نمایش نتایج: از 1 به 7 از 7

موضوع: رفتار دوگانه شوهرم

1098
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8457
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    5
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    رفتار دوگانه شوهرم

    تقریبا 3 سال پیش همسرم من و تشویق کرد تلاش کنم تا از طریق ادامه ی تحصیل به آلمان برم ما یک سالی نامزد بودیم . همیشه همسرم منو تشویق میکرد خودش این فکر رو تو سرم انداخت من سه سال وقت گذاشتم و زبان المانی خوندم کلی انرژی و هزینه ی زیاد و البته زمانی که هیچ وقت بر نمیگرده بابت این قضیه من نه تنها دیگه تو ایران برای فوق لیسانس اقدام نکردم بلکه بابت این قضیه عروسی ما 4 سال به تاخیر افتاد یعنی ما 4 سال نامزد بودیم .هر از چند گاهی من پشیمون میشدم و تمام این مدت همسرم من و امیدوار میکرد و روزهای خوبی که در انتظارمونه رو بهم یاد آوری میکرد . بعد از سه سال تلاش الان ویزام رسیده و همسرم اظهار پشیمونی میکنه این که من غیرتم اجازه نمیده اینکه من نمیتونم دوریتو تحمل کنم !! به نظر شما من چه کار کنم من سه سال وقت گذاشتم هزینه انرژی زمان من میتونستم الان سر کورس های دکترا باشم میتونستم مادر شده باشم اینا همه به کنار حرف های دور و بری ها گوشه کنایه هایی که تا تو شرایط من نباشین نمیتونین بفهمین چی میگم حالا که موقعیتی دارم که واسه خیلی ها آرزوست و البته نتیجه زحماتم .همسرم داره تیشه میزنه به همشون همه اونایی که تا هفته ی پیش هنوز مصرانه میگفت باید بشه باید بری.رویا هایی توی سرم ساختم که نمیتونم باهاشون خداحافظی کنم . من تو این سه سال از جونم مایه گذاشتم ...لطفا راهنمایی کنین

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6562
    نوشته ها
    185
    تشکـر
    199
    تشکر شده 288 بار در 123 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : تصمیمی که من و همسرم باهم گرفتیم ...

    سعی کن قانعش کنی که بتونی بری، ولی اگر هم نرفتی واقعاً چیز خیلی زیادی از دست ندادی، یه زبون جدید یاد گرفتی و از همین الان میتونی واسه بقیه زندگیت برنامه ریزی کنی، میتونی ادامه تحصیل بدی یا بری سر کار (درسته ناراحت زمان ا دست رفته ای اما برو خدا روشکر کن که این زمان بیشتر از اینا نبوده). به نظر من هم بعد از ازدواج، چنین دوری ای چندان خوشایند نیست، شما ازدواج کردین که با هم باشین نه دور از هم... البته اینکه ایشون یه دفعه رأیشون برگشته یه کم عجیبه، شاید حالا که به مرحله عمل رسیدین تازه فهمیدن قضیه چقدر جدیه و ترسیدن، که البته یه جورایی حق هم دارن!
    نیمه پر لیوان رو ببین و اینکه اگر نری به احتمال خیلی زیاد به نفع زندگی مشترکته...

  3. 2 کاربران زیر از mahsa_bestgirl87 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8324
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    0
    تشکر شده 36 بار در 17 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تصمیمی که من و همسرم باهم گرفتیم ...

    راضیش کن هر جوری

  5. کاربران زیر از tania بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5582
    نوشته ها
    375
    تشکـر
    1,578
    تشکر شده 655 بار در 279 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : تصمیمی که من و همسرم باهم گرفتیم ...

    یکی از اشناهای ما با نامزدش رفتن کانادا . نامزدش ( خانم ) پزشکی بورس شده بود . بعد از یک سال مرده برگشته ایران و گفته باید برگردیم ایران و اونجا اصلا شرایط مناسب زندگی کردن رونداره . نامزدش هم برگشته گفته اگه نیای برای همیشه فراموشت میکنم

    بی حیایی و بی تعهدی عده ای از خانم ها واقعا تعجب اوره

    به نظر من شما اقدام کن برای المان . اگه نامزدتون براتون مهمه باید قید تحصیل المان رو بزنید چون به محض رسیدن به اونجا دیگه کم کم همه چیز براتون عادی میشه حتی نبود نامزد . و حتی خیلی از مسائل دیگه که جایز نیست مطرح بشه

    نبود یک محرم برای یک زن در کشور بیگانه و غریب واقعا مشکلات فراوانی به همراه داره . باید این مسئله رو هم توجه کنید

    جا داره به نامزد شما افتخار کنم که چنین غیرتی داره . احسنت خدا حفظش کنه

  7. کاربران زیر از پسرک 22 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7318
    نوشته ها
    630
    تشکـر
    966
    تشکر شده 1,691 بار در 465 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : تصمیمی که من و همسرم باهم گرفتیم ...

    بابام میگه تا هرجا که میتونی درس بخونی بخون چون بعد ازدواج درس خوندن تقریبا غیرممکن میشه و حدش به صفر میل میکنه

    شما هم اگه قصد ادامه تحصیل داشتی نباید نامزد میکردی یا حداقل با کسی نامزد میکردی که شرایط تحصیلیش مثل شما باشه

    این که 3 یا 4 سال زحمت کشیدید براش ینی عاشقش بودید که سه سال درسشو خوندید

    ادما بعضی وقتا بین عشقاشون تو دوراهی میمونن که باید یکیشو انتخاب کنن

    اما شما هم اگه نرفتید و تصمیم گرفتید که با همسرتون ادامه بدید باید بگم که همسرتون به خاطر سه سال بازی دادنتون شایسته مذمتو جواب پس دادنه

    پس راحت ازش نگذرید که هر وقت که دلش خواست اینجوری بزنه تو برجکتون

    موفق باشید

  9. 2 کاربران زیر از Alisbi بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6938
    نوشته ها
    257
    تشکـر
    236
    تشکر شده 282 بار در 156 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : تصمیمی که من و همسرم باهم گرفتیم ...

    نقل قول نوشته اصلی توسط پسرک 22 نمایش پست ها
    یکی از اشناهای ما با نامزدش رفتن کانادا . نامزدش ( خانم ) پزشکی بورس شده بود . بعد از یک سال مرده برگشته ایران و گفته باید برگردیم ایران و اونجا اصلا شرایط مناسب زندگی کردن رونداره . نامزدش هم برگشته گفته اگه نیای برای همیشه فراموشت میکنم

    بی حیایی و بی تعهدی عده ای از خانم ها واقعا تعجب اوره

    به نظر من شما اقدام کن برای المان . اگه نامزدتون براتون مهمه باید قید تحصیل المان رو بزنید چون به محض رسیدن به اونجا دیگه کم کم همه چیز براتون عادی میشه حتی نبود نامزد . و حتی خیلی از مسائل دیگه که جایز نیست مطرح بشه

    نبود یک محرم برای یک زن در کشور بیگانه و غریب واقعا مشکلات فراوانی به همراه داره . باید این مسئله رو هم توجه کنید

    جا داره به نامزد شما افتخار کنم که چنین غیرتی داره . احسنت خدا حفظش کنه

  11. کاربران زیر از tavoos بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6938
    نوشته ها
    257
    تشکـر
    236
    تشکر شده 282 بار در 156 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : تصمیمی که من و همسرم باهم گرفتیم ...

    سلام
    بنظر من اگه نامزدتون ارزش اینو داره که از خیلی از داشته هات بزنی و باهاش باشی بهتره نری.البته تا الان خیلی چیزارم بدست آوردی سطح علمت رفته بالاتر.
    زندگی همیشه رو یه خط صاف پی نمیره اتفاقای زیادی ممکنه بیافته که مسیر زندگی آدمو تغییر میده از همسرتون علت منطقیشو بپرسید و اینکه چرا امیدوارتون کرد و اگه ایشون جای شما بودن چه میکردن؟
    اینکه تو زندگی آیندتون دوباره از این مشکلات پیش نیاد و ایشون باز سر حرفی که میزنن نمونن

  13. 2 کاربران زیر از tavoos بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ۲۰ نکته مهم در تصمیم گیری برای ازدواج
    توسط farokh در انجمن روانشناسی ازدواج
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 05-26-2014, 05:31 PM
  2. به جای تصمیم کبری، تصمیم صحیح بگیرید!
    توسط Artin در انجمن روانشناسی شغلی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 02-14-2014, 07:49 PM
  3. بی خبری از دوست پسرم
    توسط ستاره درخشان در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 12-22-2013, 11:23 AM
  4. چرا مردها در آخرین لحظه و زن ها در لحظه تصمیم می گیرند؟
    توسط R e z a در انجمن معرفی کتب روانشناسی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 10-05-2013, 12:54 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد