نوشته اصلی توسط
bahar1995
سلام.من متولد 74 هستم و شوهرم 70ما الان 4ساله که عقدیم میدونم خیلی زود بود و هردومون بچه بودیم ولی من فکر میکردم که اون میتونه منو دوسم داشته باشه بچه بودم و بچگانه فکر میکردم. از طرف دیگه از اقواممون بود و میشناختمش اما بعداز عقدمون فهمیدم اشتباه فکر میکنم و چیز دیگه ای هم که هس اینه که ما از هم کیلومترها دوریم و فقط تعطیلیا همو میبینیم اولین بار بعداز عقدمون که از هم دور شدیم دیدم که اصلا بهم توجهی نداره جواب زنگامو نمیده جواب پیامامو نمیده بعداز شیش ماه بهش گفتم که چرا اینقدر بهم بی توجهی میکنی?بهم گفت چون من با هیچ دختری نبودم و بلد نیستم با دخترا باید چجوری برخورد کنم خلاصه تا یه ماه قبل از عید امسال ما باهم سر همین که چرا هیچ توجهی نمیکنه دعوا داشتیم (خب منم دخترم و دوست دارم حداقل یه بار در روز یه پیام بهم بده نه اینکه هفته ای یه بار.)
تا اینکه من تصمیم گرفتم از یه راه دیگه وارد بشم از راه محبت کردن تا الانم روزی چندین بار براش پیام میدم که دوسش دارم و تنها مرد زندگیمه و خوشحالم که بهش میتونم تکیه کنم و فقط با اون خوشبختم و وقتی هم که اومد براش کم نذاشتم از آرایش و لباسای خوب و عطر خوب گرفته تا چیزای دیگه ولی بازم تغییری نکرده میگه دوسم داره ولی در روز همش من دارم ابراز نگرانی میکنم همش من دارم ازش خبر میگیرم و اون جواب پیامامو خیلی کوتاه و جواب دوستت دارمامو با استیکر میده بهش گفتم بهم خبر بده میرسی خونه آخه نگرانتم چون همیشه دیر میره خونه و وقتی میرسه من خوابم میبره ولی از پیام اون خبری نیس
دیگه باید چیکار کنم?دیگه چه راهی رو امتحان کنم?نمیتونم بگم که دلیل اینا همش برای اینه که دوران عقدمون طولانی شده چون از اول همینجوری بود هر روز من دارم بهش پیام میدم حتی به خودش زحمت نمیده یه سلام خوشک خالی رو اول بفرسته