نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: شوهر ایرادگیر

809
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16978
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    شوهر ایرادگیر

    سلام . من اسمم تبسمه ولی برعکس اسمم لبخند خیلی وقته از من دور شده . از وقتی ازدواج کردم رویای ارامش و رسیدن به ارزوهای کوچیکم بودم. ولی اینا همش دارن فراموش میشن . حقیقتش خودم هم دارم فراموش میشم و کمرنگ . زندگی بازی های بدی با من کرد. خستم کرد ولی من مقاوم بودم تحمل کردم ایستادم ساختم .ورشکست مالی شدیم دقیقا زمانی که دخترم بدنیا اومد حتی پول پوشک نداشتم ولی صدام در نیاومد تو اون وضیعت شوهرم داشت از افسردگی به سمت مواد میرفت جلوش گرفتم . اذیت شدم ولی صدام در نیومد . حتی نگذاشتم اطرافیان از زندگیم بدونن . خلاصه ساختم زندگیمو . تنهایی درستش کردم ..... خسته شدم ولی به روی کسی نیاوردم . کی از دل من می دونه هیچکس . خلاصه الان که هستم ولی هر چی سعی میکنم که خونه رو گرم کنم بچم تو ارامش برزگ بشه ولی شوهرم بهم گیر میده . صبح که بیدارش میکنم عصبانی هست میگه چرا بیدارم میکنی خودم بیدار میشم . جلوی بچه باهم بحث میکنه . اگه خونه غذا کم بیاد قهر میکنه . بعد منم دست خودم نیست به گریه میافتم داد میزنه . به مادرش میگم که کمکم کنه میگه اینطورین دیگه کاریش نمیشه کرد. من دیگه از خودم بدم میاد از زندگی بدم میاد همه تو این دنیا دارن بهم اسیب میزنن . کی فهمید فداکاری منو کی قدر دونست کی رو سرم دست کشید . کی بهم میگه نگران نباش من هستم . هیچ کس هیچ کس . دوست دارم یه روز از در بیاد بهم بگه ببخشید بخاطر تمام بلاهایی که سرت اوردم دیگه تموم شد . چرا من باید با حرصت ناز کردن دیگران و ببینم درصورتی که کسی نیست منو نوازش کنه که من براش ناز کنم . خسته شدم خیلی .

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,187 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : شوهرم جدیدا بهم خیلی گیر میده و اذیت میکنه

    سلام
    چقد دردناکه اما به خودتون افتخار کنید ک ستون این زندگی را پابرجا داشتین و نزاشتین نابود بشه
    نگران نباشید مردها همیشه وقتی اعصابشون خورده مثه بچه ها لجبازی و اخم میکنن
    فک نکنین ک شوهرتون قدر زحمت های شمارا نمیدونه هیچ چیز برای ی مرد سخت از شرمنده زن و بچه اش شدن نیست شوهرشما غرور و مردانگیش خرد شده و این باز شما هسین ک میتونید بهش عزت نفس بدین و ازنو بسازینش
    باهاش با محبت حرف بزن و بهش بگو ک چقد خوبه ک اون هنوز مرد خونه ات هست بگو ک به وجودش افتخار میکنی و بودنش باعث دلگرمی و امیدت میشه
    شوهرت را به غروری ک له شد برسون به مردی ک قبل از ورشکستگی بود همسرشما از روتون شرمنده اس و نمیدونه چیکار کنه و تو سردرگمی بدی به سرمیبره و شمایی ک خانمش هسی میتونی آرامش را به قلبش برگردونی و ازش از نو مرد زندگی بسازی
    موفق باشی گلم
    خدا همیشه پشت و پناهتون باشه

  3. 2 کاربران زیر از fateme.68 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14456
    نوشته ها
    541
    تشکـر
    6
    تشکر شده 575 بار در 298 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : شوهرم جدیدا بهم خیلی گیر میده و اذیت میکنه

    نقل قول نوشته اصلی توسط fateme.68 نمایش پست ها
    سلام
    چقد دردناکه اما به خودتون افتخار کنید ک ستون این زندگی را پابرجا داشتین و نزاشتین نابود بشه
    نگران نباشید مردها همیشه وقتی اعصابشون خورده مثه بچه ها لجبازی و اخم میکنن
    فک نکنین ک شوهرتون قدر زحمت های شمارا نمیدونه هیچ چیز برای ی مرد سخت از شرمنده زن و بچه اش شدن نیست شوهرشما غرور و مردانگیش خرد شده و این باز شما هسین ک میتونید بهش عزت نفس بدین و ازنو بسازینش
    باهاش با محبت حرف بزن و بهش بگو ک چقد خوبه ک اون هنوز مرد خونه ات هست بگو ک به وجودش افتخار میکنی و بودنش باعث دلگرمی و امیدت میشه
    شوهرت را به غروری ک له شد برسون به مردی ک قبل از ورشکستگی بود همسرشما از روتون شرمنده اس و نمیدونه چیکار کنه و تو سردرگمی بدی به سرمیبره و شمایی ک خانمش هسی میتونی آرامش را به قلبش برگردونی و ازش از نو مرد زندگی بسازی
    موفق باشی گلم
    خدا همیشه پشت و پناهتون باشه
    منم با ایشون موافقم. غرور همسرتون خدشه دار شده. بهونه گیری هاش هم مال همینه. البته به شما حق میدم که خسته شده باشین و کارتون هم واقعا تحسین برانگیزه.
    باید به خودتون افتخار کنین. تو این زمونه ای که سر کوچکترین مشکلی زندگی ها از هم پاشیده میشن، شما نه تنها مقاومت کردین بلکه تونستین اوضاع رو کنترل کنین. آدمهای مثل شما خیلی کم هستن. حیف نیست حالا که تا اینجا اومدین، جا بزنین؟ به همسرتون زمان بدین. مطمئن باشین علت اصلی رفتاراش اینه که زندگیشو مدیون فداکاری های شما میدونه و ممکنه احساس شرمندگی کنه. شاید فکر میکنه به جای اینکه اون تکیه گاه شما باشه، شما تکیه گاهش بودین و باعث میشه خجالت بکشه. برای تخلیه روحی و فرار از این حس شرمندگی هم با شما بداخلاقی میکنه.
    نگران نباشین. یه کم به خودتون فرصت بدین. اوضاع که بهتر بشه، رفتارای همسرتونم اصلاح میشه.

  5. کاربران زیر از talieh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد