نوشته اصلی توسط
Ahmad16
سلام دوستان
1 هفته هست که با دختر داییم عقد کردم ، واقعا این زود جوشیش داره نابودم می کنه !
زودجوشی واقعا و واقعا غیر منطقی !
یکی دو تا مثال می زنم که بفهمید چی دارم می کشم !
1 - اون روز رفتم خونه شون ، من توی یک اتاقی خوابیدم پیش برادرش و اون هم خوابید یک اتاق دیگه. شب که خواست بخوابه بهم گفت فردا ساعت 12 بیدارم کن . خب من حدود 11:30 رفتم بیدارش کردم . اولش متوجه نشدم که اینقدر عصبانی شده ولی بعد از کمی فهمیدم !
مثلا دستش رو می گرفتم ، میگفت بهم دست نزن ! نزدیکش می شدم ازم دور میشد !! تا 2 ساعت اینطور بود و بعد خوب و عادی شد باهام. ( یعنی واقعا اینقدر کارم بد بود که باید 2 ساعت باهام قهر کنه ؟! )
2 - منو اون و خواهرش رفتیم مغازه ای ، 1 صندلی خالی بود . خانمم رفت نشست ، بعد خواهر زنم بعد از چند دقیقه به شوخی بهش گفت بلند شو شوهرت بشینه ، اون هم با خنده گفت نه مردها باید تحمل داشته باشن . بعد من به شوخی رفتم از شونه هاش گرفتمش و بلندش کردم . دیدم زود بلند شد رفت اونطرف ایستاد ! اصلا فکر نمی کردم با این شوخیه من ناراحت بشه ، بعد از حدود 1 ساعت از دستم ناراحت بود و باش حرف که می زدم سربالا جواب میداد !!
و چند و چندین مورد دیگه مثل این مثالها که واقعا مسخره هستن !
سر اینطور موضوعات کوچیک و بی ارزشی اینطور ناراحت میشه و یکی دو ساعت ناراحت باشه ، اصلا چطور می تونم باهاش زندگی کنم ؟
ممنون می شم دوستان راهنمایی ای بهم بکنن..