پاسخ : با شوهر بددهنم چکنم
با سلام ... به شما یه خبر خوش میدم ... و اونم اینه که :
فرد ذاتا ناسزاگو و بد دهان وجود ندارد؛ یعنی مشکل همسر شما یک مشکل اکتسابی است. البته افرادی که هیجان خشم و احساس تهدید را بیشتر تجربه می کنند، طبیعتا بیشتر در معرض اکتساب چنین رفتارهای اشتباهی هستند. اما فردی وجود ندارد که در مورد وی بتوان گفت بد دهان است و هیچ کاری هم نمی شود کرد! همسر شما این عادت را آموخته است. احتمالا در محیط خانه پدری او، در محیط تحصیلی و یا در بین دوستانش فرد یا افرادی وجود داشته اند که این عادت را به همسر شما منتقل کرده اند.نکته اول در زمینه بددهانی و ناسزاگویی، نتایج این رفتار است. فرد بددهان می تواند به راحتی دیگران را تحت تاثیر قرار دهد و بترساند. وی گاه با بددهانی خود را محق جلوه می دهد و مزایایی کسب می کند. از سوی دیگر برخی افراد با بددهانی و دشنام دادن احساس بزرگ شدن و بلوغ می کنند. در برخی طبقات اجتماعی، مشاغل و گروه های خاص نیز استفاده از الفاظ زشت و بددهانی نشان دهنده عضویت فرد در آن گروه است و افرادی که در چنین گروه ها و طبقاتی عضویت دارند اگر از الفاظ زشت رایج درگروه استفاده نکنند کم کم طرد میشوند.راه های غلبه بر این عادت چنین است:
۱- قطع مزایای بددهانی:
مسئولیت اجرای این امر به عهده شماست. شما باید از خودتان سوال کنید همسر من با بددهنی چه مزایایی کسب می کند؟ تخلیه خشم؟ تاثیر گذاشتن بر من و بچه ها تا به میل وی رفتار کنیم؟ ترساندن دیگران؟ انجام ندادن برخی وظایف؟ و یا اجبار دیگران به پذیرفتن عقاید خود؟ شما باید مزایای بددهانی همسرتان را شناسایی و تا حد امکان آن را قطع کنید.
۲- تقویت رفتارهای متضاد:
همسر شما در لحظات خاصی بددهانی و ناسزاگویی می کند. حتما لحظاتی، هرچند کم، وجود دارد که او به هنجار سخن می گوید و از الفاظ زیبا استفاده می کند. عکس العمل شما در چنین لحظاتی بسیار مهم است. اگر در هر شرایطی همسر شما زیبا سخن گفت یا از الفاظ درست استفاده کرد باید به شیوه مثبت پاسخ دهید. باید به گونه ای عمل کنید که وی تشویق به ادامه این رفتارها شود. شما باید لحظاتی را که وی زیبا سخن می گوید به رسمیت بشناسید و او را تشویق کنید و از زخم زبان یا انتقام گرفتن در این لحظات بپرهیزید.
۳- قطع یا کم کردن رابطه با افراد بددهان:
اگر همسر شما همکاران، دوستان و یا اقوام ناسزاگو و بددهانی دارد باید تلاش کنید رابطه و رفت و آمد با آن ها را کم کنید. در تمامی رفتارهای اجتماعی الگوبرداری و مشاهده نقش مهمی در یادگیری و تقلید دارد.
۴- در نهایت سعی کنید شما زیبا سخن بگویید.
از خودتان بپرسید: آیا خودم موقع رانندگی، خستگی شدید بعد از کار یا تماشای فوتبال از الفاظ زشت استفاده نمی کنم؟ آیا هرگز با همسرم مقابله به مثل نمی کنم؟ اگر شما به عنوان همسر زیبایی کلام را حفظ کنید، به همسر و کودکان تان معیار مناسبی برای مقایسه رفتارها می دهید تا بتوانند انتخاب کنند.
موفق باشید ^_^
پاسخ : با شوهر بددهنم چکنم
مرسی راهنماییتون خیلی به جا بود|smilingsmiley||smilingsmiley|
پاسخ : با شوهر بددهنم چکنم
سلام من 3 ساله ازدواج کردم پدرو مادرم فرهنگی بازنشسته اند و پدرو مادر همسرم تحصیلات نداردن و پدرش ورشکست شده و به نوعی تو قرض بزرگی غرقه...
خونواده من آدمای خاکی و شفافی هستند و یکسری حرف ها را به شوخی میزنند و هیچی تو دلشون نیست خیلی مهربونن و از هر چیزی ناراحت نمیشن ظرفیتشون بالاست اما خونواده شوهرم باید مراقب باشم چه حرفی میزنم چه حرفی نمی زنم که بهشون بر نخوره ... آدمای فوق العاده حساسی اند و از کاه کوه درست میکنند . خلاصه طوری شده که من دیگه سکوت رو ترجیح میدم.... شوهرم بعضی رک بودنهای پدرم یا مادرم رو قبلا به دل گرفته و هنوز تو دلشه با اینکه هزار بار گفتم اونها چیزی تو دلشون نیست ...من عاشق بابا و مامانم هستم.... حالا تو رفتارهای بین خودمون هر کاری میکنم که دوست نداره فکر میکنه من از اونها یاد گرفتم میگه دوست ندارم مثل خونوادت باشی.... یک بار خواهرم لپ تاپش رو زیر تخت گذاشته بود همسرم نیاز داشت ..هنوزم میگه خواهرت از قصد گذاشته بوده که من برندارم کار کنم... وای خدا کمک کن هر حرف زشت و ناسزایی به خونوادم میزنه بگیر نگیر داره البته... نمیدونم چه کنم تا جایی که به جدایی فکر میکنم. جالبه حق رو به خودش میده... و میگه دیدی خونوادم هیچی نمیگن... شما راهنماییم کنین
پاسخ : با شوهر بددهنم چکنم
سلام 43 سالم است وهمسرم 47 ما دو تا دختر 20 ساله و 13 ساله داریم شوهرم مدیر یه اموزشگاهه بزرگه خودم هم همینطور ولی متاسفانه بسیار بددهن وناسزاگو هم به ما موقع عصبانیت دیگه چشماشو میبنده و دهنشو وا میکنه هم در محیط کارش عصبی تندخو و پرخاشگره دیگه از این رفتاراش خسته شدیم سرهیچ چیزینمیتونم اظهار نظرچون بلافاصله میپره به آدم شروع به دری وری گفتن یه کمی هم که جلوش وای میستم حرف بزنم بلافاصله تهدید به کتک وبعدش.....روز اول سال سر اینکه من کارهای خونم هنوز تموم نشده بود و برادر زادش زنگ زده بود که ما توراهیم داریم میایم از شهرستان و من عصبانی شدم سر بچه ها که یک کم کمک کنید من خیلی خسته بودم و دادزدم سرهمشون شروع کرد به ناسزا وکتک کاری به اونها هم با یه بهونه ای گفت که نیان ولی بعدش دیگه قهرو دتد وفریاد دوسه روزه تویه اتاق دیگه رفته من فرداش به خاطر دست بزنش رفتم دادسرا یه شکایت نوشتم ولی نبردم به جایی اومدم بهش گفتم من به حق قانونی خودم واقفم و میتونم برم شکایت گفت برو هر غلطی دلت میخاد بکن دیگه ما نمیتونیم باهم زندگی کنیم این چندمین باره که این خرفو میزنه منم هر دفعه کوتاه اومدم خیلی بهش مهربونی میکنم بلکه درست بشه خودم جلسات مشاوره خانواده میرم خیلی دارم رو خودم کار میکنم ولی نمیشه هر دفعه یه مشکلی پیش میاد همه چی میریزه بهم من زندگیمو دوست دترم فقط میخام اصلاح بشه الان شما میگید چه عکس العملی باید نشون بدم
پاسخ : با شوهر بددهنم چکنم
چرا هیچکس نیست؟همه رفتن تعطیلات؟
پاسخ : با شوهر بددهنم چکنم
سلام.من 31 سالمه و یه پسر یک ساله دارم چهار سال ازدواج کردم.نمیدونم چطوری بگم.یه جورایی بریدم.دپرسم.خستم.شوهرمو دوس داشتم.باهاش ازدواج کردم.خونواده شوهرم از همون اول منو اذیت کردن کری عذابم دادن.طوری که هنوزم با خودم درگیرم.توی ذهنم همش باهاشون دعوا دارم.خیلی اذیتم کردن.همسرم هم پشتم نبود.دوران حاملگی کلی استرس داشتم.بچم مشکل دار به دنیا اومد.بازم کوتاه نیومدن با حرفاشون دلمو شکستن بارها و بارها.
دلم خوش بود شوهرم پشتمه اما....
بیشتر اختلاف ما از وقتی شروع شد که گگوشیشو عوض کرد تلگرام وایبر جای منو بچم رو گرفت.با هر زبونی که فکرشو کنین باهاش رفتار کردم اما فایده نداشت.پای بزرگترا حتی کشیده شد .اما بدتر شد.دست به زن داره.انقدر بد عصبانی میشه کهئمیترسم بلایی سر من و بچم بیاره.قبول نمیکنه بریم دکتر قبول نداره مشکل داره.از این وضع راضیه.از تا شب خونه نیست.وقتی هم میاد غذا میخوره میره دنبال گوشیش.حرفم که میزنم.یا فحش میده یا کتکم میزنه.خونوادشم که حرف میزنم بهشون منو مقصر میدونن.خیلی خستم.دختر شادی بودم.شیطون.اما حالا یه افسرده دل مرده.کمکم کنید.واقعا کم اوردم.ممنون
پاسخ : با شوهر بددهنم چکنم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
leiloon
سلام.من 31 سالمه و یه پسر یک ساله دارم چهار سال ازدواج کردم.نمیدونم چطوری بگم.یه جورایی بریدم.دپرسم.خستم.شوهرمو دوس داشتم.باهاش ازدواج کردم.خونواده شوهرم از همون اول منو اذیت کردن کری عذابم دادن.طوری که هنوزم با خودم درگیرم.توی ذهنم همش باهاشون دعوا دارم.خیلی اذیتم کردن.همسرم هم پشتم نبود.دوران حاملگی کلی استرس داشتم.بچم مشکل دار به دنیا اومد.بازم کوتاه نیومدن با حرفاشون دلمو شکستن بارها و بارها.
دلم خوش بود شوهرم پشتمه اما....
بیشتر اختلاف ما از وقتی شروع شد که گگوشیشو عوض کرد تلگرام وایبر جای منو بچم رو گرفت.با هر زبونی که فکرشو کنین باهاش رفتار کردم اما فایده نداشت.پای بزرگترا حتی کشیده شد .اما بدتر شد.دست به زن داره.انقدر بد عصبانی میشه کهئمیترسم بلایی سر من و بچم بیاره.قبول نمیکنه بریم دکتر قبول نداره مشکل داره.از این وضع راضیه.از تا شب خونه نیست.وقتی هم میاد غذا میخوره میره دنبال گوشیش.حرفم که میزنم.یا فحش میده یا کتکم میزنه.خونوادشم که حرف میزنم بهشون منو مقصر میدونن.خیلی خستم.دختر شادی بودم.شیطون.اما حالا یه افسرده دل مرده.کمکم کنید.واقعا کم اوردم.ممنون
یه تاپیک جدید باز کنین تا دوستان کمکتون کنن
پاسخ : با شوهر بددهنم چکنم
من به شخصه فکر میکنم که خانواده همسر شما به دلیل مشکلاتی که در گذشته براشون به وجود اومده خودشونو کمتر از خانواده شما می بینن و به همین دلیل هست که چنین رفتاری از خودشون نشون میدن و فکر میکنن که هر حرفی از جانب خانواده شما به خاطر تمسخر و شکستن اونهاست.
پاسخ : با شوهر بددهنم چکنم
به نظر من شما هم به لحن خنده دار به شوهرتون همینارو بگید مطمینا اون خوشش نمیاد که بهش اینارو بگید بعد از چند وقت هم به این اخلاق بدش پی می بره
پاسخ : با شوهر بددهنم چکنم
باید خودتو بی تفاوت نشون بدی اصلا انگار نشنیدی چون اون بد دهنی میکنه تا تو رو عصبی کنه تو ریلکس باش یواش یواش از سرش میوفته ان شالله|smilingsmiley|
پاسخ : با شوهر بددهنم چکنم
یه ساله در شرایطی ازدواج کردم که همسرم مجرد و من مطلقه بودم. ابتدای آشنایی من بدلیل دو تفاوت عمده تجرد ایشون و فاصله سنیش که یکشال ازم کوچکتر بود مخالفت می کردم اما اون با اصرار و عاشق پیشگی همه چیز رو واسم رویایی کرد و بدون اطلاع بقیه عقد کردیم. اما رفته رفته سر هر مشاجره ای یه تیکه از نیمه پنهان خودشو واسم آشکار می کرد تا جایی که الان از هیچ واژه زشتی در بحث دریغ نمیکنه و مدام سرکوفت سن و طلاق قبلیمو تو سرم میزنه. البته این تندخویش کاملا ارثیه و همشون همینطورن...
اما مشکل اون و بددهنیش نیست.مشکل منم که نمیدونم چرا کمتر از یکساعت بعد از این همه توهین و هفت به حالت قبل باهاش برخورد میکنم.کاملا عادی طوریکه انگار حقم بوده.این باعث شده تو این شرایط خیلی بیشتر بهم بد بگه و تحقیرم کنه و در مقابل اشکام از ته دل بگه برو گم شو بابا!!!
پاسخ : با شوهر بددهنم چکنم
یه ساله در شرایطی ازدواج کردم که همسرم مجرد و من مطلقه بودم. ابتدای آشنایی من بدلیل دو تفاوت عمده تجرد ایشون و فاصله سنیش که یکسال ازم کوچکتر بود مخالفت می کردم اما اون با اصرار و عاشق پیشگی همه چیز رو واسم رویایی کرد و بدون اطلاع بقیه عقد کردیم. اما رفته رفته سر هر مشاجره ای یه تیکه از نیمه پنهان خودشو واسم آشکار می کرد تا جایی که الان از هیچ واژه زشتی در بحث دریغ نمیکنه و مدام سرکوفت سن و طلاق قبلیمو تو سرم میزنه. البته این تندخویش کاملا ارثیه و همشون همینطورن...
اما مشکل اون و بددهنیش نیست.مشکل منم که نمیدونم چرا کمتر از یکساعت بعد از این همه توهین و هفت به حالت قبل باهاش برخورد میکنم.کاملا عادی طوریکه انگار حقم بوده.این باعث شده تو این شرایط خیلی بیشتر بهم بد بگه و تحقیرم کنه و در مقابل اشکام از ته دل بگه برو گم شو بابا!!!
پاسخ : با شوهر بددهنم چکنم
راه حل:
واسه کسی مثه من که نمی تونه طرفشو تنبیه کنه. یعنی تنبیه کردنو بلد نیست بهتره موقع جر و بحث ازش فاصله بگیره و وانمود کنه اصلا نمیشنوه مثلا اهنگ رو زیاد کنه یا ... اینجوری میدونو ازش گرفتیم و حق تاخت و تاز رو باخته.
کم کم از سرش میفته
پاسخ : با شوهر بددهنم چکنم
راه حل:
واسه کسی مثه من که نمی تونه طرفشو تنبیه کنه. یعنی تنبیه کردنو بلد نیست بهتره موقع جر و بحث ازش فاصله بگیره و وانمود کنه اصلا نمیشنوه مثلا اهنگ رو زیاد کنه یا ... اینجوری میدونو ازش گرفتیم و حق تاخت و تاز رو باخته.
کم کم از سرش میفته
پاسخ : با شوهر بددهنم چکنم
دوستان عزیز سلام
برای هر مشکل یک تایپک جدید باز کنید |weirdsmiley|
پاسخ : با شوهر بددهنم چکنم
پاسخ : با شوهر بددهنم چکنم
سلام. شوهر من موقعی که عصبانی میشه خیلی بددهن میشه و هرچی از دهنش در میاد بار خودم و خانوادم میکنه اما درست چند دقیقه بعدش خیلی پشیمون میشه و میگه دست خودم نیست وقتی عصبانی میشم نمیفهمم چی میگم. حتی یه بار تو خیابون کتک کاری و فحش کاری کردیم چون ایشون سر یه چیز الکی به من تهمت خیانت زدن و اینقدر حرف بار من کردن که خشم منم سرریز شد و وسط خیابون دعوا کردیم و ایشون با پشت دست محکم تو صورت من زد که شانس آوردن به بینیم نخورد بشکنه ولی لبم باد کرد خیلی وحشتناک. یه بار مشتشو چنان زد تو دیوار که دست خودش پر خون شد و دیوارم سوراخ شد و تا یک هفته نمیتونست انگشتاشو ت************ بده. و خیلی موارد دیگه. سر یه چیزای مسخره ای ناراحت میشه. یه بار مامانم براش جعبه شیرینی آورد با چنگال اما حواسش نبود بشقاب بیاره آقا بهش برخورده بود که چرا بشقاب نیاوردن این بی ادبیه و مادر شما هنوز ادب پذیرایی بلد نیست درحالی که مامان من از مادرشوهرم بیشتر میرسه. نمیدونم چیکار کنم لطفا بهم راهکار بدین به روی خودم نمیارم اما واقعا کلافه شدم
پاسخ : با شوهر بددهنم چکنم
بهتر است بدانید که ما با هر کسی ازدواج کنیم، آن فرد قطعاً ویژگیهایی خواهد داشت که از دید ما دوست داشتنی نیست. تنها کاری که از دست ما برمی آید این است که آن ویژگیها را بشناسیم و در صدد کنار آمدن با آنها و مدیریت شرایط باشیم. یادتان باشد منظور از کنار آمدن، تایید آن رفتار نیست، بلکه منظور پذیرش آن رفتار و سعی در هماهنگ شدن با مسئله است؛ به نحوی که کمترین آسیب و بیشترین بهره نصیب همه اعضای خانواده شود. به طور مثال ممکن است وقتی همسرتان با بیپولی، ترافیک، مشکلات کاری و... روبه رو میشود، عصبانی شود؛ در چنین شرایطی بهتر است که عوامل ایجاد کننده عصبانیت را بشناسید و رفتار خودتان را طوری تنظیم کنید که اولا از عواملی که باعث بروز تنش میشود، پیشگیری شود و ثانیا در شرایط بروز تنش، زمینه کاهش آن را فراهم کنید.
http://forum.moshaver.co/
از خودتان بپرسید سهم من در به وجود آمدن شرایط عصبانیت و بددهنی همسرم چقدر است؟ درواقع چه چیزهایی را رعایت نمیکنید که موجب درگیری بیشتر میشود؟ مثلاً نابلدی در نحوه گفتوگو، ادامه دادن بحث در مواقع پرهیجان، انتقاد غیر منصفانه و...؟
در همه تعارضها معمولاً هر دو نفر سهمی دارند. پس بهتر است سهم خود را در ایجاد تعارض بشناسید و در صدد کم کردن آن باشید.
این را بدانید که وقتی فردی مثل «دیگ زودپز» جوش میآورد و سوت میزند (بددهنی میکند) بهتر است فقط شعله را کاهش دهید؛ گاهی با سکوت، گاهی همدلی و یا حتی عذرخواهی؛ نه اینکه در صدد دفاع از خود برآیید، بحث را ادامه دهید و مدام ایراد بگیرید.
تشخیص دهید که ویژگیهای مثبت واقعی همسرتان کدام است؟ چند بار این ویژگیها را با همسرتان در میان گذاشته و از وی قدردانی کردهاید؟ «نگاه شکرگزارانه به زندگی، به انسان آرامش پایدار میدهد». همواره نعمتهایی در اطراف ما وجود دارد که به خاطر تکراری شدن، از دید ما پنهان میماند. نگاه به موهبتها به انسان سعه صدر میدهد و باعث میشود در مواقع عصبانیت، قدرت بیشتری برای مدیریت شرایط داشته باشید. این ویژگیها را با همسر و فرزندانتان درمیان بگذارید تا فرهنگ قدردانی در خانواده شما گسترش یابد. همسرتان در شرایطی که عصبانی میشود، چه انتظاری از شما دارد؟ بهتراست خیلی شفاف از وی بپرسید که در این شرایط، دوست دارد شما چه کاری انجام دهید. در این گفتوگو سعی کنید که اطلاعات دقیقی به دست آورید؛ مثلا «منو عصبانی نکن» مبهم است و بهتر است به طور مثال بگوید که «وقتی از خانوادهات طرفداری میکنی، عصبی میشوم و اگر چیزی نگویی من هم ادامه نمیدهم».
بهتر است در این گفتوگو فقط شنونده بوده و در صدد کسب اطلاعات بیشتر باشید. فرزندانتان از شما چه چیزهایی میآموزند؟ بگذارید فرزندان دلبندتان از شما مدیریت شرایط بحرانی، انعطاف پذیری و صبوری را یاد بگیرند. این ویژگیها در آینده میتواند زندگی آنها را نیز نجات دهد