نوشته اصلی توسط
لیلا رستمی
سلام ، من با شوهرم مشکل داشتیم چون من متوجه شده بودم که همسرم به من خیانت می کند، که با معذرت خواهی همسرم به زندگیمون ادامه دادیم ولی من احساس می کردم که همسرم نسبت به من و پسرشون بی تفاوت شدع و اشتیاقی به با ما بودن نداره، این باعث شد که من همچنان به همسرم شک داشته باشم، این موضوع باعث شد که بعد از 2 سال خانواده من وارد قضیه بشن و باعث بی حرمتی و شکستن حریم بینه شوهرم و پدر و مادرم شد، حالا شوهرم به خاطر این اتفاق زندگی را برایه من جهنم کرده و از خانواده من متنفر شده، نمی دونم این حرفا بخاطره عصبانیت هست و می گذرد یا اینکه دیگه زندگیه من درست نخواهد شد، خواهش می کنم راهنمایی کنید که چه کاری برای درست کردن این رابطه انجام بدم آیا پدر مادر من کاری باید انجام بدن، اگر اینطور هست باید چه کاری کنن؟