نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4

موضوع: بد بینی و بد اخلاقی زن خانواده

931
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29885
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    Exclamation بد بینی و بد اخلاقی زن خانواده

    سلام خسته نباشید
    من پسری هستم 26 ساله الان 5 ساله ازدواج کردم با دختری که 4 سال از خودم بزرگتر هست ...درآمدم متوسط هست ...معتاد نیستم بداخلاق نیستم بی عاطفه نیستم از نظر احساسی و رمانتیکی هم بد نیستم ولی خوبم نیستم
    با دختری ازدواج کردم که تو زندگیش خیلی مشکلات داشته باباش ناراحتی اعصاب داشته و از کار بیکار میشه و مجبور میشه به جای باباش بره سر کار از سن 17 سالگی و هیلی از مخارج های خانوادشون رو دوش اون بوده و حتی خرج داداششم اون میداده ...خودش از درسو دانشگاه بیخیال شده تا بره سر کار و حتی داداشش که 4 سال کوچیک تر از خودش بوده رو میفرسته دانشگاه .....
    خلاصه از لحاظ عصبی داغونه از روزی که ازدواج کردیم با خانواده من مشکل داشت با همه فکر میکرد هر که یه حرف بهش میزنه از رو منظور میزنه و سریع باهاش برخورد میکرد
    باباش 1 سال پیش فوت کرد از بعد مرگ باباش خیلی بیشتر بهم ریخت ....کلا تو این چند سل زندگیمون خیلی اتفاقا افتاد و بیشترشم مقصرش خودش بود.... تو این چند سال حداقل ماهی یه بار به منو خانوادم گیر میدادو مارو میبست سینه ححش اونم از نوع خیلی بدش ....الان دیگه جوری شده که از همه متنفره و حتی بعضی وقتها نمیزاره من برم خونه میگه حالو حوصلتو ندارم و هزارتا بدو بیراه میگه ....بعد صبحش زنگ میزنه انگار نه انگار ما دیشب جرو دعوام شده و راحت حرف میزنه ....به من میگه خیلی دوست دارم بدون تو نمیتونم زندگی کنم ولی هفته ای یه بار منو میبنده سینه فحش مثلا سر یه موضوع کوچیک مثلا میگه یه چیزی بخر بیار کافیه مثلا میوه باشه و یه دونش خراب باشه دیگه شروع میکنه گیر دادن آخرشم جوری میشه که اینقد جیغ میزنه که همه همسایه ها میفهن جوری شده که دیگه همسایه ها عادت کردن
    نمیگم مشکل فقط از اون هست نه منم تو زندگیمون اشتباه زیاد انجام دادم و از لحاظ مال خیلی تو فشار افتادیم و دو بار شکست کاری خوردم و الان بخاطر این شکست ها خیلی سرزنشم میکنه و تو چشمم میزنه میگه بخاطر تو و بی لیقاتی تو ما زندگیمون این جوری شد.
    بخدا من نه مرد بدی هستم نه ادمی هستم که اهل کار نباشه و مثله چی هم دارم کار میکنم ولی نمیدونم چرا این جوری میکنه حرفایی به من میزنه که بخدا ادم به دشمنش نمیزنه
    خلاصه نمیدونم باید چیکار کنم لطفا اگه کسی میتونه راهنمایی کنه که بتونم این بد دهنی و این اعصاب خودی هاشو کمتر کنم
    ویرایش توسط saleh6020 : 07-31-2016 در ساعت 01:20 AM

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : بد دهنی و بد بینی و بد اخلاقی زن خانواده

    سلام

    خب با چیزهایی که در مورد ایشون گفتید

    روحیشون به شدت آسیب دیده هست

    و بهتره که مشاوره حضوری برید..

    با خوندن متن و غیره نمیتونید کاری کنید

    چون این همسر شما هست که باید مراجعه کنه و البته شما هم کنارش باشید و حامیش

  3. کاربران زیر از رزمریم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : بد بینی و بد اخلاقی زن خانواده

    نقل قول نوشته اصلی توسط saleh6020 نمایش پست ها
    سلام خسته نباشید
    من پسری هستم 26 ساله الان 5 ساله ازدواج کردم با دختری که 4 سال از خودم بزرگتر هست ...درآمدم متوسط هست ...معتاد نیستم بداخلاق نیستم بی عاطفه نیستم از نظر احساسی و رمانتیکی هم بد نیستم ولی خوبم نیستم
    با دختری ازدواج کردم که تو زندگیش خیلی مشکلات داشته باباش ناراحتی اعصاب داشته و از کار بیکار میشه و مجبور میشه به جای باباش بره سر کار از سن 17 سالگی و هیلی از مخارج های خانوادشون رو دوش اون بوده و حتی خرج داداششم اون میداده ...خودش از درسو دانشگاه بیخیال شده تا بره سر کار و حتی داداشش که 4 سال کوچیک تر از خودش بوده رو میفرسته دانشگاه .....
    خلاصه از لحاظ عصبی داغونه از روزی که ازدواج کردیم با خانواده من مشکل داشت با همه فکر میکرد هر که یه حرف بهش میزنه از رو منظور میزنه و سریع باهاش برخورد میکرد
    باباش 1 سال پیش فوت کرد از بعد مرگ باباش خیلی بیشتر بهم ریخت ....کلا تو این چند سل زندگیمون خیلی اتفاقا افتاد و بیشترشم مقصرش خودش بود.... تو این چند سال حداقل ماهی یه بار به منو خانوادم گیر میدادو مارو میبست سینه ححش اونم از نوع خیلی بدش ....الان دیگه جوری شده که از همه متنفره و حتی بعضی وقتها نمیزاره من برم خونه میگه حالو حوصلتو ندارم و هزارتا بدو بیراه میگه ....بعد صبحش زنگ میزنه انگار نه انگار ما دیشب جرو دعوام شده و راحت حرف میزنه ....به من میگه خیلی دوست دارم بدون تو نمیتونم زندگی کنم ولی هفته ای یه بار منو میبنده سینه فحش مثلا سر یه موضوع کوچیک مثلا میگه یه چیزی بخر بیار کافیه مثلا میوه باشه و یه دونش خراب باشه دیگه شروع میکنه گیر دادن آخرشم جوری میشه که اینقد جیغ میزنه که همه همسایه ها میفهن جوری شده که دیگه همسایه ها عادت کردن
    نمیگم مشکل فقط از اون هست نه منم تو زندگیمون اشتباه زیاد انجام دادم و از لحاظ مال خیلی تو فشار افتادیم و دو بار شکست کاری خوردم و الان بخاطر این شکست ها خیلی سرزنشم میکنه و تو چشمم میزنه میگه بخاطر تو و بی لیقاتی تو ما زندگیمون این جوری شد.
    بخدا من نه مرد بدی هستم نه ادمی هستم که اهل کار نباشه و مثله چی هم دارم کار میکنم ولی نمیدونم چرا این جوری میکنه حرفایی به من میزنه که بخدا ادم به دشمنش نمیزنه
    خلاصه نمیدونم باید چیکار کنم لطفا اگه کسی میتونه راهنمایی کنه که بتونم این بد دهنی و این اعصاب خودی هاشو کمتر کنم
    هر دوی شما اشتباهاتی داشتید و مسلما" خواهان چنین شرایطی نیستید

    در زمانی مناسب با هم صحبت کنید ... رفتار محبت آمیز شما میتونه روی ایشون موثر باشه

    پس فرمان اول:علاقه ات را مخفی نکن
    ما همگی نیاز به دوست داشتن داریم وزنان بیشتر از مردان به دوست داشتن نیاز دارند.نمی خواهد با کادو یا هدیه یا جشن ابراز علاقه کنید شما میتوانید با چند جمله ساده وکوتاه این علاقه را ابراز کنید ودل همسرتان را نزدیکتر کنید.ولی مواظب باشید که حرفتون درغ نباشد چون زنان پلیس خوبی در تشخیص مرد دروغگو هستند پس علاقه ات را مخفی نکن.



    فرمان دوم:بگذر
    هیچ انسانی کامل نیست و حتما روزی باشد که ناراحت باشد دلتنگ باشد حوصله نداشته باشدوحق دارد که از درک وگذشت شما بهره مند شود.چه وقت وکی وبرای چه کسی میخواهید گذشتتان را خرج کنید؟این را بدانید که هیچ رابطه ای بدون گذشت ودرک متقابل پایدار نمی ماند؟بگذرید.



    فرمان سوم:حرف بزن
    همه حرفاتون را در محل کارتان خرج نکنید.کمی را هم برای خانه وخانواده نگه داریدواجازه ندهید حرفاتون فقط پیرامون فرزندان و کارروزانه و وضع معیشتی باشد.



    فرمان چهارم:وقت بگذار
    مبادا همسرتان احساس کند که شما کارتان ویا دوستانتان را بر آنها ترجیح دهید.چون در این صورت کلاه تان پس معرکه است.دوستانه وصمیمانه توصیه میکنم که برای همسرتان وقت بگذارید.و او باید احساس کندکه شما اورا در برنامه ی روزانه تان لحاظ کنید.



    فرمان پنجم:نگو نه
    اگر نه گفتن به همسرتان عادت شده باشدخدا به دادتان برسدچراکه تا جدایی راهی نمانده…شاید بتوانید در این نه گفتن تجدید نظربکنید.موافقت کردن به خواسته های معقول همسرتان می تواندبه شکل خیره کننده ای رابطه را محکم و استوارکند.

    فرمان ششم:گوش کن
    برای یک زن هیچ چیز دل سرد کننده تر وآزارکننده تر از این نیست که احساس کند..احساسات و افکارش را با مردی مطرح کرده که عملا به حرف هایش گوش نکند.همسرتان توقع داردکه حرفایش نه فقط با گوش بلکه با دل وجان بشنوید.اینکه تقاضای بزرگی نیست گوش کنید دیگه..



    فرمان هفتم:مودب باش
    چند وقت به چند وقت کلمات وعباراتی مانند لطفا..بی زحمت..دستت دردنکنه..خسته نباشی..ومانند اینها را به همسرتان بگویید.متاسفانه خیلی از زوج های جوان فراموش میکنندکه رعایت ادب و نشان دادن محبت برای حفظ وتداوم ازدواج از نان شب هم واجب تر است.شمافراموش نکنید.



    فرمان هشتم:کمکش کن
    یکی از مسایل که منجر به بحث روزانه می شود این است که هر کدام از انها چه قدر از بار زندگی مشترک را بر دوش می کشدقبول کنید که انصاف نیست تمام کارهای کسالت بار خانه و امور مربوط به فرزندان را فقط همسرتان به عهده بگیرد.شماهم باید بخشی از این نوع کارها را به عهده بگیرید.



    فرمان نهم:مرخصی بده
    چند روز در ماه را به همسرتان مرخصی بده نه اینکه اورا به مسافرت چند روزه بفرستید وشمادرخانه با خیالی آسوده در خانه باشید.اورا چند روز از کار خانه معاف کنیدوخودتان به تنهایی کار منزل را انجام دهیداین حق مسلم همسرتان است که چند روزی را فارغ از این نگرانی هااستراحت کندبه علاوه او از نظر روحی وجسمی به جنین مرخصی هایی شدیدا نیاز دارد.حرف حق را باید گفت…ببخشید.



    فرمان دهم:سالم باش
    خیلی از آقایان کله شق بازی در می آورندو به سلامتی شان چندان توجهی نمیکنند.این کار واقعا خودخواهانه است باید همسرتان راهم درنظرداشته باشیداو شریک زندگی شماست از عادات زیان آور بپرهیزیدودرخصوص مسایل بهداشتی مسوولانه رفتار کنید.خدا خیرتان دهد.


    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    021-22354282
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  5. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : بد بینی و بد اخلاقی زن خانواده

    ایشون به شدت عصبی هستن باید فضای خونه را پر از آرامش کنید و کمکش کنید اینقدر کار نکنه

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد