22سالمه مدرکمم لیسانس .شوهرم29سالشه ودیپلمه.البته بیکار فقط بخاطروضعیت مالی خانوادش .که بعد یکسالی که ازداواج کردیم الان دیگه اون شرایط مالی رو هم دیگه ندارن.ولی باز سر کار نمیره.من طبقه پایین خونه پدر شوهرم هستم.شوهرم تک پسره.هرشب تا ساعت یک شب بیرونه به قلیون کشیدن بارها سر این موضوع بحثمون شده متاسفانه خانوادشم قبول که رفتارش بده.لجبازه اگه دعوامون بشه بددهنی میکنه.حالت عادی که همش غور میزنه به همه چیز الکی گیر میده بحثمون که میشه حرفی که نداره بزنه به یه چیزایی گیر میده که آدم خجالت میکشه اسمشو بیاره.خانوادشم جرات ندارن باهاش حرف بزنن.البته مقصرن چون یک دفعه هم راهنماییش نکردن نصیحتش نکردن.البته اینو بگم بعد عروسی فهمیدم خانوادگی بی ادبن.الانم بحثمون افتاده منم اومدم خونه بابام.همه بهش میگن بیا بشین حرفتو بزن نه همش از رودرو شدن فرار کن.البته اینو بگم با اینکه خانوادش در حقم بدی هیچ وقت نکردن بهم احترام گذاشتن ولی من عامل این رفتارشو خانوادش میدونم مخصوصا پدر مادرش.داخل بحثای ما نمیذارن خودش بیاد حرف بزنه همش میان خودشون بحثو تموم میکنن اونم از این وضعیت سوء استفاده کرده اصلا انگار این زندگی از اون نیست.اصلا مسعولیتی نداره تو خونه مثل مجردیش.به نظر شما چکار کنم؟؟؟؟