نمایش نتایج: از 1 به 5 از 5

موضوع: بچه ناخواسته و همسر لجباز

911
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    10297
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    بچه ناخواسته و همسر لجباز

    مشکلات زندگی من از جایی شروع شد که همسرم با اطمینان دادن به من که از قرصهای جلو گیری استفاده کرده بنوعی از حماقت من استفاده کرد و بچه دار شد (بعد از 2 سال به این موضوع اعتراف کرد که این کار رو انجام دادم جهت بهتر شدن زندگی) روزی که جواب آزمایش بارداری را گرفت با ناراحتی اعلام کرد که من هزار تا نقشه برای زندگی داشتم ،کارم چی میشه ، کارشناسی ارشدم چیکار کنم این موضوع را هم خودش بهم گفت هم مادر مکرمشون . (منم حاج واج مونده بودم که چی قبول کنم اینکه گول خوردم یا گول دارم میخورم یا اصلا من اونو گول زدم - بچه رو کی ..."شوخی")
    من اصلا قبول نکردم به همسرم گفتم اشتباه از خودت بوده تو شیش و بش قبول موضوع بودم که مادر شون با مادر من تماس گرفته بودن جهت نظر سنجی که بریم بچه رو بندازیم بهتره چون حمید آقا ناراضی و دختر من هم از همه کارهاش عقب میوفته که با مخالفت من و مادرم روبه رو شد بعد ازاین موضوع را در فامیل خودشون علنی کرد و سیل تبریکات بود که به سمت ما آمد
    گذشت بعد چند ماه متوجه شدیم که ما صاحب 2 پسر هستیم - فرزندان به دنیا آمدند-مشکلات بیشتر شد( لازم به ذکر همزمان با همسر من تمامی همکاران و دختر خاله ایشان هم بچه دار شدن این مورد آخر روی همسرم تاثیر زیادی داره)
    اول از همه بچه هامو خودم بزرگ میکنم دوم نمیتونم بچه هارو شیر بدم - دختر خاله ایشان به خاطر اینک فرزندشو پیش مادرش بذاره به بچش شیر خشک داد-ماهم شیر خشک دادیم البته 2 برابر چون 2 تا بودن بعد شروع کرد به بی احترامی کردن به مادر من ،چون خانوم و خانواده شان بلد نبودند بچه هارو حموم کنند مادرم 2 ساعت می آمد و بچه هارو میبرد حموم (یک روز در میون)
    شش ماه که گذشت گفت نمیتونم بچه هارو نگه دارم میخوام برم سر کار یکی رو بردم خونه مادرم یکی دیگه رو خودش میبرد خونشون می آورد
    گفتم نرو سر کار گفت میخوام برم یه موقع دیدی تو طلاقم دادی اونوقت من نمیتونم کار پیدا کنم من کارم رو به راحتی بدست نیوردم که به راحتی ازدست بدم
    اون بچهه بود که گذاشتیم خونه بابای من سرما خورد بردیمش دکتر پیش دکتر یکم بی قراری کرد من با بچه اومدم بیرون تا دکتر نظرشو راحت به همسرم بگه بعد از 15 دقیقه اومده میگه این بچه رو چون از اون یکی جدا کردین این بی قراری رو میکنه منم بهش گفتم کاش پدرش اینجا بود حرفای شما رو میشنید
    شما باشید چه کار میکنید

  2. کاربران زیر از hamid1356 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,187 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : بچه دار شدن

    همسر شما بدون اجازه شما حق رفتن به سرکار را ندارد
    یعنی اگه شما راضی نباشید اون حق رفتن به سرکار را نداره.(البته اگه موقع خواستگاری از شما اجازع نگرفته باشن)
    یامیتونیدهردوتا بچه را باهم ,ی روز پیش مادر شما بزارین ی روز پیش مادر ایشون
    لطفا به هیچ وجه برای بچه تان پرستار تو خونه نگیرین چون وظیفه شان را درست انجام نمیدن.

  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    8050
    نوشته ها
    1,468
    تشکـر
    3,819
    تشکر شده 3,325 بار در 1,147 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : بچه دار شدن

    بنظرمن خانومتو تحت فشار نزار باهاش دعوا و بحث نکن میدونی هیچ چیز مثل زبون خوش نیست زن ها هم تشنه محبت و توجه یکم از در سیاست و دوستی و محبت وارد شو بنظرمن خیلی بهتر از دعوا و کل کل کردن بهتون جواب میده .خدا گل پسراتونو براتون حفظ کنه مواظب زندگیتون باشید نزارید چیزای کوچیک باعث فاصله بین تون بشه موفق باشید.

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6231
    نوشته ها
    374
    تشکـر
    1,518
    تشکر شده 566 بار در 230 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : بچه دار شدن

    به خاطر گل پسراتون بهتون تبرک میگم
    منم با رهگذر موافقم هیچی مثل محبت واسه خانوما نیس اگه میخوای خانمت سرکار نره با مهربونی ازش بخواه
    در مورد کارشم من نظر شخصیم اینه که اگه ممکنه واسش یه مدت مرخصی بگیره بچه ها یکم بالو پر بگیرن بعد از چند ماه دوباره بره سرکار
    امضای ایشان
    اگر میخواهی محال ترین اتفاق زندگیت رخ بدهد
    باور محال بودنش را عوض کن


  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6562
    نوشته ها
    185
    تشکـر
    199
    تشکر شده 288 بار در 123 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : بچه دار شدن

    به عنوان کسی که مادر شاغل داره میگم، هیچ اشکالی نداره خانمتون سر کار بره و بچه ها رو بذارید مهد، هم باعث میشه خانمتون راضی باشه و هم بچه ها اجتماعی بار بیان... من از سه ماهگی مهد بودم تازه اون موقع مهدها مثل الان نبود که! هم سالمم هم بسیار موفق...
    خوش و موفق باشید...

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد