سلام،من حدود8ماهه که عقدکردم،شوهرم یه خانواده 4نفره هستن که پدرشون 25سال پیش اونارورهاکرده وزندگی سختی داشتن شوهرم روخانوادش مخصوصا مادرش خیلی حساسه من مشکلی باهاشون ندارم چون خیلی مهربون وفهمیده هستن اما احساس میکنم شوهرم اینقدکه نسبت به خانوادش حس مسئولیت داره نسبت به من نداره ودغدغه اصلیش اوناهستن همش نگران شرایط مالی وخونه زندگی اوناس ماهنوزتوعقدهستیم،مثلا نمونه هایی که منو ناراحت کرده یکبارگفت اگه قراربه انتخاب باشه من مامانم انتخاب میکنم البته سریع گفت که حرف بدی زده من سکوت کردم،الانم چندروزه خاله ش ازشهرستان اومده همه باهم میرن بیرون امااون حتی بمن نگفت که باهاشون برم واقعا ناراحتم