نوشته اصلی توسط
spido
سلام
حدود ۵ سال است که با خانمم زندگی میکنم و از زندگی خود راضی هستم. همسر من به شدت از رفتارهای عصبی و مشاجره که به صورت طبیعی در زندگی زناشویی رخ میدهد بیزار است. به طوری که اولین سوالی که در زور خواستگاری از من پرسید این بود که آیا عصبی میشوم ؟ با توجه به شناختی که نسبت به همسرم در این سالها پیدا کردم تا آنجا که در توان دارم سعی میکنم که:
۱) رفتار و عملکرد روزانه خود را کنترل کنم تا از کوتاهی در رفتار مشاجرهای رخ ندهد.
۲) سکوت را بر فیالبداهه صحبت کردن ترجیح دادم تا از کلام فکر نشدهام دلخوری و مشاجره ایجاد نشود.
۳) تا آنجا که امکان دارد در مورد مسایلی که میدانم اختلاف نظر داریم صحبت نکنم که خدای نکرده مشاجره و عصبانیت ایجاد نشود
با تمام این کارها در زندگی زناشویی به صورت طبیعی مشاجره و عصبتی رخ میدهد و این موضوع به سادگی باعث از دست رفتن اعتماد و علاقه ایشان و سردی رابطمان میشود. با وجود اینکه من از رفتار عصبی و پرخاشگری خود ابراز ندامت و عذر خواهی میکنم با این وجود همسرم تا روزها با مشاجرهمان و حرفهایی که در زمان عصبانیت زدهام فکرش را مشغول میکنم. این موضوع باعث این میشود که روحش جریحه دار شده و در طول روزهای بعد غمگین باشد.
همسر من باور دارد که دو نفر که عاشق هم باشند با هم هیچ بحث و مشاجرهای نباید بکنند و اگر من عاشق او هستم نباید اصلا عصبی بشوم و حتی اگر هم عصبی شدم به خاطر اینکه دوستش دارم نباید حرفی بزنم یا تن صدایم و حالت چهره ام حتی عوض شود. در اکثر مشاجرهها به من تذکر میدهد که {چرا تن صدایم عصبی است؟} یا اینکه {چرا به خودم به خودم اجازه میدهم صدایم را بالا ببرم؟} یا اینکه {چرا هنگام صحبت اخم میکنم؟}
بر اساس این باور او نتیجه گیری میکند که من دوستش ندارم و علاقهای میان ما نیست و چندین روز یا حتی هفته طول میکشد که من بتوانم این حس بد و سردی بخش را از ذهنش به صورت موقت خارج کنم.
من بارها سعی کردم با او در این مورد صحبت کنم و تشریح کنم که مشجاره زناشویی در هر زندگی وجود دارد و خشم و عصبیت بخشی از طبیعت هر انسان هست که همه ما حتی خود او در زندگی تجربه کردهایم. اما متاسفانه موفق نشدم.
ممنون خواهم شد در این زمینه به بنده مشاوره دهید.