با سلام
من 23سالمه و نامزدم 19 سالشه خانواده هامون کاملا در جریان ارتباط ما هستن و طبق صحبت ها و بعد از اینک ب خاست پدرم ایشون ب خونه ما اومدن و پدرم تایید اولیه رو دادن قرار شده ایشون ب همراه خانواده سه ماهه دیگه ب خاستگاری بیان و نامزد شیم . هردو ترم اخر من کارشناسی و ایشون کاردانی هستن.6ماهه ک همدیگرو دوست داریم و از دو ماهه قبل از شروع ارتباط دوستیمون دو سه ماه همکار بودیم ب مسافرت کاری هم رفتیم ب همراه همکارامون و نسبتا از نظر اخلاقی ب هم شناخت پیدا کردیم.من تا قبل از ایشون دوست پسر نداشتم فقط دوستهای اینترنتی بودن برای همین تقریبا با بی تجربگی وارد رابطه شدم دختر ازاد و راحت بودم مثلا حتی جلوی ایشون توی مسافرتمون شالمم در میاوردم موهام رو مرتب کنم .
ما مشکل جدی با هم نداشتیم تا اینک دو ماه بعد از شروع رابطمون من شغلم رو عوض کردم و توی یک شرکت خصوصی شروع ب کار شدم رعیس اون شرکت از اول مرتب ب من اس ام اس میداد و من رو ب اسم کوچیک صدا میکرد ک من برخورد میکردم اما ادامه میداد و من چون ب حقوق نیاز داشتم تحمل میکردم و میترسیدم ک ب نامزدم چیزی بگم تا اینک یک شب اون اقا خیلی ب من پی ام میداد و ابراز علاقه میکرد (اون اقا مطلقه بود و این رفتار ایشون بعدها فهمیدم عادی بوده و با خیلی دخترها این برخورد رو داشته) نامزدم متوجه این برخورد شد و بعد از اون ب شدت ب من بی اعتماد شد اجازه کار کردن به من نداد و تا دو ماه سر این موضوع دعوا داشتیم و تا ب الان همچنان بی اعتماد هستن . من هم بی تقصیر نبودم دفه اول من نمیدونستم ک اگه ب ایشون این برخورد رو بگم ب نفع منه اما دو سه دفعه بعد بازم مخفی کاری و دروغ های ریز گفتم مثلا اینک قرار بود وقتی ب خونه دوستم میرم برادر یا پدرش نباشن و دوستم گفته بود نیستن ولی وقتی رفتم برادرش توی اتاق خواب بود وقتی نامزدم ازم پرسید برادرش بود یا ن اول گفتم نه ولی وقتی قسم داد راستشو گفتم ک باعث دو روز دعوا شد. خیلی هم بی اعتماد هستن مثلا توی خیابون هستم پشت تلفن اقایی اونورتره من با کسی صحبتی بکته نامزدم فکر میکنه اقا با من بوده. بعد از اون جریان رعیس اون شرکت دروغهام بخاطر عصبی نشدنش بود از خشمش میترسم ولی این دعواهای ما خیلی زیاد شده راهنمایین کنین من مشکلم توی این موضوع چیه و چطوری ایرادامو حل کنم و چطور کاری کنم ایشون بی اعتمادیشون تموم بشه و در برابر اتفاقی ک تقصیر من نبوده (مثل جریان خونه دوستم ک نمیدونستم داداشش خونه هست) کاری کنم تندی نکنه.قبول دارم مقصر بودم و این مخفی کاری هارو از بچگی یاد گرفتم بخاطر اینک دعوا نشم و الان هم بخاطر اینک دعوا پیش نیاد این کارو میکردم ک نتیجه عکس میداد . چ راه حلی دارین ک مخفی کاریمو بزارم کنار چون ی وقتایی اولین انتخابمه. نمیخوام دیگه این بحثا پیش بیاد چون خیلی همدیگرو میخوایم و 99%اختلافمون همین موضوع هست در بقیه موارد تفاهم و سازش کامل داریم.
من یک ماه هست بخاطر مشکلات خانوادگی ب شدن عصبی و حساس شدم و اون حاضر نیست ی مدت از تنش ها کم کنه و این باعث اختلافات بیشتر شده