با سلام به همه دوستان
من یه مشکلی با همسرم دارم که میخوام بر طرفش کنم. راستش شوهرم حرفش با عملش یکی نیست و بارها سر این موضوع دل منو ش************ده و باعث کدورت و جر و بحث شده
به من میاد حرفی رو میزنه و باعث میشه من با حرفش کلی توقع تو وجودم ایجاد بشه بعد میبینم میره همون کار رو اول برای کسی دیگه انجام میده انگار من اولویت اولش نیستم یا کلا حرفی که میزنه فقط در حد حرفه نه عمل
مثلا بارها شده به من گفته آرزومه از ته قلبم که با هم همکار باشیم و همه اون ساعت هایی که پیشت نیستم بتونم کنارت باشم اینقدر این حرف رو با شوق و عشق و محبت بهم گفت تو مواقع مختلف که من واقعا باورم شده بود بعد میبینم شرایطی رو ایجاد کرد که خواهرش بیاد همکارش بشه خوب من خیلیییی دلم شکست نه اینکه بگم با خواهرش مشکل دارم کلا از رفتار شوهرم ناراحتم که میاد قولی میده و توقعی ایجاد میکنه بعد تو عمل چیز دیگه ای ازش میبینم
یا برای عروسیمون کلی ذوق لباس عروس پوشیدن منو داشت و همیشه با عشق و از صمیم قلب با کلی شور و نشاط از این موضوع صحبت میکرد و فقط میگفت تو تنها عروس منی و... خوب هر زنی لذت میبره از این همه عشق و علاقه و از ته دلش میخواد تنها عروس همسرش باشه .یه ماموریتی پیش اومد به سفری رفت و تو سفر برای خرید سوغاتی به بازار رفته بود که تماس گرفت داشتیم احوال پرسی میکردیم که گفت رفتم برای یکی از دخترای فامیلشون که کمتر از یکسالشه یه لباس عروس خریدم منم کلی ناراحت شدم و وقتی ناراحتیم رو دید پشتش رفت واسه من هم خرید و زنگ زد گفت و عکسشو برام فرستاد.. ولی من خیلیییی دلم شکست نه اینکه به یه بچه کوچولو حسادت کنم واسه اینکه سر حرف خودش نیست تو عمل یه کاری میکنه که آدم به سو تفاهم بیوفته خیلی ناراحتم میکنه
مثال زیاده براتون بگم خیلی رقتارای خاص که مخصوص یه زوج هست رو با بقیه اجرا میکنه به زبون میگه که من عاشق ست پوشیدنم بیا همیشه با هم ست کنیم کلی هم ذوق و شوق داره ولی یهو میبینم میره با خواهرش..داداشش.. اینکارو در عمل انجام میده
یا خیلی وقتا یه چیز ست خریدیم برای جفتمون که تنها با هم استفاده کنیم یهو میبینم لباسه تن یکی دیگه است
اصلا حریم نگه نمیداره نمیخواد بپذیره یه چیزایی فقط واسه دو نفره.. واسه یه زوج... کلا قشنگیش به همینه.. یعنی به حرف میگه ها با کلی هیجان و ذوق و محبت ولی تو عمل میبینم کار خودشو میکنه
بارها و بارها دعوا مفصل کردیم سر این رفتاراش.. واقعا خیلی زجرآوره ببینم همون ژست عاشقانه ای که با من میگیره با کس دیگه ای هم انجام بده یا یه سری صمیمیتای خصوصی بین یه زوج که فقط باید بین من و اون باشه با بقیه هم داره
بعد از دعوا دیگه اونکارو اتجام نمیده اصلا ولی میبینم تو یه مورد دیگه باز تکرارش میکنه
این رفتاراش باعث شده با همه برام سو تفاهم ایجاد بشه یعنی شوهرم خودش عامل ایجاد سو تفاهمه اصلا شخص سوم روحش هم خبردار نیست که بین من و همسرم میتونه چه طوفانی به پا کنه
یا اصلا کسی هم ازش توقع نداره ها خودش خیلی خودجوش میره اون کارو انجام میده
همون جریان لباس عروس یه نمونه اش بود مثلا یه بچه یکساله نه زبون داره حرف بزنه نه میتونه کاری کنه نه پدر و مادرش یا هر کس دیگه ای گفته همچین سوغاتی بیار شوهرم خودش به صورت خود جوش بین اون همه گزینه که میشه خیلی کادوهای دیگه خرید با میل و رغبت خودش میره واسه کس دیگه لباس عروس میخره در صورتی که 100000 بار شب و روز فقط و فقط به من میگفت آرزو دارم لباس عروس برای تو بخرم
نمیدونم بقیه چجوری هستن ولی من دلم میشکنه احساس بی ارزشی میکنم و میدونم مشکل از آدمای دیگه نیست مشکل از شوهرمه که حرفش با عملش یکی نیست
اگه با شوهرم حرف بزنم توجیه میکنه و از اینکه ناراحتم کرده غصه میخوره و نهایتا یه معذرت خواهی میکنه قول میده دیگه تکرار نکنه
ولی تو یه موضوع دیگه باز این رفتارشو از سر میگیره
چیکار کنم که کلا دیدگاهشو تغییر بدم چون احساس میکنم تا زمانی که نگاهش عوض نشده هیچ تغیری نمیکنه
ممنون میشم دوستانه بهم کمک کنید بدون نارحتی و در آرامش مشکلم رو حل کنم