نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: بداخلاقي همسر

827
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25290
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    بداخلاقي همسر

    سلام
    خانمي ٣٨ ساله هستم. ١٧ سال است كه ازدواج كرده ام، دو فرزند ٦ و ١ ساله دارم، ازدواجم با پيش زمينه عاشقانه بود، عشقي چندين و چند ساله. و من بعد از ازدواج متوجه شدم كه هرگز دوران آشنايي موجب شناخت نميشه و طرفين درواقع خود واقعي خودشون رو نشون نميدن. ضمن اينكه ازدواج ما با مخالفت شديد خانواده من همراه بود. اما بعد از ازدواجمان خانواده رابطه خوبي با همسرم برقرار كردند و در واقع او را پذيرفتند.
    همسرم از اوايل ازدواج تندمزاج و بددهن بود و كلماتي از او خطاب به من سر ميزد كه هرگز در تمام عمرم نشنيده بودم، بخاطر عشق قديم و حفظ شأن او و خودم هميشه تحمل كردم و دم نزدم، و اين مساله رو ناشي از اختلاف شديد فرهنگي بين خانواده هامون ميدونستم( پدر و مادرم و همچنين خودم پزشك متخصص و مدرس دانشگاه هستيم). حتي جلو ديگران، در كوچه و خيابان هم حفظ ظاهر نميكرد و به عصبانيت و كلمات زشتش ادامه ميداد. اين كار او باعث شد كه با عرض شرمندگي بسياري از اطرافيان اعم از غريبه و اشنا به سبب دلجويي از من كه "اين اقا اصلا در شأن تو نيست، "شخصيت تو كجا و اين بي حرمتي ها كجا" سعي كنند خودشون رو به من نزديك تر كنند. گرچه كه همه تيرشان به سنگ خورده اما اين گونه عوارض بسيار برايم دردناك است.
    الان كه بچه ها بزرگ تر شده اند و او در حضور بچه ها به من تندمزاجي و بددهني ميكنه طاقتم را تاب نموده و به عشق و محبتي كه به كودكانم هديه ميكنم خدشه وارد ميكند.
    هر چه در زمان آرامش صحبت ميكنيم كه جلو بچه ها بحث نكنيم او قبول ميكنه، اما همين كه عصباني ميشه ديگه براش مهم نيست و به كارش ادامه ميده.
    ضمنا اصلا مشكل خودش رو قبول نداره و اگر روزي كسي بهش بگه كه به روانشناس مراجعه كنه( كه البته از نظر بنده به روانپزشك بيشتر نياز هست) زمين و زمان رو به هم ميريزه، ضمنا من شخصا فردي صبور و پرحوصله هستم، به گونه اي كه اگه يك قدم در جهت من برداشته بشه من صد قدم برميدارم و شايد از ابتدا همين مساله سراپا اشكال بوده!
    اينجا را مكان امني براي درد دل ديدم، شايد كمي از زورگوييهايش را بدست فراموشي سپردم.

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : بداخلاقي همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط sarav نمایش پست ها
    سلام
    خانمي ٣٨ ساله هستم. ١٧ سال است كه ازدواج كرده ام، دو فرزند ٦ و ١ ساله دارم، ازدواجم با پيش زمينه عاشقانه بود، عشقي چندين و چند ساله. و من بعد از ازدواج متوجه شدم كه هرگز دوران آشنايي موجب شناخت نميشه و طرفين درواقع خود واقعي خودشون رو نشون نميدن. ضمن اينكه ازدواج ما با مخالفت شديد خانواده من همراه بود. اما بعد از ازدواجمان خانواده رابطه خوبي با همسرم برقرار كردند و در واقع او را پذيرفتند.
    همسرم از اوايل ازدواج تندمزاج و بددهن بود و كلماتي از او خطاب به من سر ميزد كه هرگز در تمام عمرم نشنيده بودم، بخاطر عشق قديم و حفظ شأن او و خودم هميشه تحمل كردم و دم نزدم، و اين مساله رو ناشي از اختلاف شديد فرهنگي بين خانواده هامون ميدونستم( پدر و مادرم و همچنين خودم پزشك متخصص و مدرس دانشگاه هستيم). حتي جلو ديگران، در كوچه و خيابان هم حفظ ظاهر نميكرد و به عصبانيت و كلمات زشتش ادامه ميداد. اين كار او باعث شد كه با عرض شرمندگي بسياري از اطرافيان اعم از غريبه و اشنا به سبب دلجويي از من كه "اين اقا اصلا در شأن تو نيست، "شخصيت تو كجا و اين بي حرمتي ها كجا" سعي كنند خودشون رو به من نزديك تر كنند. گرچه كه همه تيرشان به سنگ خورده اما اين گونه عوارض بسيار برايم دردناك است.
    الان كه بچه ها بزرگ تر شده اند و او در حضور بچه ها به من تندمزاجي و بددهني ميكنه طاقتم را تاب نموده و به عشق و محبتي كه به كودكانم هديه ميكنم خدشه وارد ميكند.
    هر چه در زمان آرامش صحبت ميكنيم كه جلو بچه ها بحث نكنيم او قبول ميكنه، اما همين كه عصباني ميشه ديگه براش مهم نيست و به كارش ادامه ميده.
    ضمنا اصلا مشكل خودش رو قبول نداره و اگر روزي كسي بهش بگه كه به روانشناس مراجعه كنه( كه البته از نظر بنده به روانپزشك بيشتر نياز هست) زمين و زمان رو به هم ميريزه، ضمنا من شخصا فردي صبور و پرحوصله هستم، به گونه اي كه اگه يك قدم در جهت من برداشته بشه من صد قدم برميدارم و شايد از ابتدا همين مساله سراپا اشكال بوده!
    اينجا را مكان امني براي درد دل ديدم، شايد كمي از زورگوييهايش را بدست فراموشي سپردم.

    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    دفتر قیطریه:
    ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
    دفتر سعادت آباد:
    ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
    دفتر شریعتی:
    ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه


    رفتار با شوهر بداخلاق، کار ساده‌ای نیست. مردان بیشتر کلامی هستند و به همین خاطر باید اجازه دهید عصبانیت خود را بیرون بریزند. درحالی که زنان تمام خشم خود را درون خود نگه می‌دارند و با گریستن آن را نشان می‌دهند. درمورد یک زوج متأهل، تمام خشم مرد متوجه زن خواهد بود چون او نزدیک‌ترین فرد به شوهرش می‌باشد.

    خشمی که از طرف شوهرتان سر می‌زند، مستقیماً شما را هدف قرار نمی‌دهد. در این شرایط شما به اندازه کافی به احساساتی شدن گرایش دارید. اندیشیدن به شوهرتان که همیشه با خشم برخورد می‌کند، باعث می‌گردد احساس فرومایگی کنید و این امری کاملاً طبیعی است. شما باید یک قدم به عقب بردارید و عملاً به آنچه رخ داده است بیندیشید و دلیلی که در پس این رفتار وجود دارد را بیابید.

    استرس، ناامیدی و ترس، مردان را عصبانی می‌کند. می‌توانید به همسرتان بگویید که با اینکه می‌دانید او این روز‌ها چه استرس فراوانی دارد و این مسئله او را عصبی کرده است، اما این موضوع باعث شده که رابطه زناشوییتان نیز تحت تأثیر قرار گیرد. با همسرتان شفاف و روشن گفت‌و‌گو کنید و او را بدون قید و شرط حمایت کنید.

    ۶ نکته برای آرام کردن شوهران خشمگین

    ۱ - نگذارید همسرتان درگیر خشم خود گردد. اگر دیدید عصبانی است، او را تنها بگذارید. اگر فکر می‌کنید که مسئله خاصی باعث عصبانیت همسرتان می‌شود، از طرح آن موضوعات اجتناب کنید.

    ۲ - عصبانیت به آسیب‌های فیزیکی و عاطفی می‌انجامد. با شوهرتان لجبازی نکنید. در عوض سعی کنید راه‌هایی برای درک و حمایت او بیابید.

    ۳ - شما باید درون خودتان را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهید. باید به این فکر کنید که چرا همسرتان عصبانیت خود را برسر شما خالی کرد. غر نزنید، زیرا نتیجه‌ای جز انفجار عصبانیت و بد‌تر شدن شرایط ندارد.

    ۴ - طوری رفتار کنید که همسرتان با شما احساس راحتی کند. شما می‌توانید انفجار خشم همسرتان را با برقراری ارتباطی درست با وی، خنثی کنید. گفت‌و‌گو با همسرتان به هیچ وجه او را ناراحت نخواهد کرد. پس از اینکه با او گفت‌و‌گو کردید، درخواهید یافت که همه چیز به حالت عادی بازگشته است. این زمان مناسبی است تا با شریک زندگی خود روبه رو شوید.

    ۵ - شوهرتان را درک کنید. درک شما از او طغیان خشمش را کمتر می‌کند. در ضمن شنونده خوبی باشید.

    ۶ - اگر متوجه شده‌اید که شوهرتان بیش از اندازه عصبانی می‌شود، می‌توانید از یک متخصص کمک بگیرید. از او بخواهید که خود را متعهد به انجام برنامه‌های مدیریت خشم نماید.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  3. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد