باعرض سلام.خانمی هستم 25ساله.پنج سال است ازدواج کردم و پسری سه ساله دارم. از ابتدای ازدواجمان متوجه شدم که همسرم قمار بازی می کند،پس از کشمکش های فراوان و باخت های زیاد که برابر بود به زیر صفر رسیدن ما قمار را کنار گذاشت.مشکل بدتر این که همسر من دختربازی می کند و از همان اوایل ازدواج هر چند وقت یکبار متوجه میشدم که با کسی رابطه دارد و همیشه با صحبت کردن با او ازش میخواستم که این کار را کنار بگذارداما... . حتی به دوست دختر زمان مجردیش سه بار قول طلاق دادن من را داده بود. و تا دو سالگی فرزندم با دوست دختر سابقش بود،و هر بار که به او میگفتم چرا هنوز به رابطه ات با این دختر ادامه میدی دعوا راه مینداخت و میگفت به تو ربطی ندارد. من هم یک کار بد کردم، یکی از دوستان نزدیک شوهرم که متاهل هم هست چندبار به من پیام داد و من هم جواب او را دادم،البته پیامها در مورد مشکلات زندگی اش بود.همسرم متوجه شد و چند وقت بدرفتاری و بعد که دید من قصدی ندارم خوب شد، از آبان پارسال یکدفعه شوهرم جای خوابش را از من جدا کرد،یک شب که صدای صحبت کردن او را با کسی شنیدم من را کتک زد.چند وقت به طرز عجیبی با من خوب رفتار می کرد تا اینکه فهمیدم با خانمی رابطه دارد. خانم پولداری که هر شب با کسی می خوابد و آن خانم یکسره پول خرج شوهر من میکرد.بعد اینکه فهمید که من میدانم دست پیش گرفت و بیست روز خانه نیامد.فهمیدم یک هفته با همان خانم مشهد بوده، عادت دارد که از طرف مقابل اشتباهی را جلو بیاندازد تا همه اشتباه خودش را فراموش کنند. بعد از بیست روز به خانه برگشت و کم کم خوب شد اما هنوز جای خوابش جدا است و در خانه اصلا صحبت نمی کند، چند روز پیش مشهد بودیم و برای کاری از خانه بیرون رفت و از ساعتی که گفته بود می آید دیرتر آمد من پیام دادم که چرا نیامدی که او با من تماس گرفت ظاهرا دستش خورده بود و تماس برقرار شده بود، شنیدم که با خانمی دارد صحبت می کند و از او آدرس خانه اش را می گیرد. بعد هم که فهمید که من شنیدم عصبانی شده و تماس گرفت و الکی کلی فحش داد به من. من هم پیامی دادم و به او گفتم خجالت بکش حیوون. الان هیچکس نمیگه تو کجا بودی و با کی بودی همه میگن چرا بهش گفتی حیوون. من باید چیکار کنم با این آقا؟ از زندگی خسته شدم.
نظرت چیه؟
