با سلام
من و همسرم هم سن هستيم و 4 سال پيش ازدواج كرده و يك فرزند 2 ساله داريم. مشكل اينجاست كه همسر من سر كوچكترين مسئله اي سريعا عصباني شده و داد و فرياد مي كند. اين حالت او نه فقط براي من و فرزندم كه براي پدر و مادر و خواهر و برادر خودش هم چنين است. من هميشه اين اخلاق او را از خانواده ام مخفي مي كردم تا اينكه سر مسئله كوچكي در خانه مادرم به هم ريخت و هر چه از دهانش در آمد نثار همه كرد. وقتي عصباني مي شود پدر و مادر خودش يا من و يا افراد ديگر و يا حتي فرزندش برايش مهم نيستند و فقط سعي مي كند خودش را خالي كند. او با بچه ها اصلا رابطه خوبي نداشته حتي با فرزند خودش كه او را هم بيش از حد محدود مي كند و از بچه 2 ساله توقع همه چيز دارد و به او فحش و ناسزا مي دهد. البته جالب اينجاست كه هميشه هم سريع عصبانيتش فروكش كرده و شروع به عذرخواهي مي كند ولي مگر آب رفته را مي توان به جوي برگرداند. هر چه از او مي خواهم پيش مشاور برود قبول نمي كند. مثلا وقتي پاي كامپيوتر مي خواهد نرم افزاري را نصب كند و نرم افزار نصب نمي شود، فقط ناسزا بار كامپيوتر مي كند و كامپيوتر را مي زند يا يكبار ديدم چون سرش به كابينت خورده بود، داشت به كابينت فحش مي داد و كابينت را مي زد. اين را هم بگويم كه در زمان ازدواج من دانشجوي كارشناس ارشد و ايشان دانشجوي فوق ديپلم بودند كه الان ليسانسشان را گرفته اند. البته ايشان بيكار هم هستندو هر جا كه كار مي كند، 4 يا حداكثر 6 ماه بعد بيرونش مي كنند. مي گويد زيرآب من را مي زنند ولي من فكر مي كنم به خاطر اخلاقش باشد. به من بگويد چه كار كنم؟ به من هم مي گويد اگر دوست نداري مي تواني بروي. من خودم نيز كارمند هستم و تا ساعت 4 سركار مي باشم. فقط مي نشيند و مي گويد براي من بايد يك كار خوب جور شود يا منتظر است از آسمان برايش پول بيفتد پايين. من تا حالا هر جا برايش كار جور كردم بيرونش كردند. خودش هم فقط حرص مي خورد و به دنبال اين نيست كه تلاشي بكند تا به جايي برسد يا كار خوبي گير بياورد. ولي باز هم مشكل من با بيكاريش نيست چون بالاخره درست مي شود، فقط نمي دانم با اين اخلاقش چه كار كنم؟ لطفا راهنماييم كنيد. ممنون