نمایش نتایج: از 1 به 19 از 19

موضوع: سلب اعتماد از شوهر

1869
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22119
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    9
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    سلب اعتماد از شوهر

    سلام
    2ماهه که ازدواج کردم.2تا سهره داشت با اینکه میدونست من ازشون بدم میاد آوردشون خونه.به علاقش احترام گذاشتم و چیزی نگفتم.سر همین پرنده چقد پول به باد داد.شایدزیاد نبود اما واسه ما زیاد بود.چون کلی قرض داریم.پنهون کاری میکنه.دیشبم مثلا رفت کمک دوستش اساس منزلش رو جابجا کنن.تریاک کشیده بود.از بوی دهنش فهمیدم.قبلا بهش گفتم چقد از مواد متنفرم.موقع عقد هم بهش گفتم همه جوره پات میمونم اما اگه دستت به مواد بخوره چه مصرف چه خلاف دورتو خط میکشم.از زندگیت میرم بیرون اما کشید....
    شب انکار میکرد .صبح زنگ زد ازم معذرت خواهی کرد گفت بابت کاری که ناراحتت کرد معذرت میخوام.گفتم چه کاری ؟گفت اصلا نمیخوام اسمشو به زبون بیارم......بحثم در موردش نکنیم.
    گفتم اما من حرف دارم شب باید توضیح بدی............

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14456
    نوشته ها
    541
    تشکـر
    6
    تشکر شده 575 بار در 298 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : شوهرم اعتمادمو تو دو ماه اول زندگی صلب کرده............

    نقل قول نوشته اصلی توسط shiva 24 نمایش پست ها
    سلام
    2ماهه که ازدواج کردم.2تا سهره داشت با اینکه میدونست من ازشون بدم میاد آوردشون خونه.به علاقش احترام گذاشتم و چیزی نگفتم.سر همین پرنده چقد پول به باد داد.شایدزیاد نبود اما واسه ما زیاد بود.چون کلی قرض داریم.پنهون کاری میکنه.دیشبم مثلا رفت کمک دوستش اساس منزلش رو جابجا کنن.تریاک کشیده بود.از بوی دهنش فهمیدم.قبلا بهش گفتم چقد از مواد متنفرم.موقع عقد هم بهش گفتم همه جوره پات میمونم اما اگه دستت به مواد بخوره چه مصرف چه خلاف دورتو خط میکشم.از زندگیت میرم بیرون اما کشید....
    شب انکار میکرد .صبح زنگ زد ازم معذرت خواهی کرد گفت بابت کاری که ناراحتت کرد معذرت میخوام.گفتم چه کاری ؟گفت اصلا نمیخوام اسمشو به زبون بیارم......بحثم در موردش نکنیم.
    گفتم اما من حرف دارم شب باید توضیح بدی............
    میشه بگین چند سالتونه و چطور آشنا شدین؟

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22119
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    9
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شوهرم اعتمادمو تو دو ماه اول زندگی صلب کرده............

    24.پسرخالمه

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22119
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    9
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شوهرم اعتمادمو تو دو ماه اول زندگی صلب کرده............

    کسی نیست کمکم کنه؟؟؟؟

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : شوهرم اعتمادمو تو دو ماه اول زندگی صلب کرده............

    سلام دوست عزیز

    به مشاور خوش اومدی

    به نظر من باید قاطعانه اما در عین حال مهربون باهاش حرف بزنی

    یعنی هم موضع خودت رو داشته باشی هم اینکه سر و صدا و دعوا راه ننداز

    چون اینجوری بیشتر ازت فراری میشه

    و چون بهشم تذکر دادی قبلا یه مدت باهاش سرسنگین باش تا به خودش بیاد و فک نکنه تو زود کوتاه میای

    اما همونجور که گفتم اصلا دعوا و سرزنش و اینا تو کارت نباشه که ازت فراری میشه

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    8109
    نوشته ها
    1,999
    تشکـر
    2,867
    تشکر شده 3,828 بار در 1,232 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : شوهرم اعتمادمو تو دو ماه اول زندگی صلب کرده............

    سلام
    حالا که شوهرتون پشیمونه ومعذرت خواهی کرده ببخشیدش وباهاش اتمام حجت کنید وباز تعهداتتو قولاتونو بهش یاد اوری کنید شاید کمی متوجه اعمالش که باعث دلخوری اتون شده بشه واینکه بهش فرصت بدین
    امضای ایشان

    آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
    آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!

    آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!

  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22119
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    9
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شوهرم اعتمادمو تو دو ماه اول زندگی صلب کرده............

    راستش زیاد زده زیر قولاش............
    دروغم میگه که نمیدونم بدبختانه یا خوشبختانه خیلی زود متوجه دروغاش میشم.
    ازمم پنهان کاری میکنه........
    نمیدونم میشه اعتماد کرد یا نه....

  8. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    8109
    نوشته ها
    1,999
    تشکـر
    2,867
    تشکر شده 3,828 بار در 1,232 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : شوهرم اعتمادمو تو دو ماه اول زندگی صلب کرده............

    خب اعتماد که فکر کنم باعث بی اعتمادی شما نسبت به خودش شده
    ولی دلیل واقعی دروغ گفتناش چیه؟
    امضای ایشان

    آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
    آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!

    آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!

  9. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : شوهرم اعتمادمو تو دو ماه اول زندگی صلب کرده............

    نقل قول نوشته اصلی توسط shiva 24 نمایش پست ها
    راستش زیاد زده زیر قولاش............
    دروغم میگه که نمیدونم بدبختانه یا خوشبختانه خیلی زود متوجه دروغاش میشم.
    ازمم پنهان کاری میکنه........
    نمیدونم میشه اعتماد کرد یا نه....
    به نظرم باید رک و پوست کنده باهاش حرف بزنی

    یه کمم وسطش ازش تعریف کن که مثلا وقتی باهام صادقی و راست میگی احساس خوبی بهم دست میده و از این حرفا

    البته اصلا از جملات منفی استفاده نکن که چرا اینجور..یا تو دروغگویی

    همه جمله هات رو با فعل مثبت بگو مثلا به جای اینکه بگی دروغ نگو ، بهش بگو دوس دارم باهام روراست باشی

    اینا نظرات شخصی منه

    صب کن تا دوستان مشاور بیان و راهنمایی های بهتری بهت بدن

  10. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22119
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    9
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شوهرم اعتمادمو تو دو ماه اول زندگی صلب کرده............

    دروغ میگه که جلو من خیط نشه خراب نشه ضایع نشه.اینا دلیل هاشه
    درصورتیکه من متوجه میشم و اوضاع افتضاحتر میشه.الانم واقعا نمیدونم چطور بهش اعتماد کنم.من از اعتیاد و مواد میترسم.در مورد دوستش قبلا بهش تذکر داده بومد اما میگفت ربطی نداره.
    نمیخوام کوتاه بیام...

  11. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22119
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    9
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شوهرم اعتمادمو تو دو ماه اول زندگی صلب کرده............

    بنظرتون واسه کشوندن قضیه به مشاوره زود نیست؟؟؟؟؟؟؟؟

  12. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22119
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    9
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شوهرم اعتمادمو تو دو ماه اول زندگی صلب کرده............

    در مورد سایر کاراش که میگم همش زده زیرشون کوتا اومدم.اما این شوخی بردارنیست..........آخرش اعتیاده

  13. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22119
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    9
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شوهرم اعتمادمو تو دو ماه اول زندگی صلب کرده............

    مشاورین محترم کسی نبود راهنماییم کنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  14. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17235
    نوشته ها
    346
    تشکـر
    66
    تشکر شده 306 بار در 174 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : شوهرم اعتمادمو تو دو ماه اول زندگی صلب کرده............

    من کسی را سراغ دارم شوهرش از همه نظر تاپ بود اما بعد از ازدواج فهمید شیشه میزنه .... با کمک هم و عشق و محبت ترک کرد و الان چنان هیکلی اورده که هیچ کس باورش نمیشه معتاد بوده....
    با مهربونی باهاش صحبت کن عشق و محبت مرد و به زانو می اندازه.
    امضای ایشان
    حضرت محمد(ص) فرمودند:
    برای هر چیزی قلبی است و قلب قران سوره یس است.

  15. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    18720
    نوشته ها
    315
    تشکـر
    117
    تشکر شده 142 بار در 96 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : شوهرم اعتمادمو تو دو ماه اول زندگی صلب کرده............

    نقل قول نوشته اصلی توسط shiva 24 نمایش پست ها
    مشاورین محترم کسی نبود راهنماییم کنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    سلام
    فعلا فکر بچه نباشید. اگه اصلاح شد زندگی تون ادامه میدید. و اگر تلاشهای شما بی نتیجه ماند . فکر جدایی بد نیست.

  16. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    8109
    نوشته ها
    1,999
    تشکـر
    2,867
    تشکر شده 3,828 بار در 1,232 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : شوهرم اعتمادمو تو دو ماه اول زندگی صلب کرده............

    نقل قول نوشته اصلی توسط shiva 24 نمایش پست ها
    بنظرتون واسه کشوندن قضیه به مشاوره زود نیست؟؟؟؟؟؟؟؟
    نه زود نیست
    مشاوره در صورتی کارسازه که همراهی دوطرفه باشه
    امضای ایشان

    آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
    آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!

    آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!

  17. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22119
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    9
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سلب اعتماد از شوهر

    ممنون از راهنمایی های همتون دوستان.در مورد مشاوره با اطلاعش برم یا نه بهش نگم از اول؟؟؟

  18. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22119
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    9
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سلب اعتماد از شوهر

    بچه ها تصمیمم برای رفتن به مشاوره جدی و قطعیه.اما نمیدونم بهش بگم میخوام چنین کاری بکنم یا نه.دیشب باز حرف زدیم کلی قسم و اینا که اشتباه کردم و این کارو نمیکنم و از این حرفا.من واقعا برام سخت بود کاری که بود دو روزه کارم فقط گریه است.نمیتونم اشتباهشو بپذیرم و ببخشمش .بچه نیست.30 سالشه .بخدا لب به قلیونم نمیزد.
    شرایط کاریش سخت هست اما این کارش رو نمیتونم قبول کنم.......

  19. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    8109
    نوشته ها
    1,999
    تشکـر
    2,867
    تشکر شده 3,828 بار در 1,232 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : سلب اعتماد از شوهر

    خب بهش بگو میخای بری پیش مشاور
    ممکنه ابتدا مخالفت کنه وشاید اصلا نیاد ولی اگه اصرا تونو ببینه میاد
    واگه واقعا میخواهید برید پیش مشاور باهاش نرم صحبت کنید تا راضی شه که باهاتون همکاری کنه
    موفق باشی
    امضای ایشان

    آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
    آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!

    آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. عدم اعتماد به دیگران برای ازدواج
    توسط ghoghnus در انجمن سایر موارد ازدواجی
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 04-12-2015, 04:19 PM
  2. اعتماد نداشتن
    توسط سامان23 در انجمن سایر
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 10-19-2014, 10:30 PM
  3. ترس از ارائه در کلاس
    توسط one در انجمن اضطراب
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 10-14-2014, 10:34 AM
  4. افکار منفی درباره ظاهر
    توسط sativash در انجمن وسواس فکری - عملی
    پاسخ: 5
    آخرين نوشته: 10-09-2014, 12:59 AM
  5. شک و عدم اعتماد در رابطه
    توسط شقایق دشت در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 07-10-2014, 09:03 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد