خانوم ها جواب بدید: افکار جنسی شوهر

[سحر67]

سلام عزیزان
لطفا جواب بدید می خوام بدونم من حساسم یا همه اینجورن
اگه با کلی سماجت و پافشاری و داد و بیداد متوجه بشید خانومی که مدت ها قبل پاش رو تو زندگیتون باز کرده بوده و باعث دعوا های بسیاری با همسرتون شده بود و رابطتون رو بهم ریخته بوده همسرتون تو تصورات خودش با این خانوم ... داشته حتی هنگام نزدیکی با شما هم به فکر اون خانوم بوده چه حسی بهتون دست میده؟؟؟؟؟؟؟ عکس العملتون چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟

[سمیراه]

سلام

"عزیزم من تو یه مقاله خوندم راست و دروغش رو نمیدونم اما خوندم ادمها هنگام رابطه ممکنه بجای همسرشون شخص دیگه ای رو تصور کنن"

بعد اینکه خیلی گیج کننده مطرح کردید همسرتون موقع رابطه با شما به زن دیگه ای فکر میکنه ؟ خودش گفته یا فقط تصورات شماست ؟

[سحر67]

بله عزیزم. انقدر بهش پیله کردم تا اعتراف کرد اون خانوم سالها پیش قصد و نیتی نسبت به همسرم داشت که وقتی من متوجه حضورش شدم کلی دعوا و جر و بحث داشتیم تصورات همسرمم هنگام رابطه به همون سالها بر می گرد که من تازه الان متوجه شدم

[پریماه.]

خب چرا میخواستید چیزی بفهمید از چند سال پیش ؟؟؟؟همین و میخواستید ؟؟ جز اینکه رابطتتون مسموم کرد چیز دیگه ای داشت ؟؟

[Experience]

فک کنم شما عادت کردید یه بهانه جور کنید و دعوا راه بندازید.

[سحر67]

فکرم خراب بود تموم این سالها. نسبت به همسرم سرد شدم..... هیچ حسی دیگه بهش ندارم....البته بگم بعد از جریان اون خانوم کامل متعهد رفتار کرده و الانم همش تلاش میکنه ارومم کنه

[سحر67]

ادم ارومی هستم اصلا اهل دعوا نیستم بخاطر علاقه زیادی که به همسرم داشتم خیلی بهش حساس بودم الان کاملا بی تفاوتم بهش

[سحر67]

خودتون رو جای من تصور کنید...... چکار میکردید؟؟؟؟ واقعا درمونده ام دارم دیوونه میشم از فکر و خیال

[Experience]

پس حالا که اینجوره، همچنان که مواظبید دست از پا خطا نکنه، رو رفتار خودتونم کار کنید و بهش نزدیک بشید.

اگه رفتار سردتون ادامه دار بشه، بازم سر و کله یکی تو زندگیتون پیدا میشه.

باهاش خوب رفتار کنید.

گذشت داشتن مال همین موقعهاست.

[سحر67]

میترسم فرصت بدم بهش باز تکرار شه.....

[Experience]

گفتم که هم مواظب باشید و هم خوب رفتار کنید.

زیادم نگران نباشید طوری نمیشه.

از زندگیتون لذت ببرید، با فکرای الکی تلخش نکنید.

[پریماه.]

میترسم فرصت بدم بهش باز تکرار شه.....

خانم شما میگید چند سال گذشت دیگه تکرار نشده این شماید که اصرار به گفتن ایشون کردید. فقط ذهنیتتون مسموم کردید

[talieh]

خانم عزیز اینا همه عوارض بیکاریه. اگه یه سرگرمی برای خودتون داشتین، از بیکاری نمی نشستین فکر و خیال کنین که شوهرم قبلا با کی بوده یا با کی نبوده.
اشتباه وحشتناکی هم مرتکب شدین که وادارش کردین چیزی که تو ذهنش بوده رو به زبون بیاره. کی میتونه ادعا کنه تا حالا تو ذهنش هزار نوع فکر ناجور نیومده؟ اما وقتی میذارین این افکار بیرون بریزه، در واقع زندگی خودتون رو با دست خودتون از هم گسستین. قبح این مساله که ریخته بشه، این اقا یا دیگه از تصور خانمهای دیگه به جای شما واهمه و عذاب وجدانی نداره، یا واقعا نمیخواد به این مسائل فکر کنه اما همیشه نگرانه که شما الان بهش سوظن دارین و درنتیجه به مرور اعتماد به نفسش رو از دست میده. و وقتی به خودش بیاد، شما رو مقصر میدونه و دیگه حتی اگه بخواد هم نمیتونه دوستتون داشته باشه.

با مطرح کردن این قضیه و اعتراف گیری عجولانه تون فقط همه چیز رو بدتر کردین. همسر شما اگه میخواست با اون خانم باشه، شما رو برای ادامه زندگیش انتخاب نمیکرد پس اینهمه داد و قال معنی نداره مگر اینکه کار خطایی ازشون سر زده باشه که خودتون میگین نزده. پس لطفا یه کم رو رفتار تند و پرخاشگرانه تون کنترل داشته باشین تا زندگی تون رو خراب تر از این نکردین.

[سمیراه]

بله عزیزم. انقدر بهش پیله کردم تا اعتراف کرد اون خانوم سالها پیش قصد و نیتی نسبت به همسرم داشت که وقتی من متوجه حضورش شدم کلی دعوا و جر و بحث داشتیم تصورات همسرمم هنگام رابطه به همون سالها بر می گرد که من تازه الان متوجه شدم

حساسیت شما بجا

منم اگر میفهمیدم فکر همسرم با زن دیگه ای کلافه میشدم

اما قبح گناهش رو نمیریختم

شما قبح گناه ایشون رو ریختی

باید بجاش سعی میکردی ذهنش رو به سمت خودت بکشونی

خیلی اوقات افسار ذهن ما از دست خود ما در میره و احتیاج به کمک داریم

من نمیگم همسر شما تقصیری نداره اما میگم شما باید کمکش میکردی کمک میکردی رو شما تمرکز کنه

با رفتارت با حرفهات بجاش قبح گناه رو ریختی این کار برای شما فایده نداشت جز اینکه قبحش ریخته شده

پیشنهاد میکنم دیگه حرفی ازین موضوع نزنید دیگه بروش نیارید

و محبتتون رو دریغ نکنید

میدونم سخته ولی الان یجورایی رابطتتون خوب نیست و ادامه این حساسیتهای شما باعث میشه

ذهن همسرتون بیشتر بره پیش اون خانوم پس اینکارو نکنید

تلخ نشید

بهش محبت کنید

[سحر67]

خودم شاغل هستم پس از عوارض بیکاری نیست من این موضوع رو اینجا مطرح کردم که کمکم کنید و راهنماییم کنید نه اینکه نوک پیکان رو بگیرید سمتم متهمم کنید تمام این سالها اذیت میشدم چون هیچی براش کم نذاشته بودم و تو اوج اعتمادم اون اتفاق پیش اومد بدم میاد کسی ... فرضم کنه ترجیح میدم حقیقت ازارم بده تا اینکه دروغ ارومم کنه

[fateme.68]

سلام سحرجان
من کاملا به شما حق میدم و این حس خیلی وحشتناک هست خیانت خیانت هست چه با طرف رابطه داشته باشه چه باخیال طرف رابطه داشتهدباشه
و حتی این خیانت وحشتناک تر هم هست
بهتره با همسرتون به مشاوره برین و حرفاتون را بزنین تا راه حل درستی جلو روتون قرار بده
شاید همسر شما هم دچاره دوگانگی و سردرگمی هست و نیاز به صحبت و رسیدن به فکر درست داره تا زندگیش را به نابودی نکشونه

[mery120]

من که از همون ابتدای ازدواج از دوران عقد تا الان با این مشکل مواجه بوده ام. جالب اینجاست که افکارش رو بلند میگه و بعد هم میگه فراموش کن..میگه توی رختخواب کاملا ازادیم و به هر چیزی و هر کسی میتونیم فکر کنیم تا به لذت بیشتری برسیم! و بعدش دیگه تموم و انگار نه انگار حرفی زده بوده ...

[سحر67]

متاسفانه اصلا قبول نمی کنن که مشاوره بریم بارها ازشون خواستم ولی زیر بار نمیرن دلیلشون اینه که مشکلی وجود نداره یه چیزی بود که تموم شد رفت

[زهرا نوری]

درکت میکنم عزیزم سخته خیلی سخته وقتی یه نفر و دوس داری دلت میخواد همه اش مال خودت باشه ... کمی صبوری کن کمی کمتر بهش بچسب اما محبت کردن و یادت نره با این قضیه کنار بیا شوهر تو تنها اینجوری نیست متاسفانه اکثر مردا انحراف جنسی دارن حالا یا فکری یا جسمی

[فرشته مهربان]

میگن اگر ما میتونستیم ذهن افرادو بخونیم یه لحظه نمیتونستیم وجودشون کنارمون تحمل کنیم
درسته ذهنم نباید خیانت کنه
اما خب خانوم چیکار به ذهن شوهرت داری مهم اینه دوستت داشته باشه
بقول سمیرا
تلخ نباش انقدر بهش محبت کن ببخشش