نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: درک نکردن متقابل

848
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10803
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    درک نکردن متقابل

    سلام من نزدیک یک سال نیم هست که تویه عقدم وبیشتر اوقات سر مسائل بی اهمیت با همسرم دعوامون میشه وهمسرم نظرش اینه که من درکش نمیکنم وبر وفق مردادش نیستم ومنم همین حسو دارم وهیچ وقت به صورت واضح که اون به من میگه من نمیگم میترسم سردی به وجود بیاره مثلامن واقعا از روی دلسوزی بعضی اوقات به یه چیز اسرار میکنم اینه همسرم از محبتم نمیبینه میگه میخوای حرفتو به کرسی بنشونی ولجبازی وهمیشه میگه این اونه که در برابر من کوتاه میاد واز خواسته هاش چشم پوشی میکنه من همیشه سعی کردم بهترین باشم ودرکش کنم ولی اون نمیبینه اون دانشجو وبیکاره ومن حتی هیچ توقی از اینکه برام خرج کنه نداشتم وخودم شاغلم برعکس سعی کردم کمکش باشم باوجود اینکه حرفهای روز خواستگاری باالان که خونوادش گفتن قرق کرده ونه کار داره نه خونه هیچ وقت توسرش نزدم ولی اون میاد از خواسته های قبل ازدواجش میگه ومیگه ناراحت نشی اینا ارزوهای قبلم بوده والان به خودت نگیری اینکه زن شش سال از خودش کوچکتر میخواسته فهمیده از خانوادهی فرهنگی یا به اندامم اشکال میگیره ومیگه زن وشوهر آینه ی همن تو هم بگو اشکال نداره رفع میکنیم من از اینکه اینا درو میگه حس بدی دارم اگه بهش چیزی بگم باز میگه نمیشه با همسر رفیق بود ودرد دل کرد

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5400
    نوشته ها
    698
    تشکـر
    99
    تشکر شده 657 بار در 378 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : درک نکردن متقابل

    نقل قول نوشته اصلی توسط خزاعی نمایش پست ها
    سلام من نزدیک یک سال نیم هست که تویه عقدم وبیشتر اوقات سر مسائل بی اهمیت با همسرم دعوامون میشه وهمسرم نظرش اینه که من درکش نمیکنم وبر وفق مردادش نیستم ومنم همین حسو دارم وهیچ وقت به صورت واضح که اون به من میگه من نمیگم میترسم سردی به وجود بیاره مثلامن واقعا از روی دلسوزی بعضی اوقات به یه چیز اسرار میکنم اینه همسرم از محبتم نمیبینه میگه میخوای حرفتو به کرسی بنشونی ولجبازی وهمیشه میگه این اونه که در برابر من کوتاه میاد واز خواسته هاش چشم پوشی میکنه من همیشه سعی کردم بهترین باشم ودرکش کنم ولی اون نمیبینه اون دانشجو وبیکاره ومن حتی هیچ توقی از اینکه برام خرج کنه نداشتم وخودم شاغلم برعکس سعی کردم کمکش باشم باوجود اینکه حرفهای روز خواستگاری باالان که خونوادش گفتن قرق کرده ونه کار داره نه خونه هیچ وقت توسرش نزدم ولی اون میاد از خواسته های قبل ازدواجش میگه ومیگه ناراحت نشی اینا ارزوهای قبلم بوده والان به خودت نگیری اینکه زن شش سال از خودش کوچکتر میخواسته فهمیده از خانوادهی فرهنگی یا به اندامم اشکال میگیره ومیگه زن وشوهر آینه ی همن تو هم بگو اشکال نداره رفع میکنیم من از اینکه اینا درو میگه حس بدی دارم اگه بهش چیزی بگم باز میگه نمیشه با همسر رفیق بود ودرد دل کرد
    این دوران برای زن و شوهر باید دوران شناخت بیشتر باشه...

    فرقی نمیکنه در چه مرحله ای هستید ولی وقتی در این مرحله که زندگی رو شروع نکردید

    این همه توقع داره و ایرادهای خاص میگیره باید بدونید در آینده هم همین رفتارو ممکنه داشته باشه

    البته تمام این مشکلات مربوط به بیکاری و عدم داشتن درآمدی پایداره که برای شروع زندگیتون استقلال مالی

    بسیار بسیار مهمه

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد