نمایش نتایج: از 1 به 14 از 14

موضوع: خیانت،بد دهنی و رفتار بد همسرم با پدرم

2587
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2016
    شماره عضویت
    28720
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    1
    تشکر شده 4 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    Exclamation خیانت،بد دهنی و رفتار بد همسرم با پدرم

    با سلام
    من 27 ساله و همسرم 29 سالش هست و من لیسانس و ایشون دیپلم هستن.
    ما 11 سال با هم دوست بودیم قبل از ازدواج و حدود 4 سال پیش هم عقد کردیم و الان 6 ماه که ازدواج کردیم و خونه خودمون هستیم
    ما هر دو تا خیلی به هم وابسته ایم اما من کلییییی مشکل دارم الان
    اولا که شوهرم اهل خیانته و من هر چند وقت یه بار متوجه رابطه اش با یک نفر می شم(به صورت sms، چت، تلفنی یا بیرون رفتن،البته من تا اینجاشو فهمیدم)
    و جالبه که بر خلاف گفته ی همه این رفتارش بعد از ازدواج بدتر شده و همینطور هم داره پیشرفته تر می شه و این موضوع خیلی برای من غیر قابل تحمله
    مساله ی بعدی بد دهنی و عصبانیت شدید ایشون هستش .خیلی زود عصبانی می شه،هرچی از دهنش بیرون می آد رو می گه هرچی هم دم دستش باشه تو سر و کله ی خودش خورد می کنه.اصلا نمی دونم چه رفتاری باید باهاش داشته باشم.این بد دهنیش خیلی آزارم میده و هر دوی موارد بالا باعث شده که بارها به جدایی فکر کنم
    مساله ی بعدی هم اتفاقیه که به تازگی افتاده
    پدر من دکتری دارن ومادرم فوق لیسانس اما پدر و مادر همسرم بی سواد هستن و از نظر مالی هم خونواده همسرم در سطح پایینی هستن و خونواده ما تقریبا خوب(البته خونواده همسرم خیلی خیلی آدمای خوب و مهربونی هستن و من هیییچ مشکلی باهاشون ندارم و رابطم باهاشون خیلی خوبه)
    زمان عقد ما خوب طبیعتا پدر من یه کم مخالفت کردن ولی بلاخره راضی شد.
    وقتی که قرار شد ما ازدواج کنیم کلا 20 ملیون تومن پول داشتیم 40 ملیون هم وام گرفتیم و پدرم هم 300 ملیون پول دادن وما یه خونه خریدیم که 1 دانگ به نام من و 5 دانگ به نام مادرم هستش
    قرار بود پدرم برای همسرم یه کاری رو هم راه بندازه که خیلی طول کشید و چون شوهر من از قبلش هم از سر کارش بیرون اومده بود(به خاطر حقوق پایین) باعث شد که چند ماه شوهرم بیکار باشه و مقصر این موضوع رو پدرم می دونه
    بعد از یک مدت پدرم یه ماشین هم براش خرید
    بعد ازدواج و قضیه کار کم کم رابطه ی پدر و همسرم خراب شد تا جایی که همسرم با بی احترامی با پدرم برخورد می کرد وپدرم هم ماشین رو ازش گرفت
    این موضوع خیلیی برای همسرم سخت بود و باعث این شد که ما هرروز دعوا داشته باشیم
    یه مدت قبل هم ما،که توی پرداخت وام 40 ملیونی که برای خونه گرفته بودیم(وام به نام پدرم هستش)، دچار مشکل شده بودیم باهم به سختی دعوامون شد(همسرم انتظار داشت قسط وام رو فعلا پدرم بده تا وضع حقوق ما ثابت بشه،اما پدرم اصلا حاضر نبود این کارو بکنه)
    دعوا به خانواده ها کشید و متاسفانه پدر و همسرم باهم دعواشون شد.
    و همه ی حرمت ها شکست
    پدرم هم که خیلی خیلی ناراحت بودن گفتن که ما باید خونه رو خالی کنیم
    و حالا من نمی دونم که باید چی کار کنم چون شوهرم به پدرم توهین می کنه و من نمی تونم تحمل کنم از این طرف هم به هیچ وجه حاضر به طلاق نیست(توی 2 روز 3 بار اقدام به خودکشی کرد) و من می ترسم این اتفاقات باعث دوری من از مادرم بشه(من خیلی خیلی خیلی به مادرم وابسته هستم)
    پیش مشاور بردمش گفتن که افسرده و پرخاش گره و بهش دارو دادن،اما من فکر نمی کنم این مساله باعث حل مشکل الان بشه
    لطفا کمکم کنید

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21182
    نوشته ها
    1,442
    تشکـر
    764
    تشکر شده 1,211 بار در 755 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : خیانت،بد دهنی و رفتار بد همسرم با پدرم

    سلام
    بتید بگم که مقصر صد در صد این مشکلات شما هستید !!!!!!!!!

    شما با انتخاب اشتباهتون !!!
    آخه این همه تفاوت رو چطور هضم کردید و به عقد هم درومدید !
    رابطه دوستی قابل مقایسه با زندگی مشترک نیست عزیز من !!!!
    زندگی مشترک ینی زیر یک سقف زندگی کردن ...و برای شما با تفاوت بی شمار فرهنگی تحصیلی خانوادگی مادی ؛چطور انتظار تفاهم دارید !!!!!
    بله 11 سال دوستی وابستگی میاره !11 روزش وابستگی میاره حتی !!!!

    شما دلخوش به وابستگی بوجود اومده با ایشون ازدواج کردید !!!


    خب حالا کاریه که شده هر چند اشتباه !چاره چیه ؟
    بعدا در موردش نظر کاملم رو میگم

  3. کاربران زیر از ghazal1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2016
    شماره عضویت
    28720
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    1
    تشکر شده 4 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت،بد دهنی و رفتار بد همسرم با پدرم

    سلام
    بله می دونم و قبول دارم
    حتی قبل از ازدواج هم می دونستم اما نتونستم کنارش بزارم
    البته رفتارهای بدش بعد از ازدواج خیلی خیلی بیشتر شده
    من هیچ وقت فکر نمی کردم یه روزی بیاد که همسرم با من اینطوری رفتار کنه و این حرفارو بزنه
    بعد از ازدواج خیلی تغییر کرد
    به هر حال به قول شما کاریه که شده
    حالا چاره چیه؟

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2016
    شماره عضویت
    28720
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    1
    تشکر شده 4 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت،بد دهنی و رفتار بد همسرم با پدرم

    چرا هیچ کس جواب نمی ده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12485
    نوشته ها
    97
    تشکـر
    210
    تشکر شده 88 بار در 48 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : خیانت،بد دهنی و رفتار بد همسرم با پدرم

    عزیزم با این تفاسیر بنظرم تنها راه جداییه ببین واقع بین باش خیانت که میکنه کاری که نیس بی چشم رو که هست بد دهنی و عصبی بودن رو هم که بهش اضافه کنی همه چیز برای طلاق مهیاست تا کی میخوای خودتو اسیر همچین مردی بکنی؟ ارزشهای خودتو خانوادتو دست کم نگیر
    امضای ایشان
    در مقایسه با انسانهای سخت و روزهای سخت
    این
    انسانهای سختن که میمونن
    نه روزهای سخت

  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : خیانت،بد دهنی و رفتار بد همسرم با پدرم

    نقل قول نوشته اصلی توسط sajena نمایش پست ها
    با سلام
    من 27 ساله و همسرم 29 سالش هست و من لیسانس و ایشون دیپلم هستن.
    ما 11 سال با هم دوست بودیم قبل از ازدواج و حدود 4 سال پیش هم عقد کردیم و الان 6 ماه که ازدواج کردیم و خونه خودمون هستیم
    ما هر دو تا خیلی به هم وابسته ایم اما من کلییییی مشکل دارم الان
    اولا که شوهرم اهل خیانته و من هر چند وقت یه بار متوجه رابطه اش با یک نفر می شم(به صورت sms، چت، تلفنی یا بیرون رفتن،البته من تا اینجاشو فهمیدم)
    و جالبه که بر خلاف گفته ی همه این رفتارش بعد از ازدواج بدتر شده و همینطور هم داره پیشرفته تر می شه و این موضوع خیلی برای من غیر قابل تحمله
    مساله ی بعدی بد دهنی و عصبانیت شدید ایشون هستش .خیلی زود عصبانی می شه،هرچی از دهنش بیرون می آد رو می گه هرچی هم دم دستش باشه تو سر و کله ی خودش خورد می کنه.اصلا نمی دونم چه رفتاری باید باهاش داشته باشم.این بد دهنیش خیلی آزارم میده و هر دوی موارد بالا باعث شده که بارها به جدایی فکر کنم
    مساله ی بعدی هم اتفاقیه که به تازگی افتاده
    پدر من دکتری دارن ومادرم فوق لیسانس اما پدر و مادر همسرم بی سواد هستن و از نظر مالی هم خونواده همسرم در سطح پایینی هستن و خونواده ما تقریبا خوب(البته خونواده همسرم خیلی خیلی آدمای خوب و مهربونی هستن و من هیییچ مشکلی باهاشون ندارم و رابطم باهاشون خیلی خوبه)
    زمان عقد ما خوب طبیعتا پدر من یه کم مخالفت کردن ولی بلاخره راضی شد.
    وقتی که قرار شد ما ازدواج کنیم کلا 20 ملیون تومن پول داشتیم 40 ملیون هم وام گرفتیم و پدرم هم 300 ملیون پول دادن وما یه خونه خریدیم که 1 دانگ به نام من و 5 دانگ به نام مادرم هستش
    قرار بود پدرم برای همسرم یه کاری رو هم راه بندازه که خیلی طول کشید و چون شوهر من از قبلش هم از سر کارش بیرون اومده بود(به خاطر حقوق پایین) باعث شد که چند ماه شوهرم بیکار باشه و مقصر این موضوع رو پدرم می دونه
    بعد از یک مدت پدرم یه ماشین هم براش خرید
    بعد ازدواج و قضیه کار کم کم رابطه ی پدر و همسرم خراب شد تا جایی که همسرم با بی احترامی با پدرم برخورد می کرد وپدرم هم ماشین رو ازش گرفت
    این موضوع خیلیی برای همسرم سخت بود و باعث این شد که ما هرروز دعوا داشته باشیم
    یه مدت قبل هم ما،که توی پرداخت وام 40 ملیونی که برای خونه گرفته بودیم(وام به نام پدرم هستش)، دچار مشکل شده بودیم باهم به سختی دعوامون شد(همسرم انتظار داشت قسط وام رو فعلا پدرم بده تا وضع حقوق ما ثابت بشه،اما پدرم اصلا حاضر نبود این کارو بکنه)
    دعوا به خانواده ها کشید و متاسفانه پدر و همسرم باهم دعواشون شد.
    و همه ی حرمت ها شکست
    پدرم هم که خیلی خیلی ناراحت بودن گفتن که ما باید خونه رو خالی کنیم
    و حالا من نمی دونم که باید چی کار کنم چون شوهرم به پدرم توهین می کنه و من نمی تونم تحمل کنم از این طرف هم به هیچ وجه حاضر به طلاق نیست(توی 2 روز 3 بار اقدام به خودکشی کرد) و من می ترسم این اتفاقات باعث دوری من از مادرم بشه(من خیلی خیلی خیلی به مادرم وابسته هستم)
    پیش مشاور بردمش گفتن که افسرده و پرخاش گره و بهش دارو دادن،اما من فکر نمی کنم این مساله باعث حل مشکل الان بشه
    لطفا کمکم کنید
    سلام

    متاسفم از آنچه که خواندم البته جوابیه ای داده بودم که به اختصار تکرار میکنم:

    ازدواجتون با توجه به فاصله طبقاتی و تحصیلاتی حتما غلط بوده

    11 سال دوست بودید و هیچ شناختی نداشته اید!!!!

    4 سال عقد هم بودید و 6 ماهه ازدواج کردید و ایشون خیانت میکنند!!!!!!!!!!!!!!!!

    و حالا هم پر توقع و خشم گین و عصبانی وطلبکار!!!!؟؟؟

    کوتاه سخن عزیز:

    شما شخصیتی هستین وابسته, ناتوان,ناآگاه, نیازمند ,نگران البته با توجه به گفته هایتان

    ابشون هم درسته همکار ما گفتن افسردگی ولی خیلی بیشتر از اینهاست که احتیاج به معاینات و آزمایشات بالینی داره عزیز

    من نمیتونم بگم طلاق بگیرید ولی حتما فعلا به هیچ وجه بچه دار نشید,فرزند دوای هیچ دردی نیست, مراقب باشید

    هر دو با هم به یکی از همکاران حاذق ما در شهر خود رجوع کنید جهت مشاوره


    موفق باشید

    سپاس

    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  8. 2 کاربران زیر از شهرام2014 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2016
    شماره عضویت
    28720
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    1
    تشکر شده 4 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت،بد دهنی و رفتار بد همسرم با پدرم

    نقل قول نوشته اصلی توسط شهرام2014 نمایش پست ها
    سلام

    متاسفم از آنچه که خواندم البته جوابیه ای داده بودم که به اختصار تکرار میکنم:

    ازدواجتون با توجه به فاصله طبقاتی و تحصیلاتی حتما غلط بوده

    11 سال دوست بودید و هیچ شناختی نداشته اید!!!!

    4 سال عقد هم بودید و 6 ماهه ازدواج کردید و ایشون خیانت میکنند!!!!!!!!!!!!!!!!

    و حالا هم پر توقع و خشم گین و عصبانی وطلبکار!!!!؟؟؟

    کوتاه سخن عزیز:

    شما شخصیتی هستین وابسته, ناتوان,ناآگاه, نیازمند ,نگران البته با توجه به گفته هایتان

    ابشون هم درسته همکار ما گفتن افسردگی ولی خیلی بیشتر از اینهاست که احتیاج به معاینات و آزمایشات بالینی داره عزیز

    من نمیتونم بگم طلاق بگیرید ولی حتما فعلا به هیچ وجه بچه دار نشید,فرزند دوای هیچ دردی نیست, مراقب باشید

    هر دو با هم به یکی از همکاران حاذق ما در شهر خود رجوع کنید جهت مشاوره


    موفق باشید

    سپاس

    دکتر
    بله درسته
    من شدیدا بهش وابستم
    و به هیچ وجه هم قصد بچه دار شدن ندارم
    اما راه جدایی هم نمی دونم چی هست؟
    نمی زاره
    خودگشی می کنه،گریه تهدید
    باور کنید تو همین مسایل اخیر وقتی گفتم جدایی اینقدر حالش بد شد که یک شب بیمارستان نگهش داشتن
    هر دو با هم مشاوره می ریم
    و البته به توصیه مشاور به روانپزشک هم مراجعه کردیم و دارو گرفتیم
    من واقعا نمی دونم باید چی کار کنم
    نمی تونم که شاهد مرگش باشم
    از این طرف هم این زندگی....

  10. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2016
    شماره عضویت
    28720
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    1
    تشکر شده 4 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت،بد دهنی و رفتار بد همسرم با پدرم

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahtab1366 نمایش پست ها
    عزیزم با این تفاسیر بنظرم تنها راه جداییه ببین واقع بین باش خیانت که میکنه کاری که نیس بی چشم رو که هست بد دهنی و عصبی بودن رو هم که بهش اضافه کنی همه چیز برای طلاق مهیاست تا کی میخوای خودتو اسیر همچین مردی بکنی؟ ارزشهای خودتو خانوادتو دست کم نگیر
    ممنون بابت نظرتون
    خودمم خیلی به این موضوع فکر می کنم
    اما دقیقا نمی دونم کار درست چیه؟

  11. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21182
    نوشته ها
    1,442
    تشکـر
    764
    تشکر شده 1,211 بار در 755 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : خیانت،بد دهنی و رفتار بد همسرم با پدرم

    عجب
    چه آدم زرنگی هستند !
    به هر حال زندگی با شما یک سری منفعت های مالی و حمایتی داره که با جدایی از دست میده !
    بنظرم پدرتون کار خوبی میکنن که خونه رو ازتون میگیرن !
    بهرحال پدرتون صلاحتونو میخدان ..صلاح دخترش رو !
    ولی با گرفتن حمایت هاش شاید با خمسرتون کمی فشار بیاد و به خودش زحمت بده برای تلاش و مسیولیت پذیری بیشتر !
    حداقلش اینه اگر در نهایت نتونست بدون حمایت خانوادتوک اموراتتون رو بگذرونه ؛قدردان حمایت هاشون باشه و با تواضع و احترام بیشتری خودش روابط رو درست کنه تا پدرتون دوباره چتر حمایتش رو باز کنه !

    شما هم در این بین بی طرف رفتار کنین و همسرتون رو برای تلاش و به عبارتی ایستادن روی پاهای خودش تشویق کنی !
    اصلا هم حرفی از مقایسه زندگی با و بی حمایت خانوادتون نکنین !
    مسیله خیانت هم مسیله ساده ای نیست !
    ایشون میخوان با راحتی و هلو بپر تو گلو هم یک زندگیمبی دغدعه داشته باشن و هم از اوتور خیلی ببخشید با دیگران کیف و حال کننن !
    پس حواستونو جمع کنید !
    با یک نیرو و تز جدید زندگی رو ادامه بدید !
    اولا گرفتن حمایت ها از طرف خانوادتون ..ینی قطع کردن ..فقط در حد دختر و داماد معمولی باشه حپایت ها .
    دوما تشویق برای اتکا به خود و مسیولیت پذیری
    سوما مقایسه نکردن شرایط قبل و بعد

    شمام باید برای خانوادتون ارزش و ابهت قایل بشید و حرفشونو وسط نکشید که بخوان سرش بحث کنن و منجر به توهین بشه .

    تا همینجاش کافیه و با برنامه جدید خودشون متوجه تفاوت ها و اشتباهاتی که کردن میشن .

  12. کاربران زیر از ghazal1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : خیانت،بد دهنی و رفتار بد همسرم با پدرم

    نقل قول نوشته اصلی توسط sajena نمایش پست ها
    بله درسته
    من شدیدا بهش وابستم
    و به هیچ وجه هم قصد بچه دار شدن ندارم
    اما راه جدایی هم نمی دونم چی هست؟
    نمی زاره
    خودگشی می کنه،گریه تهدید
    باور کنید تو همین مسایل اخیر وقتی گفتم جدایی اینقدر حالش بد شد که یک شب بیمارستان نگهش داشتن
    هر دو با هم مشاوره می ریم
    و البته به توصیه مشاور به روانپزشک هم مراجعه کردیم و دارو گرفتیم
    من واقعا نمی دونم باید چی کار کنم
    نمی تونم که شاهد مرگش باشم
    از این طرف هم این زندگی....
    آخه عزیز این چه حرفیه میزنید!!!!!!!

    وابستگی به یک همچین شخصیتی!!!!!!!؟؟؟؟

    اگه مسئله خودکشی جدیه مثل خودکشی با اسلحه یا پریدن از ارتفاع و....... که خوب یکبار کافیه و دیگه تکرار نمیشه!!!؟؟

    اگر قرص خوردن ورگ زدن و........ که بیشتر نمایشه و کنترل و جلب توجه و.........!!!؟؟

    در ثانی یک عمر که نمیشه اینگونه زندگی کرد

    اگر به امید خدا دارو و مشاور جواب داد که امید دارم بده بسیار عالی ولی اگر نداد

    طلاق و جدایی برای همین مواقع است و هر کی هر بلایی سر خودش آورد مقصر شخص خودشه نه جفتش و یا دیگری و تازه تیمارستان و آسایشگاه برای همین افراده و چاره دیگری نیست

    در هر صورت آرزوی بهروزی برای هر دوی شما رو دارم

    سپاس

    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  14. 2 کاربران زیر از شهرام2014 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2016
    شماره عضویت
    28720
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    1
    تشکر شده 4 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت،بد دهنی و رفتار بد همسرم با پدرم

    نقل قول نوشته اصلی توسط ghazal1 نمایش پست ها
    عجب
    چه آدم زرنگی هستند !
    به هر حال زندگی با شما یک سری منفعت های مالی و حمایتی داره که با جدایی از دست میده !
    بنظرم پدرتون کار خوبی میکنن که خونه رو ازتون میگیرن !
    بهرحال پدرتون صلاحتونو میخدان ..صلاح دخترش رو !
    ولی با گرفتن حمایت هاش شاید با خمسرتون کمی فشار بیاد و به خودش زحمت بده برای تلاش و مسیولیت پذیری بیشتر !
    حداقلش اینه اگر در نهایت نتونست بدون حمایت خانوادتوک اموراتتون رو بگذرونه ؛قدردان حمایت هاشون باشه و با تواضع و احترام بیشتری خودش روابط رو درست کنه تا پدرتون دوباره چتر حمایتش رو باز کنه !

    شما هم در این بین بی طرف رفتار کنین و همسرتون رو برای تلاش و به عبارتی ایستادن روی پاهای خودش تشویق کنی !
    اصلا هم حرفی از مقایسه زندگی با و بی حمایت خانوادتون نکنین !
    مسیله خیانت هم مسیله ساده ای نیست !
    ایشون میخوان با راحتی و هلو بپر تو گلو هم یک زندگیمبی دغدعه داشته باشن و هم از اوتور خیلی ببخشید با دیگران کیف و حال کننن !
    پس حواستونو جمع کنید !
    با یک نیرو و تز جدید زندگی رو ادامه بدید !
    اولا گرفتن حمایت ها از طرف خانوادتون ..ینی قطع کردن ..فقط در حد دختر و داماد معمولی باشه حپایت ها .
    دوما تشویق برای اتکا به خود و مسیولیت پذیری
    سوما مقایسه نکردن شرایط قبل و بعد

    شمام باید برای خانوادتون ارزش و ابهت قایل بشید و حرفشونو وسط نکشید که بخوان سرش بحث کنن و منجر به توهین بشه .

    تا همینجاش کافیه و با برنامه جدید خودشون متوجه تفاوت ها و اشتباهاتی که کردن میشن .
    سلام
    ممنون از راهنماییتون
    والله من می ترسم اوضاع از این هم بدتر بشه با رفتن ما از این خونه و همسرم همش بخواد به من طعنه بزنه

  16. کاربران زیر از sajena بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2016
    شماره عضویت
    28720
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    1
    تشکر شده 4 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت،بد دهنی و رفتار بد همسرم با پدرم

    نقل قول نوشته اصلی توسط شهرام2014 نمایش پست ها
    آخه عزیز این چه حرفیه میزنید!!!!!!!

    وابستگی به یک همچین شخصیتی!!!!!!!؟؟؟؟

    اگه مسئله خودکشی جدیه مثل خودکشی با اسلحه یا پریدن از ارتفاع و....... که خوب یکبار کافیه و دیگه تکرار نمیشه!!!؟؟

    اگر قرص خوردن ورگ زدن و........ که بیشتر نمایشه و کنترل و جلب توجه و.........!!!؟؟

    در ثانی یک عمر که نمیشه اینگونه زندگی کرد

    اگر به امید خدا دارو و مشاور جواب داد که امید دارم بده بسیار عالی ولی اگر نداد

    طلاق و جدایی برای همین مواقع است و هر کی هر بلایی سر خودش آورد مقصر شخص خودشه نه جفتش و یا دیگری و تازه تیمارستان و آسایشگاه برای همین افراده و چاره دیگری نیست

    در هر صورت آرزوی بهروزی برای هر دوی شما رو دارم

    سپاس

    دکتر
    سلام.
    ممنونم
    بله حق با شماست
    دیروز دوباره پیش مشاور رفتیم
    گفت ازدواج ما از نوع ازدواج سخته
    و اینکه همسرم حد وسط نداره
    یعنی یا خیییلییییی خوبه یا خییییللیییی بد
    این حقیقت داره
    وقت یکه خوبه اینقدر خوبه که آدم فکر می کنه فرشتس و از اولیا و همه به زندگیمون حسرت می خورن
    اما وقتی بده دیگه غیر قابل تحمله و کارهای احمقانه زیادی می کنه

  18. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7287
    نوشته ها
    68
    تشکـر
    106
    تشکر شده 32 بار در 23 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : خیانت،بد دهنی و رفتار بد همسرم با پدرم

    عزیزم خانوادت با بها دادن زیادی به تو اون رو هم پر رو و پر توقع کردن به نظر من باید از اون خونه برا مدتی هم که شده بلند شین تا بره تلاش کنه و قدر خانوادتو هم بدونه هیچوقت حتی اگه از دست خانوادت ناراحت بودی تو روی همسرت بهشون بی احترامی نکن جلسات مشاوره رو هم حتماادامه بده کارسازه. درباره با خیانتش هم باهاش جدی صحبت کن و بگو فرصت دوباره میدم امیدوارم که همسرتون و روابطتون بهبود پیدا کنن

    Sent from my E6533 using Tapatalk

  19. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2016
    شماره عضویت
    28720
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    1
    تشکر شده 4 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خیانت،بد دهنی و رفتار بد همسرم با پدرم

    [QUOTE=ostooree;185432]عزیزم خانوادت با بها دادن زیادی به تو اون رو هم پر رو و پر توقع کردن به نظر من باید از اون خونه برا مدتی هم که شده بلند شین تا بره تلاش کنه و قدر خانوادتو هم بدونه هیچوقت حتی اگه از دست خانوادت ناراحت بودی تو روی همسرت بهشون بی احترامی نکن جلسات مشاوره رو هم حتماادامه بده کارسازه. درباره با خیانتش هم باهاش جدی صحبت کن و بگو فرصت دوباره میدم امیدوارم که همسرتون و روابطتون بهبود پیدا کنن

    ممنونم
    بله منم موافقم
    البته من هم اشتباه کردم که با توجه به شناختی که از همسرم دارم این همه حمایتو قبول کردم
    البته مشاور بهم گفت اگه می تونید فعلا بلند نشید
    تا چند ماه
    که ابته امکانش نیست
    چون پدرم اصلا کوتاه نمی آد

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ارتباط بین تفکرات،اعتقادات و اخلاق
    توسط mohammad365 در انجمن بحث آزاد
    پاسخ: 24
    آخرين نوشته: 02-03-2016, 11:56 PM
  2. خجالت،استرس،پرخاشگری
    توسط sorush در انجمن اضطراب
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 12-14-2014, 12:09 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد